کد خبر: 3514103
تاریخ انتشار : ۲۱ تير ۱۳۹۵ - ۱۰:۱۱

شماره چهارم «علوم تربيتی از ديدگاه اسلام» منتشر شد

گروه دانشگاه: شماره چهارم دوفصل‌نامۀ پژوهشی «علوم تربيتی از ديدگاه اسلام» به همت دانشگاه امام صادق(ع) منتشر شد.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، شماره چهارم دوفصل‌نامۀ پژوهشی «علوم تربيتی از ديدگاه اسلام» ویژه بهار و تابستان سال 1394 به همت پردیس خواهران دانشگاه امام صادق(ع) منتشر شد.

در جدیدترین شماره دوفصل‌نامۀ پژوهشی «علوم تربيتی از ديدگاه اسلام» که به سردبيری دكتر افضل‌السادات حسينی، منشر شده است، 7 مقاله به چاپ رسیده است که چکیده این مقالات را در ادامه می‌خوانید:

پیشایندهای بسترآفرین رفتار فرانقشی در سازمان‏های آموزشی از منظر قرآن کریم

نویسنده: نیکو دیالمه؛ منا افضلی‌قادی

چکیده

رفتار فرانقشی رفتاری است داوطلبانه و فراتر از شرح وظایف رسمی که به‌طور مستقیم به وسیلة نظام پاداش رسمی سازمان شناسایی نمی‏شود. این پژوهش در پی شناسایی پیشایندهای بسترآفرین رفتار فرانقشی در سازمان‏های آموزشی از منظر قرآن کریم است. روش پژوهش بررسی اسناد و مدارک، و تحلیل محتوای کیفی به شیوة استقرایی ـ قیاسی است. بدین منظور داده‏ های لازم از قرآن کریم جمع‌آوری و مقولات (پیشایندها) معین شده است. بر اساس یافته‏ های پژوهش پیشایندهای شخصیتی در سه سطح شناختی، عاطفی و رفتاری هستند، از جمله: درک حضور خدا و سیطرة علم و قدرت او بر عالم، معادباوری و اعتقاد به ثبت اعمال و نظام پاداش، باور محدودبودن فرصت‏ها، داشتن اهداف متعالی، آزادگی و وابسته‌‌نبودن به دنیا، احساس مسئولیت در قبال دیگران، قدرت تحمل و شرح صدر، و اعراض از امور بی‏ فایده. پیشایندهای سازمانی نیز (در دو سطح ارتباط با مدیر/ اعضای سازمان) شامل حاکمیت روابط عاطفی عمیق بر سازمان، الگوسازی مدیران، قدرشناسی از عمل‏ کنندگان و تبدیل رفتار فرانقشی به رفتاری ارزشمند است.

دلالت‏های تربیتی مفهوم قرآنی

نویسنده: سکینه سلمان ماهینی؛ احد فرامرز قراملکی

چکیده

دیدگاه علامه طباطبایی در تفسیر مفهوم "شاکله" و الزامات تربیتی آن موضوع این نوشتار است. روش تحقیق تحلیلی- منطقی است و هدف آن دستیابی به نکات رهگشای تربیتی است. علامه طباطبایی در تفسیر شاکله دیدگاه ملکه‌انگاری را بر گرفته و سلامت نفس، رشد و کمال آن را در گرو شاکله دانسته است. بر پایة تفسیر وی، با شناخت شاکله، به‌مثابة زیرساخت و علت درونی رفتار، تربیت به‌منزلة تغییر این زیرساخت تلقی، و تغییر رفتار از طریق آن جستجو می‏ شود. توجه به این سطوح ناپیدای رفتار، برخلاف سنت رایج معطوف به تغییر ظاهری رفتار، نوعی ژرف‌نگری در تبیین رفتار و تغییر آن است که به اثربخشی تربیت می‏ انجامد. علامه، با اثبات در حدِ اقتضاءبودن تأثیر شاکله در رفتار، شبهة جبری‌بودن رفتار را رد می‏ کند و عمل برخلاف شاکله و تغییر آن را دشوار ولی ممکن می‏ داند. وی با معرفی عوامل مؤثر در ایجاد شاکله روش و الگوی تربیت را نشان می‏ دهد. دشواری شکل‌دهی ثانویه به شاکله به‌دلیل استحکام شاکلة اولیه است تا حدی که جزئی از فرد می‏ شود و مانع شکل‏ گیری و حتی توجه به باورها و الگوهایی می‏ شود که متعارض با خود است. عاملیت انسان مبین امکان و ضرورت تغییر، و شکل‏ گیری آگاهانه و اختیاری ثانویة شاکله است. از آنجا که شیوة تغییر شاکله باید با نوع شاکلة هر فرد و برحسب شخصیت او متناسب باشد، کثرت‌گرایی روش‌‌شناختی در تربیت ضرورت می‏ یابد.

