کد خبر: 3487496
تاریخ انتشار : ۲۳ فروردين ۱۳۹۵ - ۱۰:۴۹

روش‌های تربیتی امام هادی(ع)

گروه جامعه: بهترین و کلیدی‌ترین شیوه‌های تربیتی را می‌توان در اقوال و افعال پیشوایان معصوم(ع) پی‌جویی کرد که در این میان شیوه‌‌های تربیتی دهمین امام معصوم(ع) با توجه به سخنان و رفتار آن بزرگوار چراغ‌راهی برای الگوی تربیتی خود و فرزندانمان است.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا)، بی‌تردید اگر بخواهیم شاهد یک تربیت صحیح و ایده‌آل و پربازده در جامعه اسلامی باشیم، ‌می‌بایست از شیوه‌ها و روش‌های تربیتی مناسب که مطابق با موازین و راهکار‌های عقلی و شرعی است، بهره‌جویی کنیم. بهترین و کلیدی‌ترین شیوه‌های تربیتی را می‌توان در اقوال و افعال شایسته حضرات پیشوایان معصوم(ع) پی‌جویی کرد.

معصومین(ع) به عنوان بالاترین و برترین مربیان تربیتی بشر به حساب می‌آیند و تمامی مکاتب تربیتی عالم، چاره‌ای جز تسلیم و رهجویی از مکتب تربیتی اسلام و اهل بیت(ع) ندارند؛ چنان که قرآن کریم، همه را به پیروی کامل از آن بزرگواران فراخوانده است: «يا أَيّهَا الّذينَ آمَنُوا أَطيعُوا اللّهَ وَ أَطيعُوا الرّسُولَ وَ أُولِي اْلأَمْرِ مِنْكُمًْ؛ از خدا و رسول و صاحبان امر خود پیروی کنید».

در این نوشتار سعی شده است تا شیوه‌‌های زیبای تربیت از منظر دهمین امام معصوم(ع) با توجه به سخنان و رفتار آن بزرگوار، تبیین شود. قبل از هر چیز نگاهی اجمالی به تربیت و مفهوم روش تربیتی می‌کنیم.

تربیت مصدر باب تفعیل و از ریشه ربو یا ربب است که به معنای رشد و نمو و پرورش دادن و غذا دادن و مانند آن به کار می‌رود. تربیت در اصطلاح، همان رشد طبیعی و تدریجی و هماهنگ همه نیرو‌ها و استعدادهای آدمی است و یا تربیت، ارائه نوعی زندگی است که با ساخت شخصیت انسان مطابق و مبتنی بر ارزش‌های معنوی باشد. مرحوم مطهری تربیت را این گونه تعریف می‌کند:‌
«تربیت عبارت است از به فعلیت در آوردن استعداد‌های درونی که در شیء موجود می‌باشد».

تربیت روشی دارد که مراد از روش، راه و طریقه‌ای است که میان اصل و هدف قرار دارد و عمل تربیتی را منظم می‌کند و به هدف می‌رساند. خواجه نصیر الدین طوسی در روش تعلیم و تربیت چنین می‌گوید: «اولاً، باید به طبیعت کودک پی‌برد و استعداد‌های او را کشف کرد و ثانیاً، از راه تکرار و تذکار متواتر، درس را ملکه او ساخت تا از آفت نسیان محفوظ بماند. هر گاه کودک از انجام وظایف دینی امتناع کرد و افعال قبیحه از او دیده شد و به دیگران زیان رساند، باید او را مؤاخذه کرد و بالأخره باید کودک را عادت به سختی داد».

