به گزارش خبرنگار ایکنا، کامران پارسینژاد، نویسنده و منتقد ادبی در ادامه سلسله یادداشتهای خود با عنوان «با خادمان فرهنگی ایران» به بررسی آثار و فعالیتهای محسن مؤمنیشریف نویسنده پیشکسوت و توانای کشورمان در عرصه داستاننویسی پرداخته است. یادداشتهای پیشین به نویسندگان و فعالان فرهنگی همچون حسین قرایی، یوسف قوجق، مجتبی رحماندوست، مهدی حجوانی و راضیه تجار اختصاص یافته بود.
محسن مؤمنیشریف نویسندهای که بیشتر در حوزه فعالیتهای مدیریت فرهنگی و ادبی شناخته میشود، در سال ۱۳۴۶ در بیجار متولد شد. از نوجوانی به جمع رزمندگان جبههها ملحق شد. وی دارای تحصیلات حوزوی و رسمی است. مؤمنی ابتدا در آموزش و پرورش فعالیت خود را با دبیری آغاز کرد. پیش از آنکه در سال ۱۳۸۹ ریاست حوزه هنری را به عهده بگیرد به مدت چهار سال مدیر داخلی مجله سوره نوجوانان بود. وی همچنین عضو هیئت مؤسس، بازرس و هیئت مدیره انجمن قلم ایران بوده است.
مؤمنی در حوزه هنری در بخشهای مختلفی، چون کارگاه داستان، مرکز آفرینشهای ادبی و کارگاه مفاخر ملی – مذهبی فعالیت داشته است. وی همچنین مدیر دفتر تاریخ و ادبیات انقلاب اسلامی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و عضو شورای سیاستگذاری پژوهشگاه ادب وهنر و مدرس دانشگاه نیز است.
وی علیرغم اینکه خود داستاننویس است بر این باور است که در دوران کنونی ما صاحب یک مکتب ادبی و هنری خاص خود هستیم و شعر در این میان از نقش برجستهای برخوردار است. آنچنانکه شاید بتوان گفت موتور محرکه این مکتب شعر است و دیگر هنرها به نوعی تحت تأثیر شعر بوده است. او همچنین به ادبیات انقلاب، دفاع مقدس و پایداری اهمیت میدهد و معتقد است ادبیات انقلاب، پایداری و دفاع مقدس انسان را به خود آرمانیاش ارجاع میدهد و وظیفه هنر انقلاب تلنگر و تذکر است. بدین سبب در دوران ریاست او تلاش بسیار شد تا در این وادی جریان ادبی بزرگی به راه بیفتد؛ لذا به منظور ایجاد یک جریان تأثیرگذار و پاسداشت و ارتقا دستاوردهای شعر و داستان انقلاب جشنواره شعر و داستان انقلاب در طی سالیان طولانی برگزار شد. موضوع اصلی جشنواره یادشده پیرامون مسائل و رویدادهای سالهای قبل از انقلاب و روزهای پیروزی انقلاب میگردد. همچنین به دستاوردهای انقلاب اسلامی در حوزههای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی و مقاومت توجه شده است. امید است جشنواره یادشده همچنان ادامه یابد با این شرط که حوزه هنری بعد از برگزاری هر جشنواره در شناسایی و حمایت از نویسندگان برگزیده کوشا بوده و برای ارتقا نویسندگان برنامههای مدونی در نظر داشته باشد. مؤمنی بر این باور است که ما باید در هنر انقلاب به دنبال هنرمندانی واجد ارزشهایی متفاوت بگردیم.
تلاش وی برای ارتقا هنر انقلاب مختص ادبیات نبوده و در گونههای مختلف هنری، چون سینما نیز مؤمنی برنامههایی، چون «سوره هنر» ویژه گرامیداشت هفته هنر انقلاب اسلامی را در نظر داشته است. از سخنان مؤمنی شریف چنین استنباط میشود که در دورانی که بشر به ویژه جوانان دچار بحران هویت شده است، نوعی بازنگری در میان مردم ایجاد شده تا هویت خود را در چهرههای انقلابی که در عین عظمت مظلوم واقع شدهاند، جستجو کنند؛ بنابراین تلاش زیادی در بخش ادبیات پایداری شد تا خاطرات دفاع مقدس منتشر شود. بیشک خاطرات منتشر شده در حوزه هنری تأثیر بسزایی در روند خلق آثار ادبی و هنری خواهد گذاشت و این امکان را به هنرمندانی که جنگ هشت ساله را تجربه نکردند میدهد تا از منظر متفاوت خالق ادبیات ناب باشند.
