کد خبر: 4134759
تاریخ انتشار : ۰۵ ارديبهشت ۱۴۰۲ - ۰۸:۱۴
اسلام و هنرهای ایرانی / 6

هنر فاقد تفکر و معرفت حکم «یلعبون» قرآن را دارد

کارگردان فیلم «ملک سلیمان(ع)» گفت: سال‌هاست که «سرگرمی» و «بازی» را جای تفکر و معرفت در رأس هدف‌گذاری فرهنگی قرار داده‌ایم؛ حکمی که در قرآن از آن با نام «یلعبون» یاد می‌شود.

شهریار بحرانی فارغ‌التحصیل انیمیشن از مدرسه سینمایی لندن است. وی فعالیت هنری را با گروه تلویزیونی سپاه آغاز کرد و در سال ۱۳۶۸ به عنوان یکی از مؤسسان، دفتر سینمایی «مهاب فیلم» را راه‌اندازی کرد. نشان افتخار جهادگر عرصه فرهنگ و هنر در سال ۱۳۹۳ به بحرانی اهدا شد. وی همچنین کارگردانی فیلم‌های سینمایی، «ملک سلیمان»، «گذرگاه»، «هراس»، «مریم مقدس»، «حمله به اچ 3» و... را در پرونده کاری خود دارد. خبرگزاری ایکنا درباره هنر اسلامی و شاخصه‌های آن با وی گفت‌و‌گویی انجام داده که در ادامه با آن همراه می‌شویم.

ایکنا - هنر اسلامی از دیدگاه کارشناسان دارای تعاریف متفاوت است زیرا در این رابطه اتفاق‌ نظری وجود ندارد. شما به‌عنوان فیلمسازی که کاری دینی و قرآنی زیادی در کارنامه خود دارد چه تعریفی از این موضوع دارید؟

این بحث مهم و حساسی است که گفتید. هنر باید در محیط مخصوص خودش تعریف شود. یعنی سعی کنیم در یک بحث علمی و تخصصی، هنر را با بحث، رسانه، سرگرمی و بحث‌های رایج جامعه مدرنیته مخلوط نکنیم. فضای هنر و هنرمند باید فضای محضریت خدا و اهل‌بیت(ع) باشد. یعنی انسان هنرمند اگر بخواهد به خلاقیت رحمانی دست یابد، باید خودش را در آن محضریت متعالی و مطلوب قرار دهد. فضای پاک و سالمی که در آن محضر وجود دارد، به شدت بر روح و اثر هنرمند تأثیرگذار بوده و همین امر باعث می‌شود چشمان هنرمند از قید‌و‌بند دنیا رها شود و به آزادگی و عبودیت دست یابد.

آزادی در چنین وضعیتی دارای ارزش است؛ آزادی که از قیدوبندهای دنیایی رها باشد. البته از آزادی تعریف نادرستی هم وجود دارد که کارکرد آن منفی است. متأسفانه آزادی که باید به درستی شکل گیرد امروز برعکس معنا می‌شود. این نگاه غلط هم بعد از انقلاب کبیر فرانسه و تفکرات عصر روشنگری در اروپا رایج شد و در دنیای غرب نهادینه گشت؛ آزادی‌ای که معتقد است باید از قید و بند خدا و تعلقات الهیِ دین رها شد، در‌حالی‌که آزادی واقعی برعکس این است یعنی رهایی از تعلقات دنیاست.

مرد خدا از فشارهای دنیاپرستی آزاد است. دنیا به چنین فردی تسلط ندارد بلکه اوست که به دنیا مسلط دارد. این تسلط هم به‌ واسطه عبد و بندگی خداوند حاصل می‌شود. چنین فردی دیگر خودش شخصیت مجزا و دنیوی ندارد بلکه هویت خودش را با خداوند و اهل بیت(ع) و برگزیدگان و خوبان عالم گره‌ زده است. این مسئله را در زندگی برخی تابعان ائمه اطهار(ع) یا برخی سالکان به‌خوبی می‌بینیم. این افراد در مقابل حکم خداوند تسلیم هستند. این روش و سیره الهی است. در محضر خداوند هر کس بتواند بندگی بهتر کند رشد می‌کند یا بهتر بگوییم خداوند وی را رشد می‌دهد.

