به گزارش ایکنا؛ یازدهمین شماره فصلنامه علمی پژوهشی «پژوهشهای تفسیر تطبیقی» به صاحبامتیازی دانشگاه قم منتشرشد.
عناوین مقالات این شماره بدین قرار است: «اعتبارسنجی دیدگاه تفسیری علّامه طباطبایی با مفسّران المنار پیرامون رفع طور و مسخ بنیاسرائیل»، «بررسی دیدگاه مفسران فریقین پیرامون توقیفی یا اجتهادی بودن چینش سور»، «سازگاری اسناد حسنات و سیئات به خدا و انسان در آیه 78 و 79 سوره نساء در اندیشه فخررازی و امام خمینی(ره)»، «پژوهشی تحلیلی پیرامون انواع سیاق، در تفسیر روض الجنان و روح الجنان»، «بررسی تطبیقی روایات فریقین درباره «إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِکُلِّ قَوْمٍ هادٍ»»، «بررسی تطبیقی تأثیر سحر بر پیامبر(ص) در صحیح بخاری و مسلم با توجه به شأن نزول معوِّذَتَین (سوره ناس و فلق)»، «مبانی قرآنی نصرت الهی در کلام امام خمینی (ره) و مفسران»، «بررسی تطبیقی آیه 80 سوره نمل در نگاه فریقین با تأکید بر نقد نظریه عدم سماع اموات»، «نقد و بررسی آرای تفسیری فریقین در تفسیر آیه 44 سوره «ص»»، «تحلیل روششناختی نقدهای علامه جوادی آملی در خصوص آیه مباهله بر تفسیر المنار»، «تحلیل روش تفسیری شیخ اشراق و شیخ الرئیس»، «تضمین نحوی در افعال لازم و متعدی و اعتبار سنجی این افعال در تفاسیر «التبیان » و «الجامع لأحکام القرآن»؛ «المیزان».(بررسی موردی)»، «بررسی دلالت آیه 55 سوره نور بر رجعت از دیدگاه فریقین».
توقیفی یا اجتهادی بودن چینش سور
در چکیده مقاله «بررسی دیدگاه مفسران فریقین پیرامون توقیفی یا اجتهادی بودن چینش سور» میخوانیم: «دانشوران و محققان علومقرآنی از دیرباز به موضوع ارتباط و تناسب سورههای قرآن که به دنبال مسئلهی توقیفی بودن یا نبودن ترتیب سورههای قرآن مطرح میشود توجه داشتهاند و درباره آن نظریات متعددی مطرح نمودهاند، برخی همچون سید مرتضی، آیةالله خویی و ... معتقدند که ترتیب سورههای قرآن به شکل فعلی در زمان رسول خدا (ص) تحققیافته است و اکثر محققان برآنند که در زمان صحابه سامانیافته است. در این میان برخی براین باورند که با توجه به شواهد فراوان بر قول اول نمیتوان دیدگاه دوم را بهطور مطلق پذیرفت، ازاینروی قائل بهتفصیل شده و با توجه به اسناد موجود ترتیب اکثر سورهها را توقیفی و تعداد محدودی را به اجتهاد صحابه دانستهاند، جهتگیری نوشتار حاضر بررسی و تحلیل دیدگاه دانشمندانی است که معتقد به توقیفی بودن ترتیب سورههای قرآن هستند.
این پژوهش فراتر از آثاری که تاکنون به تحلیل این مسئله پرداخته، به بررسی و نقد دلایل و دیدگاه معتقدان به توقیفی بودن ترتیب سورهها پرداخته و کوشیده است تا در حد توان به معرفی قرآنپژوهان معتقد به توقیفی بودن ترتیب سورهها بپردازد و نشان دهد که پژوهش و موشکافی دیدگاههای این گروه از دانشمندان ازآنرو حائز اهمیت است که میتواند راه را برای محققان جویای حقیقت بگشاید، امید آنکه این نوشتار قدمی هرچند کوتاه در بیان حقایق علوم قرآن باشد.»
مبانی قرآنی نصرت الهی در کلام امام خمینی
در طلیعه مقاله «مبانی قرآنی نصرت الهی در کلام امام خمینی (ره) و مفسران» آمده است: «نصرت الهی که از طرق گوناگون نسبت به مومنان صورت می گیرد و موجب حیرت همگان می شود ؛ مبتنی بر چند مبنایی است که در قرآن به آنها اشارت رفته است ؛ از قبیل ایمان و عمل به دستورات الهی،توکل و اعتماد به وقوع حتمی وعده های الهی و سنت های الهی که درهمه زمان ها جاری است. در این مقاله این موضوع به بحث گزارده شده و در مجموع باثبات رسیده که؛ دقت در تاریخ با نگاهی توحیدی روشن می کندکه وقتی مومنان با این مبانی اقدام کرده اند از عقبه های سخت در برابر دشمنان سربلند بیرون آمده اند ؛ امام خمینی(ره) نیز از ابتدای نهضت اسلامی در ایران شخصاً با اتکا به این مبانی اقدامات خود را انجام داده و در بیانات خود مکرراً این مبانی را گوشزد فرموده است. پیروزی انقلاب با محاسبات مادی ممکن نبود ؛ همگان رژیم طاغوتی را پابرجا و ایران را جزیره ثبات می نامیدند، اما نصرت خدا و اتکا رهبر و مردم به خداوند و اعتماد آنان به وعده الهی باعث گردید که رژیم گذشته در برابر حیرت دنیای استکباری از هم بپاشد ؛ اینها نبود جز نفوذ اراده الهی مبنی بر پیروز کردن کسانی که خدا را یاری کردند.»
روش تفسیری شیخ اشراق و شیخ الرئیس
در چکیده مقاله «تحلیل روش تفسیری شیخ اشراق و شیخ الرئیس» میخوانیم: «همواره نظرات و آراء ابن سینا و شیخ اشراق بعنوان بزرگان دو مکتب مشاء و اشراق مورد توجه و نقد و بررسی صاحبان نظران قرار گرفته است یکی از مباحث مهمی که می توان مورد توجه قرار گیرد روش تفسیری این دو فیلسوف است شیخ اشراق بر خلاف ابن سینا دارای اثر تفسیری مستقلی که به ما رسیده باشد نیست ولی از لابلای مجموعه مصنفاتش می توان روش تفسیری وی را استخراج و عرضه کرد. گرایش تفسیری ابن سینا یک گرایش کاملا عقلی است درحالیکه گرایش تفسیری شیخ اشراق گرایش عرفانی است . روش تفسیری ابن سینا نیز روشی عقلی بوده برخلاف روش شیخ اشراق که در اغلب موارد از روش ذوقی عرفانی بهره برده است و بندرت از روش تفسیری قرآن به قرآن و درمواردی نیز در مباحث عقلی به آیات قرآن استناد نموده که آنرا می توان نوعی روش تفسیری عقلی خواند. دو فیلسوف در تفسیر آیات دو وجه اشتراک دارند یکی عدم تاویل و تطبیق آیات بر نظرات خویش و پرهیز هر دو مفسر از تحمیل رأی و نظر خود بر آیات ؛ ودیگری عدم بهره برداری از روایات در تفسیر آیات.»
انتهای پیام