به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، صنایع میتوانند مشتری پژوهشهای مختلفی باشد که در حوزههای فنی، مهندسی و علوم تجربی انجام میگیرد، ولی حوزه علوم انسانی در مقایسه با حوزههای مشابه، دارای مشکلات فراوانی است. برای مثال حوزه فنی، مشتری مشخص خود را در حوزه صنعت دارد. صنایع به عنوان مشتری، منابع مالی پژوهش در حوزه صنعت را فراهم میکنند و صنعت مشتری دانشگاه است. اما در حوزه علوم انسانی، مطالبی که به دانشجویان ارایه میشود، برای اینکه به خروجی مالی تبدیل شود و این خروجی دوباره به چرخ پژوهش در این حوزه وارد شود، باید دولت به عنوان مشتری کلان این حوزه وارد شود و حمایت های لازم را در این خصوص انجام دهد.
حمایت دولت از بخش پژوهشها در حوزه علوم انسانی و اسلامی باید به گونهای باشد که از خروجی پژوهشها در سایر بخشهای کشور استفاده کند و این درحالی است که به این دلیل که پژوهشگر علوم انسانی، فاعل عرصه صنعت نیست، بیمهریهای مکرر به وی میشود. نادیده گرفتن پژوهشگر علوم انسانی، در عرصههای مختلفی صورت میگیرد که یکی از آن عرصههای اجتماعی، اولین ایستگاه اجتماعی بعد از دانشگاه، یعنی سربازی است.
خدمت سربازی در سال 1304 هجری شمسی به عنوان پدیدهای نوظهور با پیشنهاد وزیر جنگ وقت به تصویب مجلس رسید و از آن زمان تاکنون به عنوان امری مهم در کشور تلقی گردیده که تمام افراد ذکور جامعه ملزم به گذراندن این دوره هستند؛ دورهای اجباری که فارغ از نیازهای جامعه و اهداف حاکمیتی، ذهن بسیاری از فارغالتحصیلان دانشگاهی را به خود مشغول میکند و مسائل متعددی منجمله پیشرفتهای شغلی، تحصیلی و اجتماعی را تحت تأثیر قرار میدهد.
تحولات فرهنگی و اجتماعی به گونهای رقم خورده است که به ندرت میتوان پذیرفت یک جوان امروزی برابر هزینه بهترین سالهای عمرش، از محیط سربازخانه و پادگان چیز مطلوبی دست او را بگیرد که برای پس از پایان خدمت سربازی موثر باشد. در واقع سرباز دیروز با دست تهی میآمد و هنگامی که میرفت، با یک شخصیت شکل گرفته در سربازی از پادگان میرفت، اما امروز یک جوان سرباز، عموما با شخصیت شکل گرفته تحت تاثیر خانواده، مدرسه، رسانه، دانشگاه، ورزشگاه، اینترنت وارد نیروهای مسلح می شود و جایی برای شکلدهی به شخصیت باقی نمیماند. از این حیث سربازی نقش تکاملی که در گذشته بازی میکرد را امروز نمیتواند بازی کند.
غالب محصلین ذکور که بعد از سالیان متمادیِ تحصیل در زمینههای پایه و پژوهشی، به اوج باروری علمی نزدیک میشوند و عموما از آمادگی زیادی برای متبلور کردن استعدادها و کاربردی کردن مهارتهای خود برخوردار هستند، پس از فراغت از محیط علمی آکادمیک، به ایستگاه خدمت سربازی میرسند؛ ایستگاهی که بین آنها و فعالیت آکادمیک فاصلهای حدودا دوساله میاندازد و برای آنها این پرسش را پدیدار میکند که چگونه میتوانند در این مرحله، تخصصی را که در دانشگاهها کسب کردهاند، به کار بگیرند؟
از منظری دیگر، میتوان دوره ضرورت سربازی را به مثابه یک امکان برای پر کردن خلأ بودجههای پژوهشی دانست؛ امکانی که دستگاههای ذیربط میتوانند با هزینهای نزدیک به صفر، بخش اعظمی از پژوهشهای خود را از طریق سربازان دارای تحصیلات مرتبط به پیش ببرند و از سوی دیگر، پژوهشگر و فارغالتحصیل علوم انسانی و اسلامی نیز به جای فرصتسوزی در سربازخانهها، ضمن تداوم مسیر پژوهشی در حوزه تخصص خود، برای ورود به عرصههای جدیتر پژوهش آمادگی بیشتری پیدا کند.
