به گزارش ایکنا، جلسه سیزدهمین از سلسله جلسات تدبر در سوره رعد که از سوی مدرسه دعا و نظام سازی وابسته به مجمع مدارس دانشجویی قرآن و عترت دانشگاه تهران برگزار میشود، شب گذشته یکشنبه 27 خرداد و در آستانه عید سعید قربان در مسجد کوی دانشگاه تهران برگزار شد.
سخنران این جلسه نیز طبق منوال گذشته، هانی چیتچیان، کارشناس و مدرس قرآنی بود که در ابتدا با تبریک فرا رسیدن عید سعید قربان به جایگاه والای ایمانی حضرت ابراهیم (ع) به عنوان پرچمدار آئین توحیدی اشاره کرد و آن پیامبر اولوالعزم را به واسطه کاری که در این روز به انجام رساند یعنی اقدام به قربانی کردن فرزند خویش، حضرت اسماعیل(ع)، آن را کاری در جهت گسترش توحید و اینکه به این واسطه بتواند دل مردمان را به آئین یکتاپرستی سوق دهد، دانست.
اما مطالبی که چیتچیان در باب روز عید قربان در این جلسه مطرح کرد به شرح زیر است:
صرف نظر از روابط پدر و فرزندی و علاقه و عاطفهای که یک پدر میتواند به فرزند خود داشته باشد، ابراهیم(ع) در جهت عمل به دستور الهی همه وجود خود و موجودیتی که آینده دین و دنیای او محسوب میشود را به مسلخ عشق به خدا برد، موجودی که به واسطه سرمایهگذاری غنی انسانی و ایمانی که قرار بود برایش صورت گیرد، آینده آیین توحیدی و ابراهیمی را رقم میزد اما با این کار خود نشان داد که هر جا حرف از دستور الهی و عمل به فرامین خداوند باشد، باید حتی از عزیزترین و محبوبترین سرمایه زندگی خود دست شست و او را در راه رضای خدا قربان کرد.
دلیل دل سپردن ابراهیم(ع) به پسرش اسماعیل(ع) در مورد آینده آیین توحیدی را میتوان تمکین محض اسماعیل در عمل به دستورات الهی دانست و چه نیکو تربیتی که وقتی موضوع قربانی شدن او را به دستور خدا در میان میگذارد، اسماعیل خاضعانه و خاشعانه به پدر میگوید که هر آنچه را که به آن مأمور شدهای انجام بده؛ این امر دلیل روشنی بر ایمان محض این پدر و پسر به مصلحت و خواست الهی است و نشان از اوج قدرت ایمان دارد؛ کاری که کمتر میتوان در میان مدعیان ایمان و موحدان سراغ گرفت که در راه رضای خداوند حتی حاضر باشند از کوچکترین سرمایه و اندوختهای که به آن امید داشته و دل سپردهاند صرفنظر کنند.
اما در منقبت و ارزش شب و روز عید قربان باید گفت که شب این مناسبت توحیدی از جمله شبهایی است که مرتبت آن همچون شب قدر سنجیده شده است و در ردیف شبهای دیگری همچون شب نیمه شعبان، شب عید غدیر خم نیز قرار دارد و بسیاری از عالمان و مراجع دینی حتی برای این شب، احیا و شب زندهداری را توصیه کردهاند.
عید قربان، مناسبتی عمیق و جدی در حوزه تاریخ دین است چرا که تاج بندگی بشر به درگاه احدیت محسوب میشود و نشان از این دارد که انسان در سیر کمال الهی تا به کجا میتواند پیش برود. ابراهیم (ع) تابع بلامنازع دستور الهی است و حال که دستور الهی را بدون کمترین سستی و با ایمان کامل قلبی به انجام میرساند، نوبت خداست که پاسخ این میزان از بندگی را بدهد همچنانکه دستور میدهد، چاقویی که در دست ابراهیم (ع) است گلوی اسماعیل(ع) را نبُرد همچون زمانی که آتش نیز برای پدرش به دستور الهی سرد و گلستان میشود. حال قوچ یا میشی فرستاده میشود تا ذبح آن توسط ابراهیم سنتی شود که نقطه عطف مناسک به انجام رسیده از سوی حاجیان خانه خداست و تا این ذبح صورت نگیرد، حاجیان نمیتوانند از احرام خارج شوند، این قربانی هم نمادین است و در اصل حاجی خانه خدا باید به یک شعورمندی در مسیر بندگی و رسیدن به کمال انسانی و ایمانی نائل شود.