ایکنا - این حضور قلب چه تاثیراتی بر هنرمند و کار او می‌گذارد؟

در محضر خداوند، حجاب‌ها کنار زده‌ شده و تیرگی‌ها و آلودگی‌ها از بین می‌رود. این امر باعث می‌شود انسان نوری دریافت کند که به اتفاقات شگفت‌انگیزی که به عنوان خلاقیت و نورانیت نام می‌بریم منجر خواهد شد. هنرمندان بزرگ معرفتی به این درجه رسیدند که مجراهایی از نور برایشان باز شده تا بتوانند ناخودآگاه در این راه ممارست کنند. این روش، سرنخی است که همه دلسوزان متعهد و از جمله هنرمندان در جامعه ما باید رعایت کنند.

همه هنرمندان باید به بندگی خدا دست پیدا کنند تا دریچه‌های هنر مطلوب و الگو برایشان از سوی آسمان باز شود. در این میان باید از برخی بازی‌های سیاسی، خودپسندی، تکبر و تفرعن و نفسانیات دوری گزیند، حتی مسائل روز جامعه نباید بر وی حاکم شود بلکه اوست که بر محیط خویش و مخاطبین تسلط می‌یابد. پس هنرمندان اینچنینی در وهله اول تلاش خواهند کرد که موضوعات سطحی مانند آلودگی‌ها و آسیب‌های جوامع که ظاهرأ جذاب اما در واقع پست و حقیر هستند، فاصله بگیرند، با هر باد و طوفان همراه نشده و استقلال شخصیت و استحکام وجودی خویش را حفظ کنند.

هنرمند باید عفت کلام و رفتار داشته باشد تا اخلاقش الگو باشد. هنرمند باید فضای بازی از امید را رقم زند تا مخاطب به رحمت و مهربانی خداوند ایمان پیدا کند. این امر بزرگ‌ترین راهکار برای دستیابی به خلاقیت است. البته هنر در جهت منفی هم به وجود می‌آید. این روش انسان را به عمق می‌کشد. در احادیث آمده در دنیا باشید اما آلوده به دنیا نشوید. در این مسیر نیز باید خداوند کمک کند و دست انسان را بگیرد. خداوند باید نوری را به قلب فرد بتاباند تا به سمت پروردگار کشانده شود. برای همین در وهله اول باید به خدا و ائمه(ع) پناه ببریم، از ایشان مدد جوییم و چشم به آسمان داشته باشیم، نه چشم به سلایق رایج این دنیای دنی.

ایکنا - ساختار و تکنیک این میان چه نقشی دارند؟

راه‌های رسیدن به هنر از طریق علوم و تکنیک به دست نمی‌آید بلکه از طریق بزرگان عالم و آدم ایجاد می‌شود تا در قدم نخست پاک‌شده و فعال شویم. در این زمان است که روح پاک‌شده و گیرنده‌هایمان خوب کار خواهد کرد. این مسئله باعث می‌شود نگاه‌های رحمانی به‌خوبی درک شود. این روشی است که جامعه به آن نیاز دارد تا گیرنده‌های آن نیز پاک و تمیز شود. در میان هجوم سرسام‌آور خبرها، فتنه‌ها و هجمه اطلاعات و تصاویر، انسان باید به خودش و رابطه با خداوند بیشتر بپردازد، نه این که تسلیم طوفان حوادث شود. خداوند با زبان صحنه‌ها و حوادث با ما سخن می‌گوید، ما را در فتنه‌ها و سختی‌ها به سوی بهتر شدن و موفقیت جلو می‌برد. البته هنرمند نیز باید عزم نشان داده و این پیام الهی را دریافت کرده و با زبان هنر راه بهتر شدن برای آینده درست را ترسیم کند.