جایگاه علوم انسانی و محصل آن در مناسبات علمی کشور
«طرح سربازی» که مشتمل بر کسری خدمت یا جایگزینی خدمت سربازی با پروژههای تحقیقاتی در رشتههای مختلف تحصیلی است، از جمله قوانینی است که برای پاسخ به این نیاز تصویب شده است. این طرح اتفاقا برای رشتههای غیرپایه نظیر رشتههای فنی-مهندسی، پزشکی و ... توسعه مناسبی پیدا کرده است و از توان علمی فارغالتحصیلان این رشتهها استفاده نسبتا مناسبی صورت میگیرد. اما مسئله در خصوص رشتههای پایه و علوم انسانی به گونه دیگری است.
پژوهشهای این حوزه دارای اهمیت و نقش ویژهای به عنوان ابزار هدایت کننده در بالابردن شناخت ابعاد گوناگون روانی ـ اجتماعی انسان هستند و لزوم توجه به آن از اهمیت بالایی برخوردار است. این نوع تحقیقات در برنامهریزیهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و توسعه آنها نقش بسزایی دارند و با توجه به اینکه رسالت دانشگاهها عمدتاً رواج تفکر علمی و تحقیق است، بررسیهای متفاوت و نظرها و مشاهدات گوناگون حاکی از تنگناهای پژوهشی این رشتهها در دانشگاهها است.
دوره ضرورت خدمت سربازی و طرحهای کسر و حذف آن
خارج از محیط دانشگاهی نیز در جایگاه کاربردی کردن علوم انسانی در جامعه یا به عبارت دیگر بهره عملی بردن از دورههایی که در دانشگاه سپری شده است. در دوایر دولتی و سازمانها و ارگانها تلاشهایی لازم است تا دوره ضرورت سربازی برای فرد تحصیل کرده، جدای از آموزشهای مقدماتیای که به فرد داده میشود، دارای شرایطی شود که بعد از دوره آموزشی، چیزی فراتر از اتلاف وقت تحصیلکردگان و صرف هزینه برای کشور، داشته باشد.
بنیاد ملی نخبگان، بنیاد نخبگان نیروهای مسلح و سازمان بسیج علمی، پژوهشی و فناوری در راستای حذف خدمت سربازی و به کار گرفتن دانشهای تحصیلکردگان دانشگاه، فعالیتهایی انجام دادهاند که البته بنیاد ملی نخبگان و سازمان بسیج علمی، پژوهشی و فناوری، بدون توافق با بنیاد نخبگان نیروهای مسلح هیچ اقدامی را نمیتوانند صورت دهند و تمام معرفینامهها برای به کارگیری نخبگان مشمول، از این ارگان صادر میشود.
آییننامه بنیاد ملی نخبگان در حذف دوره ضرورت
به گزارش ایکنا، در آییننامه بنیاد ملی نخبگان، کسانی که میتوانند از طرح کسر یا حذف خدمت سربازی با ارائه طرح پژوهشی، بهرهمند شوند (در حوزه علوم انسانی) دارندگان رتبههای یک تا سه المپیادهای دانشجویی و دانشآموزی، به شرط تأیید وزارتین علوم، تحقیقات و فناوری یا آموزش و پرورش و همچنین بنیاد ملی نخبگان، نفرات دارای مشارکت مؤثر علمی در مسابقات و جشوارههای فارابی و خوارزمی، برگزیدگان اول تا سوم مسابقات قرآنی داخلی و خارجی که به تأیید وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی رسیده باشند و50نفر اول کنکور کارشناسی، هستند.
