نظریه اعجاز عددی قرآن پیامدهای منفی زیادی دارد
کد خبر: 4200739
تاریخ انتشار : ۳۰ بهمن ۱۴۰۲ - ۱۴:۴۵
در نشست «اعجاز عددى و رياضى قرآن» مطرح شد؛

نظریه اعجاز عددی قرآن پیامدهای منفی زیادی دارد

استاد مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره)، در نشست علمی «تأملى در اعجاز عددى و رياضى قرآن» تاکید کرد: یافتن وجوه جدید اعجاز در قرآن کار بسیار مطلوبی است زیرا قرآن کتاب معجزه است ولی اعجاز عددی در ابتدای راه است و باید مراقب باشیم تا خدای ناکرده از قرآن بد دفاع نکنیم که خود قرآن را هم زیر سؤال ببرد.

ارسال/ نظریات اعجاز عددی قرآن پیامدهای منفی زیادی داردبه گزارش ایکنا، حجت‌الاسلام والمسلمین اسماعيل سلطانى؛ استاد مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره)، 30 بهمن ماه در نشست علمی «تأملى در اعجاز عددى و رياضى قرآن کريم» که از سوی این مؤسسه برگزار شد با اشاره به نظریه اعجاز عددی و پیشگامی رشاد خلیفه در ارائه این بحث، گفت: محقق نظریه خود را به برخی پیش‌دانسته‌ها مبتنی کرده است نه اینکه کشفی کرده باشد؛ مثلا یکی از پیش‌دانسته‌های محقق این است که قرآن تحریف نشده؛ او با تکیه بر این پیش‌دانسته با شمارش واژگان و ناظر به تساوی برخی از آن‌ها، نتیجه گرفته‌ است که وقتی توازن و تساوی در چند واژه وجود دارد دال بر عدم تحریف قرآن کریم است.

وی افزود: مواردی که با این نظریه هماهنگ نبوده است حذف شده است، در حالی که نه تساوی و نه توازن چند واژه مانند دنیا و آخرت و روز و شب و جهر و علانیه و ... دلیل بر عدم تحریف قرآن است و نبود توازن یعنی اینکه ما پی به تساوی و توازن نبریم هم نمی‌توان آن را دال بر تحریف دانست.

سلطانی با بیان اینکه یکی دیگر از پیش‌دانسته‌های محقق این نظریه آن است که زکات عامل برکت است، اظهار کرد: محققان این نوع نظریات سراغ این دو واژه رفته و نتیجه گرفته‌اند که واژه زکات و برکت به تعداد مساوی در قرآن آمده در حالی که این نتیجه غلط است زیرا برکت در خیلی از آیات ربطی به زکات ندارد و مصادیق آن خداوند، عیسی(ع)، درخت زیتون و ... است.

وی ادامه داد: همچنین اگر تعداد این دو کلمه کمتر و یا بیشتر از این هم بود در نتیجه تفاوتی نداشت و چه بسا اگر تعداد کلمه برکت چند برابر زکات تکرار شده بود نتیجه بهتری داشت زیرا می‌گفتیم واقعا مؤید چند برابر بودن است کما اینکه در آیه شریفه فرموده است: مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا ۖ وَمَنْ جَاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلَا يُجْزَىٰ إِلَّا مِثْلَهَا وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ؛ هر کسی یک حسنه انجام دهد ده برابر به او پاداش داده خواهد شد.

استاد مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی با بیان اینکه بنابراین تساوی ضد نظریه اعجاز عددی است، اظهار کرد: بررسی گزینشی واژگان هم از دیگر نتایج نامیمون این نوع نظریات است زیرا برای رسیدن به نتیجه هر واژه‌ای را بررسی نمی‌کنند بلکه یکسری واژگانی را بررسی می‌کنند که در راستای نتیجه آنان باشد چون پیش فرض آنان اثبات اعجاز عددی است و برای آن هر دلیلی را می‌تراشند و به تعبیر دیگر نتیجه برای آنها از پیش تعیین شده است.

وی اضافه کرد: مثلا واژه قرآن 55 مرتبه به کار رفته است ولی تناسبی با واژگانی چون اوحی، نزل و تنزیل و ... ندارد لذا این‌ها سراغ بررسی این نوع واژگان نرفته‌اند ضمن اینکه بررسی برخی واژگان هم اصلا نتیجه معینی ندارد مانند تساوی الجهر و العلانیه، المصیبه و الشکر.

 

ناسازگاری اعجاز عددی با مبانی تفسیر

سلطانی افزود: نقد دیگر بر این نظر، ناسازگاری اعجاز ادبی با مبانی تفسیر است؛ یکی از مبانی تفسیر، زبان قرآن است که ترکیبی از زبان عرف عام و خاص است یعنی قرآن هم عبارات عرفی دارد و هم عبارات نسبتا پیچیده و به تعبیر دقیق‌تر عبارات قرآن مراتب مختلف فهم را داراست. جالب اینکه برخی از محققان طر فدار این نظریه از آیه «إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَنْ تَشِيعَ الْفَاحِشَةُ فِي الَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ ۚ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ» هم تلاش کرده‌اند شیعه را استنباط کنند.

