کد خبر: 3468397
تاریخ انتشار : ۲۹ دی ۱۳۹۴ - ۰۹:۱۸
در گفت‌و‌گو با استاد رشته علوم قرآن وحدیث مطرح شد:

توسعه و تعمیق معرفت و تجربه دینی؛ لازمه نهادینه کردن تزکیه در دانشگاه‌ها

گروه دانشگاه: نکونام استاد علوم قرآن و حدیث معتقد است برای نهادینه کردن مفهوم تزکیه در نظام آموزش عالی باید به دنبال توسعه و تعمیق معرفت و تجربه دینی برویم و ضروری است، معرفت دینی مدرن و به زبانی که امروز می‌پسندند، بیان گردد.

تزکیه و تعلیم دو امر اساسی حیات انسانند؛ کیفیت زندگی دنیوی و اخروی هر فرد به میزان زیادی به این مفاهیم وابسته است؛ این دو مفهوم در قرآن کریم‌ نیز چندین بار در کنار یکدیگر آورده شده‌اند. تقدم تزکیه در بیشتر موارد و نقش و جایگاه نهادهای آموزشی و خاصه دانشگاه‌ها در آشنا ساختن دانشجویان با این مفهوم گسترده ما را در خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا)، بر آن داشت تا با جعفر نکونام، استاد رشته علوم قرآن و حدیث و نایب رییس انجمن قرآن و فرهنگ اسلامی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به گفت‌و‌گو بنشینیم.

مشروح این گفت‌و‌گو در ادامه می‌آید:

ایکنا: مراد از تزکیه چیست؟

کاربردهای لفظ تزکیه و مترادفات آن مثل تطهیر در قرآن نشان می‌دهد که معنای آن اطلاق دارد و شامل پاک سازی روح و جسم و ظاهر و نیز عمل و حتی جامعه هم چه به لحاظ مادی و معنوی می‌شود.

البته غرض از تزکیه جسم و ظاهر، پاک کردن نفس و روح است و پاک کردن نفس و روح هم عبارت از زدودن آلودگی‌های گناهان و خالی شدن قلب از وساوس شیطانی و تقرب پیدا کردن به خدا و اطاعت از اوامر الهی است.

ایکنا: در قرآن چندین بار تزکیه و تعلیم با هم آمده، این تقدم و تأخر به چه معنا می‌تواند باشد؟

این تقدم و تأخر مفید معنایی نیست؛ چون در مواردی هم تعلیم بر تزکیه مقدم شده است؛ چنان که در سوره بقره آمده است: «وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکتابَ وَ الْحِکمَةَ وَ یُزَکیهِمْ» (بقره، ۱۲۹)؛ لذا این تقدم و تأخر را نمی‌توان مفید معنای خاصی دانست؛ بلکه باید آن را نوعی تنوع تعبیر به شمار آورد.

به علاوه، در گفتمان قرآنی تفکیک قایل شدن میان تعلیم کتاب و تزکیه بی‌ وجه است؛ زیرا مراد از تعلیم کتاب در قرآن، تعلیم خود قرآن است که خود کتاب، تزکیه به شمار می‌رود. حتی تعلیم حکمت نیز به معنای تعلیم آموزه‌های اخلاقی است؛ چنان که وقتی در قرآن از دادن حکمت به لقمان سخن گفته می‌شود، منظور مواعظ اخلاقی است؛ نظیر احترام گذاشتن به والدین و تکبر نورزیدن نسبت به دیگران و نظایر آن هاست. (لقمان، آیات ۱۲-۱۹)

اصل در تزکیه پاکی قلب و باطن است و بر این اساس، ‌ حتی وقتی از تطهیر جسم و ظاهر بدن و لباس سخن گفته می‌شود، برای این است که آن‌ها مقدمه و زمینه تطهیر قلب و باطن محسوب می‌گردد.

