سیری بر «کلید فهم قرآن»/ دشواری‌های فهم کتاب‌الله از منظر شریعت سنگلجی
کد خبر: 2832799
تاریخ انتشار : ۲۱ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۷:۲۲
یادداشت/

سیری بر «کلید فهم قرآن»/ دشواری‌های فهم کتاب‌الله از منظر شریعت سنگلجی

گروه اندیشه: شریعت سنگلجی معتقد است که قرآن فراتر از یک کتاب برای قرائت دینی و فردی است و مضامین دینی، فلسفی، اجتماعی، اخلاقی و حقوقی ‌را در بر دارد.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا)، محمدحسن شریعت سنگلجی (1271-1322 ش) معروف به شریعت سنگلجی روحانی ایرانی است که آثار متعدد دینی داشته است. وی دوره‌های تکمیلی تحصیل خود را نزد شیخ عبدالنبی نوری، میرزا حسن کرمانشاهی، میرزا هاشم اشکوری و شیخ فضل‌الله نوری گذراند. ادامه تحصیل شریعت در نجف به شاگردی ابوالحسن اصفهانی و ضیاءالدین عراقی گذشت. شاگردانش در ایران به نام‌اند و تاثیرش در جریان نواندیشی دینی نیز محسوس است. در میان شاگردانش می‌توان سید محمود طالقانی، محمد جواد مشکور، عباس زریاب‌ خویی، عزت‌الله سحابی و حیدرعلی قلمداران را دید. برخی او را با لوتر در مسیحیت مقایسه کرده‌اند و برخی دیگر او را تجدید نظر طلب خوانده‌اند.

اعتراضات بی‌پایانی نسبت به انتشار کتاب اسلام و رجعت از سوی وی برانگیخته شد و برخی برای تکفیرش از آیت‌الله آقا شیخ عبدالکریم حائری، مرجع تقلید شیعیان استفتائی به عمل آوردند و پاسخ علاوه بر عدم تکفیر شریعت، تأیید کتاب مورد اشاره بود. شریعت علاوه بر این کتاب، دو کتاب دیگر با نام‌های کلید فهم قرآن و توحید عبادات نیز نگاشته است. حاشیه‌های حول مولف اما هنوز ادامه دارد و برخی او را دست‌گماشته رضا خان برای تحریف و تخریب آیین تشیع و هم‌راستای کسروی می‌دانند، هرچند که شریعت در زمان حیاتش از مخالفان کسروی بود. متن زیر سیری بر کتاب «کلید فهم قرآن» نوشته اوست.