ماهیت، علل و راه‏کارهای پیشگیری و مهار خشم از دیدگاه اندیشمند مسلمان ابوزید بلخی

نویسنده: زهره موسی زاده؛ فاطمه ملایم

چکیده

ابوزید بلخی حکیم، ادیب، فیلسوف، متکلم و اندیشمند مسلمان ایرانی است که در سده‌های سوم و چهارم هجری می زیست و برای اولین بار در کتاب «مصالح الابدان و الانفس» به بررسی موضوع بهداشت و سلامت روان در راستای بهداشت و سلامت جسم و تأثیرات متقابل آن ها بر یکدیگر پرداخته است. بلخی، در بیان اندیشه های خود در زمینه سلامت روان، متأثر ازآموزه‌های قرآنی و تعالیم دینی، سنت‌های حاکم بر نظام خلقت و هستی را به حکمت الهی و تدبیر امور عالم توسط خداوندنسبت داده است. وی به عنوان اولین روان شناس اسلامی، با استفاده از شیوه طب کل نگر و مکمل در به کارگیری رویکردهای روان درمانی، شناخت درمانی، روان‌شناسی فیزیولوژیک و تشخیص بیماری های روان تنی پیشگام بود. هدف از تدوین این مقاله با استفاده از روش اسنادی، شناسایی مفهوم، ماهیت، عوامل مؤثر و راه‏کارهای پیش گیری و مهار خشم از دیدگاه ابوزید بلخی است. نتایج تحقیق بیانگر آن است که ماهیت خشم از منظر این اندیشمند مسلمان شامل عارضه ای نفسانی است که از اندوه و غم نشأت گرفته است و با نگرانی و دلهره خاتمه می‌یابد. ابوزید بلخی، منشأ بیماری های عصبی و اختلالات روانی را در چهار نوع ناهنجاری هیجانی، شامل ترس و اضطراب، خشم و پرخاشگری، غمگینی (حزن) یا افسردگی، و وسواس طبقه بندی کرده و هم چنین عوامل برانگیزاننده و شیوه های پیش گیری و مهار خشم را به دو دسته بیرونی و درونی تقسیم نموده است و در این خصوص راه‏کارهای مؤثری را در قالب شیوه های کنترل شناختی، عاطفی و رفتاری ارائه کرده است.

