کد خبر: 4284367
تاریخ انتشار : ۰۳ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۶:۱۴
حجت‌الاسلام ابوالحسن غفاری:

مخالفان امتداد زمینی فلسفه تصور اشتباهی دارند

دانشیار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت: کسانی که مخالف امتداد فلسفه اسلامی هستند، تلقی نادرستی از این موضوع دارند؛ آنها معتقدند که فلسفه رئیس علوم است و رئیس علوم نباید به علوم سافل توجه کند ولی ما معتقدیم که امتداد تداوم ریاست فلسفه بر علوم است نه خادمی و البته اگر این رئیس واقعا رئیس باشد. 

مخالفان امتداد فلسفه تلقی درستی ندارندبه گزارش ایکنا، حجت‌الاسلام ابوالحسن غفاری؛ دانشیار گروه معرفت‌شناسی پژوهشکده حکمت و دین‌پژوهی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، سوم خردادماه در نشست علمی «امتدادهای تربیتی حکمت متعالیه» با بیان اینکه بحث امتداد فلسفه اسلامی بحثی بر زمین مانده و اضطراری است در حالی که فرد به جای درست‌کردن این لوله دنبال گفت‌وگو با دیگران است، گفت: امتداد حکمت اسلامی در علوم انسانی و سبک زندگی موضوعاتی بر زمین مانده است و فلاسفه ما در طول تاریخ برای این دو منظر کم‌کاری کرده‌اند و ما عقب هستیم. داستایوفسکی تصریح می‌کند علت اینکه روش قلم‌زدن من روش رمان‌نویسی است ایده فلسفی من است؛ ایده فلسفی به من می‌گوید رمان بنویسم نه کتاب فلسفه و این در حالی است که ما این فیلسوف را در ایران رمان‌نویس می‌دانیم.

غفاری بیان کرد: فرهنگ او به ایران هیچ ربطی ندارد ولی کتاب‌هایش چنان بازنشری دارد که مانند آن را در کتب مذهبی و غیرمذهبی سراغ نداریم و چه افتخاری برای او بیشتر از این ولی متاسفانه افق تفلسف در جهان اسلام  و ایران افق بالای ابرهاست که امتدادی در زندگی اجتماعی ندارد و باید برای رفع این نقیصه در سطح دانشجویان و دانشگاه‌ها تلاش بیشتری صورت بگیرد. 

وی ادامه داد: کسانی چون استاد دینانی مخالف امتداد فلسفه اسلامی هستند و تلقی نادرستی از این موضوع دارند؛ ایشان معتقد است که فلسفه رئیس علوم است و رئیس علوم نباید به علوم سافل توجه کند و اهمیت دهد، حکمت اسلامی خادم علوم نیست ولی ما معتقدیم که امتداد تداوم ریاست فلسفه بر علوم است نه خادمی و البته اگر این رئیس واقعا رئیس باشد. 

غفاری با بیان اینکه ایشان در سخنان شفاهی خود بر این موضوع تصریح دارد نه در کتبشان، اظهار کرد: تنها راه پرهیز از سکولاریسم تداوم فلسفه است؛ گاهی ما به سکولاریسم فحش می‌دهیم ولی تنها راه عملیاتی برای جلوگیری از این پدیده، تداوم فلسفه است؛ الان اقتصاد ما اسلامی نیست و ما به ناچار سکولار هستیم تا زمانی که علوم انسانی در حکمت اسلامی امتداد نیابد. در امر کشورداری سکولار هستیم و کارمندان فضای خارجه ما متاثر از اندیشه هگل هستند و اندیشه فلسفه اسلامی برای آنان قابل هضم نیست.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با بیان اینکه کسانی که می‌گویند امتداد ممکن نیست دو دلیل آورده‌اند؛ اول تعالی فلسفه نسبت به علوم که کسانی چون دینانی به آن معتقدند و دوم اینکه فلسفه اسلامی وجودمحور است نه انسان‌محور و فلسفه وجودمحور نمی‌تواند بر علوم انسانی اثر بگذارد، گفت: معتقدین به این تفکر نمی‌دانند که مگر اراده خارج از وجود است. چقدر نافهمی در این تعبیر وجود دارد که برخی می‌گویند حکمت صدرایی برخوردار از عنصر سوبژکتیویته است در حالی که حکمت صدرا اصلا مخالف سوبژکتیویته است؛ بنده معتقدم فلسفه وجودی تاثیرگذاری ذاتی بر علوم معطوف به اراده دارد.  

 

عقلانیت فلسفه اسلامی ناظر به واقع است

غفاری اضافه کرد: عقلانیت حکمت اسلامی اولا معطوف به واقع است و امکان دسترسی به آن را می‌پذیرد لذا سوبژکتیویست کانتی را رد کرده است؛ سوبژکتیویست حاکم بر علوم تربیتی غربی اجازه نمی‌دهد ما به واقع برسیم لذا آزادی اگزیستانسالیست هم در اندیشه کانتی منتفی است. 

وی افزود: نکته دیگر در عقلانیت رئالیستی این است که سبب می‌شود تا نظریه تربیت اسلامی مبتنی بر الگو باشد ولی در اندیشه غربی نمی‌توان الگو ارائه داد زیرا در این تفکر گفته می‌شود هیچ کسی نمی‌تواند مانند دیگری شود. وقتی واقعیت، معیار نباشد چاره‌ای غیر از نسبیت نیست و مربی به چه دلیل باید متربی را به یک الگوی خاص دعوت کند. در تربیت غربی، امامت معنا ندارد و راهی غیر از تکثرگرایی در این تربیت وجود ندارد.

