مراسم بزرگداشت دكتر «يحيی مهدوی؛ بنيانگذار گروه فلسفه دانشگاه تهران» برگزار شد
کد خبر: 1563047
تاریخ انتشار : ۲۵ تير ۱۳۸۶ - ۱۰:۱۳

مراسم بزرگداشت دكتر «يحيی مهدوی؛ بنيانگذار گروه فلسفه دانشگاه تهران» برگزار شد

گروه انديشه: مراسم بزرگداشت «يحيی مهدوی» با حضور اساتيد رشته فلسفه در موسسه پژوهشی حكمت و فلسفه ايران برگزار شد.

به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا)، نشست «ميراث مهدوی» به منظور بررسی ميراث فرهنگی استاد مهدوی و خدمات ايشان به فرهنگ و فلسفه ايران، بعداز ظهر روز گذشته 24 تيرماه به همت مؤسسه پژوهشی حكمت و فلسفه ايران و با همكاری شهر كتاب مركزی برگزار شد.
در اين نشست كه استادان «ايرج افشار»، «غلام‌رضا اعوانی»، «‌حسن حبيبی»، «محسن جهانگيری»، «محمد خوانساری»، «رضا داوری اردكانی»، «فتح‌الله مجتبائی»، «كريم مجتهدی»، «محسن كديور» و ...حضور داشتند و استادان اعوانی، افشار، خوانساری، داوری‌اردكانی، مجتبائی، جهانگيری، مجتهدی به ايراد سخن پرداختند.
اين مراسم با تلاوت آياتی چند از كلام الله مجيد آغاز شد در ابتدا «علی‌اصغر محمدخانی» مدير جلسه با خير مقدم به مدعوين، اساتيد و حضار محترم در مورد دكتر مهدوی گفت: «اگر به تاريخ 70 ساله دانشگاه تهران و خدمات آن نگاه كنيم به سه استاد برجسته و ممتاز برخورد می‌كنيم كه خدمات درخشان و شايسته‌‌ای برای علم و فرهنگ انجام دادند. اين سه استاد، دكتر «مهدوی» در گروه فلسفه، دكتر «صديقی» در گروه جامعه‌شناسی و دكتر «علی‌اكبر سياسی» در گروه روان‌شناسی هستند.
اگرچه استاد «مهدوی» گروه فلسفه دانشگاه تهران را به وجود آورند و خدماتی را در زمينه‌های مختلف برای اين كشور انجام دادند، حق‌الزحمه خودشان را به انتشارات تهران می‌دادند و بايد اين مطالب يادآوری شود تا دانشجويان جديد و جوانان مطلع شوند و عبرت بگيرند.»
دكتر «غلامرضا اعوانی» از شاگردان استاد «مهدوی» به عنوان اولين سخنران در مورد استاد گفت: «دكتر "مهدوی" در عين حال كه به فلسفه جديدی پرداختند، به فلسفه اسلامی و قرآن نيز پرداخته و آثاری در اين زمينه دارند.»
وی نظم و انضباط استاد «مهدوی» را به عنوان يكی از خصوصيات و صفات برجسته استاد معرفی كرد و ايشان را با «كانت» فيلسوف مشهور آلمانی ـ كه در بين اهل فلسفه به انضباط مشهور است ـ مقايسه كرد و گفت: «استاد "مهدوی" در دانشگاه و كار تحقيق بسيار منظم و دقيق بود.»
رئيس مؤسسه پژوهشی حكمت و فلسفه ايران يادآور شد: «دكتر "مهدوی" با وجود اين‌كه در غرب در رشته فلسفه تحصيل كرده بودند اما با ايجاد گروه فلسفه دانشگاه تهران تعادلی را بين فلسفه غرب و فلسفه اسلامی برقرار كردند و از بهترين استادان فلسفه اسلامی دعوت به همكاری می‌كردند.»
در ادامه برنامه دكتر «ايرج افشار» به ارائه سخن پرداخت. وی به جلسات علمی با استاد "مهدوی" در روزهای چهارشنبه‌ اشاره كرد و به بيان خاطراتی از استاد پرداخت و نامه‌هايی را كه استاد در سال 1360از سوييس بر ايشان فرستاده بودند قرائت كرد.
