به گزارش ایکنا، همایش بینالمللی بقیع؛ حرم اهل بیت(ع) و اصحاب پیامبر(ص) شامگاه 29 اردیبهشتماه با حضور حجتالاسلام والمسلمین عبدالفتاح نواب، نماینده ولی فقیه در امور حج و زیارت، حجتالاسلام والمسلمین محمد قائنی، استاد سطح خارج حوزه، میرزا علیزاده، رئیس پژوهشکده حج و زیارت، حجتالاسلام قاضی عسکر و مختار اشرف، سخنگوی انجمن صوفیان هند در قم برگزار شد.
حجتالاسلام والمسلمین محمد قائنی، استاد سطح خارج حوزه در این مراسم گفت: بقیع اختصاص به تشیع و اسلام ندارد و رعایت حریم قبور اولیا و عامه مؤمنین، سیره عامی در طول تاریخ بوده است. وجود شواهد قرآنی هم بر اینکه قبور بزرگان باید محل خاص و مورد توجه ویژه باشد جای تردیدی نمیگذارد؛ در سوره مبارکه کهف این مسئله بیان شده ضمن اینکه شواهد تاریخی هم مؤید آن است و هیچ تردیدی را باقی نمیگذارد که سیره انسانها بر رعایت حریم قبور بزرگان بوده است.
وی افزود: آنچه در تخریب بقیع رخ داد یک سابقه تاریخی و یک زیربنای ظاهرا اعتقادی دارد؛ مثلا بحث تاریخی در مورد شخم زدن قبر امام حسین(ع) رخ داد؛ چون این قبر عَلَمی از اعلام الهی و منشأ جذب آزادگان دنیا و موجب ماندگاری این حادثه عظیم تاریخی در اذهان همه آزادیخواهان جهان بود و دشمنان سعی کردند این نماد ظلمستیزی را بردارند. در اینجا تخریب به عنوان امر اعتقادی رخ نداد ولی آنچه در قضیه بقیع صورت گرفت با ظاهر وظیفه دینی و شرعی رخ داد.
قائنی در بیان چرایی این ماجرا گفت: وهابیت بنای قبر را نامشروع و در حد شرک و گناه میدانند. لذا باید مبانی اعتقادی این کار از سوی اهل تحقیق و تخصص مورد بررسی قرار گیرد که آیا این حرف درست است یا خیر؟ آیا مبانی فکری و اعتقادی و تراث تاریخی و حدیثی اهل سنت اجازه چنین کاری را میدهد که قبور اولیاء تخریب شود؟ حتی خود قبر پیامبر(ص) هم استثنایی ندارد ولی توان تخریب ندارند و آرزویی است که در سر دارند تا این اثر را نیز محو کنند.
استاد حوزه علمیه اضافه کرد: ما اگر فارغ از تقابل مذهبی و اینکه شیعه هستیم به این بحث بپردازیم؛ این سؤال وجود دارد که آیا تراث اهل تسنن چنین تفکری را به بار میآورد؟ در تحقیقی، متون اهل تسنن در مسئله بقیع را فارغ از اینکه ائمه شیعه، امام هستند از منابع اخذ و مقایسه تطبیقی کردیم یعنی امام علی(ع) در حد یک صحابه معمولی نگریسته شد؛ فضائل امام و ادله قرآنی و متون حدیثی و عصمت اهل بیت به کنار؛ براساس مبنای فکری خود آنها یعنی عدالت صحابه بحث کردیم.
قائنی تأکید کرد: براساس این تحقیق، در روایاتی که از اهل تسنن رسیده هیچکدام هیچ دلالتی بر تأیید هدم قبور ندارند؛ مهمترین روایتی که آنها مستمسک قرار دادهاند این است: خداوند یهود را لعنت کند که قبور انبیاء خود را مسجد قرار دادند؛ یعنی نباید قبور اولیاء اسلام ساخته و مسجد شود ولی همین روایت هم دال بر لزوم تخریب قبور نیست.
قائنی اضافه کرد: اینکه پیامبر(ص) فرموده باشند بنای قبور به عنوان مسجد و یا اصلا بنای قبر با هر عنوانی جایز نیست؛ ناظر بر این است که قبر را نباید مشرف بسازند یعنی 3 تا چهار متر ارتفاع داشته باشد نه اینکه ایشان منع از گذاشتن صندوق و ضریح روی قبر کرده باشند ولو اینکه این ضریح ارتفاع زیادی داشته باشد. در اینجا قبرِ مرتفع ساخته نشده است و بناهای اطراف قبر هم حریم قبر است و نه خود قبر.
وی تأکید کرد: بنابراین روایت «لَعَنَ اللَّهُ الْيَهُودَ وَالنَّصَارَى اتَّخَذُوا قُبُورَ أَنْبِيَائِهِمْ مَسَاجِدَ»؛ معطوف به این است که شاید سجده بر قبر میکردند یا در بدترین احتمال ساختن معبد و مسجد در اطراف قبر است نه مکانی که زائر را از گرما و سرما حفظ کند.
استاد حوزه علمیه تصریح کرد: اینها با چنین متون و روایاتی چه خونهایی را مباح کردند؛ جنایات داعش و وهابیت را هم شاهد بودهایم؛ گیریم که چنین متونی با این دلالتها هم باشد ولی یکی از ادله قاطع مسلمین، سیره است؛ اگر بنای اطراف قبر در حد شرک و کفر بود آیا معقول است که سیره عملی مسلمین این گونه باشد؟ تابعین و صحابه هرگز به این کارها به عنوان شرک نگاه نکردند؛ لذا سیره متفق علیه مسلمین و به خصوص ائمه مخالفتی با این کارها نداشتند.
وی ادامه داد: ائمه در برابر مسائلی که مخالف دستورات پیامبر بود هیچ تقیهای نکرده و با روایات معارض با فرمایشات پیامبر(ص) موضع میگرفتند ولی تا جایی که روایات اهل تسنن در مسیر دستورات پیامبر و سیره ایشان بود مخالفتی نمیکردند. در مسئله ساخت قبور هم روایاتی مبنی بر زیارت اهل قبور داریم ولی در سیره ائمه و صحابه و تابعین و عامه مسلمین چیزی با عنوان تخریب قبور وجود ندارد.
وی افزود: گیریم که روایات عامی از پیامبر(ص) هست که هر قبری باید تخریب شود یعنی بنای اطراف آن هم ایضا؛ ولی آیا هر عامی تخصیص بردار نیست؟ این اصل اصولی یعنی تخصیص عموم، مورد اتفاق نظر اهل تسنن است؛ لذا روایاتی از ائمه اهل بیت(ع) داریم که بر تعظیم و تأکید بر بنای قبور دارند و این استثنائات میتواند تخصیص بر آن عمومات بزند. بنابراین به اندازه ذره مثقالی از جهت اعتقادی و علمی دلیلی برای شرک دانستن بنای قبور و لزوم هدم آن نداریم.
انتهای پیام