غفاری بیان کرد: در نظریه صدرا عقلانیت مؤید به وحی و شهود است و سالک می‌تواند سلوکش را در تربیت شاگردان به کار بگیرد ولی در تعلیم و تربیت غربی استاد صرفا محدود به تجربه و حس است.

 

تربیت متمرکز بر کنش اثرگذار نیست

وی با بیان اینکه شناخت، عامل اصلی کنش‌های ماست و دقیقا عکس این را در اگزیستانسیالیسم داریم لذا اگر بخواهیم در کنش جامعه تغییر ایجاد شود شناخت باید عوض شود، تصریح کرد: 32 نهاد فرهنگی در هر استانی داریم و همه اشتباه کار می‌کنند زیرا کار شناختی نمی‌کنند و کار فرهنگی متمرکز بر کنش و رفتار است و شناخت را رادیو بی بی سی برای ما ارائه می‌دهد؛ این با حکمت صدرایی در تضاد است لذا اگر 32 نهاد تعطیل شود هیچ کسی نمی‌فهمد که تعطیل شده است.

وی با اشاره به توحیدمحوری حداکثری، اضافه کرد: در حکمت متعالیه احاطه همه‌جانبه خدا بر انسان را شاهد هستیم و انسان در بیرون از خدا نیست و وحدت وجود دارد و عین‌الربط هستیم یعنی ما وجود و ماهیت متمایزی نداریم و انسان عین فقر است و هویتی غیر از فقر برای ممکن الوجود، وجود ندارد. این توحیدمحوری در تربیت، در اشراق و مشاء هم وجود ندارد بنابراین مربی اول در تربیت خداوند است و مربی اگر این را بفهمد مداوم متربی را به اعتماد به نفس دعوت نمی‌کند بلکه به اعتماد به خدا دعوت می‌کند. 

غفاری با بیان اینکه نظریه تشکیک یکی از نظریات روشن فلسفه صدرایی است، تصریح کرد: اولا این نظریه نگاه به افق دارد و  ثانیا واقع را هم به خوبی می‌بیند؛ بنابراین نگاه ما به متربی نباید صفر و صدی باشد و در هر مرحله باید او را تشویق کنیم. ظرفیت دیگر هم ظرفیت حرکت جوهری نفس است که اولا در تعریف تربیت اثر می‌گذارد زیرا در تربیت، ذات انسان عوض خواهد شد زیرا حرکت جوهری می‌گوید ذات شیء تغییر می‌کند. 

وی تصریح کرد: ما از اصل سیرورت نمی‌توانیم جلوگیری کنیم ولی می‌توانیم به آن جهت بدهیم و تا زمانی هم که نفس نفس است باز قابل تغییر است لذا پیرمردان را هم می‌توان تغییر داد و این گزاره که انسان‌ها به سنی می‌رسند که قابل تغییر نیستند غلط است. 

غفاری با بیان اینکه تربیت با زدن یک دکمه محقق نمی‌شود، گفت: تربیت مانند تغییر در فرهنگ امری فرایندی است و والدین و مربی باید حوصله به خرج بدهند و اگر آفتی دیده شد باید ملتزم به لوازم آن باشیم. نمی‌شود ما فرزند را به دیسکو بفرستیم یا در مدرسه رقص یاد دهیم و شب بخواهیم او را به مسجد بفرستیم.

غفاری گفت: همه عوامل تاثیر تکوینی بر فرزند می‌گذارند؛ در قرآن فرموده است: «قَالُوا كُنَّا مُسْتَضْعَفِينَ فِي الْأَرْضِ ۚ قَالُوا أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُوا فِيهَا ۚ،مستضعفینی در عرصه محشر می‌آیند و خدا به آنان می‌گوید که آیا نمی‌توانستید هجرت کنید و به جای دیگری بروید؟ اگر ما فرزندمان را به مدرسه‌ای نادرست بفرستیم باید منتظر اثرگذاری آن هم باشیم.

غفاری بیان کرد: تاثیر دیگر از سوی عوامل پنهان است که بر تربیت مؤثر است؛ ژن، پنهان است و امور پیرامونی ما هم پنهان است.

 

توجه به بدن در حکمت متعالیه

وی افزود: ظرفیت‌شناسی دیگر حکمت متعالیه این است که بدن مهم است و در امر تربیت نباید از بدن غفلت کنیم و فقط به روح بپردازیم؛ امکان ندارد در تربیت بدن را نادیده بگیریم؛ مربیان ما اصلا به فرایندهای فیزیولوژیکی متربی توجه ندارند. امتداد از فرش تا عرش یعنی باید به وجود مادی توجه کنیم و به همان میزان بر تعالی از امور مادی هم توجه کنیم زیرا انسان خیلی بیش از این وجود مادی است. 

وی با بیان اینکه مقاومت در نظریه اسلامی تربیت مفهوم جدی دارد، تاکید کرد: مربی باید متربی خود را انسانی در جبهه حق تربیت کند به خاطر رفتار تقابلی میان جریان حق و باطل؛ به نظر صدرا، دو جریان حق و باطل وجود دارند که محصول کشاکش اسماء جلال و جمال هستند و متربی در تربیت اسلامی باید به جبهه حق بپیوندد. نظریه اسلامی تربیت منجر به خودکنترلی است. 

انتهای پیام
captcha