در ادامه برنامه، «محمدخانی» مدير جلسه خاطراتی را از روزهای پايانی زندگی استاد نقل كرد و گفت: «در روزهای كه به خدمت استاد رسيدم در كنار ايشان "كليله و دمنه" و "گلستان" بود و ايشان هر روز اين كتب را مطالعه می‌كردند.»
سخنران بعد، دكتر «محمد خوانساری» ديدگاه‌های خويش را در مورد دو اثر اول استاد «جامعه‌شناسی» و «ترجمه كتاب «شناخت روش علوم با فلسفه علمی» اثر «فليسين شاله» ارائه داد.
وی گفت: «كتاب "جامعه‌شناسی"،‌ نخستين اثر استاد و اولين كتابی است كه در رشته جامعه‌شناسی به زبان فارسی نوشته شده است. در آن زمان علم جامعه‌شناسی، علم نوپايی بود كه با يك سلسله كلمات جديد همراه بود. البته قبل از ايشان مرحوم "فروغی"، جامعه‌شناسی را با نام "مدنيت" در ايران معرفی كرده بود اما جامعه‌شناسان جديد جهان در ايران مطرح نبودند، دكتر "مهدوی" اين جامعه‌شناسان را به فارسی‌زبانان معرفی كرد.»
دكتر «خوانساری» افزود: «دكتر "مهدوی" در ترجمه كتاب "شناخت روش علوم با فلسفه عملی" اثر "فليسين شاله" اهتمام زيادی ورزيدند. ايشان به "شاله" ـ كه از فلاسفه مشهور فرانسه در آن زمان بود ـ نامه‌ای نوشتند و از ايشان خواستند كه در مورد صحت برداشت خود از آثار و انديشه‌های "شاله" قضاوت كند و "شاله" در پاسخ گفت: "كسی را نديده بودم كه به اين شكل، قصد و نيت سخنانم را فهميده باشد" و استاد را مورد تحسين و ستايش قرار داد.»
«خوانساری» اين آثار را مربوط به دوره جوانی و جزو كارهای اول دكتر "مهدوی" دانسته و يادآور شد: «استاد در آثار بعدی اين كارها را با جديت و پختگی بيشتر ادامه دادند.»
«محمدخانی» مدير جلسه از علاقه‌مندی دكتر «حداد عادل» رئيس مجلس شورای اسلامی برای حضور در اين نشست خبر داد و گفت: ايشان به دلايل كاری خارج از تهران بودند و نتوانستند در اين مراسم شركت كنند.
در ادامه «داوری اردكانی» از شاگردان استاد «مهدوی» به ايراد سخن پرداخت.
وی در مورد شخصيت استاد گفت: «بيان شخصيت استاد سخت است نه به خاطر اينكه حرف كم دارم بلكه نمی‌دانم از كجا شروع كنم. استاد اهل تظاهر و نمايش نبود، ايشان اهل كبر نبود من در حدود 50 سال كه در خدمت ايشان بودم هيچ تلونی از ايشان نديدم و هميشه محترم بودند. ايشان با شجاعت در پاسخ سئوالاتی كه پاسخشان را نمی‌دانستند و يا مطمئن نبودند، می‌گفتند: "نمی‌دانم" و اين نشان از شجاعت و راستی ايشان بود.»
دكتر «داوری» ادامه داد: «استاد "مهدوی" اولين كاری كه كردند آشنايی زبان فارسی با علوم اجتماعی مانند جامعه‌شناسی و فلسفه معاصر بود.»
وی به اولين اثر استاد «مهدوی» اشاره كرد و گفت: «كتاب "جامعه‌شناسی" استاد در عين اختصار همچنان خواندنی است. ادبيات، انشا و شيوه نگارش استاد بی‌همتاست.»
