اقتباس نقادانه؛ بهترین روش مواجهه با غرب/ حرکت روشنفکر در مرز سنت و مدرنیته
کد خبر: 3865241
تاریخ انتشار : ۲۷ آذر ۱۳۹۸ - ۲۳:۱۲

اقتباس نقادانه؛ بهترین روش مواجهه با غرب/ حرکت روشنفکر در مرز سنت و مدرنیته

گروه اندیشه ــ عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی با بیان اینکه امروزه در غرب می‌گویند که اگر علم و دین را تفکیک کردیم می‌توانیم دستاوردهایی داشته باشیم، بیان کرد: آیا وقتی می‌خواهیم مدرن شویم یعنی می‌خواهیم دین را کنار بگذاریم؟ خیر.، بلکه باید بتوانیم با غرب چون و چرا کنیم و در عین حال محصولاتی را نیز اقتباس کنیم که این راه، راه میانه است.

به گزارش خبرنگار ایکنا؛ نشست «اسلام پژوهی در دنیای مدرن؛ جریان‌ها و چالش‌ها» امروز، ۲۷ آذر با حضور جمعی از اندیشمندان و علاقه‌مندان در دانشگاه شهید بهشتی برگزار شد.
 
عباس احمدوند، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی در این نشست با موضوع «گونه شناسی مواجهه مسلمانان با مدرنیته» به ایراد سخن پرداخت و بیان کرد: مواجهه مسلمانان و دانمشندان با مدرنیته به اینصورت بوده که یک دسته از افراد کاملا به مدرنیته بی توجه هستند که این گروه سنت‌گرایان محسوب می‌شوند.
 
وی تصریح کرد: دسته دومی هم هستند که در پی جذب و اقتباس غرب و دنیای مدرن هستند که برای نام بردن از افراد شاخص این دسته می‌توان به عباس میرزا اشاره کرد. البته امیرکبیر نیز از جمله افرادی بود که می‌گفت، باید مهارت‌های لازم را از آنها یاد بگیریم و اخذ کنیم که روی این دیدگاه نیز بحث‌های زیادی شده است، از این جهت که معلوم شود چقدر باید از غربی‌ها اخذ کنیم. آیا اینکه ما پارلمان را وارد کردیم، یعنی آن را فهمیده‌ایم؟ آیا میوه‌های غرب را که گرفتیم، مقدمات آن را نیز فهمیدیم؟
 
این عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی در ادامه افزود: روشنفکر کسی است که در مرز سنت و مدرنیته حرکت می‌کند و می‌گوید تا چه حد می‌توان سنتی بود و چقدر می‌توان از دنیای مدرن اخذ کرد. ما، مسلمان و ایرانی هستیم که می‌شود سنت ما، اما اینکه از این ساختمان و برق و ... استفاده می‌کنیم نیز برای غرب است. ولی چطور باید بین این سه هویت یک نوع تعادل برقرار کنیم؟ اینکه ما سنتی هستیم، یعنی باید در تابوت گذشته بخوابیم یا اگرمی‌خواهیم مدرن باشیم، باید تا کجا از مدرنیته استفاده کنیم؟ آیا اگر کاملا شبیه یک خارجی شدیم، واقعا پیشرفت کرده‌ایم و مدرن شده‌ایم؟
 
وی بیان کرد: همواره حکومت‌هایی داشته‌ایم که آخرین تکنولوژی را وارد کرده‌اند، اما در نهایت تبدیل به یک مونتاژکار شده‌ایم. به هر حال، این مسئله باید روشن شود که چقدر باید از از غرب و مدرنیته اقتباس کنیم. خیلی‌ها، اعم از افراد شرق آسیا تا افرادی که در ایران و شبه قاره و مصر بودند این مسیر را رفته‌اند و نقطه شروع آن نیز در قلمرو عثمانی است.
 
