کد خبر: 3939353
تاریخ انتشار : ۱۶ آذر ۱۳۹۹ - ۱۳:۱۵
یادداشت/

فلسفه ناهمگونى دانشگاه و حوزه؛ انگاره‌ای برساخته از تجربه کلیسا

معاون پژوهش جامعة الزهراء(س) در یادداشتی تاکید کرد: فلسفه ناهماهنگى و ناهمگونى دانشگاه و حوزه علميه ذهن‌انگاره‌ای از پیش ساخته شده بر مبنای آهنگ جدایی سطوح معرفتی و برگرفته از آموزه کلیساست. دانشگاهیان و روحانیون براى رد این نظر عملاً نادرستى آن را به اثبات برسانند. دستیابی به این آرمان، در گرو مهندسی معکوس از جنس حضور عالمانه حوزویان در جامعه دانشگاهی با تأسی به طبیب دوار بطبه است.

حقانیبه گزارش ایکنا، ریحانه حقانی، معاون پژوهش جامعةالزهراء(س) به مناسبت روز دانشجو و روز وحدت حوزه و دانشگاه یادداشتی در اختیار ایکنا قرار داده است که در ادامه از نظر می‌گذرد؛

درخشش گوهر وحدت بر تارک آذرماه یادآور آرمان بلندی است که عالمان فرهیخته‌ای چونان زنده‌یاد، شهید مفتح و علامه شهید استاد مطهری جان بر سر آن نهادند. آرمان وحدت، وحدتی از جنس علم و آگاهی، نور و روشنایی، وحدت میان دو سرچشمه خرد و توانایی؛ وحدتی بین عالم علوم اسلامی که تفسیرگر کتاب تشریع است با عالم علوم انسانی و تجربی که تبیین‌گر کتاب تکوین است. 

پنداره جدایی میان این دو از آنجا آغاز می‌شود که ذهن‌انگاره‌ای از پیش ساخته شده بر مبنای آهنگ جدایی سطوح معرفتی برگرفته از آموزه کلیسا شکل گرفته و سبب‌ساز فراز و فرود طغیان مردمان آن عصر در برابر مردان مذهبی خود شده و تا دوران معاصر ادامه یافته است، از سوی دیگر، سوگمندانه داده‌های شناختی ایشان فارغ از بعد متافیزیکی به دینداران اسلامی، سرایت کرد. از یک سو در دانشگاه حضور عالمان متمایل به جریان غربی و روشنفکری بیمار و در مقابل وجود عالمانی خودساخته و خداباور؛ از سوی دیگر در حوزه حضور دگم‌اندیشان و واپس‌گرایانی ناآشنا با روزگار و به موازات آن عالمانی فرهیخته با جهان‌بینی دینی ناب و درد آشنای جامعه. 

آیا واقعاً کثرتی بوده است؟ یا این که انسان مادی با تحلیل‌های مادی خود و جداانگاری دایره علوم، بعد معرفتی انسان را به چالش کشیده است؟ چه چیز سد این وحدت بوده است؟ تباین علم و دین، تضاد معرفتی؟ دایره منطق ارسطویی؟ این سوال همیشه مطرح، در تکاپوی ماه آذر و آغاز روز دانشجو و لمحه رسیدن به هفته پژوهش، مجددا مرا به خود مشغول می‌کند. چگونه می‌توان دین را از چرخه علم جدا کرد؟ آیا عقلی که موهبت الهی است یارای قد علم کردن در مقابل دین را دارد؟ یا این که ممکن است دین سخنی را بگوید که در تضاد علم باشد؟

آیا افول یکی موجب صعود دیگری خواهد بود؟ یا این که اساساً تقابلی نبوده و نیست و غایات شناختی ایشان یکی است، آن‌چنان که رهبر فرزانه تبیین کرده‌اند، نظریه «علم براى علم» افسانه کهنه‌اى است که به‌ ویژه در یک جامعه انقلابى پذیرفتنى نیست. علم اگر براى انسان، براى آرمان‌هاى انسانى، براى بشریت که غایت آن رسیدن به خدا است، باشد معنى پیدا می‌کند و حوزه‌هاى علمیه و دانشگاه‌ها به تفکر در این باب دعوت می‌شوند.

فلسفه ناهماهنگى و ناهمگونى دانشگاه و حوزه علمیه از القائات دشمنان خدا و خلق خداست؛ آنان که این فلسفه را تبلیغ و القاء می‌کنند البته درپى فراهم آوردن وسائل و اسباب و علل آن نیز هستند. دانشگاهیان و روحانیون براى رد این نظر و خنثى کردن نقشه دشمنان باید با هوشیارى عمل کنند و عملاً نادرستى آن را به اثبات برسانند. کلام آخر این واگویه آن که، نیل به آن هدف و دستیابی به این آرمان، در گرو  مهندسی معکوس از جنس حضور عالمانه حوزویان در جامعه دانشگاهی با تاسی به طبیب دوار بطبه است.

انتهای پیام
captcha