نخبگان وظیفه، ابتدا توسط بنیاد ملی نخبگان به بنیاد نخبگان نیروهای مسلح معرفی میشوند و پس از بررسی سوابق فرد معرفی شده، بنیاد نخبگان نیروهای مسلح، آنان را به سازمانهای لشکری و کشوری معرفی اولیه میکند. پیرو این معرفینامه، آن سازمانها موظف میشوند که با همکاری نخبگان، حداکثر ظرف مدت دو هفته، نیازمندی به نخبه را، همراه با عنوان طرح در نظر گرفته شده و یا عدم نیاز خود را به صورت کتبی اعلام کنند.
کسر خدمت یا حذف دوره خدمت؟
بنا به پیگیری خبرنگار ایکنا برای ارتباط با مراکز متولی امر کسری یا حذف احتمالی سربازی انجام شد، به دلیل نظرات دوگانهای که وجود داشت، نمیتوان با صراحت گفت که خدمت ضرورت سربازی، با ارائه طرح پژوهشی، حذف یا کسر میشود. آنچیزی که بنیاد ملی نخبگان مدعی آن است، حذف دوره ضرورت سربازی با ارائه یک طرح پژوهشی است ولی از آنجا که بعد از تشکیل پرونده و ارائه پروپوزال، طرح به بنیاد نخبگان نیروهای مسلح ارسال میشود، روال کار، شکل دیگری مییابد.
در بنیاد نخبگان نیروهای مسلح، اگر صحبت از کسر خدمت سربازی و نه حذف دوره سربازی شده است چنین آمده که «پایاننامههایی که نظری بوده و مشمول مطالعات کتابخانهای باشند برای مقطع دکتری حداکثر 9 ماه و برای مقطع کارشناسی ارشد حداکثر 6 ماه جزء خدمت ضرورت محسوب میشود».
اگر از این مجهول بودن حذف یا کسر بگذریم، واژه «حداکثر» در روشن کردن مدت کسری خدمت قابل تأمل است و جای طرح این پرسش را باز میکند که آیا میزان توان و زمانی که صرف تدوین یک پایاننامه کارشناسی ارشد یا یک رساله دکتری شده است، با متری به اندازه «حداکثری» 6 ماه و 9 ماه کسری خدمت برابری میکند؟!
ضعف اطلاع رسانی، کمک حال ابهام در کسر خدمت یا حذف دوره خدمت
در این دایرهای که بین بنیاد ملی نخبگان و بنیاد نخبگان نیروهای مسلح ترسیم شده، اشکال مهمی که مطرح است، نحوه اطلاعرسانی است. اگر در روال جستجو برای کسب اطلاع از روند کار در بنیاد نخبگان نیروهای مسلح، در محیط اینترنتی جستجو شود، تنها به یک لینک رابطی که در معاونت پژوهشی پردیس دانشکدههای فنی دانشگاه تهران، قرار داده شدهاست، میتوان رسید. اگر با این معاونت پژوهشی تماسی گرفته شود، بداهتا با بیاطلاعی مسئولین این معاونت از سیکل کار در مورد علوم انسانی رو به رو خواهیم شد.
در ضعف این اطلاع رسانی، باید به این مطلب نیز اشاره کرد که تنها نخبگان علوم انسانی مخاطب، ارگانها و سازمانهای متولی کسر سربازی بودهاند و این در حالی است که در متن دستورالعمل بنیاد نخبگان نیروهای مسلح درباره دانشجویان دانشگاه پیام نور و دانشگاه آزاد اسلامی نیز صحبت شده است و آنان نیز میتوانند با ارائه طرح پژوهشی از کسری خدمت سربازی بهرهمند شوند.