وی ادامه داد: ادعای دیگر آنان وجود رابطه میان حروف مقطعه و تعداد همان حرف در همان سوره است؛ رشاد خلیفه اصرار می‌کند که به یکی از اسرار این حروف پی برده است و رابطه معینی بین حرف و حروف مقطعه با سوره وجود دارد مثلا حرف ق در سوره ق بیشتر از تعداد همین حرف در سایر سوره‌ها است در حالی که این سخن نادرست است و تعداد ق در برخی سوره‌ها مانند فلق، شمس و قمر نسبت به سایر حروف در سوره‌ها از درصد تکرار ق در سوره ق بیشتر است.

استاد مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی افزود: یا مدعی شده‌اند طه در سوره طه بیشتر از سور دیگر است در حالی که در سوره‌های فتح، حج، مجادله، توبه و ... حرف ط و ها بیشتر از سوره طه است؛ وقتی محقق متوجه این ناسازگاری شده است دنبال توجیه رفته و گفته است ما فقط سوره‌های مکی را لحاظ می‌کنیم و در اینجا هم چون به نتیجه نرسیده روش را تغییر داده است. در سوره مبارکه یس هم نتیجه کاملا برعکس است زیرا یا و سین تکرار کمتری نسبت به برخی سوره‌های دیگر دارند.

سلطانی گفت: ادعای دیگر محقق این نظریه یعنی رشاد خلیفه این است که عدد 19 عددی اساسی در قرآن کریم است و به آیه تسعه عشر استناد کرده است؛ او گفته است بسم الله الرحمن الرحیم دارای 19 حرف است و هر یک از تعداد کلمات این جمله، مضرب 19 است؛ بسم الله 114 بار، الله 2128، الرحمن 57 و رحیم 114 بار به کار رفته است و هرکدام از اینها مضربی از عدد 19 است.

وی افزود: در جای دیگر گفته است حرف نون 133 بار به کار رفته که مضرب عدد 19 است و بقیه ادعاهایی که فقط چند مثال آن ذکر شد. بنابراین بیشتر موارد به عدد سازی شبیه است تا عدد یابی و محقق خود را خیلی به تکلف انداخته است تا مضرب عدد 19 را اثبات کند. تعداد کلمات بسم الله الرحمن الرحیم فقط در عدد 57 درست است که مضربی از 19 است و مابقی کلمات این جمله اینطور نیست.

استاد مؤسسه امام خمینی بیان کرد: او وقتی متوجه شده است که تعداد بسم الله مضربی از عدد 19 نیست مدعی شده که فقط در 3 سوره‌ای که بسم الله آن شماره دارد این مسئله درست زیرا بسم الله حمد آیه اول این سوره است. باز هم وقتی نتوانسته است سازگاری درست کند آیه 41 هود و 30 نمل و اول حمد را به این تعداد افزوده است همچنین عدد سوره‌ها یعنی حمد که یک و هود 11 و نمل سوره 27 است به این عدد اضافه کرده است تا ثابت کند مضربی از عدد 19 است.

 

قرآن معما نیست

وی افزود: ما معتقدیم که قرآن کریم کتاب اسرارآمیزی است ولی معما نیست بلکه به فرموده خود قرآن کتاب مبین است و اگر قرار است چیزی مطرح شود باید اشاره‌ای در روایات در این باره وجود داشته باشد؛ قرآن کریم مطابق عرف عقلا سخن گفته است و باید با ادبیات عرب و اصول عرفی محاوره فهم شود.

سلطانی بیان کرد: یافتن وجوه جدید اعجاز در قرآن کریم کار بسیار مطلوبی است زیرا قرآن کتاب معجزه است ولی اعجاز عددی در ابتدای راه است و باید مراقب باشیم تا خدای ناکرده دفاع بد از قرآن نکنیم که فردا جوان و دانشجوی ما با این دفاع بد مواجه شود و خطا و اشتباه را به قرآن نسبت دهد و خود قرآن را هم زیر سؤال ببرد.

وی افزود: البته در نگاه اول ممکن است بیان این نوع مطالب سبب جذب یکسری افراد بشود ولی اگر بعدا پی ببرد که ما این نوع مطالب را به صورت غیرواقعی به ذهن او القاء کرده‌ایم اساسا به سمت قرآن نخواهد رفت. از این رو نباید هر حدس و گمانی را بدون بررسی تمام جوانب به قرآن نسبت دهیم؛ بنده با اعجاز عددی مخالف نیستم ولی به این سبکی که برخی محققان ارائه داده‌اند هم موافق نیستم.