ایجاد زمینه مساعد تربیتی

تربیت فرایندی است که شامل مراحل قبل و بعد از تولد کودک می‌شود و از دیدگاه امام هادی(ع)، چنانچه زمینه تربیتی مناسب فراهم شود، کودک سالمی متولّد می‌شود که توان و استعداد‌های فراوان و مطلوبی خواهد داشت و ریشه‌ آن در خانواده و پدر و مادر است. امام دهم(ع)، در خانه و محیطی چشم به جهان گشود که فضای آن آکنده از عطر دل انگیز دانش، معنویت، تقوا، اخلاص و بندگی خدا بود و هر لحظه و روزی که از زندگی او در دامان مادر پاکدامن و مهربان و مکتب سازنده و تربیتی پدر بزرگوارش‌، امام جواد(ع)، می‌گذشت، دریچه‌ای از دانش و معرفت و کمالات نفسانی بر رویش باز می‌شد و فضای خانه‌اش همیشه پر از نور و معنویت بود.

احمد بن محمد بن عیسی به نقل از پدرش چنین می‌گوید: «‌هنگامی که امام جواد(ع) قصد داشتند از مدینه به عراق بروند، امام هادی(ع) را در دامنشان قرار دادند و فرمودند: دوست داری کدام یک از سوغات‌های عراق را برای تو هدیه آورم؟ امام هادی(ع) فرمودند: شمشیری که به سان شعله آتش باشد (که کنایه از روحیه دلاوری و شجاعت است). سپس امام جواد(ع) خطاب به فرزند دیگرش موسِِی فرمود: تو چه سوغاتی دوست داری؟ گفت فرش اتاق. امام جواد فرمودند: ابوالحسن به من شباهت پیدا کرده است و موسی به مادرش شباهت دارد».

نقش مادر را در تربیت صحیح فرزند‌

این مطلب به خوبی نشانه آن است که خانواده به ویژه پدر و مادر زمینه‌سازی اولیه را برای تربیت صحیح بر عهده دارند. امام هادی(ع)، نقش مادر را در تربیت صحیح فرزند‌، بسیار مهم می‌دانند و یکی از زمینه‌های تربیت صحیح را، خانواده شایسته معرفی کنند. از منظر امام هادی(ع)، وقتی کودک متولد می‌شود، استعداد فطری و آمادگی ذاتی برای یادگیری و تربیت را دارد و می‌بایست یک الگوی تربیتی صحیح را برای او ایجاد کرد تا از مشاهده رفتار آنان، به ویژه از والدین، الگو گیرد و از آنان تبعیت کند و اگر چنین الگویی فرا روی فرزند نباشد، مسلماً تربیت او دچار انحراف خواهد شد.

قرآن و اهل بیت(ع) را به عنوان بالاترین الگوی تربیتی

امام هادی(ع) در مرحله اول، قرآن و اهل بیت(ع) را به عنوان بالاترین الگوی تربیتی معرفی می‌کند و چنین می‌فرماید: «... فَاوَّلَ خیر یعَرفُ تَحقیقه مِنَ الکِتابَ و تَصدیقه و التماسِ شَهادته علیه خبرٌ وَرَدَ عَنْ رسول الله(ص) وَ وُجِدَ بموافِقَة الکتاب و تَصدیقَهِ بَحیثُ لا تخالفه أقاویلهم حیثُ قال(ص): انّی مُخلِفُ فیکُم الثقلین کتاب الله و عترتی اهل بیتی لَن تضلّوا ما تمسّکتم بهما و اَنَّهُما لَنْ یفتِرقا حَتَّی یردا عَلَی الحوض؛ فلَمَا وَجْدنا شواهد هذا الحدیثَ فی کتاب الله نَصاً مِثلَ قوله جلَّ و َعَزَّ (اِنَّما ولیکُم الله وَ رَسُوله و الَّذینَ امَنوُا الذینَ یقیمون الصلاة و یؤتونَ الزکاة و هُم راکِعونَ وَ من یتَوَلَ الله و رَسوُلَه وَ الذینَ آمنوا فِاِنَّ حزب الله هُم الغالبونَ ....)؛

