کد خبر: 4294031
تاریخ انتشار : ۲۲ تير ۱۴۰۴ - ۱۲:۰۵
در نشستی بررسی شد

تحلیل عاشورا؛ از رویکرد سیاستمدارانه تا فدیه‌گرایانه

عضو هیئت علمی دانشگاه حضرت معصومه(س) گفت: در تحلیل عاشورا رویکردهای مختلفی از سیاستمدارانه تا فدیه‌گرایانه و عرفانی وجود دارد؛ رویکرد سیاسی قیام امام حسین(ع) را کاملا دنیوی تحلیل می‌کند و نگاه فدیه‌گرایانه هم نگاهی متخذ از مسیحیت است.

محسن رفعتبه گزارش ایکنا، محسن رفعت، عضو هیئت علمی دانشگاه حضرت معصومه(س)، امروز 22 تیرماه در نشست علمی «رهیافت‌های موجود در مقاتل» از سلسله نشست‌های مقتل‌پژوهی با بیان اینکه سه چهره از عاشورا وجود دارد، گفت: چهره اول عاشورایی است که امام حسین(ع) و یارانشان آن را خلق کردند و کسی در آن دخیل نبود؛ چهره دوم از عاشورا تاریخی است یعنی از صافی نگاه راویان و تاریخ‌نگاران و مقاتل‌نویسان عبور کرده است و خواه ناخواه تفسیر راویان و تاریخ‌نگاران بر آن اثر گذاشته است.
 
وی افزود: چهره سوم هم عاشورایی است که بین مردم معروف و مشهور است؛ وقتی سخن از رهیافت‌ داریم چهره اول و دوم مدنظر ماست. همچنین در بحث عاشورا با یکسری گونه‌های نوشتاری روبرو هستیم؛ اول اینکه برخی نویسندگان سراغ مطالبی می‌روند که با رویکردهای فکری و اندیشگی آنان همخوانی و سازگاری بیشتری دارد تا نتایج خود را بگیرند؛ گروه دوم نویسندگانی هستند که بنابر واقعیت موجود عاشورا را تحلیل می‌کنند و گروه سوم هم کسانی هستند که به دنبال تحلیل عاشورا هستند بدون اینکه اهتمامی به جمع روایات عاشورا داشته باشند که از این نوع کتاب‌ها در دوره معاصر زیاد داریم مانند کتاب آقای رسول جعفریان. 
 
رفعت با اشاره به رهیافت تاریخ‌گرایانه، افزود: در این رهیافت فرد بدون پیش‌فرض سراغ تاریخ‌نگاری می‌رود و اگر تحلیلی هم داشته باشد تحلیل او اندک است؛ مقاتلی چون بلاذری، دینوری و یعقوبی، مقتل ابی مخنف از اهل سنت از این دست رهیافت هستند که شیخ مفید را هم می‌توان اضافه کرد. 
 
وی با اشاره به رهیافت سیاسی به عاشورا، اظهار کرد: در این رهیافت برخی تلاش دارند تا پیروزی نظامی و تشکیل حکومت اسلامی را مطلوب درجه یک جلوه دهد؛ صلح شرافتمندانه را مطلوب درجه دو و شهادت را مطلوب درجه سه جلوه دهد به این معنا که امام حسین(ع) برای صلح و تشکیل حکومت تلاش زیادی کردند ولی برای کشته‌شدن هیچ تلاشی نکرد و کارگزاران اموی بودند که فرزند پیامبر(ص) را به شهادت رساندند.
 
عضو هیئت علمی دانشگاه حضرت معصومه(س) با بیان اینکه براساس این دیدگاه امام حسین(ع) اساسا دنبال شهادت نبود و بحث شهادت با تألیف لهوف ابن طاووس وارد افکار شد، تصریح کرد: سیدبن طاووس برای توجیه شهادت از تعبیر «ان الله شاء ان یراک قتیلا» استفاده کرده است یعنی ای حسین تو به سمت کربلا برو خدا خواسته است تو را کشته و زنانت را اسیر ببیند. کسانی که رهیافت سیاستمدارانه دارند این نظر را نمی‌پذیرند     
 
وی افز ود: کسانی مانند شیخ طوسی، سیدرضی و سیدمرتضی قائل به این نیستند که امام حسین(ع) برای شهادت قیام کرد؛ این‌ها حتی قائل به این هستند که حضرت(ع) حتی نمی‌دانست که در این راه به شهادت خواهد رسید ولی در قرن هفتم ابن طاووس در لهوف نظریه قیام برای شهادت را مطرح کرد که به یک باور مشهوری تبدیل شد.  
 
رفعت با بیان اینکه یکی از آفات نگاه سیاستمدارانه این است که علم غیب امام(ع) را زیر سؤال می‌برد و اینکه امام قدرت تشخیص راه صحیح را ندارد، اظهار کرد: رهیافت دیگر دنیاگرایانه است یعنی امام برای دستیابی به حکومت دنیوی قیام کرد ولی در ارزیابی برای تحقق هدف دچار اشتباه شد و خیلی از صحابه ایشان را از این مسیر و تصمیم برحذر کردند ولی ایشان چون دنبال قدرت بود گوشش بدهکار به این صحبت‌ها نبود لذا شکست خورد؛ کسانی مانند عبدالله بن عمر، عبدالله بن مطیع و حتی ابن عباس و ابن زبیر در زمره این افراد بودند؛ بعدا هم کسانی چنین نظراتی را به امام حسین(ع) نسبت دادند که ما آن را جزء تحریفات معنوی قیام عاشورا می‌دانیم. 
 