نیز هرگاه از تعلیم کتاب و حکمت و به تعبیر امروزی از علم دینی سخن گفته می‌شود، برای این است که مقدمه و زمینه تطهیر قلب و باطن و به عبارت دیگر تجربه دینی باشد. اصل و گوهر دین، تطهیر باطن و تحصیل تجربه دینی است.

در گفتمان قرآنی هرگاه از علم و تعلیم و علماء سخن گفته می‌شود، مراد علم دینی و تعلیم دینی و علمای دینی است؛ برای مثال منظور از «علماء» در عبارت قرآنی «إِنَّما یَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَمؤُا (فاطر، ۱۸)؛ تنها بندگان عالم خدا از خدا می‌ترسند»، کسانی‌اند که عالم به دین باشند و گرنه هرگز علم فیزیک و شیمی و مانند آن‌ها باعث خوف و خشیت از خداوند نمی‌شود. سیاق آیه نیز همین معنا را تأیید می‌کند؛ زیرا در ادامه از کسانی سخن رفته است که کتاب خدا را تلاوت می‌کنند: إِنَّ الَّذینَ یَتْلُونَ کتابَ اللَّهِ. (فاطر، ۲۹)

این آیه و سیاقش نشان می‌دهد، تزکیه، و نیز خوف و خشیت الهی که نتیجه تزکیه به شمار می‌رود، اقتضا دارد، کتاب خدا خوانده شود؛ به عبارت دیگر، تجربه دینی از رهگذر معرفت دینی حاصل می‌گردد.

ایکنا: تزکیه در دین چه جایگاهی دارد؟

تمام احکام و مناسکی که در دین پیش بینی شده، برای پدید آوردن رقت قلب و عشق و احساسات لطیف اخلاقی و عرفانی است. اساساً دین جز این نیست؛ به همین روست که امام باقر (ع) و امام صادق (ع) فرمودند: «هَلِ الدِّینُ إلَّا الْحُبُّ؛ آیا دین جز عشق است؟» (بحار الأنوار/ ج۶۶/ ص۲۳۷). دین یعنی تجربه کردن عشق به خدا و خلق او و ثمره چنین تجربه چیز جز فضائل و مکارم اخلاقی نیست.‌‌ همان که پیامبر (ص) برای تکمیل‌‌ همان مبعوث شد؛ چنان که فرمود: «انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق؛ من جز برای تکمیل فضائل اخلاقی برانگیخته نشدم (بحارالانوار/ ج۶۷/ ص۳۷۲)» آنچه از آن در قرآن به تزکیه و تعلیم کتاب و حکمت تعبیر شده و هدف بعثت پیامبر (ص) خوانده شده؛ چنان که آمده است: «هُوَ الَّذی بَعَثَ فِی اْلأُمِّیِّینَ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکتابَ وَ الْحِکمَةَ/ اوست که در میان کتاب ناخوانده‌ها فرستاده‌ای را از خودشان برانگیخت تا آیاتش را بر آنان تلاوت کند و آنان را تزکیه کند به آنان کتاب و حکمت بیاموازند (جمعه/ ۲)»

ملاحظه آیات قرآن نشان می‌دهد، تزکیه و به تعبیر امروزی تجربه دینی از رهگذر ترک تعلقات به غیر خدا و تعلق پیدا کردن به خداست و بنابراین برای تزکیه باید دو کار کرد:

یک کار، ارتباط قوی پیدا کردن با حقیقت قدسی الهی است؛ چنان که در قرآن آمده است: «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَکى * وَ ذَکرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّى/رستگار آن است که خود را پاک گردانید و نام پروردگارش را یاد کرد و نماز گزارد(اعلی/۱۴-۱۵)»

چنان که از این آیات دانسته می‌شود، با ذکر خدا و نماز گزاردن، تزکیه حاصل می‌شود. نماز به تصریح قرآن آدمی را آلودگی‌های اخلاقی باز می‌دارد؛ چنان که آمده است: «وَ أَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکرِ وَ لَذِکرُ اللَّهِ أَکبَرُ / و نماز را برپا دار که نماز از کار زشت و ناپسند بازمى‏دارد، و بی‌راستی یاد خدا بالا‌تر است(عنکبوت/ ۴۵)‏»