بررسی اثربخشی مراسم اعتکاف در سلامت روان و شادکامی دانشجویان

نویسنده: فریبا درتاج؛ ذبیح‌اله اللهی

چکیده

این پژوهش به بررسی اثربخشی مراسم اعتکاف در سلامت روان و شادکامی دانشجویان می‌پردازد. روش پژوهش از نوع نیمه‌تجربی و از طرح‌های پیش‌آزمون ـ پس‌آزمون با گروه کنترل است. جامعة آماری پژوهش را دانشجویان دانشگاه شهید باهنر کرمان در سال تحصیلی 92-93 تشکیل می‌دهند. نمونة پژوهش شامل دویست نفر از دانشجویان دختر (صد نفر شرکت‌کننده در مراسم اعتکاف و صد نفر غیرشرکت‌کننده) بوده که به‌صورت تصادفی انتخاب شده‌اند و با پرسشنامة (سلامت عمومی) GHQ-28 و پرسشنامة شادکامی آکسفورد قبل و بعد از مراسم اعتکاف مورد بررسی قرار گرفتند. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS-16 و با تحلیل کوواریانس تجزیه ‌و تحلیل شده‌ است. برای بررسی مفروضه‌های تحلیل کوواریانس از آزمون کولموگروف- اسمیرنوف برای بررسی نرمال بودن توزیع و از آزمون لوین برای بررسی مفروضة همگنی واریانس‌ها استفاده شده است. نتایج نشان می‌دهد که مراسم اعتکاف باعث بهبود سلامت عمومی دانشجویان در گروه مداخله می‌شود و در کاهش اضطراب، افسردگی، علائم جسمانی و اختلال در عملکرد اجتماعی تأثیر بسزایی می‌گذارد و شادکامی را نیز افزایش می‌دهد. با توجه به نتایج به‌دست‌آمده در این پژوهش به‌طور کلی می‌توان گفت مناسک مذهبی و معنوی باعث ارتقای سلامت روان و افزایش نشاط و شادابی می‌شود.

بررسی تطبیقی اهداف تربیتی از دیدگاه برزینکا و مبانی سند تحول بنیادین نظام تربیت جمهوری اسلامی ایران

نویسنده: علیرضا صادقزاده قمصری؛ معصومه رمضانی

چکیده

برزینکا، از صاحب نظران برجسته عصر کنونی است که دیدگاههای وی در زمینه فلسفه تربیت، تربیت و به ویژه اهداف و ابزارهای تربیت، مورد توجه بسیاری از علاقمندان این حوزه قرار گرفته است. از سوی دیگر، یکی از اقدامات اساسی که اخیراً توسط وزارت آموزش و پرورش صورت گرفته است، توجه به اصلاحات تربیتی در نظام آموزش و پرورش میباشد که حاصل آن، تدوین مبانی بنیادین سند تحول نظام تربیت جمهوری اسلامی ایران است که توسط صاحب نظران عرصه تعلیم و تربیت تدوین و منتشر گردیده است. هدف از مقاله حاضر، بررسی و مقایسه اهداف تربیتی و چگونگی آن از دیدگاه برزینکا از یک سو و مبانی سند تحول بنیادین از سوی دیگر میباشد. بدین منظور، به بررسی دیدگاه ‏های مذکور در زمینه اهداف تربیت و بازیایی شباهتها و تفاوتهای آنها پرداخته شده است. برای بررسی تطبیقی دیدگاه های مورد نظر از روش تحقیق تطبیقی بردی استفاده شده است. نتایج پژوهش بیانگر این است که شبا‌هت‌هایی در دیدگاه‌های برزینکا و مبانی سند تحول در زمینه اهداف آموزشی وجود دارد؛ از جمله این‏که در هر دو مورد، فرد و جمع مورد توجه می‌باشند، اهداف تربیتی با سایر ابعاد اجتماع مرتبط است، جنبه‌های مختلف تربیت مورد توجه قرارگرفته است، و بهبود شخصیت فرد مورد نظر می‌باشد؛ تفاوتهایی نیز همچون تفاوت در توجه به بعد مذهبی اهداف تربیت، تفاوت در میزان تأکید بر فرد و اجتماع، تفاوت در میزان تأکید بر انتخابی یا الزامی بودن اهداف تربیت، و تفاوت در توجه به بعد زیبایی‏شناختی تربیت به چشم میخورد.