استاد دانشگاه حضرت معصومه(س) با بیان اینکه اینها قائلند که حرکت امام حسین(ع) در شرایط نادرست و نسنجیده صورت گرفت، تصریح کرد: این نگرش بیشتر به امکانات مادی و جسمی و ...توجه دارد و دنبال تکلیف و انجام وظیفه و ... نیست و کاری به مصالح دینی هم ندارد. 

رهیافت تقدیرگرایانه به عاشورا

رفعت با اشاره به رهیافت تقدیرگرایانه، افزود: این دیدگاه‌ می‌گوید شهادت و اسارت اهل بیت(ع) تقدیر محتوم الهی بود و ایشان مجبور بودند که این تقدیر را بپذیرند و امکان تخلف از آن را هم نداشتند؛ این رویکرد جبرگرایانه است؛ عثمان هم وقتی با مخالفت مردم روبرو شد گفت این لباس خلافت را خدا بر تن من کرده است و خدا هم باید آن را از من بگیرد و معاویه هم مروج چنین نگاهی بود. 
 
وی ادامه داد: این نگاه در صاحب طبقات یعنی ابن سعد هم تکمیل‌تر شد و در دوره صفویه و قاجاریه هم شاهد رواج این اندیشه بودیم؛ این رویکرد جبرگرایانه است یعنی امام حسین(ع) از روز الست انتخاب شده‌اند تا شهید شوند. رویکرد دیگر هم عرفان‌گرایانه است یعنی امام حسین(ع) خود را در آغوش مرگ برد و شهید شد تا به عشق خود یعنی خدا برسد. این تعبیر را هم به امام حسین(ع) منسوب می‌کنند که ایشان فرمودند اگر دین محمد(ص) جز با کشته‌شدن من قوام نمی‌یابد پس ای شمشیرها مرا در بغل بگیرید در حالی که این تعبیر از امام(ع) نیست. 
 
عضو هیئت علمی دانشگاه حضرت معصومه(س) اضافه کرد: ابن اعثم کوفی که برای اولین بار در کتابش عبارت «ما رایت الا جمیلا» را به حضرت زینب(س) نسبت داده است حاکی از رویکرد عرفانی است؛ ابن طاووس و ابن نمای حلی هم چنین رویکردی دارند. ابن طاووس می‌گوید چون اولیای الهی بدانند زندگی آنان مانع از پیوستن به حضرت حق است لباس زیستن در دنیا از تن بیرون بیاورند و با بذل جان و روان در این راه به لذت برسند؛ او حتی معتقد است که می‌توان برای تحقق این لذت و دستیابی به آن شادی کرد و لباس سفید به تن کنیم ولی چون خشنودی خدا در ماتم و عزاداری است لباس عزا می‌پوشیم.

رویکرد عرفانی به عاشورا

رفعت با بیان اینکه این نگاه در حالت خوش‌بینانه عرفانی و در نگاه بدبینانه، صوفیانه است، اظهار کرد: دولت صفوی وقتی تشکیل شد نگاه صوفیانه داشتند؛ مرحوم کاشفی سبزواری که کتاب روضه الشهدا را نوشت معتقد بود که زندگی مبتنی بر درد و رنج اولیاء خداست و امام حسین(ع) هم یکی از اولیاء است؛ این‌ها درد می‌کشند و باید از رنج و امتحان و دردی که خدا برای آنان قرار داده است استقبال کنند زیرا هدف مهم است. 
 
وی با اشاره به رهیافت فدیه‌گرایانه به عاشورا بیان کرد: نتیجه این رویکرد آن است که خدا از امام حسین(ع) پیمان گرفته است تا مصیبت و بلایای زیادی را به او وارد کند و خود و خاندانش را به فجیع‌ترین وضع به شهادت برساند و خاندانش به اسارت بروند و همه این‌ها را به تایید انبیاء و به خصوص پیامبر(ص) می‌رساند تا خداوند گناه شیعیان امام حسین(ع) را ببخشد و مورد غفران خود قرار دهد و وارد بهشت کند.  

رویکرد فدیه‌گرایانه

وی افزود: دلیل انتخاب فدیه‌گرایانه به این دلیل است که مسیحیان هم چنین باوری دارند یعنی عیسی(ع) به صلیب کشیده شد تا مسیحیان بخشیده شوند و به بهشت بروند. یعنی مسیحیان آنقدر گناه کرده‌اند که خدا ناراحت شده است و حضرت عیسی(ع) برای اینکه ناراحتی خدا را جبران کند به خدا می‌گوید من حاضرم که به صلیب کشیده بشوم تا گناهان قوم مرا ببخشی. این اعتقاد در مسیحیت به شدت مهم است و بر آن پافشاری دارند و منکر این عقیده را کافر می‌دانند.
 
رفعت تصریح کرد: برخی مقتل‌نویسان ما هم چنین گمانی کرده‌اند که چون شیعیان مرتکب گناهان شده‌اند خدا با عاشورا زمینه بخشش این گناهان را فراهم کرد و این بخشش شامل همه شیعیان تا قیامت خواهد شد؛ طرفداران این نوع رویکرد از برخی روایات که در مورد ثواب گریه و عزاداری وجود دارد برداشت نادرست دارند؛ در مقاتل عصر صفویه این موضوع خیلی خود را نشان داده است؛ ملا حبیب‌الله شریف کاشانی، تذکره الشهدا را نوشته است و سردمدار پر و پا قرص این رویکرد است.
انتهای پیام
captcha