قرآن تحریف نشده و قابل فهم است

کلید فهم قرآن با آیه «ذَلِکَ الْکِتَابُ لاَ رَیْبَ فِیهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِینَ: این است کتابى که در [حقانیت] آن هیچ تردیدى نیست [و] مایه هدایت تقواپیشگان است»(بقره/ 2)  آغاز می‌شود. نویسنده بر آن است تا راهی برای فهم قرآن باشد.
اصول کلی کتاب عبارت است از اعتقاد به تحریف نشدن کتاب الله، قابل فهم بودن آن با استفاده از خودش، سنت و عترت، استفاده قرآن از برهان و استدلال و روش عقلی آن، تاکید بر سکوت در خصوص آیات متشابهی که در خصوص خدا به کار رفته است، اعتقاد به در بر داشتن اصول فلسفه و علم در قرآن.
شریعت سنگلجی معتقد است که قرآن فراتر از یک کتاب برای قرائت دینی و فردی است. کتاب الله مضامین دینی، فلسفی، اجتماعی، اخلاقی، حقوقی ‌را در بر دارد. وی معتقد است مهجور و متروک شدن قرآن از اسباب بدبختی مسلمان‌هاست و باید به دور از تعصب و تقلید به قرآن رجوع کرد، زیرا هر یکی از مفسرین مذهبی دارند و در تفسیر، مذاهب خود را دخالت می‌دهند و این‌ها باعث می‌شود که فهم متن به درستی صورت نگیرند.
نگارنده کلید فهم در قرآن معتقد است بر اساس آیه «إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَی أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَی آثَارِهِمْ مُقْتَدُونَ» تقلید حرام است. وی انگیزه دیگر خود را در تفسیر ظهور خرافات در تفسیر قرآن می داند. شریعت در پایان مقدمه خود می‌گوید: غرض من نشان دادن طریق فهم قرآن است، چون مدعیان باطل بواسطه گناهان تاریخی راه فهم قرآن را بر مردم بسته و نمی‌گذارند کسی وارد این سرچشمه عذب توحید و بحر حقایق شود.
در ادامه بحث عدم تحریف قرآن بیان شده است و دلایل در این زمینه بیان شده است. وی کوشیده است با ذکر آیه 9 سوره حجر و آیه 42 سوره فصلت و نیز گزارشی از تاریخ قرآن این مساله را اثبات کند.
بحث بعدی قابل فهم بودن قرآن است. در این خصوص آیات ذکر شده و سپس به بیان دلیل احادیث و دلایل عقلی اقدام شده است و نهایتا ادعای مخالفان قابل فهم بودن قرآن بیان شده است. شریعت در این بخش می‌خواهد پس از الهی بودن قرآن بگوید «اگر قرآن مفهوم نبود منذر بودن رسول خدا بقرآن معنی نداشت» وی برای اثبات مدعای خود از آیات 42 سوره محمد، 82 سوره نساء، شعراء 192-195، نحل 89، یونس 57، مائده 15، عنکبوت 51، ابراهیم 52، نساء 175-174، اسراء 9 و قمر 17استفاده کرده است.
شریعت در ادامه در این خصوص بر سبیل تمثیل می‌گوید: در قرآن آیاتی و کلماتی بود که کسی نمی‌فهمید خطاب بقرآن مانند آن بود که ترک زبان را بلغت فارسی دعوت و تبلیغ کنند و خود این امر سفاهت است. قرآن می‌فرماید هذا بیان للناس، چگونه بیان خواهد بود اگر کسی آنرا نفهمد.
در مبحث بعدی این بحث مطرح شده است که فهمیدن قرآن مبتنی بر شناسایی اسباب نزول است و در توضیح بیشتر تفهم در قرآن منوط به شناخت احوال عرب در عصر پیامبر ذکر شده است. آنگاه نگارنده به این مطلب پرداخته است که قرآن آنچه را که متعلق به دین و شریعت است در بردارد و اشاره‌ای وجود دارد که احکام شریعت چنانچه در قرآن مطرح شده کلی است و نیاز به سنت وجود دارد.

قرآن، سنت و عترت کلید فهم کتاب الله
شریعت در این رابطه معتقد است که فهم بیان بر فهم مقتضیات گوینده و شنونده در هنگام بیان مبتنی است و از آنجایی که مخاطب عرب در آن دوره قوم عرب گفتار، کردار و عادات خاصی داشته‌اند، باید برای فهم کتاب الله به درک احوال عرب در آن عصر آگاه بود.

در خصوص آنکه قرآن به بیان دین و شریعت می‌پردازد، نگارنده علاوه بر ارجاع به قرآن مائده آیه 3 و نحل آیه 89 احادیثی از ائمه اطهار (ع) نقل کرده است. در این بخش شریعت در نیاز به سنت برای فهم جزئی‌تر قرآن سنت پیامبر و اهل بیت را مورد اشاره قرار داده است. 

مراد از ظاهر و باطن قرآن
مولف در ذیل عنوان «قرآن را ظهری و بطنی است»، عنوان می‌کند که مراد از ظاهر قرآن مفهوم عربی و مراد از باطن فهم و مقصد قرآن است است. شریعت معتقد است ظاهر و باطن شرطی دارد. شرط ظاهر قرآن موافقت لغت عرب بودن و عدم مخالفت با شرع است و شرط فهم باطن قرآن موافقت با لغت عرب و شهادت شرع است و تاویلات فرقه باطنیه باطل می‌باشد. شریعت باور باطنیه مبنی بر اینکه باطن قرآن مضمونی مخفی خارج ازمعنای پیش گفته دارد را رد می‌کند. مراد شریعت از باطن معنائیست افزون بر معنا و مقصدی که اصحاب پیغمبر فهمیدند و تابعیت در آن تدبر کردند. وی در اثبات ادعای خود از آیات 125 سوره انعام، 12 هود، 69 هود، 181 آل عمران، 78 نحل، 10 اعراف، مائده 95، 35 نساء، استفاده کرده است. وی شرط ظاهر قرآن را چارچوب زبان عربی و باطن آن را موافقت با شرع عنوان کرده است.