بر‌ترین نماز که آدمی را به اوج تزکیه و به تعبیر قرآن «مقام محمود» نایل می‌گرداند، نماز شب است؛ چنان که آمده است: «وَ مِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَک عَسى أَنْ یَبْعَثَک رَبُّک مَقاماً مَحْمُوداً / و پاسى از شب را زنده بدار، براى اینکه برات افزون باشد. امید که پروردگارت تو را به مقامى ستوده برساند(اسراء/ ۷۹)»

کار دیگر، انفاق دارایی‌ها در راه خداست؛ چنان که در قرآن آمده است: «خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَکیهِمْ بِها/ از اموال مردم زکات بگیر تا با آن، آنان را تطهیر و تزکیه کنی(توبه، ۱۰۳)»

این نکته بسیار جالب است که به طور مکرر در قرآن، برپایی نماز و دادن زکات با هم آمده است؛ نظیر: «تِلْک آیاتُ الْقُرْآنِ وَ کتابٍ مُبینٍ * هُدًى وَ بُشْرى لِلْمُؤْمِنینَ * الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ/ این است آیات قرآن و [آیاتِ‏] کتابى روشنگر، که [مایه‏] هدایت و بشارت براى مؤمنان است. همانان که نماز برپا مى‏دارند و زکات مى‏دهند و خود به آخرت یقین دارند(نمل/ ۱-۳) »

آنچه در این دو راهکار تزکیه، مهم است، آن احساس لطیفی است که از رهگذر آن‌ها در قلب آدمی ایجاد می‌شود. غرض از نماز یا انفاق به وجود آمدن همین احساس لطیف است که در گفتمان عرفانی از آن به حال تعبیر می‌شود. وقتی این احساس لطیف تعمیق پیدا کند و به هیجان بدل شود، اشک‌ها جاری می‌شود و استمرار این احساسات لطیف، به ایجاد ملکات و فضائل اخلاقی می‌انجامد. در قرآن در وصف عالمان دینی که از چنین احساسات لطیفی برخوردارند، آمده است: «وَ یَخِرُّونَ لِْلأَذْقانِ یَبْکونَ وَ یَزیدُهُمْ خُشُوعاً / و بر روی‌ها افتاده، مى‏گریند و بر فروتنى و نرمدلیشان می‌افزاید(اسراء/۱۰۹)»

بنابراین، آنچه ما را به تزکیه می‌رساند، این است که یک تحول در درون و قلبمان حاصل شود. این تحول وقتی حاصل می‌شود که یک هیجان در وجودمان شکل گیرد و موجب شود که قلبمان تکان بخورد و اشکی بر گونه‌مان جاری شود.

این تحول درونی هم از رهگذر ارتباط عمیق با خدا حاصل می‌شود و هم از طریق خدمت به نیازمندان. ارتباط عمیق با خدا از رهگذر توجه به فقر ذاتی ما به او و عنایت به نعمت‌ها و لطف‌هایی که او به ما کرده و نیز نگاه به خطاکاری‌ها و تبهکاری‌هایی که ما در قبال آن نعمت‌ها و لطف‌ها کرده‌ایم و همچنین با ناله سر دادن و تباکی کردن ایجاد می‌شود.

چنین احساس لطیفی از رهگذر رسیدگی به نیازمندان نیز پدید می‌آید؛ نظیر اینکه وقتی ما کسانی سر می‌زنیم که در آتش فقر و فاقه می‌سوزند و حتی به نان شبشان محتاج‌اند و آنگاه ما شکم آنان را سیر می‌کنیم و سرور و شادی را در چهره آنان مشاهده می‌کنیم، احساسات لطیفی در قلب خود ما نیز پدید می‌آید تا آنجا که اشک خود ما هم جاری می‌شود.

