کد خبر: 4224224
تاریخ انتشار : ۱۱ تير ۱۴۰۳ - ۰۹:۴۸
تدبر در سوره رعد/14

عاشورا؛ امتداد مباهله

هانی چیت‌چیان با اشاره به واقعه مباهله گفت: عاشورا در امتداد مباهله حضرت رسول اکرم(ص) است، چرا که امام حسین(ع) برای اثبات حقانیت خود و رسالت جد بزرگوارشان با خانواده و سرمایه‌های زندگی، که به تک‌تک آنها دلبستگی داشت، وارد میدان جهاد شد و عاشورا را به پا کرد.

هیچ مؤمنی از دنیا نرود مگر  اینکه مورد اِنذار قرار گیردبه گزارش خبرنگار ایکنا، جلسه چهاردهم از سلسله‌جلسات تدبر در «سوره رعد» که به همت مدرسه دعا و نظام‌سازی وابسته به مجمع مدارس قرآن و عترت دانشگاه تهران در مسجد کوی دانشگاه تهران برگزار می‌شود، شب گذشته یکشنبه 10 تیرماه دایر شد که طی آن هانی چیت‌چیان، کارشناس مدرس قرآن، به بیان مطالبی جدید تدبری در خصوص این سوره پرداخت.
 
پیش از آغاز بحث، چیت‌چیان با تبریک عید مباهله آن را رویداد مهمی برشمرد که با توجه به مقطع زمانی مشرف به ماه محرم، در حالی که این روز نماد روزی است که پیامبر اکرم(ص) حقانیت آئین و رسالت خود را در عرصه رقابتی قرار می‌دهد که هزینه آن خانواده و افرادی است که پاره‌تن آن حضرت محسوب می‌شوند.
 
وی پیام این روز بزرگ را چنین توصیف کرد که ممکن است در مسیر اثبات حقانیت، موضوع آنچنان دارای ارزش و اعتبار باشد که حتی فرد صاحب حق در مسیر آن دست از مهم‌ترین دارایی‌های خود نیز بشوید و اینگونه نیست که پیامبر در این کارزار با خدم و حشم و لشکر و تجهیزات به میدان آمده باشد، بلکه اعضای خانواده خود را به صف می‌کند و آنها در برابر اثبات حقانیت دین و آرمان والای رسالتش، فدا می‌کند. 
عاشورا؛ امتداد مباهله

عاشورا مصداق دیگری از مباهله است

چیت‌چیان با اشاره به اینکه در آستانه ماه محرم و قیام تاریخی سیدالشهدا(ع) قرار داریم به این موضوع اشاره کرد که واقعه عاشورا نیز در امتداد مباهله حضرت رسول(ص) است. چرا ذریه پاک آن حضرت در صحنه عاشورا نیز برای اثبات حقانیت خود و رسالت جد بزرگوارشان با خانواده و تمام سرمایه‌های زندگی که به تک‌تک آنها دلبستگی داشت، وارد میدان شد تا با فدا کردن آنها برای همیشه تاریخ این موضوع را به اثبات برساند که خط صحیح و مسیری که انسان را به فلاح و رستگاری می‌رساند، جز با تمسک و توسل به مسیر جاوید پیامبر خاتم و خاندان عصمت و طهارت(ع) محقق نخواهد شد.
 
در ادامه این مدرس قرآنی به بحث درباره ادامه مطالب سوره مبارکه رعد پرداخت که جمع‌بندی مباحث مطرح شده در سیزده جلسه پیشین بود.

بیشتر بخوانید؛


در جلسات گذشته با دسته‌بندی آیات این سوره مبارکه به شش دسته از آیات برخوردیم که هر کدام حول یک موضوع مشخص بیان شده‌اند که خلاصه و فهرست‌وار می‌توان به آنها پرداخت؛
 
دسته اول؛ آیات یک تا  چهار این سوره را شامل می‌شوند که موضوع آنها چیستی ایمان و به حق بودن کتاب است که به این دو امر باید از رهگذر ایمان به آیات الهی، یقین حاصل کرد.
 