قربانی به معنای سر بریدن و ذبح نیست همچنانکه گفته میشود که پیش از آنکه ابراهیم(ع) این سنت را باب کند، پیشتر هم این کار به انجام میرسید در حالی که رسم بر این بود که معمولاً در هر خانوادهای، فرزندی انتخاب میشد که با رها شدن و فراهم آمدن زمینه و بستر، او به حال خود میگذاشتند تا در جهت گسترش دین خدا کوشا باشد؛ همچنانکه مادر حضرت مریم(س) نیز چنین کاری کرد و با برداشتن مسئولیتهای فرزندی در قبال والدین، او را راهی معبد کرد تا در راه خداوند فعالیت کند؛ منظور از سنت قربانی پیش از کار بزرگی که ابراهیم(ع) آن را انجام داد، این عمل بوده است.
با توجه به آنچه که ابراهیم(ع) آن را به انجام رساند و از عزیزترین سرمایه زندگیش یعنی اسماعیل(ع) در راه خدا گذشت، به درستی میتوان دریافت که هر فردی پس از این واقعه چنین کاری و یا مشابه آن را به انجام رسانده باشد، میزان ایمان و خلوصش در عبودیت خداوند مطلق است و به راستی امام حسین(ع) را باید وارث واقعی ابراهیم(ع) به شمار آورد چرا که او نیز در راه رضای خدا از تمام هستی خود گذشت.
در ادامه مباحث طرح شده درباره سوره «رعد» مروری بر آیه سی و ششم این سوره داریم، آنجا که میفرماید: «وَالَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَفْرَحُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ ۖ وَمِنَ الْأَحْزَابِ مَنْ يُنْكِرُ بَعْضَهُ ۚ قُلْ إِنَّمَا أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللَّهَ وَلَا أُشْرِكَ بِهِ ۚ إِلَيْهِ أَدْعُو وَإِلَيْهِ مَآبِ» در مقابل آنچه که از سوی خداوند فروفرستاده میشود و پیامبر مسئولیت ابلاغ آن را دارد، معمولاً اقلیتی وجود دارد که از این امر خوشحالند و این عده آنهایی هستند که پیش از این نیز ایمان آورده و نسبت به تداوم رسالت و نزول پیامبر جدید به آنها در کتب آسمانی خود بشارت داده شده بود، هر چند که همان عده قلیل هم وقتی جریان رسالت به پیش میرود و متوجه میشوند که پیامبر در جهت برقراری قسط و داد حتی با آنها نیز تعارف ندارد و ممکن است به این واسطه منافع آنها نیز به خطر بیفتد لذا در ادامه بنای ناسازگاری با پیامبر را نیز میگذارند. اینجاست که بعضاً از جانب همین انسانهای به ظاهر مخلص بنا و بساط تحریفات در دین پایهگذاری میشود و آیات الهی را متناسب با منافع خودشان، تفسیر به رأی میکنند.
این میان که تکلیف جبهه مشرکان و آنهایی که از ابتدا موضع خود را با رسالت پیامبر مشخص کرده بودند که معلوم و مشخص است که اتفاقاً اینجا طرف صحبت با آنهایی است که در مسیر تعبد و بندگی خدا، شرط و شروط برای پیامبر تعیین میکنند. پیشتر در آیه 27 این سوره عنوان شد که آنها برای بهانهتراشی میگویند که اگر آنچه را که ما میخواهیم به عنوان نشانه از سوی خداوند از پیامبر ببینیم، ایمان آورده و چه بسا ایمانمان هم راسختر شود حال آن که یک بار در این زمینه بندگان آزموده شدهاند و قوم صالح گوسالهای را که خود آن را برای نشانه حقانیت پیامبرشان خواسته بودند، کشتند لذا خداوند میگوید که برای ایمان آوردن و پایداری در دین خدا نیاز به خرق عادت نیست بلکه این امر باید با معرفت و شناخت حاصل شود.
حالا به آیه 37 این سوره میرسیم، آنجا که میفرماید: «وَكَذَٰلِكَ أَنْزَلْنَاهُ حُكْمًا عَرَبِيًّا ۚ وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ بَعْدَمَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا وَاقٍ» در این آیه صحبت از مقطعی است که ممکن است پیامبر برای خوشامد گروهی فرقی نمیکند از جبهه مؤمنان و یا مشرکان مجاب به انجام کاری شود و لذا نهیب الهی را شاهد هستیم که میگوید اگر چنین اتفاقی بیفتد، هیچ امتیازی برای تو قائل نمیشویم و تو نیز از یاری و مساعدت الهی محروم خواهی شد که البته پیامبر الهی چنین کاری را نمیکند و علت بیان این مسئله در این بخش از سوره به خاطر آن است که دیگران حساب کار خودشان را بکنند که در اجرای اوامر الهی، خداوند با هیچ کس مماشات نکرده و حتی فردی را که خود به پیامبری مبعوث کرده، مورد قهر قرار میگیرد چه برسد به مردم عادی.