 

لزوم نقد علمی

همچنین حجت‌الاسلام حسن صادقی به عنوان ناقد با بیان اینکه این نظریه موافق و مخالف زیادی دارد و همه هم از روی دغدغه بیان شده‌اند، تصریح کرد: اینکه برخی در نقد رشاد خلیفه او را به بهائیت و ... نسبت داده‌اند درست نیست زیرا این نظریه علمی است و مخالفان باید براساس اصول برهانی و استدلالی به رد آن بپردازند. آقای سلطانی مسئله‌محور کار را پیش بردند و مصداقی برخورد کردند و مصادیقی ذکر شد.

وی افزود: ارائه‌دهنده فرمودند که مخالف سیره عقلا، زبان قرآن و سیره عقلاست به نظر بنده قابل نقد است زیرا این نظریه با کدام قاعده ادبیات و زبان عربی در تضاد و تعارض است؟ حتی با اصول محاوره عقلایی هم مخالفت ندارد البته بله فراتر از فهم عقلا بما هو عقلاست که این هم مشکلی ایجاد نمی‌کند زیرا مگر برهان صدیقین که در برخی موارد وجود دارد را همه عقلا می‌فهمند؟ این هم مانند آن است.

وی ادامه داد: یا وحدت وجود در برخی آیات مانند الله الصمد قابل استفاده است ولی برخی در همین هم اشکال دارند؛ بنابراین باید بین عقل و عقلا تفکیک کنیم کما اینکه در فقه هم این تمایز وجود دارد و مواردی فراتر از فهم عقلاست و فراتربودن از فهم عقلا، مشکلی برای یک نظریه نیست.

صادقی بیان کرد: نکته قابل بحث دیگر اینکه آیا لازم است که در این موارد ما سرنخی در آیات و روایات داشته باشیم؟ به نظر بنده این مدعا جای بحث دارد؛ گاهی ما دلیل بر اثبات لازم داریم ولی گاهی عدم دلیل کافی است و در اینجا ممکن است کسی بگوید این از مواردی است که دلیل بر اثبات لازم ندارد و اگر ما دلیلی بر نفی نداشته باشیم کفایت می‌کند.

ناقد با بیان اینکه یکی از مباحث اعجاز، اعجاز علمی است، اظهار کرد: البته بنده با رویکرد اعتدالی این اعجاز کار دارم و نه رویکرد افراطی؛ مثلا قرآن در یک آیه حقیقتی را به صورت راز و اشاره بیان فرموده است ولی آن زمان (زمان نزول) از این معلوماتی که ما امروزه داریم وجود نداشته است لذا آنها نمی‌فهمیدند و ما می‌فهمیم؛ برخی به یکسری اعجازهایی در روایات اشاره دارند که ما امروز می‌فهمیم و قبلا متوجه نمی‌شدند.

وی تاکید کرد: مردم آن دوره این درجه فهم و علمی که ما داریم نداشتند لذا تصور بنده این است که در اینگونه موارد عدم دلیل کافی است زیرا مسئله تعبدی نیست که ما دنبال ادله برای اثبات باشیم و دلیل برهانی کفایت می‌کند.

صادقی اظهار کرد: من از این تعبیر اصولی وام می‌گیرم، ما یک اطلاق لفظی و یک اطلاق مقامی داریم؛ در اطلاق مقامی آیا می‌توان گفت اهل بیت(ع) در مقام بیان همه وجوه اعجاز بودند ولی همه وجوه را نگفته‌اند پس اعجاز نیست، این به نظر من دشوار است لذا سیره عقلا و قواعد ادبیات و ریشه لغت در رد نظریه جای بحث دارد.

 

مشکل نظریه نداشتن

وی در ادامه تاکید کرد: البته بنده عمده مشکلی را که در نظریه اعجاز عددی می‌بینم این است که معیار و ضابطه قابل قبول و بدون نقصی ارائه نمی‌شود یعنی مواردی که تاکنون از رشاد خلیفه و عبدالرزاق نوفل و ... ارائه شده است در صورتی که بتوانیم معیار منطقی بدون نقض برای آن ایجاد کنیم قابل پذیرش است ولی مشکل این است که معیار منطقی و قابل قبولی ارائه نکرده‌اند زیرا همواره نقض شده است؛ خود رشاد خلیفه دائما گرفتار نقض شده و دنبال استثنائات رفته است. 

وی افزود: تصور بنده این است که به صورت کلی ما دلیلی از جهت آیات و روایات، سیره عقلا و قواعد ادبیات عربی، دلیلی بر نفی نداریم و عمده مشکل وجود نقض بر این مدعیات است.

صادقی تصریح کرد: اگر کسی بتواند نظم منطقی برهانی ارائه دهد روی سر ما جا دارد. مخالفان فقط نقض‌ها و پیامدهای منفی آن را می‌بینند و رد می‌کنند ضمن اینکه ما در اثبات امامت آنقدر ادله داریم که نیازی نیست سراغ توازن و تناسب واژگان مرتبط برویم.  

انتهای پیام
captcha