سه اصل مهم در زندگی علامه حکیمی
کد خبر: 4079941
تاریخ انتشار : ۳۱ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۳:۴۵
آیت‌الله سیدان تشریح کرد:

سه اصل مهم در زندگی علامه حکیمی

آیت‌الله سیدان در همایش نخستین سالگرد رحلت علامه محمدرضا حکیمی گفت: وی در دوران زندگی‌اش که دارای مقاطع‌ مختلف و جریانات گوناگون بود، سه اصل ثابت داشت و بر آن سه اصل اصرار جدی داشت که مهمترین این اصول، ترویج تشیع و تثبیت ولایت خاندان رسالت بود.

سیدجعفر سیدانبه گزارش ایکنا از خراسان رضوی، آیت‌الله سیدجعفر سیدان، در همایش نکوداشت نخستین سالگرد رحلت علامه محمدرضا حکیمی که امروز، ۳۱ مردادماه در بنیاد پژوهش‌های آستان قدس رضوی برگزار شد، اظهار کرد: شخصیت مرحوم حکیمی دارای ابعاد مختلف است و تشریح هر بُعد، نیازمند ساعاتی است که شایسته آن مطالبی درباره‌اش مطرح شود.

وی افزود: او در دوران زندگی‌اش که دارای مقاطع‌ مختلف و جریانات گوناگون بود، سه اصل ثابت داشت و بر آن سه اصل اصرار جدی داشت. اصل اول ترویج تشیع و تثبیت ولایت خاندان رسالت بود و آثار و کتب او و نوشته‌هایش از چنین اصرار وتوجهی حکایت می‌کند.

سیدان بیان کرد: به صورت‌های مختلف مطالب مربوط به خاندان امامت در نوشته‌های ایشان آمده است که یک نمونه از آن‌ها کتاب بسیار جامع «خورشید مغرب» است که مطالب آن به صورت دسته‌بندی شده و مستند بیان شده است.

سیدان تصریح کرد: اصل دوم مسئله عدالت‌طلبی و توجه به محرومان بود، همچنان که اسلام در این جهت بسیار حساسیت دارد و بیانات وحیانی در این مورد فوق تصور ماست. او به گونه‌های مختلف درباره این مسئله فوق‌العاده حریص و زندگی او ساده و کم‌نظیر بود و سعی داشت به محرومان شبیه باشد.

وی‌ افزود: زندگی علامه حکیمی در جهت قطع علایق دنیوی و توجه به شأن‌هایی که نگاه به آن‌ها عادی است بود. او در زندگی ساده بود و به آنچه در قرآن و حدیث آمده عمل می‌کرد.

سیدان در خصوص سومین اصل در زندگی حکیمی عنوان کرد: سومین اصل در ارتباط با «تفکیک» است. او معتقد بود که باید بین دین و افکار بشری که با وحی مناسبتی ندارد،‌تفکیک شود زیرا در غیر این صورت بر هر دو ظلم می‌شود.

وی بیان کرد: کسانی که منظور  وی را دریافت نکردند اعتراضاتی کردند. تفکیک به معنای جداکردن بین حقایق وحیانی و افکار بشری سازگار با وحی است زیرا افکار بسیاری از مشاهیر جهان غیر از حقایق وحیانی است. در این مورد علامه حکیمی مسائل متعددی را طرح و به صورت‌های مختلف این حقیقت را بیان کرد.

سیدان گفت: حکیمی در مواردی با تأثر فراوان از این مسئله سخن گفت که مکتب وحی نیاز به غیر ندارد و همه آنچه انسان‌ها به آن نیازمندند در آن است، اما متاسفانه مورد توجه کامل قرار نگرفته و خیلی‌ها به سمت تفکراتی که مناسبتی با وحی ندارد رفتند.

وی تصریح کرد: تالیفات وی نشانه مطالعات بی‌نظیر اوست که کتاب الهیات بشری و الهیات الهی بیشتر از همه دارای این ویژگی است. او دستی قوی در ادبیات و شعر فارسی و عربی نیز داشت که مهارتش در این وادی هم مشخص است.

سیدان با بیان اینکه قرآن حکیم آورنده حکمت و دانش است، عنوان کرد: حکیمی بسیار احساس تاسف می‌کرد که چرا این حقیقت مهجور مانده است و در جایی از آثارش گفته است: «و هنوز افتخار علمی و رشد عقلی خویش را در عرصه‌های دانش و معرفت و تعقل و تأمل به گذراندن عمر عزیز در راه یاد گرفتن و یاد دادن پندارهای یونان باستان و مبناهای فروریخته‌ آنان می‌دانم و خشکیده‌های اندیشگی ۳ تا ۴ هزار سال پیش این عصر را می‌خیسانند و می‌بویند و مقبولات کسانی دور دور از درخشش‌های فروغ وحی را در کنار وحی منزل و حکمت قرآنی می‌دانند و شگفت‌تر اینکه با آن مفاهیمی که بویی از آنچه در قرآن کریم است و برهانی است می‌خواهند مطالب قرآن را بهتر بفهمند و بزرگانی که در سطحی والاتر هستند یعنی در سطح قرآنی‌اند در کنار این مفاهیم عقلی هماره اختلافی می‌گذرانند و به این خزعبلات بهایی که آقایان می‌دهند نمی‌دهند و خود را عقل تعقل و آنان یعنی قرآنی‌اندیشان و جعفری‌کیشان بنیادنگر را بی‌بهره تعقل می‌شمارند و در تبیین توحید قرآنی به اظهاراتی کسانی استناد می‌کنند که بویی از قرآن در مطالب آنان نیست.»

انتهای پیام
captcha