تفسیر به رای جائز نیست
نگارنده کلید فهم در قرآن در ادامه تفسیر به رای را مورد بحث قرار داده و انواع جایز و ممنوع آن را ذکر کرده است. در ذیل همین بحث راه تفسیر کتاب خدا و فهم آن بیان شده است. مراد از تفسیر به رای آن است که انسان رای و عقاید خود را مدخلیت قرآن قرار دهد. شریعت به ائمه (ع) ارجاع داده است که تفسیر کتاب خدا جز به اثر صحیح و یا نص را جایز ندانسته‌اند. وی راه تفسیر قرآن را مطابق حدیثی مرسل از پیامبر، قرآن می‌داند که  فرموده‌اند «ان القرآن یفسر بعضع بعضا» رجوع به احادیث پیامبر و ائمه به عنوان روش‌های دیگر تفسیر قرآن عنوان شده است.

محتوای کتاب الله و ضروریات دین
شریعت در بخش هشتم کتاب کوشش شده است تا قرآن تقسیم‌بندی محتوایی شود، در این راستا سه اصل مهم و سه اصل تابع و متمم بیان شده است. وی سر قرآن و مقصود آن را دعوت خلایق به خالق جهان(ذایات، 56) می‌داند. شریعت معتقد است غایت مطلوب قرآن ارتقاء عبد از حضیض نقصان به اوج کمال است. وی معتقد است قرآن از چگونگی سفر به سوی خدا و مقربین درگاه است.
به نظر نگارنده سه محور اساسی در قرآن حول خداشناسی، جهان شناختی و معاد شناختی می‌چرخد. آیات فرعی به طور مشخص در باره خصوصیات راه خدا سخن می‌گوید، اینکه چه کسانی راه خدا را پیموده‌اند، چه کسانی از این راه بازگشته‌اند و ساختمان و توشه این راه چه باید باشد. بر همین اساس شریعت به تقسیم محتوای قرآن پرداخته است.
در بخش بعدی مقاصد قرآن در وضع شریعت و احکام بیان شده است. وی معتقد است وضع شرایع  قوانین باید ناظر بر دنیا و آخرت باشد. در این فراز به آیات 164 سوره نسا، 107 انبیا، 59 ذاریات، و 2 ملک اشاره شده است. در همین رابطه شریعت سنگلجی ضروریات دین، حاجات که دال بر اموری است که برای رفاه مومن در امر دین و تحسیات که مکارم اخلاق و عادات را در بر دارد را عنوان کرده است.
نگارنده کلید فهم در قرآن ضروریات شریعت را در پنج مساله عنوان کرده است. اولین ضروری مورد نظر سنگلجی حفظ دین است، او بر آن است که برخی از امور مانند نماز، روزه، زکات و ... باعث می‌شوند که دین حفظ شود. هم چنین عدم برخی امور مانند انواع شرک، اطاعت و خواستن حاجت از غیر خدا، یاس و غیره نیز باید به عنوان حافظ دین در نظر گرفته شود.
ضروری دوم حفظ عقل است. وی معتقد است که روی سخن پیامبر با عقلا بوده است و توصیه قرآن به تدبیر در آیات، مطالعه در خلقت و تفکر و تعلم امثال آنها در همین راستاست. وی تقلید آبا، اطاعت بزرگان و احبار، حرمت خمر و امثال آن را از مضرات عقل عنوان کرده است.
ضروری سوم به نظر نویسنده کلید فهم قرآن، حفظ بدن است. وی معتقد است اگر انسان مسافر است باید مرکبش محفوظ بماند و قرآن در حفظ افراد دقت کاملی داشته است. از همین روست که حفظ انسان‌ها اهمیت ویژه‌ای دارد. وی بر آن است که قتل و ضرب و جنایت در قرآن مورد نفی واقع شده است.  در بخش بعدی وی به اهمیت نسل پرداخته و در پایان حفظ مال را مطرح می‌کندو اینکه بیان شده است که با توجه به اهمیت مال و دارایی در بقا و زندگی دنیوی مواردی نظیر اسراف سرقت، خیانت و ... نهی شده است.
شریعت در بخش بعدی به بحث ناسخ و منسوخ در قرآن پرداخته است. شریعت بر آن است که مراد از نسخ به آن معنا نیست که حکمی براشته شده است، بلکه معنای آن تمام شدن مصلحت حکم است. نگارنده معتقد است که آیات کلی و اصلی در مکه و آیاتی ناظر بر مصلحت در مدینه نازل شده‌اند. او به صورت خلاصه در پایان این بخش معتقد است که نسخ در دیانات و همچنین نسخ در بعضی از احکام قرآن در امور جزئی است. بعبارات واضح‌تر نسخ احکام در تشریفات شریعت و دین است نه در کلیات و قواعد آن مثل تغییر قبله از بیت المقدس به کعبه یا اینکه طلاق زن که غیر محدود بود به سه طلاق محدود شد و ....

