کد خبر: 3463626
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار : ۱۱ دی ۱۳۹۴ - ۱۰:۵۲

از طلبگی تا استادی/ آیت‌الله شجاعی؛ مصداق کریمه «وَأُوذُواْ فِی سَبِیلِی...»

گروه اندیشه: محمدحسین محمدزاده سال‌ها در محضر آیت‌الله شجاعی تلمذ کردند و از جلسات تفسیر ایشان با عنوان «در مکتب وحی» بهره‌های فراوانی برده به بیان شرح حال استادش و جلسات عرفانی و تفسیری آیت‌الله شجاعی می‌پردازد.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، آیت‌الله محمد شجاعی، مفسر قرآن، 7 دی، دار فانی را وداع گفت؛ وی عارف روشن‌ضمیری بود که در سالیان طولانی عمر خود به خودسازی و تربیت شاگردان پرداخت. محمد حسین محمدزاده، مدیر رادیو قرآن که سال‌ها در محضر آیت‌الله شجاعی تلمذ کرد یادداشتی در شأن استاد نگاشته که در ادامه از نظر می‌گذرد:
 
زندگی‌نامه آیت‌الله محمد شجاعی
 
آیت الله محمد شجاعی در سال 1319 هجری شمسی در زنجان دیده به هستی باز کردند.
ایشان ، در همان آغاز طفولیت، آثار استادی و فرزانگی بر چهره داشت و چشمهای باطن بین را به فردایی درخشنده در عرصة ایمان و اجتهاد و مجاهده نوید می‌داد.
تحصیلات ابتدایی را در زادگاه به سرانجام رساند و پس از آن بی‌درنگ، به سال 1331، راه اکتساب علوم آل محمد، را در حوزة علمیه زنجان در پیش گرفت. مقدمات حوزوی را در همانجا آموخت و از لمعات آن توشه‌های نور برگرفت و برای شناخت قوانین اصول فقه، کتاب فوانین در اصول را آموخت و سپس آموختن منظومتین مرحوم سبزواری را بابی برای ورود به کهکشان زیبای حکمت الهی قرار داد.
آیت الله استاد محمد شجاعی به سال 1335 ، از گوشه‌های حجرهای حوزه علمیه زنجان، به  قم، مهاجرت کردند؛ در همانجا رسایل آموخت و رسالت علم‌اندوزی را به کمال رساند. مکاسب فرا گرفت و تقوا و دانش کسب کرد و کفایه را در خود به کفایت به اندکی از زندگی دنیا بدل ساخت. آنگاه از دروازه ‌های متون نوشته شده خارج گردید و خود را به باب شهر درس خارج از اصول فقه فقیهی اصولی و عارفی فیلسوف، حضرت امام خمینی (ره)، رساند تا او را به اصولی‌ترین مبانی علم اصول فقه رهنمون گرداند و هم فروع را نزد وی روشن و آشکار سازد.
همزمان، تلمذ در محضر فقهی آیت الله العظمی محقق داماد (ره) و شرکت در درس خارج فقه ایشان راه استنباط احکام شرعی و اجتهاد را برای او هموار نمود. علاوه بر این بهره‌های مقطعی ایشان از درسهای خارج فقه و اصول برخی از آیات عظام چون ابرهای عابر بهاری او را نه سیراب، بلکه غرق در فراوانی فهم نمود.
اما بهره‌هایی که از مائده آسمانی علامه طباطبایی (ره) بر گرفت، غذای روح سالیان او را رقم زد و او را به شاگرد ممتاز و مخصوص علامة طباطبایی رضوان اله علیه بدل ساخت. آموختن فلسفه، شفا یافتن از حکمت الهی سینوی در درس شفا و سفر از خویش به خدا، همراه با خلق، در درس اسفار صد را با حضور در کلاسهای درس عمومی، و بهره‌مندی از خلوت آکنده از اسرار درس‌های خصوصی حضرت علامه (ره) گوشه‌هایی از این خوشه‌چینی معنوی از بوستان علم و حکمت بود.
ارتباط علمی و معنوی تنگاتنگ میان استادی علامه و شاگردی عالم، او را در شمار نزدیکان حضرت طباطبایی در آورده بود تا آنجا که همة رساله‌های دست‌نویس علامه را که مزین به دستخط نورانی ایشان بود و استنساخ آنها را به بعضی از شاگردانشان اجازه می‌دادند، استنساخ نمود و این افتخار را هم نصیب خود داشت.
به هر حال، بهره‌مندی آیت الله شجاعی از سایه پرمهر و پرخیز استادی وارسته و واصل چون علامه طباطبایی حقیقتی است که آثار و برکات آن همچنان در دل و جان ایشان جاری است.
 
زندگی طلبگی از ارزشمندترین دستاویزهایی است که تمام عالمان ربانی، به ویژه در دوران جوانی، خود را به زیور آن آراسته‌اند. ایشان نیز در دوران جوانی، طلبگی را با مرام سادگی عجین ساختند.
 