دسته دوم؛ آیات 5 تا 16 را در برمی‌گیرند که اصل ماجرای پرداخت شده در آنها کافران و موضع ایشان در باب انکار معاد است که این امر پیامد بی‌توجهی این دسته به آیات الهی است.
 
دسته سوم؛ مربوط به موضوعاتی می‌شود که در خلال آیات 17 تا 26 این سوره به آنها پرداخت شده است؛ مثال نقضی که در این آیات وجود دارد امواج آب است که چون واقع می‌شود، کف آب ایجاد شده که به زودی از میان می‌روند و آنچه باقی می‌ماند، اصل و حقیقت زلالی آب است که از بیان این مطلب سوره به واژه «اولوالالباب» می‌رسد، یعنی کسانی که علاوه بر اینکه معترف به حقانیت دین و کتاب هستند، در جامعه سعی دارند که این امر را به سایرین نیز تسری دهند.
 
دسته چهارم؛ آیات 27 تا 35 این سوره را شامل می‌شود. در آن یک بحث تاریخ مطرح و متذکر می‌شود که در طول تاریخ همواره کافران از دعوت رسولان الهی روی گردان بوده‌اند و بهانه‌ای نیز که برای این موضوع می‌آورند آن است که باید خرق عادتی صورت گیرد، نشانه‌ای بروز یابد یا آیاتی که دلبخواه آنها هست به وقوع بپیوندد تا آنها ایمان بیاورند که در مواجهه با چنین تلقی، گفته می‌شود که ایمان به خدا، آیات الهی و کتاب تنها براساس معرفت است که ایجاد می‌شود و این‌گونه نیست که در این مسیر بروز امر محیرالعقول حجت را برای ایمان آوردن این دسته از مردم تمام کند.
 
دسته پنجم؛ شامل آیات 36 تا 42 این سوره مبارکه است، افتراق میان اهل ایمان و آنهایی را که به کتاب ایمان دارند و آن دسته را که همچنان منکر رسالت الهی هستند بیان می‌کند؛ در این دسته از آیات ایمان به کتاب به عنوان یک شاخص بسیار پُراهمیت است که همه آنها در قالب یک اُم‌الکتاب تعریف می‌شوند، اما در هر دوره و به فراخور زمان و شرایط ممکن است، شکل کتاب آسمانی نازل شده متفاوت باشد.

کفایت شهادت خداوند و عالمان به حقانیت رسول خدا

البته از همه اینها بگذریم در دسته‌بندی ذکرشده تنها یک آیه یعنی آیه 43 این سوره مبارکه در دسته ششم قرار می‌گیرد که گویی بیان وجوه حقانیت دین خدا، رسالت پیامبران و ایمان به کتاب در آن به شکل کامل به انجام رسیده و حجت بر مردم تمام شده باشد، چرا که در این آیه صحبت از کفایت شهادت خداوند و آنهایی که علم کتاب را دارند به رسالت رسول خدا و حق بودن کتاب او معترفند.
 
از منظر دیگری می‌توان این سوره را مورد مداقه قرار داد و آن شخصیت‌هایی است که براساس موضع‌گیری آنها به مطالب بیان شده در این سوره خلق می‌شوند که در درجه نخست باید به شخصیت رسول به عنوان شخصیت اصلی این جریان که به آن جریان هدایت و معرفت اطلاق می‌شود، اشاره کرد؛ شخصیتی با دو ویژگی ابتدا اینکه تالی کتاب (تلاوت‌کننده کتاب) است و دیگر آن که وظیفه بشیر و نذیر است، یعنی به آنچه دستور الهی و اطاعت از فرامین خداوند است، امت را بشارت می‌دهد و در برابر تخطی و عدول از فرامین الهی، به اهل ایمان هشدار می‌دهد.
 