محکم و متشابه در قرآن
در بخش بعدی بحث محکم و متشابه قرآن عنوان شده و تحلیل شده است. در ذیل همین بحث و پس از آوردن آیات مربوط به این بحث، در چهار بخش «تحقیق در چهار بخش محکم و متشابه»، «نتیجه»، «امثله محکم و متشابه و طریق تاویل متشابه» و یک «نتیجه» دیگر مباحثی مطرح شده است.

در ذیل بحث اول شریعت معتقد است که قرآن دعوت عوام و خواص را در بر دارد. از سویی دیگر نظر انبیا اولا و بالذات توده است و اصلاح عوام مد نظر می‌باشد. فلاسفه و فضلا نیز به اصلاح خواص نظر داشته‌اند. در این جا شریعت معتقد است، خداوند در برخی از آیات معانی تنزیهی را به صورت تشبیه آورده است. عباراتی مانند بصیر، سمیع، مستولی برعرش، ید الله و وجه الله خداوند را در لباس تشبیه به مردم نادان فرو رفته در عالم حس معرفی می‌کند. از سوی دیگر با توجه به وجود داشتن عوالم گوناگون و عدم بیان اخبار از عالم‌های غیر مادی خداوند در بیان محسوس خبر از آن عوالم خبر داده است.

پس از این مقدمه شریعت معتقد است که مراد از متشابه قرآن آن است که حقایق معقوله در مبدأ عالم و دقایق محسوسه از لذات و آلام در معاد و معانی و حقایقی را که مردم متوغل (فرورفته) در عالم حس و خیال نتوانند آنرا درک کنند در قوالب امثله و عبارات تنزل دهد و در لباس کنایات و استعارات و تشبیهات بنمایاند تا اینکه فهمش بر مردم نادان آسان باشد و اینان را بحقیقت و خدا شناسی راهنمائی کند و باخلاق فاضله متخلق گرداند.
اگر چه شریعت معتقد است که در خصوص آیات متشابه باید رفتار سلف صالح را در سکوت و ایمان پیش گرفت، اما وی در ذیل این بحث و به میزان قابل ملاحظه‌ای به مباحث مربوط به خلقت حضرت آدم (ع) پرداخته و به صورت کامل به تاویل پرداخته است. آنچه معتقد است رفتار متاخرین در خصوص آیات متشابه است.
در نظر شریعت مراد از محاوره خداوند با حضرت آدم به صورت محاوره دو فرد انسانی نبوده و مراد تمثیلی از محاوره وجدانی یا حدیث نفس بوده است. در خصوص آموزش اسماء به حضرت آدم نیز وی بر آن است که اسما در واقع «قابلیت او از برای ادراک کلیات و رسیدن بکمالات لا یتناهی» و «امکان وصول او بآخرین درجه ترقی و کمال» است.
کلید فهم قرآن آنگاه به بحث سوگندهای قرآن پرداخته است. در این بحث مولف مقسم به یا آنچه خداوند به آن سوگند یاد کرده و اقسام سوگند‌های قرآن پرداخته شده است آنگاه شریعت به فواتح سور قرآن و اقوال علما در در این خصوص معطوف شده است. در این بخش حروف مقطعه در قرآن مطرح و معنای ایشان بررسی شده است. شریعت معتقد است نفهمیدن این بخش از قرآن بر خلاف قابل فهم بودن قرآن است که قبلا به آن پرداخته  و این حروف در زمان نزول دارای معنی بوده و امروزه به سبب دورری از ان زمان مقصد و مراد نامعلوم است. برای مثال در خصوص «طه» به نقل قولی از سیوطی می‌پردازد که طه بلغت حبشه و نبط بمعنی یا ایها الرجل است و یس بلغت حبشه یا ایها الانسان و «ن» در آیه اول سوره قلم به‌ معنی دوات می‌باشد. 
در مبحث بعدی شریعت عنوان کرده است که قرآن برای اصول دینی دلیل اقامه کرده است. شریعت اینجا به نقد نظریه‌ای پرداخته است که ایمان را شرط باور و قبول عقاید دینی دانسته و معتقد است که قرآن به اقامه دلیل نپرداخته است. شریعت معتقد است بر اساس نص صریح قرآن (نسا، 174) خداوند در امر دین اقامه برهان کرده است. وی معتقد است این منطقی نیست که پیامبر اصولی بدون دلیل را مطرح کند. از آنجایی که از اطاعت به امری که بر آن علمی وجود ندارد نقد می‌کند (اسرا، 36) اقامه برهان را شرط راستگویی می‌داند. (بقره 111)