احمدوند در ادامه افزود: یک دسته سومی نیز داریم که خیلی کم فروغ و کم تعداد و انگشت‌شمار هستند. کسانی که می‌گفتند باید به غرب برویم و بین تکنولوژی و مبانی معرفتی غرب که قابل نقد است، تفکیک کنیم و همچنین قائل بودند که اگر بخواهیم صرفا چیزی را وارد کنیم، درست نیست و اولین نفری که در این زمینه بحث کرد، حسین کاظم زاده ایرانشهر است و این ایده را اینطور توضیح داده که مواجهه ما با مدرنیته و غرب باید از باب «اکل میته» باشد. یعنی همانند وقتی که در بیابان هستیم و داریم از بین می‌رویم، باید گوشت مردار را بخوریم. در حقیقت استفاده از مدرنیته نیز همینطور است و باید فعلا این ابزار را استفاده کنیم تا بعدا راه حلی برای آن پیدا کنیم.
 
وی بیان کرد: در مجموع هنوز هم گرفتار گونه اول و دوم هستیم، یعنی ستیزه، تغافل و بی‍ اهمیتی و بی توجهی حاکم است و البته با لحاظ تفاوت‌هایی که هریک دارند. برخی خیلی ساده و سهل انگارانه به ظواهر و اسامی توجه دارند و برخی عمیق‌تر وارد می‌شوند و با بحث‌های جدی‌تر کار دارند. دسته دوم یعنی جذب و اقتباس نیز طیف‌های متفاوتی دارند. چه اینکه برخی‌ها به جذب صد درصدی اعتقاد دارند و برخی به گونه دیگری هستند و در میان آن افراد نیز با تصویر واحدی مواجه نیستیم. برای نمونه ما با سه تقی‌زاده سر و کار داریم؛ اولی آن است که مبارز مشروطه است و قیام کرده و به عشق این تقی‌زاده مبارزه می‌کردند. سپس تقی‌زاده و عده‌ای به سفارت انگلستان پناهنده می‌شوند و تقی‌زاده دوم آنجا است که به اروپا می‌رود و سفیر می‌شود. اما تقی‌زاده سوم این است که پیر شده، تجربه کسب کرده و فهمیده که نگاه دوم خود تند بوده و در اینجا سراغ باستان‌گرایی می‌رود، ولی ما که اینجا هستیم دوست داریم تقی‌زاده شماره دو را خوانش کنیم.
 
این عضو هیت علمی دانشگاه شهید بهشتی در ادامه بیان کرد: مشکل، رویاهای شیرین ما است که با گذشتگان داریم. سیدجمال و محمد عبده و ... را نیز آنطور که خوشمان می‌آید تفسیر می‌کنیم. در حالی که در مورد تقی‌زاده مرحله سوم اینطور است که در این مرحله دیدگاه‌های قبل را نقد کرده است. او در محل خانه اندیشمندان فعلی با صراحت دیدگاه‌های خود را نقد کرده است، اما ما نمی‌خواهیم بشنویم.
 
وی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به وضعیت کنونی ایران تصریح کرد: در کشور ما این دو جریان کم‌ و بیش هست اما در بیرون از ایران، مثلا در کالیفرنیا که بروید، ایرانیان آنجا می‌گویند نوع دوم یعنی سنت را باید کنار گذاشت. در داخل کشور نیز درست است که غلبه با نگاه اول است، اما این دسته نیز یک طیف هستند و نمی‌شود گفت که صد درصد کسانی هستند که غرب را انکار می‌کنند. یکی از چالش‌ها و ظرفیت‌های ما در این است که مثل بازار مسگرها هستیم و هرکس زودتر از خواب بلند شود، دم غالب برای او است و فعلا نگاه اول حاکم است، اما تضمینی نیست که همیشه بماند ولی هنوز هم که هنوز است مشخص نیست که ما چقدر مسلمان هستیم و یا به سنت تعلق داریم. یعنی روشن نیست که آیا ایران را برای اسلام می‌خواهیم یا اسلام را برای ایران؟ که پاسخ به این سوال بسیار تعیین کننده است.
 
احمدوند بیان کرد: امروزه در غرب می‌گویند که اگر علم و دین را تفکیک کردیم می‌توانیم دستاوردهایی داشته باشیم، اما آیا وقتی می‌خواهیم مدرن شویم یعنی می‌خواهیم دین را کنار بگذاریم؟ خیر. بلکه باید بتوانیم با غرب چون و چرا کنیم و در عین حال محصولاتی که باید اقتباس کنیم را نیز اقتباس کنیم که این راه، راه استاندارد و میانه است.
انتهای پیام
captcha