آیت الله شجاعی نیز در زمره پارسایانی بود که فقر شدید دوران جوان نه تنها مخل علم آموزی و تهذیب او نگردید، بلکه ارادة او را در طی طریق تقوی و دانش صد چندان نمود. او، که گاه از شدت فقر، استطاعت خرید حتی یک قرص نان سنگک 4 ریالی را هم نداشت و سه سال تمام در نهایت فقر، از نان سیر نگشت، با تمامی این مشقات لحظه‌ای از آموختن نیاسود.
او هر روز پس از نماز صبح تا ساعت 12 شب به جز یک ساعت در ظهر، به قصد ادای فریضه و تناول غذایی مختصر، به سختی به درس و مطالعه می‌پرداخت. با اینهمه سخت‌کوشی، ایشان در بیاناتشان با تواضعی ستودنی از اینکه در مقاطع مختلف عمر خویش اوقاتی را بیهوده ضایع کرده است تاسف دایم دارند.
در آن زمان که به دلیل کمبود بعضی از کتابهای درسی و عدم گسترش صنعت چاپ، طلاب پرتلاش ناچار به استنساخ بعضی از کتابها بودند، گاه، نوبت استنساخ ایشان به دیر هنگام می‌افتاد و دشواری دیگری بر مشقات ایشان می‌افزود. برای مثال تنها وقتی که برای استنساخ کتاب شفا (که فقط پنج نسخه در کلاس درس موجود بود) در اختیار استاد قرار داشت، 11 تا 12 هر شب در آن زمان بوده است. دراین ساعت هر شب می‌رفتند و کتاب را از صاحب آن می‌گرفتند و درس فردا را استنساخ می‌نمودند و کتاب را بر می‌گرداندند. امان این صفرا، در کام علم خواه او انگبین فزود.
شاید درک این ماجرا دشوار باشد، اما گواه گویایی است بر جدیت ایشان در علم آموزی در کنار تمام مرارت هایش. ایشان بعد از تاهل در محله‌های فقیرنشین قم با اجاره کردن یک و گاهی دو اتاق کوچک به تحصیل ادامه می‌دادند. در آن روزگار در بعضی از این محله‌ها فقط یک روز در میان امکان استفاده از برق را داشتند، آنهم تنها استفاده از یک لامپ 25 واتی، لاجرم، شبهایی که برق در اختیار نبود، با بازکردن در چراغ والور به نور کمرنگ شعله بسنده می‌کردند و به مطالعه و نوشتن می‌پرداختند و از لحظه‌لحظه عمر برای دانستن و فهمیدن بهره‌ می‌بردند.
در سال 1346 هجری شمسی، باگذشت چهارسال از تبعید  امام خمینی (ره)، پس از وقایع خرداد 1342 و تعطیلی دروس ایشان و همچنین درگذشت حضرت آیت الله محقق داماد و نیز درس حضرت علامه به منظور ادامة تالیف و تکمیل اثرعظیم‌القدر خود، المیزان، استاد شجاعی، که هر تابستان در زنجان اقامت می‌کردند و در آغاز سال تحصیلی هر سال مجددا به قم باز می‌گشتند، در این سال (1346 هجری شمسی) با تعطیل شدن تمام درسهایشان در قم، دیگر به قم باز نمی‌گردند.
این واقعه اگرچه برای استاد غم انگیز و سنگین بود، امام آثار مبارکی داشت و منشا برکات و سرآغاز تشکیل جلسات و مباحث معارفی و تهذیب نفس و تفسیر حضرت آیت الله شجاعی در زنجان گردید.
این عالم فرزانه از زمرة اوتادی است که به عینه علم را با عمل و جهاد را با اجتهاد در آمیخت. او که فضای فاسد رژیم ستم‌شاهی را مخلّ مبانی شریعت و معاند با احکام نورانی اسلام می‌دید، براساس آنچه از تفکر ناب محمدی (ص)، حضرت امام (ره) آموخته بود، در اوج خفقان رژیم طاغوت، در خلال مباحث اخلاقی و دینی خود به طرح اعتراضات سیاسی نیز می‌پرداخت و به همین دلیل توسط ساواک زنجان مکرر مورد مؤاخذه و سؤال و جواب و تهدید قرار می‌گرفت ولیکن به کار خود ادامه می‌داد.
 تا اینکه در سال 1351  توسط مامورانی که از ساواک تهران آمده بودند با کمک ساواک زنجان دستگیر و دو شبانه روز به دست ماموران اعزامی از تهران در شهر بانی زنجان مورد آزار و شکنجه بسیار سخت قرار گرفت و سپس، بعد از دو روز، به ساواک تهران منتقل گردید و دو ماه در کمیتة ضد خرابکاری که کمیته مشترک ساواک و شهربانی بود به جهت فعالیت‌های گوناگون بر علیه رژیم، به صورت شد ید و خطرناکی آزار و شکنجه شد. او دراین ایام مصداق کریمة «وَأُوذُواْ فِی سَبِیلِی...» بود.
بعد از آن 8 ماه دیگر در زندان قصر تحت مراقبت شدید زندانی بود و تنها با توکل کامل به خدای متعال و انقطاع از ما سوی الله و توسل به حضرات معصومین  توانست از مهلکه رژیم طاغوت جان به سلامت به در برد و سایه پر بار خود را بر سر مشتاقان توحید و حکمت و تهذیب حفظ نماید.
ادامة راه جهاد و اجتهاد و دغدغه اصلاح جامعه، بعد از مدتی مجددا او را در چنگال خون آلود ساواک انداخت و بار دیگر فصلی از شکنجه‌های طاقت فرسا را بر جسم مهذب او روا داشت. اما پس از زمان کوتاهی باز با عنایات خاصة ربوبی و توجهات مخصوص حضرات معصومین صلوات الله علیهم اجمعین از زندان رژیم آزاد گردید.
با به ثمر نشستن نهال انقلاب اسلامی ایران، حضرت استاد، که عرصة سیاست هم برای او میدان عبودیت و بندگی خدا و خدمت به خلق بود، نمایندگی مردم زنجان را با اصرار زیاد خود مردم آن دیار در دورة اول مجلس شورای اسلامی پذیرفتند، اما چندی نگذشت که به دلیل شدت کسالات به جا مانده از دوران زندان، از این سمت استعفا نموده و از آن پس، با اقامت در تهران، با تشکیل جلسات درس و بحث در باب تزکیه و خودسازی، تفسیر و معارف قرآنی دیگر، راه را بر جویندگانی بسیار، هموار ساختند.
 