ردیه بر سوفیسم و تجربیون
در بخش بعدی طریقه سوفسطائیه عنوان و رد شده است. در این بخش به هیوم و پیرو نیز اشاره شده است. در این خصوص شریعت می‌گوید: در رد قول اینان کفایت می‌کند که گفته شود شما می‌گوئید اشیاء حقیقتی ندارند آیا این کلامی که می‌گوئید حقست یا باطل؟ اگر گفتند حقست، پس حقیقتی ثابت شد و اگر گفتند حق نیست. پس به‌ بطلان قول خود اعتراف کردند و به‌ شکاک از این فرقه می‌گوئیم این شکی که شما دارید یا موجود و صحیح است یا موجود و صحیح نیست اگر گفتند موجود و صحیح است، پس حقیقتی را قائل شدند و اگر گفتند موجود و صحیح نیست، پس بنابراین ابطال و نفی شک را نمودند و مسلماً در ابطال شک اثبات حقایق است.
  آنگاه طریقه حسیون و تجریون و ابطال این نظرات بیان شده است. شریعت در این بخش به آراء اگوست کنت نظر داشته و نظرات وی را نقد کرده است.

دست ردی بر سینه صوفیان
در بخش بعدی که جامع‌تر است به آراء صوفیه پرداخته می‌شود. در این بخش ذیل سه عنوان تحقیق، تقریر کشف و شهود و اشکال بر طریقه کشف و شهود مباحثی عنوان شده است. وی لفط صوفیه را فاقد مرجعی واحد عنوان کرده و از تکثر نظرات در خصوص خواستگاه این واژه بر علیه ایشان استفاده کرده است. نحوه و میزان نقدهای به صوفیه نشان می‌دهد که شریعت تا چه میزان با صوفیه مخالف است. وی در بخشی از نقدش بر آراء صوفیه می نویسد: می‌گویند باید حب و بغض را ریخت و علایق را برداشت تا بتوان کشف حقایق نمود، البته اگر کسی تمامی تقالید و حب و بغض و علایق دنیوی را ریخت ممکن است حقایق در قلبش جلوه کند اما باید دانست‌ که چگونه بریزد؟ مگر حب و بغض یا علایق دنیوی لباس است که از بدن بکند؟

اصول علم و عقل در قرآن جای گرفته است
در بخش بعدی به طریقه قرآن در اقتناص حقایق اشیا اشارده شده است. اقتناص به معنای کسب است، شریعت با نظر به تاریخ مسلمانان علت پیشرفت ایشان را از آن روی می‌داند که قرآن اصول کلی علم را به ایشان تعلیم کرده بود. وی این بخش را چنین خلاصه کرده است که خلاصه کلام، طریقه قرآن تفکر و استدلال است و چون راهنمای بشر عقل است اما در صورتی‌ که مسلح باسلحه برهان باشد و آنچه که مانع تعقل بشر است حجاب‌هائی است که او را مانع از وصول به کعبه حقیقت می‌باشد و تمامی اختلافاتی که عقلای جهان در مسائل نظریه دارند، بواسطه اینست که در طریق تعقل رفع موانع ننموده‌اند، قرآن علاوه بر بیان راه استدلال موانع تفکر را کاملاً بیان فرموده است.

مخالفت تمام قد با تقلید
و در بخش بعدی که به صورت مفصل‌تری برگزار شده است، عنوان شده که تقلید از موانع تعقل است. در ذیل این بخش عواملی که مساعد با تقالید است، معالجه تقلید توسط قرآن، اخبار وارده در فضیلت علم و سیر در ارض علاج مرض تقلید،  اطاعت کبرا و بزرگان و پیروی از احبار به عنوان موانع تفکر بیان شده است و در ادامه این مبحث است عناوینی تحت عنوان قرآن و حریت نفس قرآن و حریت عقل و پیروی هوی به عنوان مانع تعقل بیان شده است.