ایکنا: نقش نهادهای مختلف در تزکیه چیست و اصولاً تزکیه امری قابل آموزش است؟

همانگونه حضرت امام خمینی (ره) فرمود، تا قلب‌ها تحول نیابد، امور جامعه اصلاح نمی‌شود؛ لذا با ظاهرسازی و با کارهای سطحی نمی‌توان در جامعه تحول اخلاقی به وجود آورد؛ از این رو، برای اصلاح مشکلات اخلاقی جامعه باید کاری انجام دهیم قلب‌ها تحولی پیدا کند و در درون قلب‌ها عشق به خدا و خلق خدا پدید آید؛ اما اگر به گونه‌ای سخن گفته یا رفتار شود که قلب‌ها گریزان شود، هرگز اصلاحات اخلاقی حاصل نخواهد شد؛ بلکه دین گریزی و فساد اخلاق افزون‌تر خواهد شد.

بنابراین، اگر به دنبال این هستیم که جامعه یا دانشگاه را تزکیه و تطهیر کنیم، باید بررسی کنیم، چطور می‌توان عشق به خدا و خلق خدا را در دل‌ها پدید بیاوریم. به طور قطع با خشونت ورزی و نفرت آفرینی هرگز جامعه و دانشگاه اصلاح نخواهد شد. ما هرگز با خشونت ورزی و تضیع حقوق نمی‌توانیم مردم، به خصوص جوانان و دانشجویان را به دین و اخلاق دعوت کنیم؛ ‌ چرا که این کار موجبات عقده‌ای شدن و دین گریزی و فساد اخلاق را فراهم می‌سازد.

ایکنا: بی‌توجهی نظام آموزش عالی به امر تزکیه چه آسیب‌هایی را در پی دارد؟

متأسفانه برخی از مسئولان به تصور اینکه دانشگاه یا جامعه نیز میدان جنگ است، تصور می‌کنند، می‌توان با تحکم و زور و خشونت با نابسامانی‌های اخلاقی و عقیدتی مواجهه کرد. آنان چنان می‌اندیشند که با برخوردهای تنبیهی و تضییع حقوق و محرومیت‌های اجتماعی می‌توان جلوی فساد و انحراف اخلاقی و عقیدتی را گرفت. غافل از اینکه راهکار اصلاح اخلاقی و عقیدتی، رفتار محبت آمیز و اقناعی و استدلالی و فرهنگی است. آنان به جای اینکه مانند پیامبر (ص) که به دشمنان سابق قرآن از باب تألیف قلوب آنان و جذب آنان به اسلام، صد ش‌تر هدیه می‌داد، به عکس رفتار می‌کنند و با جوانان و دیگر مردم با خشونت و تضییع حقوق مواجهه می‌نمایند. نیز به جای اینکه پاسخ اقناعی به شبهات جوانان بدهند، آنان را به انحراف و کفر و زندقه متهم می‌سازند و از حقوق اجتماعی محروم می‌سازند. نتیجه این رفتار‌ها به گونه‌ای شده است که هرچه از انقلاب مقدس اسلامی فاصله می‌گیریم، میزان ریزش جوانان در دینداری افزایش می‌یابد.

اقبال به ایدئولوژی‌ها و عرفان‌های انحرافی

وقتی فقط به قرائت و تفسیری واحدی از آموزه‌ها و متون دینی مجال داده شود و جلوی قرائت‌ها و تفاسیر مدرن و روشنفکرانه گرفته شود، جوانان ما با عدم اقناع از قرائت و تفسیر سنتی به کلی از دین دست می‌شویند و به آیین‌ها و مسلک‌های دینی و عرفانی دیگری اقبال می‌کنند. رشد دینی و اخلاقی و عرفانی هرگز با استبداد و تحکم و جمود فکری سازگاری ندارد. منحصر کردن دین به احکام و مناسک خشک و خالی از عشق و روح و عرفان و اخلاق و محدود کردن فضای فکری و علمی و حاکمیت بخشیدن به افکار خرافی و غالیانه و خالی از کارآیی نتیجه‌ای جز اعراض از دین و اخلاق در پی نخواهد داشت.

