هنر اسلامی را نمیتوان به همه بخشهای هنر تعمیم داد چون اشکال جدید هنر به ویژه هنرهای مدرن مختصات خاص خود را داد که با هنر اسلامی همخوانی لازم را ندارد. در این رابطه با اساتید هنر اسلامی ایکنا به گفتوگو نشستهایم.
در پنجمین بخش از سلسله گفتوگوهایی پیرامون این موضوع در ایکنا، گفتوگویی با حجتالاسلام والمسلمین ابراهیم بازرگانی؛ استادیار موسسه آموزش عالی هنر و اندیشه اسلامی داشتهایم.
ایکنا – هنر اسلامی عنوانی آشنا در مباحث نظری هنر است که بعد از انقلاب به شکلی ویژه به آن پرداخته شد. پیرامون این موضوع چه نظری دارید؟
از چند بعد میتوان هنر اسلامی را تعریف کرد. ابتدا اینکه هنر مسلمانان را الگو قرار دهیم. در این معیار، فعالیت و کنشهایی که محصول مسلمانان در طول تاریخ است هنر اسلامی نام گرفته. معماری، نگارگری ، قلمزنی و... از جمله این هنرها هستند. این دستهبندی را در هنر مسیحی نیز میتوانیم مشاهده کنیم. برای نمونه به نقاشی کلیسایی اشاره میکنیم که از آن به عنوان هنر مسیحی نام برده میشود. به هر حال این معیار صحیح نیست چون صرفاً وقوع اتفاقی در سرزمینهای اسلامی به آن هویتی اسلامی نمیدهد زیرا هنر اسلامی فلسفه اسلامی را هم در خود مدنظر قرار میدهد.
برای درک بهتر نمونهای میآورم. کارهای هنرمندانی نظیر بهمن محصص را نمیتوان هنر اسلامی محسوب کرد هرچند وی در محیطی اسلامی زندگی کرده است. در مقابل آثار حسین قوللر آقاسی را میتوان اسلامی نامید چون معنا و مفهومی محیطی که در آن زیست کرده در کارهایش قابل مشاهده است.
ایکنا – وقتی از هنر اسلامی حرف زده میشود بیشتر توجهات به آثاری مربوط میشود که در سدههای قبل اتفاق افتاده است. آیا هنرهای معاصر هم قادرند در دستهبندی هنر اسلامی جا گیرند؟
هنر اسلامی را با معیار تاریخ نمیتوان ارزیابی کرد بلکه این شکل از هنری را فکر و اندیشه مشخص میکند. از نگاه من هنر اسلامی در دوره پیشامدرن اتفاق میافتد البته باید تاکید کنم دوران مدرن هنوز هم در کشورهای اسلامی رخ نداده است. پس نتیجه میگیریم در زمان حال نیز هنر اسلامی جریان دارد.
ایکنا – سینما هنری پرمخاطب و جذاب است که مخاطبان آن هم مردم دنیا را شامل میشوند. در این میان هستند آثاری که با برخورداری از معنای قرآنی یا اسلامی تلاش کردهاند جریانسازی داشته باشند. آیا هنر هفتم را نیز میتوان در حوزه هنرهای اسلامی جای داد؟
اگر بر مبنای که آن چیزی که مستشرقین باور دارند ارزیابی کنیم، باید گفت هنرهایی چون سینما و تئاتر را میشود در دستهبندی هنر اسلامی جا داد. وقتی داریم درباره هنر اسلامی حرف میزنیم به طور خاص درباره هنرهایی چون معماری در مساجد، قلمزنی یا خوشنویسی میگوییم. در این دستهبندی فیلمهایی که در آنها از آموزههای اسلامی یا قرآنی بهره بردهاند را میتوان جز هنرهای دینی محسوب کرد. فیلمسازانی نظیر؛ حاتمیکیا و مجیدی در این دستهبندی جا میگیرند.
