پاسخ به شبهه امام زمان(عج) و تخریب مساجد
کد خبر: 3940407
تاریخ انتشار : ۲۱ آذر ۱۳۹۹ - ۱۵:۳۴

پاسخ به شبهه امام زمان(عج) و تخریب مساجد

در روایتی آمده است که هر مسجدی که «له شرف» دارای شرافت و زیبایی و بلندی است، را تخریب کرده و به مسجدی بی‌آلایش و ساده و صاف «جماء» تبدیل می‌کند؛ در پاسخ باید گفت که اولاً روایت سند ندارد و ضعیف محسوب می‌شود، ثانیاً: در کتب اولیه و قبل از شیخ مفید و کتب مهدویت وجود ندارد؛ ثالثاً: ممکن است منظور روایت از بین بردن زیبایی‌ها و دل‌فریبی‌های مساجد باشد.

پاسخ به شبهه امام زمان (عج) و تخریب مساجد

به گزارش ایکنا،‌ همان‌طور که بار‌ها اشاره شده، روش دشمن در رویارویی با اندیشه تشیع چنگ زدن به روایات ضعیف در گوشه و کنار کتب روایایی شیعه است. آنان روایات را بدون بررسی سندی و بدون تفسیر و توضیح علمای حدیث، نقل می‌کنند و طوری مسئله را بیان کرده که انگار اعتقاد مسلم شیعه است. 

همین رویه را در یکی از شبهات در پیش گرفته و بیان کردند گفتند: «شیعیان منتظر امام زمانی هستند که طبق روایاتی که شیخ مفید نقل کرده مساجد را نابود می‌کند، این چه امامی است خانه خدا را نابود می‌کند؟ تناقض از این واضح‌تر».

بررسی سندی

در پاسخ باید گفت که این روایت را ابتدا شیخ مفید در کتاب ارشاد خود و بدون سند از ابوبصیر نقل می‌کند که امام باقر (علیه‌السلام) فرمودند: «إِذَا قَامَ الْقَائِمُ ع سَارَ إِلَى الْکُوفَةِ فَهَدَمَ بِهَا أَرْبَعَةَ مَسَاجِدَ فَلَمْ یَبْقَ مَسْجِدٌ عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ لَهُ شُرَفٌ إِلَّا هَدَمَهَا وَ جَعَلَهَا جَمَّاءَ: هنگامی‌که قائم ما قیام کند به سوی کوفه می‌رود، سپس چهار مسجد را در کوفه از بین می‌برد، سپس هیچ مسجدی بر روی زمین باقی نمی‌ماند که برای او شرفی باشد الا این‌که آن را نابود کرده و آن را به صورت جماء قرار می‌دهد».[۱]

لذا خبر واحد است و مرسل (بدون سند)، پس ضعیف محسوب می‌شود. دیگران نیز که این روایت را در کتاب خود نقل آورده‌اند، از شیخ مفید نقل کرده‌اند؛ بنابراین سند روایت ضعیف است و قابل اعتنا نیست، از طرف دیگر در کتب روایی قبل از شیخ مفید نیز وجود ندارد، هم‌چنین کسانی‌که قبل از شیخ و بعد از شیخ، در زمینه مهدویت و غیبت کتاب نوشته‌اند مانند نعمانی و شیخ طوسی و دیگران این روایت را نقل نکرده‌اند که دال بر ضعف روایت است.

بررسی دلالی

از ضعف سندی که چشم پوشی کنیم، متن روایت نیز به گونه ایست که دشمن نمی‌تواند از آن سوء استفاده کند و آن را به اشتباه معنا کرده است تا مخاطب خود را منحرف کند، چرا که در روایت نیامده حضرت به طور مطلق تمام مساجد را نابود می‌کند، بلکه بیان شده «فَلَمْ یَبْقَ مَسْجِدٌ عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ لَهُ شُرَفٌ إِلَّا هَدَمَهَا وَ جَعَلَهَا جَمَّاءَ» یعنی مسجدی در روی زمین نمی‌ماند که دارای بلندی و شرافت باشد، الا این‌که حضرت «شرف» آن را از بین می‌برد.

علامه مجلسی در شرح این روایت می‌نویسد: «له شرف» یعنی دارای بلندی و ارتفاع، و «جماء» یعنی مستوی یعنی بدون ارتفاع و صاف صاف. [۲]لذا معنای روایت این است که حضرت آن مساجدی که دارای تجملات و شرف و بلندی هستند را مورد توجه قرار داده و تجملات و بلندی‌های آن‌ها را از بین می‌برد و صاف می‌گرداند؛ بنابراین منظور از روایت از بین بردن تمام مساجد نیست، که کسی تلقی کند که حضرت با خانه خدا و مساجد مشکلی دارد، خیر منظور از بین بردن زینت و زیبایی‌های برخی مساجد است.

شاید علت این کار هم این باشد که مسجد محل عبادت خدا و توجه به اوست، محل بریدن از دنیا و یاد مرگ است، کسی که وارد مسجد می‌شود باید خود را برای مرگ و آخرت آماده کند و از مظاهر دنیا و زیبایی‌های دل‌فریب آن بریده شود، اما متاسفانه برخی مساجد چنان زینت داده شده‌اند که نه تنها انسان را به یاد مرگ و آخرت نمی‌اندازد، بلکه انسان را به خود مشغول کرده و از یاد خدا نیز غافل می‌کند، مثلا برخی مساجد چنان نقاشی شده و چنان گچ‌بری و آینه‌کاری شده‌اند که واقعا زیبایی آن‌ها انسان را به خود مشغول کرده و از یاد خدا غافل می‌کند؛ لذا مسجدی که باید انسان را به یاد خدا و عبادت او بیاندازد، برعکس انسان را فریب داده و به خود مشغول می‌کند.

شاید به همین خاطر است که در روایت آمده است هر مسجدی که «له شرف» دارای شرافت و زیبایی و بلندی است، را تخریب کرده و به مسجدی بی‌آلایش و ساده و صاف «جماء» تبدیل می‌کند؛ بنابراین اولا: روایت سند ندارد و ضعیف محسوب می‌شود، دوما: در کتب اولیه و قبل از شیخ مفید و کتب مهدویت وجود ندارد؛ سوما: ممکن است منظور روایت از بین بردن زیبایی‌ها و دل فریبی‌های مساجد باشد.

نویسنده: محمدفرضی پوریان

پی‌نوشت
[۱]مفید، محمد بن محمد، الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد، کنگره شیخ مفید، قم، چاپ اول، ۱۴۱۳ ق، ج‏۲، ص ۳۸۵.
[۲]. مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، ۱۴۰۳ ق، ج‏۵۵، ص ۹۲.

انتهای پیام
captcha