جهاد؛ قلب تفکر اسلامی در نگاه رادیکالیسم
کد خبر: 3982962
تاریخ انتشار : ۱۹ تير ۱۴۰۰ - ۱۰:۲۱
جعفر مروارید تشریح کرد؛

جهاد؛ قلب تفکر اسلامی در نگاه رادیکالیسم

عضو هیئت علمی دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد گفت: شیعیان به‌همت دانشمندان قرن‌های گذشته و حوزه‌های‌ علمیه که آکادمی‌های هزار ساله هستند و به ما به ارث رسیده‌اند، از اجتهاد برخورداریم که به این صورت در زمان کنونی پاسخ به سؤالات مدرن و جدید داده شود.

جهاد؛ قلب تفکر اسلامی در نگاه رادیکالیسمجعفر مروارید، عضو هیئت علمی دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد در گفت‌وگو با ایکنا از خراسان رضوی، در خصوص «فضای دینی در غرب»، اظهار کرد: کشوری مانند مالزی، رشته‌های الهیات، علوم انسانی و  علوم تجربی را تلفیق کرده است؛ یعنی وقتی یک پزشک فارغ‌التحصیل می‌شود و مدرک پزشکی می‌گیرد، در کنار آن مدرک الهیات اسلامی هم داشته باشد و یا هنگامی‌که یک نفر فارغ‌التحصیل کسب و کار می‌شود، در کنار آن، مدرک الهیات اسلامی هم داشته باشد، چرا که در واقع در تحول مفاهیم الهیات و همچنین در تحول مفاهیم بیزینس هویت اسلامی تأثیر می‌گذارد. این روش، تجربه خوبی در مالزی بود و  ایران نیز تصمیم داشت این تجربه را به سبک خودش در دانشگاه‌های امام‌ صادق(ع) و مفید پیاده کند و افرادی را تربیت کنند که برای دوران کنونی نظریه‌پردازان و الهی‌دانان اسلامی باشند.


بیشتر بخوانید:


وی ادامه داد: در واقع دانشگاه مفید در قم تصمیم داشت، به‌نوعی مشابه دانشگاه الزهرا، باشد و چنین نسلی را پرورش دهد. دانشگاه رضوی هم در مشهد به شیوه‌ای قصد داشت این روش را پیاده کند، که برای موفقیت آن وارد قضاوت نمی‌شوم. به تعبیر دیگر، اگر ائمه معصومین(ع) در حال حاضر در قید حیات بودند، به ما چه می‌گفتند؟ ما به دنبال این پاسخ هستیم، ما می‌دانیم که ائمه(ع) در زمان خود چه گفته‌اند که البته نیاز به تمرین روش‌ها، فهم متون، اجتهاد، سنجش روایات، حل تعارض‌ها، قراین عقلی و... دارد، اما ما به چه می‌رسیم؟ اینکه در زمان خود چه گفته‌اند. در حالی‌ که ما نیازمند این هستیم که بدانیم اگر حاضر بودند، در زمان حال چه می‌گفتند که این اجتهاد اسلامی است، ما در مقابل مفهوم جهاد در تفکر داعشی مفهوم اجتهاد را داریم و قلب تفکر اسلامی در نگاه رادیکالیسم، جهاد است.

وی اظهار کرد: تجربه‌ای در نهادهای کلیسایی و به‌طور خاص آمریکا و انگلیس داریم که چپلسی است، چپلسی در لغت به‌معنای حوزه‌علمیه است، اما مفهوم این واژه این است که حوزه‌های مسیحی جهت آرامش‌بخشی، شادی و تربیت معنوی جامعه چه کاری می‌توانند، انجام دهند. تعدادی بسیاری از بیمارستان‌ها در آمریکا از واحدهای مشاوره چپلسی برخوردار هستند، در واقع در این واحدهای مشاوره، هدف اصلی، کاهش آلام بیماران لاعلاجی است که دچار درد و رنج هستند.