مؤمنی شریف از سال ۱۳۶۷ نوشتن را به صورت جدی دنبال کرد. «نخالهها»، «پایان یک مراسم» و «تا فردا» از جمله داستانهای کوتاهی است که در مطبوعات منتشر شدهاند. اولین رمان او، «پسر خانم آغا» با موضوع انقلاب اسلامی در سال ۱۳۷۵ منتشر شد. زمانی برای بزرگ شدن اولین تجربه وی در حوزه دفاع مقدس است. مؤمنی در این اثر بر آن است تا آرا و آموزههای خود را در قالب طرحی ساده به دور از اشارت نمادین و ساختاری سردرگم و پیچیده مطرح کند. چنین شگردی منطقی به نظر میرسد؛ چرا که رمان برای گروه سنی نوجوان و جوان خلق شده است. مؤمنی به تعبیری قصد دارد نوجوانی که با دوران جنگ ناآشناست را با این وادی آشنا کند. او جنگ را دستمایه قرار میدهد تا به نوجوانی کمتجربه فرصتی برای بزرگ شدن بدهد.
وی برای جذب مخاطب جوان از عنصر حالت تعلیق در رمان سود برده است. در عین حال که باعث میشود تا مخاطبان جوان با شخصیتهای داستانی، چون محمود رابطه حسی قوی برقرار کنند. وی بدون دخالت مستقیم در روند شکلگیری حوادث باعث شده تا حقیقتمانندی داستان به خوبی تبیین شود و داستان از گونه آثار شعاری و تاریخی فاصله بگیرد. انتخاب به جای زاویه دید اول شخص به مخاطب کمک میکند تا بهتر مکنونات درونی و حسی جوانی کمتجربه را در همه مراحل گذار و دگرگونی درک کند. مؤمنی جدای روایتهای حقیقی جنگ، نیمنگاهی هم به دنیای تخیل دارد و همین باعث میشود شخصیت اصلی داستان قوام یابد. نویسنده در این اثر و سایر آثار خود به خوبی میداند چگونه برای بیان مقصود از ساختارهای نحوی زبان سود جوید. با اینحال به سمت فرمالیسم و ساختارگرایی کشیده نمیشود. او دو دنیای متفاوت بازیگوشی و بیخیالی جوانان را به مصاف دنیای پرخشونت و بیرحم جنگ برده تا از دل آن سیر تحولات روحی و معنوی جوانی را به تصویر بکشد. تا نشان دهد جنگ جدای چهره خشن و بیعاطفه دارای ابعاد زیباشناختی و معنوی هم بوده است. وی جدای توصیف جامعه جبهه به شرح جامعه شهری هم توجه داشته است.
مؤمنی شریف به طور کلی در تمام آثار خود به عنصر فضاسازی اهمیت داده است و همین امر باعث شده داستانهای او مخاطب را بهتر جذب کند. او توانمندی لازم برای رسوخ به درون شخصیتهای داستانی خود را دارد. او به خوبی سازههای داستانی مهمی، چون شخصیتپردازی، حادثه، درونمایه و کشمکش را به کار میگیرد به گونهای که میان آنها پیوند اندامواری برقرار شود. کشمکشها در آثار او هم از نوع بیرونی و هم درونی است. این نشان میدهد که نویسنده زمینه پرداختن به رمانهای روانشناختی را دارد.
از آنجایی که مؤمنی بیشتر درگیر مسائل مدیریتی بوده، ناخواسته تا حدودی از فضای داستاننویسی فاصله گرفته است. امید است در فرصت به دست آمده این نویسنده توانمند زمانی برای خلق آثار ارزشمند را در نظر بگیرد و در آینده نه چندان دور شاهد آثار ماندگار از ایشان باشیم.
انتهای پیام