کد خبر: ۴۲۳۰۲۴۳
تاریخ انتشار : ۱۵ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۳:۴۲
حجت‌الاسلام محمدتقی سبحانی:

غرب تفسیر نادرستی از معنویت داشته است

استاد درس خارج حوزه علمیه با بیان اینکه معنویت امروز بزرگترین مقوله انسانی و تمدنی است، تصریح کرد: معنویت سکوی پرش هر نوع خیزش انسانی و معنوی است، ولی امروز تفسیری از معنویت در دنیا مطرح است که ضد معنویت و انسانیت محسوب می‌شود.  

محمدتقی سبحانیبه گزارش ایکنا، حجت‌الاسلام والمسلمین محمدتقی سبحانی؛ رئیس بنیاد بین‌المللی امامت و استاد درس خارج حوزه، ۱۵ مردادماه در نشست علمی «کارکردهای کلام و پارادایم کلامی» با بیان اینکه برخی از کارکردهای تمدن اسلامی صرفا با استفاده از دانش کلام امکان‌پذیر است و این دانش جایگزین ندارد، گفت: اگر دانش کلام دچار رکود و یا کم کارکردی است مانند سایر دانش‌ها نیازمند نوسازی و احیای علمی است. 

وی با اشاره به نقش دانش کلام در تمدن اسلامی در گذشته و امروز افزود: یکی از مصادیق مهم در دانش کلام، معنویت در دوره معاصر است و می‌توان صدها مصداق یافت. معنویت امروز در غرب به صورت معنویت‌های نوپدید رواج یافته و از نکات جالب درباره معنویت در طول هشتاد سال گذشته این است که با وجود تلاش‌ها، هنوز تعریف مشخصی از آن وجود ندارد. سازمان بهداشت جهانی بیانیه صادر کرده و در دانشگاه‌های مختلف بر روی معنویت کار علمی جزئی صورت می‌گیرد، ولی هنوز دنیا مفهوم مشخصی از معنویت را ارائه نکرده است. لذا از معنویت سکولار و وهمی و خیالی گرفته تا معنویت دینی و اخلاقی و اخروی وجود دارند. 

سبحانی با ذکر اینکه یکی از مصادیق معنویت نوظهور در جهان کنونی شیطان‌پرستی است، اظهار کرد: در شرق یکسری معنویت‌ها مانند اشو و ... وجود دارد و آمار نشان می‌دهد فقط در آمریکا هزار فرقه معنوی نوظهور وجود دارد و در اروپا ۴۰۰ فرقه رسمی شناخته‌شده وجود دارد و در ایران هم مخفیانه یا علنی دوره برگزار و تبلیغ می‌کنند و پول می‌گیرند. 

رئیس بنیاد بین‌المللی امامت با بیان اینکه گفته شده است تا ۱۲۰ فرقه معنویت نوظهور در ایران فعالیت دارند، گفت: از زمانی که غرب صنعتی وعده‌های بزرگی به انسان داد به تدریج از اوایل قرن بیستم آرمان‌های مدرنیته یکی پس از دیگری فرو ریخت و اولین آن جنگ جهانی اول بود یعنی غربی که قرار بود مدینه فاضله برای مردم درست کند بزرگترین جنگ تاریخ را ایجاد کرد و بزرگان تمدنی غرب چنان به جان هم افتادند و انسان را تباه کردند که خودشان هم از آن خجالت‌زده هستند و نشان دادند جامعه مدرن هیچ ارزشی برای خودداری و مدیریت بحران‌ها و حقوق بشر و حقوق زنان و کودکان و ... قائل نیست. جهان مدرن نمی‌تواند انسان را از مخاطرات اخلاقی و انسانی نجات دهد؛ جامعه بدون اخلاق و معنویت یک توحش است و نه تمدن. از زمانی که این نقدها آغاز و نتایج دوره مدرنیته فروریخت، جامعه غربی به سمت معنویت برگشت.

تفسیر وارونه غرب از معنویت

وی با بیان اینکه معنویت امروز بزرگترین مقوله انسانی و تمدنی است، تصریح کرد: با اینکه معنویت، سکوی پرش هر نوع خیزش انسانی و معنوی است، ولی امروز تفسیری از معنویت در دنیا مطرح است که ضد معنویت و انسانیت است و دچار انحراف شده است؛ با پدیده بزرگی به نام معنویت روبه‌رو هستیم و باید ببینیم که دانش کلام در مورد معنویت چه نقشی می‌تواند ایفا کند. اگر دستگاه کلامی مبتنی بر وحی و زیست مؤمنانه وجود نداشته باشد، نخواهیم توانست ابعاد این معنویت را بیان کنیم و برای آن راهبردسازی کنیم. امروز انسان مسلمان و به تعبیری یک عالم و محقق حوزه در مواجهه با پدیده معنویت چه حرفی برای گفتن دارد و تلقی و راهبرد حوزه علمیه در مورد معنویت چیست؟ کدام دانش می‌تواند از معنویت تفسیر و تبیین و برنامه‌ ارائه دهد؟ به گمان بنده این دانش، کلام است. 

استاد درس خارج حوزه علمیه با تأکید بر اینکه معنویت بدون دانش کلام قابل راهبردسازی و تبیین نیست و بدون دخالت الهیات، به ضد خود تبدیل خواهد شد، افزود: مقوله معنویت امروز روی میز همه ادیان دنیا وجود دارد؛ مسیحیت و یهودیت، کنفسیوس، مکاتب سکولار و روان‌شناسان و جامعه‌شناسان و... همه بر این مسئله کار می‌کنند و روی میز حوزه هم وجود دارد؛ حال حوزه قم و خراسان و... در برابر این موج چه تعریف و پاسخی دارند؟ اگر نقش خود را ایفا نکنیم، معنویت به ضد خود تبدیل خواهد شد. موج معنویت‌خواهی در جهان اسلام از حدود سال‌ ۱۵۰ قمری در جهان اسلام در قالب زهد و تصوف پدید آمد و مشابه همین چیزی است که امروز شاهدیم.

