به گزارش ایکنا، به نقل از روابط عمومی مجمع عالی علوم انسانی اسلامی، مراسم افتتاحیه کنفرانس سیاستگذاری عمومی و حکمرانی اسلامی، دوشنبه 29 آذرماه در مرکز همایشهای بینالمللی برگزار شد. حجت الاسلام والمسلمین رضا غلامی رئیس مجمع عالی علوم انسانی اسلامی در مراسم افتتاحیه به ده نکته درباره حکمرانی اسلامی اشاره کرد و گفت: ما برای اداره درست کشور و قرار گرفتن در مسیر پیشرفت همه جانبه، نیازمند شکلگیری حکمرانی علمی به معنای دقیق کلمه هستیم. حکمرانی علمی، معمولاً در مقابل حکمرانی ذوقی، سلیقهای و مبتنی بر دریافتهای جزءنگرانه، غیر نظاممند و سادهسازی شده از مسائل و سپس ارائه راهکارهای محاسبه نشده، غیر دقیق و تضمین نشده برای حل مسائل قرار میگیرد.
وی افزود: واقعیت این است که ما تصور کردهایم با سخنرانی و طرح مجموعهای از ایدهآلها یا شعارهای زیبا میتوان کشور را اداره کرد. این در حالی است که بدون شکلگیری یک سیستم حکمرانی علمی و تن دادن به همه لوازم و اقتضائات آن، اداره کشور بزرگی مانند ایران با هزاران مسئله ریز و درشت اعم از درونزا و برونزا که اغلب این مسائل نیز با همدیگر به صورت آشکار یا پنهان ارتباط تنگاتنگی دارند، میسر نشده و نوعی از آشوبناکی و التهاب و چالش زایی، مدیریت کشور را فرا خواهد گرفت.
غلامی اضافه کرد: در یک نظام اسلامی، علمی میتواند سیستم حکمرانی را کارآمد سازد که نه فقط چتر جهان بینی الهی بر سر آن باز باشد، بلکه بتواند با بهرهگیری حداکثری از تعالیم دینی و تبدیل آن به یک عقلانیت نظری و عملیِ کارآمد و پیشرفته، فرصت تحقق ارزشهای اسلامی را در رگهای سیستم حکمرانی کشور بوجود بیاورد. طبیعی است چنین علمی در حکمرانی سکولار نیست اما سکولار نبودن این علم به منزله عدم بهرهگیری کافی و به جا از تجربه یا تفسیر نخواهد بود.
غلامی تصریح کرد: از گذشته دور، بعضی با طرح پادارادوکسگونه حکمرانی علمی در برابر حکمرانی فقهی، تلاش میکردند ادعای فقه به پوشش دهی به تمامی مسائل فردی و اجتماعی را به منزله بیاعتنایی تفکر اسلامی به مدیریت علمی و قرارگرفتن فقه به جای علم معرفی کنند این در حالی است که اگر کسی با فلسفه فقه کمی آشنایی داشته باشد، تایید می کند که با وجود بایدها و نبایدهای صریحی که فقه - با ابتنای بر هستها- برای زندگی مدنی انسان، آن هم به مثابه تکلیف شرعی، مطرح میکند، نه فقط استنباطِ همین بایدها و نبایدها – چه در عرصه موضوع شناسی و چه در عرصه عرف شناسی، مصلحت شناسی و غیره- بدون مددگیری روشمند از علم ممکن نیست، بلکه تحقق همین باید ها و نبایدها در فقدان شکل گیری مدیریت علمی امکان پذیر نخواهد بود.
رئیس مجمع عالی علوم انسانی اسلامی با اشاره به اینکه در نظام فکری اسلامی حکمرانی مطلوب، حکمرانی علمی است، افزود: جدای از مباحث نظری حاکم بر حکمرانی که در جای خود محل بحث تفصیلی است، ورود علم به عرصههای میدانی، جز با وجود اطلاعات جامع، دقیق و روزآمد میسر نیست. اغراق نیست اگر بگویم در جهان معاصر، وجود اطلاعات لازمه حکمرانی موفق است و کشورها برای دست یابی به اطلاعات، علاوه بر استفاده از مکانیزمهای پیشرفته، ابایی از سرمایهگذاریهای عظیم ندارند.