براهین قرآنی برای اثبات باری
در ادامه کلید فهم قرآن ادله قرآن در اثبات خالق جهان در هفت بخش دلیل عنایت، آیات وارده در قرآن دلیل عنایت، اختلاف، اختراع و فطرت مبنی بر اثبات وجود خالق جهان بیان شده است. مراد از دلیل عنایت آن است که همه موجودات در خدمت به انسان قرار داد و این امر حاکی از عنایت یک فاعل است که این مساله را ترتیب داده است. آیات 22 و 164 سوره بقره، 2-4 سوره رعد، 32-34 ابراهیم، 19-22 سوره حجر در ارتباط با این برهان ارزیابی شده است.
برهان اختراع نیز دو مقدمه دارد اول اینکه همه چیز اختراع شده است و هر اختراعی، مخترعی دارد. نگارنده بر آن است آیات 30 سوره انبیا، 79 مومنون، 20 روم، 77 یس و 5-6 طارق بیانی از برهان اختراع هستند.
بیان برهان اختلاف به این صورت است که، اگر مبداء عالم طبیعت بی‌شعور بود، باید یک رویه بیش‌تر نداشت اما هنگامی‌که بعالم نظر می‌کنیم می‌بینیم سر تا سر عالم اختلاف وغیریت است دو موجود شبیه یکدیگر نیست موجودات مختلف وگوناگون در این عالم وجود دارد از این اختلاف با شعور ومختار و مریدی باشد یفعل ما یشاء ویحکم ما یرید و اراده و علم وحکمت در این نظام مدخلیت تام دارد، پس آشفتگی جهان ما را راهنمائی می‌کند بغیب عالم و در پشت این پرده خدای مرید و مختار یست. شریعت معتقد است آیات 82 سوره مومنون، 22 روم، 6 یونس، 27 فاطر، 28 فاطر، 13 نحل و 21 زمر به بیان این برهان می پردازند.
دلیل فطرت بیان صفت اسلام‌گرای فطرت انسان است. در حدیثی که شریعت از پیامبر نقل می‌کند، هر کسی بر فطرت توحید و اسلام از مادر متولد می‌شود مگر اینکه پدر و مادر او را یهودی و نصرانی و مجوس بار بیاورند. آیات 30 سوره روم، 40-41 انعام، 163 آل عمران، 11 مجادله بیان این برهان است.

دشواری‌های فهم کتاب الله
در بخش بعدی صعوبت فهم قرآن مطرح شده است. شریعت معتقد است دلیل این مساله از سویی در خود مساله است و از سوی دیگر شدت وضوع و اشراقی است که در متن مقدس وجود دارد. نگارنده آنگاه به بحث توحید می‌پردازد. وی در ذیل این بخش با اشاره به اینکه به مردم توحید را در معنای ربوبی می‌دانند به این معنا که آفریننده همه اشیا خداست، می‌گوید: توحیدی که خداوند بندگان خود را به‌ آن امر فرمود توحید الوهیت می‌باشد که متضمن توحید ربوبیت نیز هست و آن عبارت از اینست‌ که تنها خدایرا بپرستند وشریکی برای او قرار ندهند تا اینکه دین تنها برای خدا باشد و از کسی جز او نترسند و کسی را جز او نخوانند و خدا محبوب‌ترین چیزها برای بنده باشد و دوستی بندگان و دشمنی آنان برای رضای خدا باشد، عبادت تنها برای خدا کنند و توکل بر خدا نمایند.

نکات پایانی کتاب
در ادامه نویسنده کلید فهم بر قرآن به اثبات نبوت پرداخته و در ذیل این عنوان بحث‌های دلالت قرآن بر نبوت پیغمبر آخر الزمان، وحی و نزول جبرائیل علیه السلام و اقوال علما در آن و تحقیق حق مسئله، حقیقت وحی بیان شده است. در ادامه شریعت به قرآن و بعث، مباحث دلیل قرآن بر بقای نفس بعد از خراب بدن، ادله قرآن بر بعث و از ادله خاص بر بعث از زیر بخش‌های این فصل است. بخش‌های پایانی این کتاب عناوین قیامت و معاد از نظر قرآن، پایان کتاب تبصره، خطبه حجة الوداع و مصادر کتاب و حاشیه را در بر می‌گیرند.
شریعت سنگلجی در پایان کتاب منابع اثر خود را که بیش از 50 مورد است، آورده است. در میان این نوشته وی هم از آثار برجسته شیعه و اهل سنت استفاده کرده است. در منابع این اثر می‌توان آثار ملاصدرا، غزالی، مولانا، فخر رازی، فیض کاشانی، ابن خلدون، رشید رضا، و ... را دید که نشان از توجه وی به میراث اسلامی به معنای عام بوده است.

مطالب مرتبط
captcha