ایکنا: برای نهادینه کردن تزکیه در محیط‌های مختلف و به ویژه دانشگاه‌ها چه راهکاری پیشنهاد می‌کنید؟

راهکارهایی که نهاد‌ها می‌تواند در زمینه تزکیه در دانشگاه‌ها و حتی جامعه به خدمت بگیرند، توسعه و تعمیق معرفت و تجربه دینی است.

مدرن کردن معرفت دینی

ضرورت دارد، معرفت دینی مدرن شود و به زبانی که امروز می‌پسندند، بیان گردد. در این زمینه لازم است، از آخرین تفسیرهای دینی بهره برد. نظر به اینکه مشکلات دینی میان مسلمانان و مسیحیان و حتی سایر دینداران مشترک است، اقتضاء دارد، از تجربه‌های علمی و معرفتی آنان در تفسیر آموزه‌ها و متون دینی بهره برداری کرد. امروزه قرائت و تفسیر سنتی از آموزه‌ها و متون دینی کارآمدی خودش را از دست داده است و تأکید و جمود بر این قرائت و تفسیر، مجال را برای توجیه و تفسیر آموزه‌ها و متون دینی تنگ می‌کند و بلکه مسدود می‌نماید. مجال دادن به روشنفکری و آزاداندیشی دینی راه را برای تفسیرهای اقناعی‌تر از آموزه‌ها و متون دینی می‌گشاید و لذا باید از آن استقبال کرد؛ نه اینکه با آن خصومت ورزید و در مقابل آن ایستاد. نهادهای دانشگاهی و دولتی باید با حمایت و توسعه کرسی‌های آزاداندیشی و نظریه‌پردازی بکوشند، به لحاظ معرفتی و تئوریک، زمینه پیدایش تفسیرهای اقناعی و امروزی از آموزه‌ها و متون دینی را فراهم سازند تا دانشجویان و جوانان با عدم اقناع از تفسیر سنتی از آموزه‌ها و متون دینی به کلی از دین گریزان نشوند؛ بلکه به آن قرائت و تفسیری که برای آنان اقناع می‌آفریند، روی بیاورند و از این رهگذر در دایره دینداران باقی بمانند.

ترویج تجربه دینی

نیز ضروری است، نهاد‌ها به توسعه و عملیاتی کردن تجربه دینی اهتمام داشته باشند. آنچه حتی بیش از مدرن کردن معرفت دینی، در تزکیه و رشد دینی در دانشگاه‌ها و جامعه تأثیرگذار است، بسترسازی برای تجربه دینی دانشجویان و دیگر افراد جامعه است. بی‌تردید همه انسان‌ها به تجربه‌هایی که آرامش و لذت معنوی و عرفانی ببخشد، نیازمندند و در میراث دینی ما منابع و تجارب کافی در این زمینه هست که متولیان می‌توانند با بهره گیری از آخرین تجربه‌های بشری از قبیل روان‌شناسی و روان کاوی و مانند آن‌ها برای کارآمدسازی و به روز کردن تجربه‌های عرفانی و سلوکی خودی و عرضه آن به جوانان اقدام کنند و از این رهگذر از اقبال آنان را به عرفان‌های کاذب و انحرافی ممانعت به عمل آورند. فراهم ساختن کتاب‌های سیر و سلوک جدید و تربیت معلمان اخلاق و عرفان و بهره گیری مطلوب از مناسک دینی نظیر اعتکاف راهکارهای مناسبی برای توسعه و ترویج تجربه‌های دینی و تزکیه اخلاقی جوانان تلقی می‌شود.

captcha