نخستین خبری که حقانیت و صدق آن از قرآن به دست می‌آید و می‌توان کتاب خدا را بر آن گواه گرفت، حدیثی است که بر طبق کتاب خدا و پیامبر(ص) نقل شده است و اختلاف کلمه‌ای در آن نیست که فرمود: من در میان شما دو چیز گران بها می‌گذارم: کتاب خدا و عترتم یعنی اهل بیتم را که هر گاه به آن تمسّک جویید، گمراه نمی‌شوید و این دو هیچ گاه از هم جدا نشوند تا کنار حوض کوثر بر من وارد شوند. ما شواهد صدق این حدیث را به صراحت در قرآن می‌یابیم که می‌فرماید: ولی و صاحب اختیار شما تنها خدا و پیامبر اوست و کسانی که ایمان آوردند‌؛ همان کسانی که نماز را به پا می‌دارند و زکات را در حال رکوع می‌پردازند و هر کس خدا و پیامبر او و کسانی را که به او ایمان آوردند اهل بیت(ع) را ولی خود بگیرد، پیروز است؛ زیرا حزب خدا پیروز و سعادتمند است.

امام هادی(ع) در زیارت جامعه کبیره، ائمه معصوم را به عنوان بهترین سرمشق‌های انسان‌های هدایت‌جو می‌داند و چنین می‌فرماید:‌ «السلام علی ائمة الهدی و مصابیح الدجی و اعلام التُّقُی و ذَوی النُّهی و اولی الحجی و کَهف الوری و وَرثَة الانبیاء و المَثَل الاعَلی و الدَعوَةَ الحسنی و حجج الله علی اهل الدنیا و الاخرة و الاولی...؛ سلام بر پیشوایان هدایت و چراغ‌های ظلمت و نشانه‌های پرهیزکاری و صاحبان خرد و دارندگان عقل و پناه مردم و وارثان انبیا و نمونه و سرمشق برتر و دعوت کنندگان نیکو و محبت‌های خدا بر اهل دنیا و آخرت و سرای نخستین».

امام هادی(ع) سرپیچی از الگوهای هدایت و نداشتن سرمشق جامع را موجب هلاکت و نابودی انسان معرفی می‌کند و چنین می‌فرماید:
«من اتاکم نجی ..وَ مَن یأتِکم هَلَکَ وَ ضَلَّ مَنْ فارَقَکُم و فاز مَنْ تَمسَّکَ بِکُم...؛ هر کس به سوی شما اهل بیت(ع) بیاید، نجات می‌یابد، هر کس از شما دوری کند، هلاک می‌شود...، و هر کس از شما جدا شود به ضلالت سوق داده شود، هر کس به شیوه و راه شما تمسّک جوید، به فلاح و رستگاری می‌رسد».

روش تمرین، تکرار و عادت دادن عملی

از شیوه‌های دیگر تربیتی امام هادی(ع) این بود که آن حضرت سعی می‌کرد افراد را به رفتار پسندیده، ایجاد نظم و انضباط در زندگی تسلط بر نفس عادت دهد و با اجرای برنامه‌های مستمر همراه با تمرین و تکرار، رفتار‌های شایسته را به صورت ملکه در راه و رسم زندگی فردی و اجتماعی افراد به منصه ظهور درآورد. به تعبیر دیگر، امام هادی(ع)، با تکرار کارهای شایسته همچون: نماز، روزه، صدقه، امر به معروف و نهی از منکر و... ، قصد داشت چنین کردارهایی را جزء لاینفک زندگی افراد جامعه، قرار دهد؛

امام هادی(ع)، برای تربیت صحیح، افراد را به تکرار و مداومت بر اعمال خوب تشویق می‌کردند؛ چنان که در روایتی چنین آمده است که: « محمد بن ریان می‌گوید: به امام هادی(ع) نامه نوشتم و از او خواستم که برای سختی‌ها و حوادث و حوایج مهم و برآوردن حاجات دنیا و آخرت، دعایی به من بیاموزد؛ همان گونه که پدران بزرگوار او به شیعیان خود می‌آموختند. امام در پاسخ نوشت: ملازم استغفار باش و بر آن مداومت کن»

