علامه حکیمی یک روشنفکر دیندار با سوز دینی بود
کد خبر: 4079996
تاریخ انتشار : ۳۱ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۷:۴۱
عباس صالحی:

علامه حکیمی یک روشنفکر دیندار با سوز دینی بود

مدیر مسئول روزنامه اطلاعات گفت: علامه حکیمی یک دیندار و با همه وجوه دینداری و بالاتر، دارای سوز دینی بود. مدل علامه حکیمی مدل قابل‌توجه و قابل ارائه است. لذا راه‌حل یافتن و عمر دادن به این تجربیات است که چگونه می‌توان یک روشنفکر دیندار با سوز دینی بود.

سیدعباس صالحی، مدیر مسئول روزنامه اطلاعاتبه گزارش ایکنا از خراسان رضوی، سیدعباس صالحی، مدیر مسئول روزنامه اطلاعات، امروز 31 مردادماه، در مراسم نکوداشت نخستین سالگرد رحلت علامه محمدرضا حکیمی که در بنیاد پژوهش‌های آستان قدس رضوی برگزار شد، اظهار  کرد: استاد حکیمی یک تجرد زیستی داشت و ازدواج نکرد و یک تفرد شخصیتی داشت، وی مانند هیچ‌کس نبود، منحصربه‌فرد بود، به عنوان یک توصیف، علامه حکیمی خود بود و مشابهی برای ایشان نمی‌بینم.

وی ادامه داد: ترکیب‌بندی استاد حکیمی مختص خودش، محقق و مصلح بود، اینکه یکی محقق کتابخانه‌ای باشد و ده‌ها هزار کتاب را بخواند و یا مرور کند و با مطالعات آکادمیک انس داشته باشد و از طرفی یک مصلح اجتماعی پرشور باشد، با یکدیگر جمع نمی‌شود و مختص یک دوره حیات استاد نبود که بگوییم اول محقق بود و بعد مصلح شد، بلکه ترکیبی از این دو همیشه در وی بود.

صالحی اضافه کرد: استاد حکیمی این دو ترکیب‌بندی را با هم جمع کرد که این یک تجربه زیستی خاص را می‌طلبد. بازخوانی این نوع زیست علامه حکیمی جای بحث دارد. آموختن و فرآوری این تجربه زیستی علامه حکیمی کم‌اهمیت‌تر از مطالعه کتاب‌های وی نیست.

مدیرمسئول روزنامه اطلاعات اظهار کرد: نکته مهم این است که چگونه علامه حکیمی بین روشنفکری و سوز دینی ترکیب ایجاد کرد، در فضای روشنفکری بود که هریک از مؤلفه‌های آن می‌تواند فاصله از دینداری را پدید آورد، در حالیکه علامه حکیمی این مؤلفه‌ها را با هم جمع کرد و در عین حال دیندار ، متدین و سوزمند دین و دیانت بود.

صالحی گفت: علامه حکیمی نه تنها در دینداری شخصی، بلکه این دینداری را در فضای حیات اجتماعی پیگیر بود. مؤلفه‌های روشنفکری می‌تواند بسیاری را بلغزاند، اما استاد حکیمی نلغزید، چرا که به جاهایی وصل بود و حتی دست بسیاری را گرفت.

مدیر مسئول روزنامه اطلاعات ادامه داد: نکته اول گستره مطالعاتی ایشان است که به گفته خود ایشان بیش از بیست هزار کتاب خواند. علامه حکیمی می‌گوید: «وقتی می‌خواستم دایره‌المعارف بنویسم، همه کتاب‌های مدرسه نواب را خواندم و به کتابخانه فرهنگ رفتم و آنجا هم بیش از 6000 کتاب را خواندم و مرور کردم.»

صالحی با اشاره به اینکه استاد حکیمی به ادبیات و فرهنگ ملل توجه داشت، افزود: بدون تردید وقتی افراد حوزه مطالعاتی گسترده و ورودی‌های متنوعی داشته باشد، لغزندگی پیدا نمی‌کند، لذا اینکه انسان بتواند این حجم از مطالب متنوع را بخواند و صراط مستقیم را گم نکند، کار بزرگی است، اینکه بیست هزار کتاب با موضوعات متنوع بخواند و راه را گم نکند، مهم است.