ایکنا - هنر بعد از پیروزی انقلاب در ظاهر شکلی انقلابی و اسلامی به خود گرفت. آیا در باطن هم در چهار دهه گذشته چنین ویژگی را در هنر این سرزمین می‌توان مشاهده کرد؟

بحرانی - در طول انقلاب فشارهای دشمنان جهانی، نفوذی‌ها، کمبودها، فتنه‌های دشمنان جنی و انسی و... بر ما فرود آمده است. خیلی‌ها را از دست دادیم. خیلی‌ها قربانی خمپاره‌های دوربرد جنگ نرم در پشت جبهه ما شده‌اند. دشمن خانواده‌ها و جوانان را هدف قرار داده و در این مسیر به موفقیت‌هایی رسیده است. درباره چرایی این مشکل هم باید بگویم: چهل‌‌وچهار سال است که رأس هدف‌گذاری فرهنگی خویش را بجای تفکر و معرفت، «سرگرمی» و «بازی» قرار داده‌ایم؛ ویژگی‌ای که در قرآن به‌عنوان «یلعبون» نام‌ برده می‌شود. آدم‌ها را طوری به دنیا مشغول کرده‌ایم که باعث شده فکر کنند دینشان دیگر جوابگوی تمام نیازهای دنیایشان نیست! این رویه لطمه خیلی زیادی به هنر هم زده است.

کد

هنر متعالی در پی رشد و تربیت مخاطب است نه سرگرمی او. هنر متعالی می‌خواهد مخاطبان خودش را به مراحل بالاتر معرفتی بکشاند. متأسفانه این دیدگاه فراموش‌ شده و به‌ندرت هنرمندان به آن ورود می‌کنند. در این میان برخی از مجاهدین هنرمند ما با توجه به فشارهایی که وجود دارد با الهام از روحیه شهادت‌طلبی مجاهدان، دست به تولید آثاری زده‌اند، اما در کل در این حوزه پسرفت داشته‌ایم. امیدواریم خداوند کمکمان کند از موانع پیش رویمان که دشمن روی آن برنامه‌ریزی کرده موفق بیرون آییم.

ایکنا – سؤال پایانی. آیا نسل جوانی که امروز در معرض وسایل ارتباط‌ جمعی است را می‌توان جذب هنر اسلامی کرد. راهکار رسیدن به این خواسته چیست؟

نسلی جوان از ما و از انقلاب فاصله گرفته و در معرض فضای رسانه‌ای دشمن قرار دارد. سال‌هاست که دشمن در این عرصه باقدرت ورود کرده و علیرغم هشدارهای دلسوزان، به‌خصوص رهبر فرزانه انقلاب که خطر تهاجم فرهنگی را سالیان سال است گوشزد می‌کنند، بازی‌های سیاسی و رخوت مسئولین فرهنگی و رسانه‌ای باعث شده که اولویت دادن به سرگرمی را توجیه کنند تا به قول خودشان از پس هجوم ماهواره و اینترنت مصون بمانیم.

فاجعه این گونه شکل گرفت: دشمنان «فضای سرگرمی» را بهتر از ما بلدند و به کار بستند! آنها موفق شدند تعدادی از جوانان ما را جذب کنند و حالا این جوانان در فضای ساخته‌شده غرب زندگی می‌کنند، در فضای فرهنگ و اصیل شهرها و کشور ما.

باید فوری شروع به اقدام کنیم ولی متأسفانه هیچ عزمی در ماجرای جنگ نرم و بحث‌های فرهنگی نمی‌بینیم. مدیران در هر دولتی شعارهای تند انقلابی می‌دهند اما در عمل چه‌کاری انجام می‌دهند؟ مسئولین حکومتی دشمن که بسیار پای کار هستند را با مسئولان بی‌رمق و سیاسی‌کار و منفعل ما در حوزه فرهنگ مقایسه کنید! البته مسئولان علاقه به انجام کار دارند اما سیستم‌هایی که روی آنها مسلط شده‌‌اند آنها را منفعل و کارها را قفل کرده است.

این امر نیز باعث شده با تغییر یک مدیر یا اداره اتفاقی رخ ندهد. در این میان نیاز داریم در ساختار فکری و فرهنگی کشور تحولی زیر بنایی و جدی صورت گیرد، تا وقتی این تحول اتفاق نیفتد این رویه فعلی ادامه خواهد یافت. ما در حال روزمرگی هستیم. باید از خدا کمک بخواهیم تا یک تحول ساختاری فکری و فرهنگی اساسی و بنیادین در کشور ایجاد شود.

گفت‌و‌گو از داوود کنشلو

انتهای پیام
captcha