در مورد تربیت عملی آن حضرت چنین آمده است که:«کافور خادم می‌گوید: امام هادی(ع) به من فرمود: فلان سطل را در فلان جا قرار بده تا با آن برای نماز وضو بگیرم و مرا از پی کاری فرستاد و فرمود: چون برگشتی این کار را انجام بده تا چون برای نماز برخاستم، آماده باشد، ولی من فراموش کردم. شب سردی بود، امام با ناراحتی مرا صدا زد، با خود گفتم: انالله، چگونه بگویم فراموش کردم... . با ترس خدمت حضرت رسیدم، فرمودند: تو مگر عادت مرا نمی‌دانی که من جز با آب سرد وضو نمی‌گیرم؟ اما تو آب را برایم گرم کرده‌ای و در سطل ریخته‌ای. عرض کردم: سرورم! سوگند به خدا، نه سطل را آنجا گذاشتم و نه آب را. حضرت فرمودند: الحمدلله. سوگند به خدا، ما نه آسان گرفتنی را ترک کرده‌ایم و نه هدیه‌ای را پس داده‌ایم. سپاس خدا را که ما را از بندگان مطیع خود قرار داد و برای کمک به بندگانش، توفیق عطا کرد...».

روش موعظه و نصیحت

چون که انسان فراموشکار است و گاهی از نتیجه و حاصل کار‌ها غافل می‌شود، باید با موعظه و نصیحت و امر به معروف و نهی از منکر، او را متذکر وظایف خود کرد و و به او هشدار داد که نتیجه عمل او چه خواهد شد و این یکی از شیوه‌های تربیتی امام هادی(ع) برای تربیت افراد بود. آن حضرت همیشه افراد جامعه را با بیان نورانی و الهی خویش موعظه و نصیحت می‌فرمود و آنان را متحوّل و متذکّر می‌ساخت؛

در روایت آمده است: «بریحه عباسی، پیشنماز دستگاه خلافت در مکه و مدینه، در حضور متوکل عباسی، از شخصیت امام هادی(ع) و خطر او در میان شیعیان به شدت انتقاد کرد و از خلیفه خواست که او را از مدینه تبعید سازند و همین گونه هم شد. هنگامی که امام هادی(ع) را از مدینه به سمت سامرا می‌بردند، بریحه با امام همراه بود و به حضرت چنین گفت: تو خود می‌دانی که عامل تبعید تو (به سامرا) من بودم. با سوگند‌های محکم و استوار قسم می‌خورم که اگر شکایت مرا نزد امیرالمؤمنین یا یکی از درباریان و فرزندان او ببری، تمامی درختانت را (در مدینه) آتش می‌زنم و بردگان و خدمتکارانت را می‌کشم و چشمه‌های مزرعه‌های تو را کور خواهم کرد و بدان که این کار‌ها را می‌کنم. امام هادی(ع) متوجه او شد و در مقام موعظه و نصیحت به او چنین فرمود: نزدیک‌ترین راه برای شکایت از تو این بود که دیشب شکایت تو را نزد خدا بردم و من شکایت تو را که بر خدا عرضه کردم، نزد بندگانش نخواهم برد. بریحه چون این سخنان حکیمانة و موعظه‌آمیز امام را شنید، به دامان حضرت افتاد و با تضرع و انابه تقاضای بخشودن کرد. امام نیز در جواب فرمود تو را بخشیدم».

منابع:

قرآن کریم/نساء / 59.
تعلیم و تربیت اسلامی، شهید مطهری، ص33.
اصول و روش‌های تربیت در اسلام، سید احمد احمدی، نشر جهاد دانشگاهی، ص149.
تاریخ فرهنگ ایران، عیسی صدیق، ص139 و166.
بحار الانوار، ج50، ص123.
بحارالانوار، ج50، ص20.
مفاتیح الجنان، دعای جامعة کبیره.
الاستبصار، ج1،ص347.
بحارالانوار، ج93،ص283.

اثبات الوصیة، مسعودی، ص 196 و 197 و454.

captcha