عملکرد سازمان بسیج علمی، پژوهشی و فناوری در طرح کسر خدمت سربازی
متولی دوم برای کسر خدمت سربازی که به طور مشخص فقط از کسر مدت سربازی سخن میگوید، سازمان بسیج علمی، پژوهشی و فناوری، وابسته به سازمان بسیج مستضعفین است. بیشتر طرحهایی که توسط این سازمان برای کسر خدمت سربازی در نظر گرفته شده و نقشه راه را تدوین میکند، در راستای تحول در علوم انسانی است و در هر رشتهای که قابلیت اسلامی شدن داشته باشد، طرحها بررسی میشود. اما علومی که ذاتا ماهیت اسلامی دارند، مانند علوم قرآنی، علوم حدیثی، فقه و عرفان و... در مأموریتهای بسیج علمی، پژوهشی و فناوری نیست. در رشتههای مدیریت نیز اسلامی بودن یا نبودن طرح مهم نیست.
گفتوگوی خبرنگار ایکنا با مسئولین سازمان بسیج علمی، پژوهشی و فناوری، حاکی از آن است که در این جا میتوان موضوع محور بودن طرحهای پژوهشی را در جهت کسر خدمت سربازی وجه نظر قرار داد و گفت، لزوما هر رشتهای شامل طرح کسر خدمت ضرورت سربازی نمیشود و کسری خدمت به موضوعاتی تعلق میگیرد که بتواند یکی از نیازهای سازمانهای نظامی را بر طرف نماید.
در نظر متولیان این امور، برخی رشتهها مانند فلسفه، نیازی را بر طرف نمیکنند و به همین دلیل است که در دایره امتیازات، جایگاهی نیز برای آنها در نظر گرفته نشده است و به این رشتهها کسری خدمت تعلق نمیگیرد. در واقع بیشتر موضوع محور و کمتر رشته محور عمل میشود و در این وادی صِرف پژوهش باعث کسر خدمت نمیشود.
نخبه علوم انسانی یا نه لزوما نخبه که محصل علوم انسانی، در تمام این رفتوآمدهایی که برای حذف دوره سربازی و بهره بردن از علم خود در اولین نقطه اجتماعی غیر آکادمیک که همان سازمان نظام وظیفه است، انجام میدهد، شاهد این است که وعدهها از حذف دوره خدمت سربازی به کسر این مدت تقلیل پیدا میکند و بعد از آن هم از رشته محوری به موضوع محوری و به همین ترتیب سیر نزولی ادامه پیدا میکند تا آنجا که چیزی جز گردی و غباری از آن وعدهها باقی نمیماند.
پرسشی که همچنان پابرجاست!
سازمانهایی که عهدهدار کسر خدمت یا جایگزینی آن با طرحهای پژوهشی را بر عهده گرفتهاند، حقیقتا سهم عمدهای در کاهش اتلاف نیروی کار متخصص دارند و اقدامات آنها از این جهت قابل تقدیر است. اما نکتهای که همچنان باید به آن توجه کرد، این است که توان علمی پژوهشگران علوم انسانی و اسلامی، در دورهای که به ضرورت باید در خدمت نظام مقدس جمهوری اسلامی باشد، میتواند بازدهی بیشتری داشته باشد و پرسش جدی این است که مسئول حقیقی بررسی «هزینه ـ فایده» طرحهای جایگزینی و توسعه آن در حوزههای علوم انسانی و اسلامی کدام نهاد است؟
بخصوص این قسمتش: سرباز دیروز با دست تهی میآمد و هنگامی که میرفت، با یک شخصیت شکل گرفته در سربازی از پادگان میرفت، اما امروز یک جوان سرباز، عموما با شخصیت شکل گرفته تحت تاثیر خانواده، مدرسه، رسانه، دانشگاه، ورزشگاه، اینترنت وارد نیروهای مسلح می شود و جایی برای شکلدهی به شخصیت باقی نمیماند. از این حیث سربازی نقش تکاملی که در گذشته بازی میکرد را امروز نمیتواند بازی کند.
ولی کی واقعا توجه می کنه؟
پسرا همچنان باید بدون توجه به مهارت و توانشون برن سر پست یا تو آشپزخونه یا حتی بیکار باشن تو پادگان و .. تا این مدت بگذره
و چ مهارت و استعدادی ک میخشکه در این مدت
و چ سرمایه ای ک از مملکت ب هدر می رود ..