پیشینه معنویت‌خواهی انحرافی در جهان اسلام

وی با بیان اینکه در آن دوره جهان اسلام به لحاظ سیاسی دچار انحطاط شد، افزود: مردم خط امامت و ولایت را کنار زدند و بزرگان جامعه اسلامی دچار انحطاط فکری و اقتصادی و سیاسی و ... شدند و مردم پایگاه معنوی نداشتند و به تدریج در درون جامعه اسلامی مشکلاتی ایجاد شد و در چنین شرایطی متصوفه متولی معنویت شدند به تعبیر دیگر چون معنویت نتوانست با فقه و الهیات پیوند بخورد مسیر آن در جامعه اسلامی با انحرافات بزرگی روبرو شد و این انحراف در عرصه فقه و فرهنگ و اخلاق و معنویت تا قرن هفتم هم تداوم یافت و اتفاقا به نام معنویت هم رخ داد.

سبحانی تصریح کرد: اگر نتوانیم معنویت ارائه دهیم غرب معنویت سکولار و شرق، بودیسم و ... را ارائه خواهد کرد و این تجربه در قدیم رخ داده است و ما نتوانستیم جریان معنویت‌گرایی را تحت پوشش قرار دهیم و خانقاه و آداب در برابر شریعت و ... ایجاد شد و فرهنگ جدیدی نمودار شد، زیرا الهیات و دانش کلام ما به جای بازتفسیر و جایگذاری معنویت از این حوزه معنوی کنار رفت که اسف‌بار است. از گوهر معنویت و حقیقت که گوهر حقیقی انسان برای رشد است ادعاها و آسیب‌هایی رخ داد که تا امروز هم شاهدیم و شکیات به ادبیات رسمی تبدیل شد و سخنان ضدعقلی رشد کرد.

رئیس بنیاد بین‌المللی امامت با بیان اینکه معنویت بدون الهیات بستر هر نوع انحرافی را فراهم می‌کند به برخی کارکردهای دانش کلام پرداخت و تصریح کرد: اولین کارکرد کلام، اثبات یا تثبیت معنویت است؛ معنویت مهمترین ظرفیت وجودی انسان برای رشد و کمال است. انسان اگر بخواهد به تعالی و قرب برسد و از سطح زندگی روزمره فراتر برود راهی جز معنویت ندارد و این معنویت با این همه اهمیت دو خطر مهم دارد؛ اول خطر انکار؛ کسانی در دنیا هستند که معنویت و نشانه‌های آن را قبول دارند ولی همه آن را زاییده جهل و وهم و خیال می‌دانند؛ همه نظریات طبیعت‌گرایان در دنیای جدید دنبال تفسیر مادی و طبیعی از معنویت هستند. لذا آن معنویت را منکر می‌شوند.

وی افزود: گروه دیگری می‌گویند این‌ معنویت‌ها را قبول داریم و آن را وهم و خیال هم نمی‌دانیم ولی دنبال توجیه روان‌شناسی و... آن هستند تا آن را میل و کششی در انسان بنامند؛ در برابر این جریانات باید نظریات و مکتبی باشد که اولا معنویت را به عنوان یک حقیقت واقعی انسانی ثابت کند و دوم تبیین درستی از آن ارائه دهد و بگوید معنویت، امری حقیقی است و در حقیقتی متعالی ریشه دارد. 

سبحانی با بیان اینکه اگر قرار باشد معنویت اثبات و تثبیت شود چیزی جز کلام نیست تا نگاهی عقلانی به معنویت داشته باشد و از سطح جامعه و پدیده‌ها فراتر رود و آن را نشانه حقیقتی والا بداند و آن را به لحاظ فطری و عقلانی و قدسی اثبات کند، گفت: یکی از فلسفه‌های نبوت این است که اگر تفسیری آسمانی از حقایق نباشد، انسان صرفاً با عقل خود نخواهد توانست تفسیری درست از مقولات مهم از جمله معنویت ارائه دهد و در طول تاریخ هم خطاهای زیادی در برداشت و انسان متکی صرف به عقل را شاهد هستیم.

استاد درس خارج حوزه علمیه با اشاره اینکه عقل و تجربه دریافت‌هایی از معنویت دارند، اضافه کرد: کشف و تجربه‌ای که برای من حاصل می‌شود از کجاست و ماهیت آن چیست و تفاوت آن با کشف باطل چیست و باید از کجا تشخیص دهیم که معنویت، اصیل است یا نیست لذا اگر ما نتوانیم ماهیت معنویت را به درستی تبیین کنیم این نوع تردیدها هم ایجاد خواهد شد لذا دانش کلام در اینجا هم تاثیرگذاری زیادی دارد. ادعا این است که یکی از مهمترین کار انبیاء تبیین همین تجارب و راه تشخیص تجارب درست از نادرست و مفید یا غیرمفید بودن آن است و انبیاء آمده‌اند تا فطرت انسان را رشد داده و بالنده کنند و دانش کلام با دو بال عقل و وحی به تفسیر امور غیبی خواهد پرداخت. کارکرد دیگر کلام، صیانت از گوهر معنویت است. معنویت با جدیت و سرعت دچار تحریف می‌شود، زیرا لطیف‌ترین بعد حیاتی انسان است. لذا کلام باید از آن محافظت کند.  

انتهای پیام
captcha