رئيس فرهنگستان علوم ادامه داد: «ما در علوم اجتماعی حتما بايد به زبان فارسی بنويسم. برای پيشرفت علوم اجتماعی در كشور ما بايد فلسفه و علوم اجتماعی به زبان فارسی نوشته شود. استاد «مهدوی» كسی بودند كه اين كار را كردند، ايشان در عين حالی كه به زبان‌های خارجی مسلط بودند، در نگارش و صحبت‌هايش هرگز از كلمات غيرفارسی استفاده نمی‌كردند.»
سخنران بعدی دكتر «محسن جهانگيری» بود.
وی از قول «آلبرت انيشتين» گفت: «متأسفانه علم پيشرفت می‌كند و اخلاق رو به پسرفت. بشريت بدون اخلاق تباه می‌شود.»
وی در ادامه با توجه به اهميت بحث اخلاق به شخصيت دكتر «مهدوی» اشاره كرد و گفت: «دكتر "مهدوی" انسان متعهدی بود و تعهد دينی، شغلی و ملی داشت ايشان حتی در سوربن، پايان‌نامه دكتريشان را در مورد شناخت از ديدگاه نخستين مسلمانان و بخش ديگری را به «مصنفات ابن‌سينا» اختصاص دادند. ايشان مسلمان ايرانی بودند و اصرار داشتند كه به موازات فلسفه‌های غربی، فلسفه اسلامی تدريس شود و بر اين نكته اصرار داشتند كه استادان فلسفه اسلامی بايد معمم باشند و تا می‌توانستند از اساتيد معمم استفاده می‌كردند.»
دكتر «جهانگيری» اخلاق ملی، دانشگاهی و كاری(صنفی) دكتر «مهدوی» را تمجيد كرد و گفت: «اعتقاد و اصرار به زبان فارسی در نگارش و سخنرانی‌ها، از اخلاق ملی ايشان بود ايشان چنان می‌نوشت و حرف می‌زد كه آدم فكر می‌كرد كه فرنگ نرفته و در ايران "بيهقی" و "گلستان" خوانده است. همچنين دقت در كار و سخت‌گيری در كار دانشگاه و تدريس، از اخلاق دانشگاهی ايشان محسوب می‌شود. استاد «مهدوی» در كار تحقق و نگارش آثار، بسيار امانت‌دار بود و تحقيقات وسيع و سفر به مصر، انگلستان، تركيه و ... برای نگارش كتاب مصنفات ابن سينا، نشان از اخلاق صنفی اوست.»
در ادامه دكتر «مجتبايی» به ايراد سخن پرداخت. ايشان در مورد شخصيت استاد گفت: «استاد "مهدوی" نمونه كامل يك انسان اخلاقی بودند. من گمان نمی‌كنم كسی در مورد دكتر "مهدوی" چيزی ديده يا شنيده باشد كه مطلوب نباشد هرچه هست ذكر سخاوت و بزرگواری استاد "مهدوی" است.»
وی در ادامه گفت: «بزرگترين ميراث استاد "مهدوی"، پرورش و تربيت استادانی است كه الان در محضر آن‌ها هستيم و همچنين گروه فلسفه‌ای كه با كمك‌های بی‌دريغ استاد تأسيس شد.»
آخرين سخنران دكتر «كريم مجتهدی» بود. وی در مورد دكتر «مهدوی» گفت: «ايشان در درجه اول معلم فلسفه بود و هيچ ادعايی نداشته و در مقدمه كتاب "جامعه‌شناسی" آورده است كه اصطلاحات كتاب را از دكتر "فرديد" گرفته است. دكتر "مهدوی" مانند: يك فيلسوف واقعی، دعوت به علم و انديشه را با سكوت انجام می‌داد، هيچگاه مستقيم دعوت نمی‌كرد و هيچ وقت مستقيم تشويق نمی‌كرد.»
وی در مورد آثار دكتر «مهدوی» افزود: «وجود صرف مادی آثار دكتر مطرح نيست. آن‌چه كه مهم است قصد و نيت استاد و دعوت به مطالعه و تحقيق و انديشه است.»
وی در پايان گفت: «قصد و نيت اين نشست بايد اين باشد كه دوباره آرمان و دغدغه استاد زنده شود.»
captcha