 
شرح جلسات عرفانی و تفسیری آیت‌الله شجاعی    
 
جلسات عمومی و خصوصی درسها و مباحث عرفانی، تفسیری و معارفی استاد در دو دهة 40 و 50 شمسی در زنجان و دو دهة 60 و 70 شمسی در تهران بی‌شک گواراترین سرچشمه‌های زلال حکمت و عمل را در کام طالبین جویندگان معرفت روا داشته است که ثمرة آن شاگردان و بهره‌مندان زیاد از این محافل است.
 ابداعات و ابتکارات زیبا و مؤثر عرفانی و معارفی همراه با استدلالات و براهین قوی و تحلیل‌های مخصوص در استفاده از آیات قرآن کریم و روایات و ادعیة معصومین، سلام الله علیهم اجمعین، در مباحث خودسازی و تزکیة النفس، تفسیر و معارف جقة الهیه، شیوة منحصر به فرد این استاد عالیقدر است. جالب آنکه سلیقة عرفانی و ذوقی استاد و علاقة ایشان به ارباب معرفت، از جمله مولوی و حافظ، بر زیبایی کلام و اندیشة ایشان، صورتی دیگر بخشیده و جامه‌ای زربفت از لطایف پوشانده است.
آنچه درشرح زندگانی ایشان نباید مغفول بماند، این است که ایشان نیز درست مانند استاد خود، حضرت علامه طباطبایی، در تمام پیشرفت‌های علمی و عرفانی، خود را مرهون فداکاری‌ها و زحمات همسر فداکار خود می‌‌دانند و وجود چنین همسری را از تفضلات حضرت حق بر می‌شمرند.
حاصل عمر با برکت ایشان در عرصة علم و عمل تاکنون آثار ارزشمندی را به جا نهاده که مشتاقان حقایق الهی را از زخارف دیگر بی‌نیاز می‌کند.
 
نکتة دیگری که شایان ذکر است آنکه مباحث گرانمایة این استاد فرزانه در باب تزکیه و خودسازی با عنوان برنامه«کیمیای وصال» از سال 79 تا کنون از رادیو قرآن برای علاقمندان پخش شده است. بی‌شک کیمیای کلام و اندیشه این عالم ربانی مس وجود را به طلای ناب بدل می‌کند.
همچنین مباحث تفسیری استاد با عنوان برنامه «در مکتب وحی» از سال 81 تاکنون تشنگان معارف و ذخایر آیات نورانی قرآن کریم را جرعه نوش کرده است.
لیست سوره‌های تفسیر شده در این برنامه به شرح زیر می‌باشد:  سوره حدید ،حجرات ،ق،نبا ، هود ، نازعات.
 
در پایان لازم به ذکر است که، فایل های صوتی برنامه‌های چراغ هدایت، کیمیای وصال، اسرار فاطمی، درمکتب وحی، ضیافت حقیقی و مجموعه سخنرانی های وی در قالب بهره ای از کلام بزرگان که از این استاد گرانقدر در قالب برنامه‌های رادیو یی از رادیو قرآن پخش شده در سایت این شبکه رادیویی موجود می باشد. و همچنین برنامه مکارم خوبان در رادیو معارف نیز از این استاد گرانقدر می‌باشد.

اسماعیل احمدی نژاد
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳۹۴/۱۰/۲۹ - ۲۲:۵۳
0
0
سلام خیلی متشکریم ازجناب محمدزاده.چطور میتوانم با شما یک تماس کوتاهی داشته باشیم.
احمدی نژاد
09381539570
captcha