پذیرش ولایتعهدی؛‌ پاسخ امام رضا(ع) به نسل‌های آينده
کد خبر: 3626435
تاریخ انتشار : ۱۳ مرداد ۱۳۹۶ - ۰۸:۳۳
سیره سیاسی حضرت رضا(ع)/ 1

پذیرش ولایتعهدی؛‌ پاسخ امام رضا(ع) به نسل‌های آينده

گروه سیاست و اقتصاد: توجه ویژه دین اسلام و رسولش به لزوم پیوستگی و همراهی دین با سیاست یکی از آموزه‌های مهم این مکتب برای پیروانش به شمار می‌رود و گواه این مطلب را در سیره هشتمین خورشید امامت آن هم با حرکت بی‌نظیر و استثنایی ایشان در تاریخ زندگی ائمه(ع) یعنی پذیرش ولایتعهدی مأمون مشاهده می‌کنیم، اقدامی حساب‌شده و برآمده از رأفت حضرت که خود پاسخی قاطع به نسل‌های آینده و جلوگیری از قضاوت‌های خلاف واقعیت آنهاست.

حجت‌الاسلام رضا وطن‌دوست، مدیر گروه اخلاق و تربیت اسلامی بنياد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی، در گفت‌وگو با خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) از خراسان رضوی، ضمن اشاره به سیره سیاسی هشتمین امام شیعیان علی ابن موسی الرضا(ع) در مورد چرایی پذیرش دعوت مأمون، خليفه وقت عباسی از سوی امام رضا(ع) برای حضور در ايران و همچنین مسئولیت ولايتعهدی از سوی حضرت، گفت: هرچند مأمون، مردی زیرک و سیاست‌مداری کارکشته بود و در تفویض ولایتعهدی به امام رضا(ع)، نقشه‌ای حساب‌شده و زیرکانه در سر می‌پروراند، امّا باید توجه داشت که در سوی دیگر این صحنه، وجود شخصیتی کم‌نظیر و برخوردار از سیاست الهی همچون علی ابن موسی‌الرضا(ع) بود که توانست سیاست‌های حیله‌گرانه مأمون و نقشه‌های شیطانی او را نقش بر آب کند و او را در برابر عمل انجام‌شده قرار دهد.
فرصت استفاده از تریبون دستگاه خلاف
وی در ادامه به برخی نكات در مورد این جریان اشاره کرد و موضوع «ابلاغ پیام با استفاده از جایگاه خلافت»، را به عنوان نکته اول در این زمینه دانست و گفت: يكی از عواملی كه امام را بر آن داشت تا ولایتعهدی مأمون را بپذيرد، فرصت استفاده از تريبون دستگاه خلافت بود. پیامی که از سال چهل هجرت تا عصر حضرت رضا(ع) در خفا و به صورت تقیه ميان شيعيان ردّوبدل می‏‌شد، ولایتعهدی آن حضرت اين فرصت را فراهم کرد تا اين‌گونه مسائل بی‌پرده و آشکارا انجام شود.
این پژوهشگر اسلامی همچنین «دعوت به امامت خود» را نکته دوم بیان کرد و افزود: با اينکه هدف مأمون از دعوت حضرت رضا(ع) به ایران محدود كردن آن حضرت بود، اما امام با هجرت به ايران در محیطی وسیع‌تر قرار گرفت و در فرصت‌های مختلف مردم را به امامت خود فراخواند. ارتباط امام با مردم در طول مسير حرکت به مرو و جریان دروازه نیشابور و قرائت حدیث «سلسلةالذهب»، نیز نمونه‌ای از این فرصت طلایی است.
حجت‌الاسلام وطن‌دوست به موضوع «تبدیل تهدید به فرصت برای پاسخ به القائات شیطانی» به عنوان نکته بعدی اشاره و اضافه کرد: دوران امام رضا(ع)، عصر ترجمه و وارد شدن علوم بیگانگان به کشور اسلامی بود، موج فکری و فرهنگی بیگانه بر همه‌جا چیره شده بود که یکی از پیامدهای این موج، انتشار یکسری مطالب کفرآلود با خودنمایی در قالب بحث‌های فلسفی بود.
بهره‌گیری حضرت رضا(ع) از امکانات حکومت برای مبارزه با انحرافات
مؤلف کتاب «دین و سیاست از منظر امام رضا(ع)»، افزود: بدیهی بود که با وجود این همه مشکلات و انحراف‌های پیش‌آمده، امام نمی‌توانست در خانه و شهر خود بنشیند و از راه دور، این انحراف‌ها و القائات شیطانی را نظاره کند، بلکه لازم بود با آمدن به ايران كه در آن زمان پایتخت حكومت در جهان اسلام و نيز با ورود به دستگاه حکومت، در متن جامعه قرار ‌گیرد تا با استفاده از امکانات دولتی، به انواع القائات و شبهات کلامی پاسخ ‌دهد و با شرکت در جلسات مناظره علمی در درون حکومت، از اندیشه ناب اسلامی دفاع کند.
حرکت استثنایی هشتمین خورشید در قبول ولایتعهدی