عضو هیئت علمی دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد بیان کرد: نهادهای کلیسایی این تجربه را در آمریکا دارند، به طوری‌ که الهی‌دانان و تئولوگ‌ها به کاهش درد و رنج بیماران لاعلاج کمک می‌کنند؛ چه در سیستم اعتقادی و چه در مدل تعامل گفتمانی، چه در خطاب‌هایی که وجود دارد و چه به‌عنوان یک فعال اجتماعی (روحانی) و در واقع، در این سه نقش تعریف شده‌اند. در فضای ایران نیز این روش تجربه می‌شود و در برخی دپارتمان‌های بیمارستانی بعد از اخلاق پزشکی، الهیات هم وارد این پروسه شده است و اینکه چگونه حوزه علمیه می‌تواند کاهش رنج بیماران لاعلاج را متکفل شود. البته مبحث الهیات دانشگاهی از حوزه جداست، اگرچه در واقع در یک خانواده‌اند و ارتباطات متقابل دارند، در آنجا این تفاوت کمرنگ‌تر است. آن جریان چپلسی را نیز به جلو می‌برند که تجربه خوبی است و در واقع نقش الهیات که جامعه مدرن آن را پذیرفته است، کاهش آلام است.

مسئله مناسک به‌ عنوان یک نهاد اجتماعی در غرب پررنگ است

وی اظهار کرد: مسئله مناسک هم به‌عنوان یک نهاد اجتماعی در غرب پررنگ است، مراسم تولد، ازدواج، تدفین و... جزء انکارناپذیر زندگی شهری است و این مراسم محدود به مراسم در یک روز و دو روز هم نیست، این موارد به یک مشورت طولانی‌مدت نیاز دارد، یعنی هنگامی که یک روحانی، مراسم مذهبی را در تولد، ازدواج و یا در تدفین انجام می‌دهد، صرفاً یک کار موقت و کاریکاتوری نیست که در فیلم‎ها نمایش داده می‌شود و نه می‌خواهد این ارتباطات را تعمیق بخشد و به عنوان یک المان و هدایتگر سبک زندگی کلیسا حضور یابد، این در امتداد همان چپلسی که مشاوره روانشناسی به بیمار می‌دهد و یا همان مشاوره مذهبی و آرامش‌بخشی برای خانواده‌ای که دچار فقدان عزیزی شده و  انجام می‌دهد، است. 300 تا 400 سال از رنسانس گذشته است و تصمیم‌گیری‌ها خارج از عرصه و سپهر دین است، در آن جامعه رجوع مجدد به کلیسا برای مهمترین دغدغه بشر یک رجوع معنادار است، این رجوع معنادار را کلیسا هدایت می‌کند و البته مساجد اسلامی هم در جامعه مدرن باید این نقش را ایفا کنند.

عضو هیئت علمی دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد تصریح کرد: در دوران کرونا، مسئله جدیدی پدید آمد که آن هم تعریف دوباره دینداری است، در این زمان، دینداری درونی شد و برای نمونه زیارت شکل دیگری به خود گرفت. در زیارت، امر قدسی حضور است. زیارت، مواجه من ـ تو است، نه من ـ او، چون جاندار نیست. یعنی شما باید حاضر باشید، امام را تجربه کنید و ضریح را ببینید. در دوران کرونا که زیارت یک قالب تیپیکال برای دینداری است، اگر بخواهیم یک مصداق به ذات برای دینداری عنوان کنیم که ابعاد مختلف دینداری در آن باشد، بهترین مصداق آن زیارت است. در زیارت، آنچه رخ می‌دهد برای کسی که زائر است، در واقع یک مدل دینداری را با تمام ابعاد اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و... آن تجربه می‌کند.

مروارید افزود: آمادگی ذهنی چه از لحاظ درونی و آمادگی بدنی، مانند اینکه قبل از زیارت مسیری که برای زیارت می‌پیماید، این مسیر خود، یک تکامل معنوی و نمادی است برای شدنِ درونی و سپس مناسک زیارت که اعتقادنامه‌ها را مرور می‌کنیم. زیارات، تکرار اهل توحید، امامت، نبوت و... است؛ یعنی تصدیق می‌کنیم. جهان اسلام چند معنا دارد، حال باید گفت کدام جهان اسلام؟ زمانی مصر به عنوان رهبر فکری جهان اسلام مطرح بود، بعد از آن عربستان مطرح شد، بعد قطر و هم‌اکنون بعد از جنبش‌های منطقه و بیداری اسلامی، تقسیم‌بندی جدید و مشخصی وجود ندارد و مبهم است.