وی با اشاره به اینکه نباید از نظر دور داشت که مسئلهمندی، لازمه حکمرانی علمی است، افزود: وقتی از مسئله صحبت میشود، مسئله با سادهسازی، در حد یک مشکل یا چالش عمده که بعضاً بر سر زبانها افتاده است تقلیل مییابد و تصور میشود مسئله به معنای آگاهی کلی نسبت به مشکلات و چالشهاست. این در حالی است که مسأله همان گره کانونی است که در دو سطح کلان یا خُرد، عامل بروز خیلی از مشکلات و یا چالش هاست و غالباً با چشم عادی و اذهان ساده قابل درک نیست.
غلامی یکی دیگر از لوازم حکمرانی مطلوب در نظام فکری اسلام، نهادینهسازی نقد عنوان کرد و افزود: ما معمولاً از نقد یک درک فانتزی داریم اما توجه نداریم که یکی از رموز اصلی شکلگیری حکمرانی مطلوب، شکلگیری جریان نقد واقعی و غیر تشریفاتی، و قراردادن آن به عنوان بخش مهمی از دستگاه حکمرانی است. در واقع، در جامعهای که نقد علمیِ سازنده و روشمند غایب باشد، جامعه به بیماری های بدون درد مبتلا میشود که دفعتاً آن را به سمت چالش، بحران و حتی انهدام سوق خواهد داد.
وی با اشاره به اینکه ایدههای طلایی حکمرانی معمولاً در رویاروییهای سخت فکری و در رقابتهای دشوار خلق میشود، افزود: اگر در دانش یا کُنشهای حکمرانی چنین رویارویی ها یا رقابت های سختی تجربه نشود، نه فقط امکان ظهور ایده های طلایی یا گشایشگر در دانش حکمرانی فراهم نخواهد شد بلکه در کُنشگریهای حکمرانان نیز پختگی لازم و توانایی مناسب برای اجرای ایده های طلایی مهیا نخواهد شد.
وی، وجود نظم اجتماعی را یکی دیگر از لوازم و مقتضیات شکلگیری حکمرانی مطلوب عنوان کرد و افزود: اگر حداقلهایی از نظم اجتماعی و قانونگرایی در جامعه وجود نداشته نباشد، اصولا یا حکمرانی علمی و مطلوب مجالی برای ظهور و بروز پیدا نمیکند و یا قدرت خود را برای شناخت مسائل کنونی جامعه، پیشبینی آینده و از همه مهمتر پیادهسازی عملی ایدههای خود از دست میدهد. فقدان نظم، جامعه را و مناسبات انسانی و مدیریتی درون آن را غیر قابل پیش بینی میکند و همین امر به اضطراب اجتماعی و در یک گام جلوتر، افسردگی اجتماعی تبدیل میشود.
غلامی اضافه کرد: وقتی حکمرانی علمی شد، رابطه دانشگاه با دولت و جامعه همچون رابطه با صنعت، یک رابطه متقابل، منطقی و سازنده خواهد بود. در این میان، مهم این است که دانشگاه به حلقه اصلی از مجموعه حلقات حکمرانی تبدیل شود.
وی ادامه داد: بی نسبتی دانشگاه با دستگاه حکمرانی و البته جامعه نشان از وجود یک بیماری بزرگ در نظام آموزش عالی است که بیش از هر چیز منطق هزینه و فایده در دانشگاهها را کاملا زیر سئوال برده و دانشگاه را به محلی برای صدور مدرک و تبع آن، وجاهت بخشی به فرهنگ بیمار مدرکگرایی تنزل می دهد.
وی در پایان تاکید کرد: واقعیت این است که در جوامعی که حکمرانی خودسر جای حکمرانی علمی را گرفته است نه فقط مسئلهای به صورت جدی در سازمان مدیریتی کشور وجود ندارد بلکه به طریق اولی دانشگاهها در پازل حکمرانی، از منزلت و جایگاهی برخوردار نبوده و همین که بی دردسر باشند کفایت میکند؛ این در حالی است که رابطه متقابل دانشگاه و دستگاه حکمرانی، هم میتواند تقویت دانشگاهها و هم تقویت حکمرانی را در پی داشته باشد. البته نهاد علم نه تنها حکمرانی علمی را شکوفا میکند بلکه حکمرانان جامعه را نیز پرورش میدهد.
انتهای پیام