وی «پاسخ به پندار جدایی دین از سیاست» را نکته چهارم در مورد علت پذیرش ولایتعهدی توسط امام هشتم(ع) برشمرد و افزود: نكته قابل توجه در پذیرش ولایتعهدی از سوی امام رضا(ع) اين است كه آن حضرت با قبول ولايتعهدی، اين شايعه را خنثی کرد که برخی ساده‌لوحان، امامان معصوم را افرادی منزوی می‌پنداشتند که همواره از سیاست کناره می‌گیرند و از ورود به عرصه سیاست ابا دارند، غافل از اینکه امام با پذیرش دعوت مأمون در آمدن به ايران و قبول ولایتعهدی، دست به حرکتی استثنایی زد که در تاریخ زندگی ائمه(ع)، پس از پایان خلافت ظاهری اهل‌بیت(ع) در سال چهلم هجرت تا آن روز، بی‌نظیر بود و آن آشکار ساختن داعیه امامت شیعی در سطح جامعه کلان اسلامی و رساندن پیام تشیع به گوش همه مسلمانان در دورترین نقاط دنیای اسلام در آن روزگار بود.
این پژوهشگر بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی در همین زمینه اضافه کرد: بديهی است كه اگر امام، ولایتعهدی مأمون را نمی‌پذیرفت، امت اسلامی گمان می‌کرد که خاندان عصمت با حاکمیت و سياست بيگانه است و در نتیجه می‌پنداشتند که حکومت امری جدا از دین بوده و آمیختگی دین با سیاست مورد تأیید و پذیرش اسلام نیست، اما امام با پذیرش ولایتعهدی و ورود به دستگاه سیاسی، در عمل اندیشه تفکیک دین از سیاست را خنثی کرد.
امام رضا(ع) و پاسخ به نسل‌های آینده
وی نکته پنجم را «پاسخ به نسل‌های آینده» دانست و گفت: هرچند مأمون در دعوت از حضرت رضا(ع) صداقت نداشت و رفتارش با گفتارش در تضاد آشکار بود، اما حضرت چاره‌ای برای پذیرش دعوت نداشت تا پاسخی به نسل‌های آینده باشد؛ چراکه اگر امام دعوت مأمون را نمی‌پذیرفت و به ورود به دستگاه سیاست عباسی رضایت نمی‌داد، امروز درباره او به شکل دیگری داوری می‌کردند و می‌گفتند: اگر امام به ایران می‌آمد و به دستگاه خلافت عباسی ورود می‌یافت، چنین‌وچنان می‌شد. مانند امام حسین(ع) که اگر به دعوت کوفیان پاسخ مثبت نمی‌داد، نسل‌های آینده می‌گفتند: چرا امام دعوت کوفیان را نپذیرفت و او با ردّ دعوت کوفیان، از حمایت‌های آن‌ها محروم شد و اگر به کوفه می‌رفت و در حمایت مردم کوفه قرار می‌گرفت، از خطر امویان رهایی می‌یافت.
مدير گروه اخلاق و تربيت اسلامی بنياد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی با طرح این سؤال كه اگر امام رضا(ع) به دلايل يادشده، ولایتعهدی مأمون را پذيرفت، پس چرا پذيرش ولايتعهدی را به عدم دخالت در امر حکومت و عزل و نصب در درون حكومت، مشروط كرد؟، افزود: امام با اين شرط كه من در درون حكومت تنها مشاور باشم تا حاكم و عزل و نصب به من حواله نشود، پيشنهاد مأمون را پذيرفت، که البته اين شرط حضرت نيز دلايلی دارد.
وی در ادامه به دلایل این امر اشاره کرد و گفت: دلیل اول این است که امام رضا(ع) نمی‌خواست مسئولیت وضع موجود و کارهایی را که از طرف حکومت اعمال می‌شد، بر عهده او گذاشته شود، بدیهی است که در این صورت، بی‌هیچ اتهامی، تمام رخدادهایی که در درون حکومت روی می‌داد، به پای خود مأمون گذاشته می‌شد.
وی همچنین به دلیل دوم اشاره کرد و افزود: اگر امام شرط یاد‌شده را مطرح نمی‌ساخت و بر اساس اقتضائات و الزامات ولایتعهدی عمل می‌کرد، می‌بایست برخی از مدیران ارشد حکومت را از کار برکنار می‌کرد یا حقوق گزاف آن‌ها را کاهش می‌داد که در این صورت، جز دشمنی و کینه‌ورزی چیزی عاید نمی‌شد.
مدير گروه اخلاق و تربيت اسلامی بنياد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی اضافه کرد: دلیل سوم هم این است که امام می‌خواستند به همه بفهمانند که نظام موجود، دستگاهی است که به عنوان یک نظام حکومتى نظر ما را تأمین نمى‌کند بنابراین، ورود مسئولانه به این نظام، بیهوده است.
حجت‌الاسلام وطن‌دوست در پایان به دلایل چهارم و پنجم اشاره و عنوان کرد: امام از راه عدم همکاری با حکومت، خواست به همه بقبولاند که نظام موجود نامشروع است و قابلیت همکاری ندارد، از طرفی با شرط عدم دخالت در امور مملکت‌داری، مأمون را خلع سلاح کرد تا نتواند از وجود آن حضرت سوء استفاده کند و در بدنامی آن حضرت بکوشد. 
captcha