بررسی مبانی فلسفی و روان‌شناختی برنامه‌های درسی انسان‌گرا و جایگاه این برنامه در نظام اسلامی

 نویسنده: ابوالفضل غفاری؛ ملیحه رجائی

چکیده

این مقاله به بررسی مبانی فلسفی و روان شناختی برنامه های درسی انسان گرا می پردازد. روش پژوهش تحلیل استعلایی است. پس از بررسی آرا و نظریات برنامه ریزان درسی برجستة انسان‌گرا (نظیر گزدا، پرکی، واینشتاین و سیمون و راث) مشخص شد که ایشان از لحاظ فلسفی تحت تأثیر فلاسفة وجودگرا و از لحاظ روان شناختی تحت تأثیر روان شناسان انسان گرا بوده اند. همچنین به این نتیجه رسیدیم که وجه اشتراک فلاسفة وجودگرا، روان‌شناسان انسان گرا و برنامه‌ریزان درسی انسان گرا اهمیت و ارزشی است که برای انسان، آزادی و خودآگاهی و مسئول‌بودن او قائل هستند. رویکرد انسان گرایی به تکریم انسان و تأکید بر اختیار و آزادی او برای رشد و شکوفایی پرداخته است که در این موارد مطابق با دیدگاه اسلامی است، ولی به‌دلیل ترک ولایت خداوند و اصالت‌دادن به انسان دنیوی در تضاد با فرهنگ اسلامی است. با این حال، توجه به این نوع رویکرد در برنامة درسی کشورهای اسلامی به‌دلیل تأکیدی که بر منزلت انسان و انتخاب ها و آگاهی های او دارد، با در نظر گرفتن ملاحظات، قابلیت‏هایی برای گنجاندن آموزه‏ های آن در برنامة درسی دارد.

تحلیل ابزار ارزشیابی عملکرد آموزشی استادان

نویسنده: پروين احمدی؛ معصومه آهويی

چکیده

آموزش و تربیت نیروی انسانی متخصص و مورد نیاز جامعه از رسالت‌ها و کارکرد‏های اصلی دانشگاه و آموزش عالی است. دستیابی به این هدف تا اندازه زیادی به عملکرد آموزشی استادان بستگی دارد. با توجه به نقش مهم و محوری استادان در کیفیت و توسعه دانش، ارزشیابی و بهبود کیفیت مستمر تدریس استادان در بیش‌تر کشورها از جمله ایران مورد توجه بسیار قرار گرفته است و همه ساله منابع انسانی و مادی زیادی در دانشگاه‌ها صرف ارزشیابی آموزش توسط فراگیران می‏شود. در این روش، فراگیران استادان خود را در قالب مجموعه‌ای از معیار‌ها و رفتار‌ها که نمایانگر تدریس مؤثر است، ارزیابی می‌کنند. از جمله عوامل مهم و اساسی در اثر بخشی نتایج این نوع ارزشیابی، میزان روایی ابزار ارزشیابی است. مقاله حاضر با هدف کمک به به سازی ابزارهای یاد شده، با استفاده از روش توصیفی ـ تحلیلی به بررسی یکی از ابزار‌های ارزشیابی پرداخته است. نتایج پژوهش نشان می‌دهد، ابزار طراحی شده متکی بر رویکرد آموزشی روشن و دقیقی نیست و حاوی گویه‏ های مبهم و گیج‌کننده است؛ زیرا فعالیت‌های مهم آموزشی هم‏چون روش تدریس و روش ارزشیابی به‌ خوبی تعریف نشده است.برای اصلاح و به‌سازی کیفیت این ابزار، بهبود و افزایش آگاهی طراحان این ابزار‌ از رویکرد‌های جدید یادگیری پیشنهاد شده است.

علاقمندان برای کسب اطلاعات بیشتر در خصوص دوفصل‌نامۀ پژوهشی «علوم تربيتی از ديدگاه اسلام» می توانند به پایگاه http://maaref.isuw.ac.ir مراجعه نمایند.

captcha