ایکنا – از عنوان هنر دینی در سخنانتان استفاده کردید. مرزبندی این دو شکل از هنر (دینی و اسلامی) چگونه است؟
وقتی از هنر دینی حرف میزنیم لزوماً به معنای هنر اسلامی نیست اما وقتی از کلمه هنر اسلامی حرف میزنیم قطعاً در آن هنر دینی وجود دارد. در کلامی سادهتر هنر دینی گاهی مواقع جزئی از هنر اسلامی را شامل میشود اما هیچگاه هنر اسلامی هنر دینی را در خود جا نمیدهد و یک حوزه کاملاً مستقل است.
ایکنا – برای هنر اسلامی میتوان خاستگاه مشخصی ذکر کرد. چون برخیها ایران را عدهای دیگر عربستان یا ترکیه را خاستگاه هنر میدانند. در این رابطه توصیح دهید؟
اولگ گرابار؛ نویسنده و مورخ وقتی از هنر اسلامی حرف میزند، کانون هنر اسلامی را دمشق میداند. وی باور دارد در صدر اسلام اشکال دیگری از هنر اسلامی را شاهد هستیم. برای نمونه به معماری کاخها در دوران بنیامیه اشاره دارد. شاید نقطه آغاز را بتوان دمشق تصور کرد ولی ایران بوده که توانسته در حوزه هنر اسلامی جریانسازی و تاثیرگذاری لازم را داشته باشد. درباره امپراطوری عثمانی و جریانسازی آنها در هنر باید بگویم با وجود اینکه آنها زمان بسیاری در سرزمینهای اسلامی فرامانروایی کردهاند اما آنها نیز تاثیرگذاری خود را در حوزه هنر از ایران وام گرفتهاند.
ایکنا – در میان هنرهای اسلامی برخی از رشتههای هنری نظیر موسیقی به دلیل برخی محدودیتهای فقهی هیچگاه مورد توجه قرار نمیگیرند پیرامون این موضوع توضیحات لازم را بیان کنید؟
قبل از پاسخ به این سوال میخواهم بگویم ریشههای هنر خوشنویسی که از اشکال بسیار مهم هنر اسلامی است ریشه در ایران قبل از اسلام دارد. اما درباره موسیقی باید گفت همانگونه که گفتید برخی دستورات فقهی فرصت را برخوردنمایی موسیقی در طول تاریخ گرفته است البته در دوره معاصر به ویژه با پیروزی انقلاب فرصتی بیشتری برای خودنمایی موسیقی دینی و اسلامی پیش آمده است.
ایکنا – حال که به انقلاب اسلامی اشاره کردید این را نکته را توضیح دهید که آیا هنر اسلامی توانست جریانسازی یا تاثیرگذاری در هنر اسلامی را داشته باشد؟
خیر. انقلاب در حوزه هنر اسلامی اتفاق خاصی را رقم نزده است البته انقلاب با خود شکلی از هنر را آورده است اما به آن نمیتوان عنوان اسلامی را اطلاق کرد! همانگونه که پیشتر گفتم تنها در حوزه موسیقی انقلاب اسلامی، انقلاب توانست تا حدودی جریانسازی داشته باشد.
ایکنا – سوال پایانی. هنر اسلامی نیز همانند دیگر اشکال هنر میتواند از برخی آسیبها، صدمه ببیند همانند سطحینگری و شعارزدگی که در هنر انقلابی و دینی مشکلی جدی است. پیرامون این مسئله توضیح دهید؟
مشکل جدی در هنر اسلامی التقاطی بوده که در این حوزه شاهد بودهایم. برای مثال در دوره سلجوقی، تیموری و صفوی شاهکارهای معماری را شاهد هستیم اما در دوره قاجار با التقاطی که پیش آمد تاثیرات آن را در معماری به خوبی شاهد هستیم. این اتفاق در عرصه نگارگری نیز به نوعی دیگر رخ داد و ما دیگر شاهد اصالت این هنر در زمان حال نیستیم.
گفتوگو از داوود کنشلو
انتهای پیام