دکتر علی شریعتی، استاد دانشگاهی است که معلم انقلاب نام گرفت، عنوانی بزرگ که از او چهرهای بارز ساخت و به عنوان یک نماد انقلابی. در مشهورترین دانشگاههای کشور و جهان تحصیل کرد و با نامهای بزرگی از جهان دانش و سیاست معاشرت کرد و در دانشگاه فردوسی مشهد به تدریس پرداخت.
او استادی است که در دفاع از روحانیت بیان کرده است: «بزرگترین پایگاهی که میتوان امیدوار بود که تودهها را آگاه کند، اسلام راستین را به مردم ارائه دهد و در بیداری افکار عمومی به خصوص متن تودهها نقش مؤثر و نجات بخش را ایفا نماید، در احیای روح اسلام، ایجاد نهضت آگاهیدهنده و حرکت بخشنده اسلامی عامل نیرومند و مقتدری باشد، همین پایگاه طلبه، حوزه و حجرههای تنگ و تاریکی است که از درون آن سیدجمال الدینها بیرون آمدهاند.»
دکتر علی شریعتی در کتاب «فاطمه، فاطمه است» بیان کرده است: «برای مقاومت در برابر این دعوت شوم غرب بزرگترین امکاناتی که در اختیار جوانان اسلامی است _ علیرغم چیزهای دیگری که ندارند _ داشتن نمونههای متعالی است که چهرهشان بر پیشانی این قرن باید تصویر بشود تا نسل امروز که نمیخواهد در سنتهای پوشالی و ارتجاعی و ضداسلامی و ضدانسانی قدیمی گرفتار بشود و میخواهد نجات پیدا کند و هم نمیخواهد قالبهای تحمیلی استحمار فرهنگی و فرنگی غرب را بپذیرد و در برابر مدرنیسم پلید امروز تسلیم بشود، بتواند با آن سلاح در برابر هجوم غرب بایستد.»
در حالی چهل و سومین یادمان درگذشت دکتر شریعتی از طریق برخی شبکههای مجازی در حال برگزاری است و در سبزوار نیز برگزاری مراسم کوچکی اعلام شده است که بعد از گذشت 40 سال از انقلاب، افکار و نظریههای دکتر علی شریعتی مورد بحث است و حامیان و منتقدانی دارد و برخی جریانها سعی دارند به اندیشههای او بازگردند.
حجتالاسلام حسین شمآبادی، مسئول سابق فرهنگی اداره اوقاف و امورخیریه شهرستان سبزوار، در رابطه با افکار و اندیشههای دکتر علی شریعتی در گفتوگو با ایکنا از خراسان رضوی، اظهار کرد: بسیاری از کتابهای دکتر شریعتی را مطالعه کردهام و جملهای که درخصوص روحانیت گفته بود: «در زیر هیچ قرارداد استعماری امضاء یک آخوند نجف رفته، نیست در حالی که در زیر همه این قراردادهای استعماری امضاء آقای دکتر و آقای مهندس فرنگ رفته هست» را به خاطر دارم.
وی اضافه کرد: به دلیل علاقه بسیاری از اهالی فرهنگ دیار سربداران به او تمام کتابهای استاد شریعتی در محل شورای اسلامی سبزوار موجود و به عنوان گنجینهای از این کتب و نوشتهها استفاده میشود.
شمآبادی با ذکر خاطرهای از دیدار با پدر دکتر علی شریعتی اضافه کرد: در جلسهای که در مشهد در خدمت مرحوم محمد تقی شریعتی بودیم وی بیان کرد: «من نمیگویم علی اشتباه نداشت ولی علی به علی(ع) عشق میورزید.»
سیدابوالفضل حسینی، عضو هیئت علمی دانشگاه حکیم سبزواری نیز درباره استاد شریعتی به در گفتوگو با ایکنا عنوان کرد: دکتر شریعتی در زمان خودش یکی از موفقترینها بود و بسیاری بعد از او، وامدار شریعتی هستند.
وی با اشاره به اینکه دکتر علی شریعتی سوژهها و مطالب موردنیاز روز جامعه را به دلیل تحصیل در حوزه، دانشگاه و شاگردی پیش پدر گرامیشان بسیار به خوبی تشخیص میداد و تسلط بر موضوعات داشت، افزود: زبان سخن او متناسب با روزگار آن روز بود.
عضو هیات علمی دانشگاه حکیم سبزواری تصریح کرد: روزگار ما در مقایسه با روزگار دکتر شریعتی تفاوتهایی دارد، بخشی از آن تفکرات و مطالب هنوز زنده و پویاست و شریعتی سخن نو برای گفتن دارد.
حسینی اضافه کرد: بسیاری از جوانان امروزی حوصله مطالعه و خواندن کتابهای شریعتی را ندارند اما گزیدهگویی و کلمات قصار آن مرحوم را به ویژه از کتاب «کویر او» مطالعه و منتشر میکنند.
وی با بیان اینکه شریعتی علاقهای به انقلاب سریع در آن دوران نداشت و معتقد بود باید زیرساختهای وقوع انقلاب اسلامی و فعالیتهای فرهنگی آن آماده میشد، افزود: روحانیت در انقلاب اسلامی وامدار شریعتی است.
عضو هیات علمی دانشگاه حکیم سبزواری با اشاره به اینکه آثار شریعتی به زبانهای مختلفی از شرق آسیا تا غرب آمریکا ترجمه و منتشر شده و کتاب «بازگشت به خویشتن و رنسانس اسلام» یکی از پرفروشترین کتابها در آن دوران بود، اضافه کرد: اخلاق یکی از پایههای انقلاب اسلامی بود و پیامبر گرامی اسلام، حضرت محمد مصطفی(ص) همانگونه که فرمودند: «إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکارِمَ الْأَخْلَاقِ؛ به راستی که من برای به کمال رساندن مکارم اخلاق مبعوث شدهام» اما این اخلاق در جامعه سقوط کرده و همانگونه که دکتر علی شریعتی کاسبی از راه دین را قبول نداشت اما بسیاری بعد از انقلاب به دنبال کاسبی از راه دین رفتند و تعهدات اخلاقی را زیر پا گذاشتند.
آنچه که واضح و روشن است، برخی از افکار و اندیشههای دکتر علی شریعتی کهنگی ندارد و مناسب تمام دورانهاست، مانند جمله او درباره شهید که برگرفته از حماسه کربلاست: «شهید، قلب تاریخ است، هم چنان که قلب به رگهای خشکاندام، خون، حیات و زندگی میدهد، جامعهای که رو به مردن میرود، جامعهای که فرزندانش ایمان خویش را به خویش، از دست دادهاند و جامعهای که به مرگ تدریجی گرفتار است، جامعهای که تسلیم را تمکین کرده است، جامعهای که احساس مسئولیت را از یاد برده و جامعهای که اعتقاد به انسان بودن را در خود باخته است و تاریخی که از حیات، جنبش، حرکت و زایش بازمانده است، شهید همچون قلبی، به اندامهای خشک مرده بیرمق این جامعه، خون خویش را میرساند و بزرگترین معجزه شهادتش این است که به یک نسل، ایمان جدید به خویشتن را میبخشد. شهید حاضر است و همیشه جاوید، کی غائب است؟ یکی از بهترین و حیات بخشترین سرمایههایی که در تاریخ تشیع وجود دارد، شهادت است.»
انتهای پیام