به گزارش ایکنا، مؤسسه آموزش عالی حوزوی امام رضا(ع) سلسله نشستهایی با عنوان «عقلانیت نوین اسلامی» با تدریس عطاءالله رفیعی آتانی، عضو هیئت علمی دانشگاه علم و صنعت، هر هفته به صورت مجازی برگزار میکند. متن هشتمین جلسه که شب گذشته برگزار شد، از نظر میگذرد؛
بحث ما این بود که علوم انسانی و اجتماعی جدید محصول انسان جدید غربی در مورد خودش است؛ یعنی موضوع در چهارچوب دانشهای اجتماعی معاصر، انسان جدید غربی است به همین جهت جهان شمول نیست.
قرار شد در این جلسه دستاوردهای مثبت و منفی انسان جدید غربی را مرور کنیم. من تعدادی از دستاوردهای مثبت و قابل توجه را در کنار تعدادی از دستاوردهای منفی و قابل توجه عرض میکنم. از منظر من مهمترین دستاورد انسان جدید غربی که محصول آن یک انقلاب علمی و انقلاب در عرصههای گوناگون بود اهتمام به روش تحقیق بود.
من میخواهم به دوستان این توجه را بدهم که عموم انقلابهای علمی محصول انقلاب در روش تحقیق است. روشهای تحقیق چشماندازهای جدیدی را فراهم میکند و اساساً دانشهایی که روش تحقیق مناسبی نداشته باشند، به تولید نظریه منجر نمیشوند. در تجربه تمدنی ما هم همینطور است. اگر شما میبینید فلسفه ملاصدرایی یک دستاورد عظیمی با خودش به دنبال داشت، برای این بود که یک چهارچوب روش شناختی جدید پیدا کرد. راهی پیدا کرد که توانست خروجیهای عقل و دستاوردهای نص و نقل و دستاوردهای شهود عرفانی را یکجا مورد استفاده قرار دهد یا بگوییم روش او این قابلیت را داشت که همه خروجیهای مورد نظر نحلههای فکری را همزمان داشته باشد. پس انقلاب او از منظر روش نظریهپردازی بود.
اینکه دانش فقه ما این توانمندی را دارد برای این است که روش بسیار پرقدرتی دارد به نحوی که اگر شما قواعد اصول فقه را ندانید، نمیتوانید استنباط فقهی کنید. یعنی در فقه، حرف بیاساس زدن کار سختی است. فقه بسیار روشمند است و شما باید گامهای مشخصی بردارید. در خیلی از عرصهها که این قدرت به وجود نیامد، برای این بود که روش قدرتمندی نداشتیم. مثلاً تفسیر علامه طباطبایی که آیات را با آیات تفسیر بکند، یک راهی بود که ارتباط جدید با معارف قرآن برقرار شود. بنابراین روش تحقیق بسیار حائز اهمیت است. در مباحث ما هم روشن خواهد شد که کلید کار روش تحقیق است.
در دوران جدید غرب این امر بسیار خوب اتفاق افتاد و روش جدید یعنی روش تجربی برای نظریهپردازی به وجود آمد که علم را به طرز فوقالعادهای رشد داد. قبل از این دوران، انگار دانش و دانشمندی عقیم بود، یعنی زایا و مولد نبود، اما در دوران جدید در هر حوزه علمی، راهی باز میشود و به سرعت گامهای فراوانی برداشته میشود، ناشی از روش تحقیق است و این روش است که دارد این کار را میکند. بنابراین عرض اول من اهتمام به روش بود که انقلاب علمی را رقم زد و عرض دومم روش تجربی است که قابلیت فوقالعاده دارد. البته ما به محدودیتهای روش تجربی بیتوجه نیستیم، اما عرض من پرمحصولی روش تجربی است. بنابراین از منظر روش تحقیق انسان جدی غربی گام موثری برداشت.
بحث دوم پیشرفتهای فناوری است. این تکنولوژیهای سخت و نرم که در حوزههای مختلف زندگی با آن روبرو هستیم. از جمله در پزشکی، در صنایع غذایی، در حمل و نقل و همه حوزهایی که میبینید، محصول دستاورد انسان جدید غربی است. این همان چیزی است که سبب میشود ما و همه کشورها دستمان را بالا بگیریم و خودمان را تسلیم این دستاورد این عظیم کنیم یا خود را مقهور این دستاورد عظیم بدانیم. شاهکار غرب همین فناوری است که ما امروز در متن آن زندگی میکنیم. این دستاورد بزرگ را هم باید دید که همچنان هم رو به شد است. پس پیشرفت فناوری از مهمترین دستاوردهای غرب است. خود رفاه عمومی که در زندگی به وجود آمد از دستاوردهای انسان جدید غربی بود. پس این نوع دستاوردها در نظامهای گوناگون زندگی را میبینید.
دستاوردهای منفی ذیل عناوین مثل بحرانهای غرب قرار میگیرد. این بحرانها را میتوان مرتبط با مبانی که از آن سخن گفتیم توضیح داد. البته باید همه این دستاودرها را با خصوصیات انسان جدید غربی منطبق کنید. مثلاً وقتی میگوییم روش تجربی اصل شد، وقتی طبیعتگرایی مبنا قرار گرفت، روش تجربی برجسته شد. پس روش تجربی محصول آن خصوصیتی بود که انسان جدید غربی در خودش به وجود آورد. همچنین پیشرفتهای علمی محصول این بود که انسان جدید عقل را بها داد و به صورت طبیعی باید به این پیشرفتهای فناورانه میرسید. همچنین در مورد رفاه انسانی، وقتی انسان جدید تمام اهداف زندگی را محدود به لذت طلبی مادی کرد و رسیدن به رفاه مطلوب اصلیاش شد. بنابراین تمام توانش را گذاشت که بتواند به تنها مطلوب زندگیاش که رفاه است، دست پیدا کند و با همین سازوکار نظامات اجتماعی خود را رقم زد.
انتهای پیام