دولت ناظم مردم نیست بلکه ملازم ملت است
کد خبر: 4014583
تاریخ انتشار : ۲۹ آبان ۱۴۰۰ - ۱۱:۴۱
حشمت‌الله قنبری مطرح کرد:

دولت ناظم مردم نیست بلکه ملازم ملت است

حشمت‌الله قنبری با اشاره به رابطه دولت با مردم در بیان امیرالمومنین(ع) بیان کرد: از نگاه امام علی(ع) دولت ناظم ملت نیست، بلکه ملازم ملت است و بدون ملازمت صمیمانه و حکیمانه با مردم هیچ دولتی نمی‌تواند دولت‌داری را به معنای خاص کلمه تجربه کند.

به گزارش ایکنا، حشمت‌الله قنبری، پژوهشگر تاریخ اسلام، شب گذشته، 28 آبان، در برنامه تلویزیونی «هدی»، که از شبکه قرآن و معارف سیما پخش شد، به شرح بخش‌هایی دیگر از نهج‌البلاغه پرداخت.

گفت‌وگوی ما درباره خراج است. در اصطلاح فقها، خراج از دو معنای عام و خاص برخوردار است؛ خراج عام به همه مالیات‌ها و عوارض‌ها می‌گویند که دولت متولی جمع‌آوری آن است و وظیفه دارد آن را در مصارف معین، صرف کند. معنای خاص خراج نیز درآمد حاصله از اراضی خراجیه است اما با توجه به شرایط روزگار فعلی، ما بنا را بر این گذاشتیم که همین مجموعه درآمدی دولت را که معمولا در چارچوب شرع مقدس یا در چارچوب ضوابط و مقرراتی که جاری است از شهروندان مطالبه می‌کنند و با اتکا به این درآمدها به وظایف و تکالیف خود اهتمام می‌کنند. گستره هزینه‌کرد درآمدهای دولت نیز به لحاظ گستردگی و عمق معین است؛ یعنی به لحاظ امنیتی، اقتصادی و اخلاقی شهروندان و آبادانی سرزمین‌های اسلامی و همچنین اهتمام‌داشتن نسبت به معیشت اقشاری از مردم که به دلایل مختلف امکان تمشیت امور خود را ندارند یا از دست داده‌اند است.

وظایف دولت اسلامی چیست؟

اگر از نگاه امیرالمومنین(ع) رابطه دریافت و پرداخت را اندازه‌گیری کنیم در معنایی که از نظام الگویی امیرالمومنین(ع) قابل استفاده است اینکه مردم ولی‌نعمت‌های دولت‌ها هستند و دولت‌ها به اعتبار اینکه نان‌خور و مستخدم مردم هستند، چندین وظیفه دارند؛ یکی از آنها این است که برای اداره دولت اسلامی و اداره مردم برنامه داشته باشند و یک نظام هوشمند داشته باشند و دیگر اینکه سازمان و ساز و کار مناسب برای تولیت نیازهای مردم تاسیس کنند و سوم هم نیروهای مجرب، توانمند و برخوردار از دانش را به استخدام خود درآورند و در خدمت مصالح مردم قرار دهند.

اما نکته مهم رهنمود امام علی(ع) به مالک اشتر این بود که فرمود: جمع‌آوری خراج و ... همه لازمه و شاخصه یک جامعه خلاق است اما توجه داشته باش که اهتمام و ماموریت و مسئولیت تو عمران و آبادانی کشور و برداشتن موانع آرامش و امنیت مردم است و به یک عبارت لطیف‌تر، فلسفه تشکیل دولت گرفتن خراج از مردم نیست؛ چون اگر این باشد می‌شود خفت‌گیری و زورگیری و امام(ع) به مالک می‌گوید: مسئولیت تو عمران و آبادانی کشور است اما این عمرانی کشور و زمینه‌های بالندگی اجتماعی و اقتصادی و اخلاقی در جامعه یک تکلیف دو سویه مردم و دولت است.

یعنی اگر دولت عمران کشور را سر لوحه برنامه‌اش قرار داد و واقعا عمران کشور برایش مهم باشد این یعنی عمران و آبادی منشا تولید خواهد بود؛ چون نیاز است که هزاران محصول تولید شود و هزاران خدمات این تولیدات را به هم متصل کند و اینها موجب می‌شود که عمران و آبادی سرمنشا تولید شود و تولید نیز موجب بهبود شرایط مردم شود و این زنجیره نورانی مبارک اعتمادزای سعادت‌آفرین اگر دچار فرسایش نشود، هم مردم شاداب می‌مانند و هم دولت‌ها اقتدار پیدا می‌کنند و اقتدار دولت‌ها به اقتدار مردم گره می‌خورد. اگر مردم دولت را در خدمت خود ببینند و باور کنند که عمل دولت مخلصانه است و موانع تولید برداشته شده است.

چه زمانی مردم دولت را مورد احترام قرار می‌دهند؟

این رویه چند دستاورد مهم برای دولت حاصل می‌شود؛ اول اینکه مردم دولت را مولودی از بطن خود می‌دانند و دولت را محترم خواهند شمرد. طبع انسان اینطور است که هرچقدر انتساب یک چیزی را به خود بیشتر ببینید تا مادامی که خللی پیش نیاید این تعلق خاطر وجود خواهد داشت. مردم باید تعلق خاطر محکمی نسبت به هم داشته باشند. بنابراین مردم دولت را مورد احترام خود می‌دانند و وقتی دیدند اقتدار و توانایی دولت به بالندگی آنها می‌انجامد از پیوند خوردن اقتدار دولت به اقتدار خودشان استقبال می‌کنند. امروز در ایران اقتدار نظام و اقتدار انقلاب به اقتدار مردم گره خورده است. در حالی که دولت‌های ما به صورت اساسی نتوانستند کار خاصی از پیش ببرند. هریک از اینها به نوعی موجب تفریق نیروهای خدمت‌گزار بوده‌اند و هرکدام که آمدند یک عده زیادی را به خانه فرستادند و همین دعواهای مخرب یک جریان حیدری - نعمتی را به وجود آورده که بخش مهمی از سرمایه‌های کشور یا هدر برود یا به حاشیه برود.