فلسفه در کشورهای عربی پیشرفت نکرده است

وی ادامه داد: دو نکته از قدیم در مورد کشورهای عربی مطرح بوده است؛ فلسفه در کشورهای عربی مانند ایران اسلامی پیشرفت نکرده است؛ یعنی هنگامی‌که فلسفه عربی می‌خوانیم در آن  فلسفه عربی، روانشناسی، جامعه‌شناسی، تفکر عقلانی، ابن‌سینایی یا صدرایی و امثال آن را مشاهده نمی‌کنیم و در واقع جهان اسلام در حین رشد متوقف شده و جلوتر نیامده که شاید یک علت آن به غزالی باز می‌گردد، چرا که حملاتی که غزالی انجام داد، جریان فلسفه را متوقف کرد و در جهان اسلامی تفکر اشعری در روح تفکر اسلامی حضور دارد و ماحصل آن، این است که یک دوگانه پدید می‌آید.

عضو هیئت علمی دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد بیان کرد: عده‌ای از سپهر نظریه‌پردازی اسلامی روشنفکری دینی وارد جهان سکولار می‌شوند و سپهر دین را از سپهر دنیا جدا کرده و هنگامی که عقاید متفکران را می‌خوانیم، در واقع ادامه تفکر غربی است که حلال مشکل را ادامه جریان سکولاریسم غربی می‌دانند. نقطه مقابلش هم جریان اسلامی ظاهرگراست که متن قرآن و حدیث را بر هر دو تفکر عقلی و فلسفی غلبه می‌داند که ادامه جریان تفکر اشعری است؛ یعنی در واقع متفکران جهان اسلام یک دو گانه افراط ـ تفریط را پیدا کرده‌اند. یک طرف جریان سکولاریسم است که تحت‌عنوان فلسفه عربی می‌بینیم و یک جریان هم تفکر اسلامی است که مشاهده می‌کنیم تفسیرهای ظاهرگرایانه از قرآن و ادامه مفاهیم اشعری است.

وی اضافه کرد: جریان روشنفکری دینی، ایرانی اسلامی است که در آن سعی بر آن است، متون مقدس با اجتهاد اسلامی به یک دیالکتیک و سازگاری در این زمینه، دست یابد. جهان اسلام هویتی مبتنی بر معارف گفت‌وگویی نداریم. ما جهان اسلام هویتی مبتنی بر رادیکالیسم را داریم که هویت را در رادیکالیسم تعریف کرده‌اند، مانند تمام نهضت‌های رادیکالیسمی که از قدیم بوده و هنوز هم ادامه دارد و در مصر هم می‌بینیم که همچنان ادامه دارد، جریان سکولار را نیز داریم که در جهان اسلامی به‌عنوان فلسفه عربی مطرح است.

مروارید گفت: نمونه‌هایی از هرمنوتیک‌ دینی داریم؛ همچنین نمونه‌هایی از نهضت ترجمه آثار صدرا، شریعتی و روشنفکران جهان عرب. از برکات انقلاب اسلامی نیز انتقال و به اشتراک گذاشتن تفکر معارفی انقلاب است که با عنوان نظریه‌پردازی دینی و اسلامی در نهضت ترجمه است که به جهان عرب و عمدتاً لبنان منتقل شد، در این مورد عربستان، مصر و قطر ناموفق بودند و دو نمونه موفق ترکیه و لبنان هستند. در ترکیه، ادامه نظریه‌پردازی اسلام را در فضاهای آکادمیک می‌توان دید که البته نیاز به رشد دارد و در کشورهای منطقه، افغانستان کار را به خوبی به جلو برده است و نخبگان بزرگی را در میان جوانان می‌توان مشاهده کرد. دغدغه گفت‌وگوی ادیان جهان اسلام و جهان غرب راه میانی برای حل دوگانه (رادیکالیسم) است و مهمترین تهدید ادیان ابراهیمی در فضای نظری الحاد و در فضای عملی و اجتماعی معنویت است.

انتهای پیام
captcha