حسین صالحی معلم و حافظ قرآن 30 سالهای است که علاوه بر تدریس و آموزش حفظ و مفاهیم قرآن کریم چند وقتی است به صورت رسمی عهدهدار شغل انبیا در مدارس شده است، این معلم جوان در آغاز کارش در آموزش و پرورش با آموزش مجازی روبرو شده که حتی برای معلمان پیشکسوت و باسابقه نیز چالشبرانگیز بوده است.
پای درد و دل این حافظ و معلم جوان نشستهایم و درباره تاثیر حفظ قرآن بر نحوه تدریس و تعامل او با دانشآموزان و چالشهای آموزش مجازی و همچنين صوتهای منتشر شده از معلمان در فضای مجازی که دستمایه طنز و تمسخر و اجرای دابسمش توسط کمدینهای معروف اینستاگرامی شده و برای معلمان زجرآور است صحبت کرديم که متن آن در ذيل از نظر میگذرد.
از سن 10 سالگی حفظ قرآن کریم را در حین تحصیل، آغاز کردم و حدودا در 14 الی 15 سالگی که مشغول به تحصیل در سال آخر دوره راهنمایی بودم، به پایان رساندم.
مشوق اصلی برای حفظ قرآن، خودم بودم و در آن دوران امکاناتی مانند لوحهای فشرده و قلم قرآنی برای تلاوت قاریان و آموزش حفظ قرآن کریم وجود نداشت و تنها امکانات ما برای آموزش حفظ قرآن کریم نوارهای کاستی بود که با گوش کردن به آنها حافظ کل قرآن شدم، خانواده با دیدن علاقه و اشتیاق من برای حفظ قرآن کریم، مرا تشویق و حمایت کردند.
علاقه به حفظ قرآن کریم در من با تماشای تلاوت و حفظ محمدحسین طباطبایی که در تلویزیون او را میدیدم، شکل گرفت زیرا همیشه با دیدن او به این فکر میافتادم که چگونه یک بچه در این سن و سال میتواند قرآن را حفظ کند؟ بیشتر به این فکر میکردم که حتما حفظ قرآن کریم مزایا و امتیازات ویژهای دارد و همین موضوع جرقهای در ذهن من زد و به سمت آموزش و حفظ قرآن کریم رفتم.
با وجود سختی آموزش حفظ قرآن کریم در دوران تحصیل اما شاهد برکات آن نیز بودم و گواه آن پیشرفت در دروس مدرسهام بود و نمراتی که پیش از حفظ قرآن کسب کردم به هیچ عنوان قابل مقایسه با پس از اینکه حافظ کل قرآن شدم نبود و بهبود یافته بود.
پس از اینکه حفظ قرآن را به پایان رساندم علاقهمند به تدریس بودم و به همین خاطر از سن 17 سالگی به صورت غیر رسمی در موسسات قرآنی به تدریس حفظ قرآن پرداختم و این روند تا به امروز ادامه دارد.
سال 98 با شرکت در آزمون استخدامی و به صورت پیمانی در آموزش و پرورش استخدام شدم و رسما معلم آموزش و پرورش هستم و درس معارف دینی را تدریس میکنم.
اطرافیان اعم از خانواده، دوست، فامیل و همکارانم در موسسات قرآنی یا در آموزش و پرورش از من به عنوان یک استاد قرآنی و حافظ قرآن کریم انتظار برخورد و رفتار ویژهای دارند بنابراین من نیز تلاش میکنم تا به بهترین شکل ممکن با آنها رفتار کنم؛ زیرا اگر برخورد نامناسبی از من سر بزند ممکن است برخی به گمان اشتباه، آن را به پای قرآن و دین بنویسند.
متانت کلام و آرامش و رأفت در برخورد با دیگران را مدیون حفظ قرآن کریم هستم و نهتنها با دانشآموزان بلکه در خانواده و جمع اقوام و همکاران نیز سعی میکنم به گونهای تعامل داشتهباشم که مورد رضایت خداوند و قرآن است.
پس از شیوع کرونا آموزش مجازی آغاز شد و بر اساس آموزش مجازی که ارتباط تصویری و حضوری در کلاس محقق نمیشود، نمیتوان در خصوص علاقه و اشتیاق دانشآموزان نسبت به دروس معارف و قرآن قضاوت کرد بنابراین زمانی میتوان در اینباره اظهارنظر قطعی و قابل اتکایی داشت که کلاسهای حضوری برگزار شود و بتوانیم چهره و نحوه رفتار دانشآموزان را سر کلاس مشاهده کنیم.
البته نمیتوان از بیاشتیاقی نسل امروز نسبت به دروس معارف دینی و قرآن کریم به راحتی عبور کرد، زیرا این نسل آنچنان نسبت به این دروس مشتاقانه رفتار نمیکنند و تا حدودی تنها به فکر نمره گرفتن از این دروس برای گذراندن آن مقطع تحصیلی هستند، برای مثال اخذ نمره 12 یا 13 در دروس معارف دینی توسط دانشآموزان، زیبنده یک کشور اسلامی است.
علل بیاشتیاقی دانشآموزان نسبت دروس معارف دینی اعم از گسترش فضای مجازی و اعتیاد این نسل به فضای مجازی و یا ضعف اعتقادی خانوادهها را باید مورد ارزیابی قرار داد و راهکارهای برطرف شدن این مشکل نیز ارائه شود و همه اینها نیازمند بازگشایی مدارس و ارتباط حضوری با دانشآموزان است.