وی بیان کرد: یکی از مؤلفه‌های روشنفکری خواندن است، اینکه سطح آگاهی خود را بالا ببرد و لذا در این خصوص هیچ فیلتری در منابع ورودی نداشته باشد، این موارد، مؤلفه‌های روشنفکری مدرن است و علامه حکیمی این مؤلفه را داشت و در خواندن حریص بود.

مدیر مسئول روزنامه اطلاعات عنوان کرد: مؤلفه دوم روشنفکری خصوصا روشنفکری قرن بیستمی، متاثر از جریان مارکسیستی و... که شامل ارتباطات گسترده و پیوسته با جامعه است که روشنفکر کسی است که با جامعه ارتباط پیوسته داشته و در کنج نباشد و در میدان باشد.

صالحی اضافه کرد: حکیمی می‌گوید: «من تماس با اقشار مختلف را اهمیت می‌دادم، از نوحه‌خوانان و روضه‌خوانان و روشنفکران و متجددین تا محافل علما و محافل ادبی و توده‌ای‌ها ارتباط داشتم و معتقد بودم که اگر طلبه با این اقشار و افکار از جامعه ارتباط نداشته باشد، جامعه را نمی‌شناسد و تا جامعه را درک نکند، مانند استخری است که عمق را نمی‌داند و نمی‌فهمد کجا باید شنا کند و کجا باید شریجه بزند.

وی اضافه کرد: مؤلفه سوم روشنفکری مدرن ارتباط با محرومین بود که استاد حکیمی در این خصوص ارتباطات ظریف و عجیب در آن برهه داشت که به سخنان وی استناد می‌کنم. استاد می‌گوید: «وارد طلبگی که شدم یکی از کارهایم رفتن به زاغه‌ها، کوره‌پز خانه‌ها و محل‌هایی بود که کارگران کارهای سخت می‌کردند. همه این‌ موراد می‌تواند افراد را بلغزاند، اما چه شد که استاد حکیمی ماند و حتی دست دیگران را گرفت.

مدیرمسئول روزنامه اطلاعات اظهار کرد: ویژگی چهارم مؤلفه‌های روشنفکری ارتباطات برون روشنفکرانه است، یعنی ارتباط روشنفکرها که با یکدیگر مراوده و ارتباط دارند. استاد حکیمی بافت ارتباطی را با جریان‌های روشنفکری حتی لائیک و ضدمذهب در مشهد داشته و در تهران وسعت پیدا کرده است.

صالحی افزود: مؤلفه پنجم که استاد حکیمی در مولفه‌های روشنفکری داشت، حوزه نثر و ادبیات است که به آن توجه داشت و در محافل مختلف شعری حضور پیدا می‌کرد که این نیز در برهه تاریخی شهریور سال 1320 تا سال 1357 یکی از نقاط لغزنده بوده است و در این خصوص نیز شنیدم که استاد حکیمی در یک انجمن ادبی حضور یافت که موضوع شعر علیه خدا بود و استاد در این محافل نیز حضور پیدا می‌کرد.

وی بیان کرد: مورد ششم در خصوص مؤلفه‌های روشنفکری، کنشگری انقلابی است که استاد حکیمی از جریان ملی شدن صنعت نفت درگیر واکنش‌های اجتماعی می‌شود و در میدان عمل اجتماعی حضور می‌یابد، ایشان کنشگری اجتماعی را به‌صورت گسترده داشت که این نیز یک زمینه برای لغزش است.

مدیرمسئول روزنامه اطلاعات عنوان کرد: استاد حکیمی یک روشنفکر با همه مؤلفه‌های آن، شامل گستره مطالعاتی، ارتباطات متنوع اجتماعی، لمس رنج محرومیت، حضور در محافل ادبی متنوع و کنش فعال اجتماعی و انقلابی بود، اما علی‌رغم همه این نکات که می‌تواند لغزندگی‌های خود را داشته باشد، استاد حکیمی ماند و نه تنها لغزش نیافت، بلکه دست دیگران را هم گرفت.