باید به این نکته توجه داشت که هیچ فردی به دنیا نیامده و از دنیا نمی‌رود بعد از آن که در برابر دعوت پیامبران، اصطلاحاً مؤمن شد، در مسیر اِبشار و اِنذار قرار نگیرد، بلکه همواره این دو امر در زندگی و مقاطع حیات او جاری و ساری است و اینگونه نیست که تنها به این بهانه که گفته شود، ایمان آورده است به حال خود رها شود، بلکه مرتب به او موارد گوناگون هشدار داده می‌شود تا به این واسطه بهانه‌ای وجود نداشته باشد و حجت بر او در عمل یا تخطی از دستورات الهی تمام شده باشد.

هادی، مردم را در مسیر هدایت قرار می‌دهد

شخصیت دیگری که از متن آیات این سوره می‌توان به آن دست یافت و آن را مطرح کرد، هادی است. به این معنا که پس از ابلاغ رسالت پیامبر، واجب است افرادی که ایمان راسخ به این رسالت داشته باشند، امت را در مسیر درست هدایت قرار داده و آنها را تا رسیدن به اهدافی درست هدایت کنند که معمولاً معصومین(ع) این نقش را ایفا می‌کنند.
 
اهل اِنابه از دیگر شخصیت‌های مطرح‌شده در این سوره است،‌ افرادی که قابلیت بهره‌مندی از مسیر هدایت را در وجود خود تربیت کرده‌اند و همواره خود را در مسیر رشد و پرورش و تربیت درست قرار می‌دهند و در برابر دعوت پیامبران با غرض‌ورزی مقاومت نمی‌کنند.
  
شخصیت‌های دیگری که این سوره به آنها اشاره می‌کند؛ از آنها به «مِن عندهُ علم‌الکتاب» یاد می‌شود؛ این افراد نیز با ادله‌های علمی و از مسیری کاملاً‌ منطقی و حسابگرانه به ترویج و تبلیغ دین خدا مشغولند و مطالبی که مطرح می‌کنند آنچنان با فرضیه‌ها و ادله‌های متقن مطرح می‌شود که در مواجهه با افرادی علاقه‌مند به این حوزه‌های علمی، جای هیچ شک و تردیدی باقی نمی‌ماند که آنچه از دعوت پیامبران الهی نقل می‌کنند به حق و صحیح است. این افراد چنان وجهه‌ مثبت و به حقی در جامعه دارند که نگاه به ظاهر، رفتار و سکنات آنها نیز برخی را مجاب به پیروی از مشی ایشان می‌کند، چراکه با مشاهده این افراد همگان به این امر معترف می‌شوند که این فرد با این خصوصیات ویژه خروجی بارز کتاب الهی است.
 

اولوالالباب در بسط آئین توحیدی کوشا هستند

 
دیگر شخصیت مطرح شده در این سوره، اولوالالباب است، افرادی که خود هدایت یافته‌اند و چون اصل و اساس مشی و طریق ایشان عمل به دستورات الهی و مطالب کتاب است، تنها به این امر بسنده نکرده و برای بسط این فرهنگ در جامعه کوشا هستند و به سبب مقبولیت و شأنی که معمولاً در میان مردم دارند، نظراتشان اغلب مورد توجه مردم قرار می‌گیرد.
 
آنچه گفته شده عموماً پرداختن به شخصیت‌های مثبت و محوری بود که این سوره به آنها در مسیر ابلاغ دین خدا و عمل به آئین و کتاب شریعت به آنها اشاره دارد و قطعاً در وجه مخالف کفار، مشرکان، مرددان و بددلانی قرار دارند که عمداً یا سهواً یا حتی از روی نادانی و اغفال شدن دست به مجموعه اقداماتی می‌زنند که مسیر هدایت را یا دچار انحراف کرده یا اهل ایمان را از مسیر درست هدایت خارج می‌سازند.
 
ادامه دارد 
انتهای پیام
captcha