درک ناقص دانشآموزان از مفاهیم بیان شده در کلاس مجازی، عدم اطمینان معلم از انتقال درست و تفهیم کردن دروس برای دانشآموزان و اختلال در بارگذاری مطالب و فیلم تدریس در نرمافزار شاد از جمله چالشهای آموزش مجازی است.
در اوایل روزهای آموزش مجازی یک معلم بیشترین زمان کلاس را صرف بارگذاری فیلم آموزش و تدریس دروس مربوطه در نرمافزار شاد میکرد اما با گذشت زمان، این مشکل تا حدودی مرتفع شد اما هنوز هم با چالشهایی مواجه است.
در پایان کلاسهایم بارها و موکدا تکرار میکنم که اگر یک دانشآموز بخشی از مطالب را درک نکرده است به طریق مختلف برای او توضیح دهم اما تقریبا تمام دانشآموزان واکنش خاصی نشان نداده و کلاس را به اتمام میرسانم و من به عنوان معلم نمیدانم آیا حقیقتا دانشآموزان درس را به صورت کامل درک کردهاند یا تنبلی آنها مانع پرسش از معلم شده است و این یکی دیگر از چالشهای آموزش مجازی برای معلمان است.
بازدهی آموزش مجازی بسیار کمتر از آموزش حضوری است و گواه این مطلب نمرات اخذ شده توسط دانشآموزان است بنابراین یکی دیگر از چالشهای آموزش مجازی این است که ارزشیابی دانشآموزان واقعی نیست و دقیق انجام نمیشود و برای معلم همیشه مبهم است که آیا دانشآموزان سوالات امتحانی را با توجه به محفوظات و اطلاعات خود پاسخ میدهند یا از کسی کمک میگیرند.
آموزش مجازی بچهها را تنبل بار آوردهاست و تنبلی مانع درس خواندن آنها شده و همین امر سطح نمرات بیشتر دانشآموزان را پایین آورده است.
آموزش مجازی هیچوقت نمیتواند جای خالی آموزش حضوری را پر کند و صرفا برای انتقال انبوهی از مطالب به دانشآموزان و سپری کردن اوقات آنها در ساعاتی که باید در مدرسه حصور پیدا میکردند، است.
با این روند آموزش مجازی احتمالا نسل جدید در آینده از نظر جایگاه و مرتبه علمی با مشکلاتی مواجه شوند؛ اما اگر خود دانشآموز خواهان پیشرفت و ارتقای سطح علم و دانش باشد، آموزش مجازی و حضوری برای او تفاوتی ندارد.
اگر آموزش مجازی به صورت پی در پی طی چندین سال متوالی ادامه یابد به اعتقاد من، سطح علمی نسلهای آینده روند کاهشی پیدا میکند مگر آنکه برنامههای مدون و مخصوص آموزش مجازی در راستای مرتفع کردن خلاهای آموزش حضوری طراحی و اجرا شود.
قطعا یکی دیگر از چالشهای آموزش مجازی همین است، معلم پس از ساعتها مطالعه و زمانی که صرف ضبط صوت و کلیپ تدریس خود میکند، آن را در گروههای دانشآموزان با اعتماد به رعایت حفظ حریم و حرمت گروه توسط دانشآموزان و والدین منتشر میکند اما متاسفانه عدهای آن را از حریم کلاس خارج کرده و در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی پخش میکنند و این امر واقعا برای یک معلم زجرآور است.
مورد تمسخر قرار دادن کلیپ و صوتهای معلمان شأن و قداست جایگاه معلمی را زیر سوال میبرد، یک معلم با کمترین امکانات وقت خود را صرف تدریس مجازی میکند اما عدهای که قلبهای آنها بیمار است با اعمال تغییرات در صوت و لحن معلم آن را در فضای مجازی پخش میکنند و مایه مضحکه مردم میشود و این عمل قبیح و ناپسندی است.
دغدغه بسیاری از معلمانی که از طریق ماده 28 اساسنامه در آموزش و پرورش استخدام میشوند مسائل اقتصادی است، از مسئولان مربوطه علیرغم همه زحماتی که کشیدند خواهشمندیم که به فکر رفاه معلمان باشند.
در وضعیت گرانی و تورم معلم با تمام وجود و از روی علاقه برای تدریس و دانشآموزان وقت و انرژی میگذارد؛ بنابراین انتظار میرود که حقوق معلمان را مانند سایر مشاغل همسانسازی کنند و یا حقوق آنها افزایش قابل توجهی داشتهباشد.
البته امسال نسبت به سالهای گذشته حقوق معلمان به خوبی افزایش یافته اما کافی نیست، در روایات و احادیث برای شان و جایگاه شغل معلمی ارزش ویژهای تبیین و از آن با تعبیر معلمی شغل انبیاست یاد شده است؛ اما امروزه میبینیم که بسیاری از معلمان برای امرار معاش زندگی خود دو شغل دارند و این با شخصیت یک معلم که وظیفهاش مطالعه و تدریس و آموزش و تربیت دانشآموزان است، همخوانی ندارد زیرا یک معلم نباید دغدغه مسائل اقتصادی را داشتهباشد.
گفتوگو از: محدثه نعیمی فرد
انتهای پیام