وی گفت: اما در پاسخ به این سوال که استاد حکیمی چگونه این صیانت را پیدا کرد، باید بگویم نکته اول در این خصوص استاددیدگی ایشان در حوزه علوم اسلامی بود. علاوه بر استاددیدگی، صیانت، آگاهی، مطالعه و تسلط ایشان به دانش سلف بود.

صالحی عنوان کرد: سلوک معنوی استاد حکیمی مورد سوم صیانت ایشان در برابر لغزندگی بود که تحت تربیت اساتید، این سلوک معنوی را کسب کرد. نکته چهارم اسوه‌یابی استاد حکیمی بود که ترکیبی از این اسوه‌ها در استاد وجود داشت که همه این اسوه‌ها، در پارسایی، تقوا و آگاهی و آگاهی‌گستری، مشترک هستند.

مدیر مسئول روزنامه اطلاعات اضافه کرد: مقاطعی از حیات تاریخی که می‌تواند نقطه اتکا باشد از دیگر مواردی بود که استاد حکیمی به آن توجه داشت، این موضوع شامل چهار نقطه تاریخی اعم از بعثت، غدیر، عاشورا و مهدویت است که به آن اتکا می‌کرد و علی‌رغم همه مؤلفه‌های روشنفکری، صیانت‌بخش استاد حکیمی بود.

وی گفت: انس معرفتی با معارف وحیانی استاد حکیمی از دیگر موارد در این خصوص بود، ایشان از ابتدای تحصیل، انس با قرآن و احادیث داشتند که بلوغ آن در «الحیات»، مشهود است.

صالحی ابراز کرد: حکیمی یک تجربه منحصربفرد بود، لذا علاوه بر کتب ایشان می‌توان از تجربه حیات این استاد بهره‌مند شد. استاد حکیمی هم یک روشنفکر به همه وجوه روشن‌فکری بود. هم یک دیندار و با همه وجوه دینداری و بالاتر، دارای سوز دینی بود، لذا مدل علامه حکیمی مدل قابل‌توجه و قابل ارائه است. لذا راه‌حل یافتن و عمر دادن به این تجربیات است که چگونه می‌توان یک روشنفکر دیندار با سوز دینی بود.

در ادامه محمدمهدی رکنی، استاد پیشکسوت دانشگاه فردوسی مشهد، با اشاره به حدیثی از امام علی(ع) که فرمودند: «جَمالُ العِلمِ نَشرُهُ و ثَمَرَتُهُ العَمَلُ بِهِ؛ علمِ زیبا، علمی است که منتشر می‌شود و به آن عمل شود»، گفت: آشنایی من با استاد حکیمی به سال 1335 بازمی گردد و با شناختی که از ایشان دارم، یکی از شاخصه‌های این استاد بزرگوار این بود که همراه با علمی که داشتند اهل عمل نیز بودند.

وی افزود: استاد به زاغه‌ها و مناطق فقیرنشین سرکشی می‌کرد و شناخت کاملی به محیط زندگی خود داشت و فریاد عدالت می‌زد و عدالت‌خواه بود.

این استاد پیشکسوت دانشگاه فردوسی مشهد گفت: علاوه بر کتبی که استاد تالیف کرده‌اند، کتابی با موضوع غدیر خم نوشته‌اند که بنا به اقتضای آن دوران، نویسنده را جمعی از دبیران عنوان کرده‌اند، در حالیکه تمام مطالب این کتاب با عنوان «داستان غدیر» توسط استاد حکیمی ارائه شده که 14 بار چاپ شده است.

رکنی ضمن بیان خاطراتی از استاد اظهار کرد: علامه حکیمی از دریافت تعارفی و یا هرگونه هدیه‌ای ابا داشتند و در واقع این موضوع نشان از زهد استاد بود.

وی ابراز کرد: کتاب «الحیات» استاد حکیمی، تنها یک مجموعه حدیثی نیست، بلکه آیات قرآن و احادیث در کنار یکدیگر، معنی و از زاویه دید خاص که در اصول و فروع دین داریم، برخوردار است.

انتهای پیام
captcha