البته به اعتبار نظام و انقلاب و دلبستگی مردم به دین و انقلاب و ارزش‌های انقلابی، دولت‌ها از اقتدار برخوردار بودند و دست ملت همیشه پشت سر دولت‌ها بوده و دولت‌ها بهره‌مند شدند اما ظرفیت بزرگ‌تر است. ماجرای ترور شهید سلیمانی را در نظر بگیرید که یک پروژه خطرناک بود که در دستگاه فکری نظام سلطه، سال‌ها برای آن برنامه‌ریزی شده بود؛ یعنی اینطور نبود که یک موجود بی‌عقل مانند ترامپ از روی تکبر و خودخواهی یک دفعه چنین تصمیمی گرفته باشد.  اگر کسی اینطور فکر کند مشخص است که از فضای دنیا بی‌خبر است. آنها سردار سلیمانی را انتخاب کرده بودند و با ترور و حذف او اهداف دیگری را تعقیب می‌کردند که یکی از مهم‌ترین آن اهداف، سنجش همبستگی مردم و میزان وابستگی اقتدار نظام به اقتدار مردم بود.

اگر مردم و نظام اسلامی در قبال این فاجعه بزرگ سرد و خاموش بودند تردید نکنید که حذف سردار سلیمانی یک قدم بود و بلافاصله قدم‌های بعدی را برمی‌داشتند و فجایع بزرگ‌تری را رقم می‌زدند. پس از اینکه شهید سلیمانی آسمانی شد آنها با وقاحت گفتند که شهادت سردار سلیمانی یکی از پنجاه و دو هدف است. البته فضای رسانه‌ای به گونه‌ای این اخبار را پوشش داد که اگر ایران بخواهد مقابله به مثل کند آنها پنجاه و دو هدف دیگر را شناسایی کرده‌اند و می‌زنند اما مگر چنین چیزی می‌شود؟ روی این هدف‌ها سال‌ها فکر شده است.

پنجاه و دو هدف آمریکا، تهدید ایران در قبال پاسخ موشکی ایران نبود بلکه ترور سردار سلیمانی رمز عملیات‌های زنجیره‌ای بود و شهادت شهید سلیمانی بخش آغازین ماجراجویی آمریکایی‌ها بود و آنچه که موجب شکست آنها شد پیوند اقتدار نظام با اقتدار مردم ایران و مسلمانان و عکس‌العمل محور مقاومت اسلامی بود و آنها باور نمی‌کردند این اتفاق بیفتد. مردم به صورت قاطع واکنش نشان دادند و سپاه نیز عکس‌العمل دقیقی داشت و آنچه آنها شروع کرده بودند در نطفه خفه شد و دلیلش پیوست اقتدار نظام به مردم بود. پیوست اقتدار دولت با مردم هم می‌تواند همین اثر را در حوزه اقتصاد و سیاست و فرهنگ داشته باشد؛ بنابراین تا اقتدار دولت به اقتدار ملت گره نخورد، دولت‌ها نمی‌توانند اشکالات مبنایی را به سامان برسانند.

اهمیت قرار گرفتن دولت‌ها در سایه هدایت الهی

دولت‌ها نوعا وقتی که در سایه هدایت الهی قرار می‌گیرند اقتدارشان را از اعتقادات خود می‌گیرند و این اقتدار باعث یک مذاکره مستحکم می‌شود و موجب می‌شود که به تولیداتی برسند که یک روزی جزو رویاهای مردم و دولت‌ها بود.

عمل، رفتار و گفتار درست دولت عوامل اقتدار مردم است. مردم صلاحیت و محوریت دولت را به عنوان یک نقطه اتکا در عرصه‌های بین‌المللی و ... قبول می‌کنند و باور می‌کنند که در این زمینه فکر شده است و دستاوردهای آن‌ها را در حوزه‌های بین‌المللی قبول می‌کنند. وقتی اینها در حوزه داخلی به درستی مدیریت شود، آن زمان یک جامعه برخوردار می‌شود و دولت برای جمع‌آوری حقوق قانونی و ارتقای توان مالی خودش نیازی ندارد سازمان‌های عریض و طویل درست کند که اینها مفتش عام باشند و با یک نگاه برآمده از بی‌اعتمادی و عیب‌جویانه وارد زندگی مردم شوند تا خراج را جمع کنند. بنابراین اگر اثر رفتار درست دولت ملاحظه شود، مردم هم همراه خواهند شد.

از نگاه امام علی(ع) دولت ناظم ملت نیست، بلکه ملازم ملت است و بدون ملازمت صمیمانه و حکیمانه با مردم هیچ دولتی نمی‌تواند دولت‌داری را به معنای خاص کلمه تجربه کند؛ از این‌رو حضرت امیر(ع) فرمود: افزایش خراج و دریافت مالیات جز با ارتقای سطح درآمد مردم به دست نمی‌آید و سطح درآمد مردم نیز زمانی ارتقا پیدا می‌کند که جریان تولید و صنعت رونق داشته باشد و با نشاط باشد. اگر اینطور باشد منابع درآمدی مردم تقویت می‌شود و موجب می‌شود که یک زنجیره درست شکل بگیرد و رفتار قابل الگو را در اختیار جامعه قرار می‌دهد.

انتهای پیام
captcha