مرگ بهتر از زندگی ذلیلانه + فیلم
کد خبر: 3990507
تاریخ انتشار : ۲۳ مرداد ۱۴۰۰ - ۱۲:۰۵
ناشنیده‌هایی از حسین(ع)/ 5

مرگ بهتر از زندگی ذلیلانه + فیلم

امام حسین(ع) می‌فرمایند اگر در جامعه‌ای زندگی کنیم که در آن جامعه ظلم، بی‌عدالتی، فساد و ستم رواج دارد آن زندگی هیچ ارزشی ندارد و این زندگی ننگ و عار است. در این حالت است که مرگ دلپذیر و باعث سعادت می‌شود و انسان آزاده به استقبال مرگ می‌رود.

به گزارش ایکنا، مسلم نادعلی‌زاده، استاد دانشگاه و عاشوراپژوه، در سلسله درس‌گفتارهای «ناشنیده‌هایی از حسین(ع)» که در استودیو مبین سازمان قرآنی دانشگاهیان کشور برگزار شد به تشریح بخش‌هایی از بیانات امام حسین(ع) به ویژه خطبه منا و تحلیل این بیانات در راستای شناخت بیشتر سیدالشهدا(ع) پرداخته است که بخش پنجم آن در ادامه می‌آید:
 
یکی از مسائلی که مانع انسان‌های آزاده می‌شود که در برابر ظلم، ستم، فساد و بی‌عدالتی، حرکتی را انجام داده و فریاد بزنند، ترس از مرگ است بنابراین همه کسانی‌که می‌خواهند در جامعه‌ای امور را اصلاح کنند و فریاد عدالت‌خواهی سر بدهند باید این مسئله، یعنی ترس از مرگ را برای خودشان حل کنند و از کشته شدن نترسند. امام حسین(ع) در مقاطع مختلفی از حرکت خود در مورد مرگ سخن گفته‌اند.
 
آن حضرت مرگ را به گردنبند زیبایی تعبیر کرده‌اند که بر گردن دختر جوانی است. این تصویر  دهشتناک نیست، بلکه بسیار هم گیرا و جذاب است. ایشان در جای دیگری در روز عاشورا فرمودند؛ ای یاران من از مرگ نترسید، مرگ پلی است که شما را از یک زندان پر از شکنجه و آزار و اذیت و از یک دنیای سیاه، تاریک و دره وحشتناک نجات می‌دهد و شما را به یک زندگی آباد و آزاد و روحانی و معنوی می‌رساند.
 
وقتی‌که نگاه انسان به مرگ اینگونه باشد که مرگ یک پل است که قرار است ما را از تاریکی‌ها نجات دهد و به روشنایی‌ها ببرد و از زشتی‌ها به زیبایی‌ها برساند بنابراین از مرگ نمی‌ترسیم و آن وقت است که آزادانه در مقابل ستم‌ها، کج‌روی‌ها و بی‌عدالتی‌ها فریاد می‌زنیم و مقاومت می‌کنیم و مانند حضرت اباعبدالله(ع) می‌گوییم: «إنی لا أری الموت إلاّ سعادةً ولا الحیاةَ مع الظالمین إلا برما» یعنی من مرگ را جز خوشبختی نمی‌بینم و از سوی دیگر زندگی در کنار ظالمان را جز ننگ و عار نمی‌دانم.
 
امام حسین(ع) می‌فرمایند اگر در جامعه‌ای زندگی کنیم که در آن جامعه ظلم، بی‌عدالتی، فساد و ستم رواج دارد آن زندگی هیچ ارزشی ندارد و این زندگی ننگ و عار است. در این حالت است که مرگ دلپذیر و باعث سعادت می‌شود و انسان آزاده به استقبال مرگ می‌رود. 
 
مرگ اگر مرد است گو نزد من آی / تا در آغوشش بگیرم تنگ تنگ
من از او عمری ستانم جاودان/  او ز من دلقی ستاند رنگ رنگ
 
انتهای پیام
captcha