حج یک مناسک است؛ اعمالی مشخص و به صورت دقیق از پیش تعیین شده که همه مسلمانان حاضر در این مراسم باید به صورت دقیق آن را انجام دهند. اما آیا منظر و مقصود خداوند از قرار دادن حج به عنوان یکی از فروع دین اسلام انجام ظاهری همین اعمال است؟
مطالعه احادیث حضرت رسول(ص) و ائمه اطهار(ع) و نیز کتابهای بزرگان دین در خصوص حج حکایت از وجود اسراری ژرف در پس هر عملی در این مناسک دارد. اسراری که مطالعه و آشنایی با آنها موجب به کمال مطلوب رساندن عمل عظیم حج میشود.
خبرگزاری ایکنا ضمن آرزوی حجی مقبول برای همه زائران بیتالله الحرام، درس گفتارهای اسرار حج را با تدریس حجتالاسلام عبدالحسن افتخاری، استاد حوزه و دانشگاه و روحانی کاروانهای حج تهیه کرده است تا گامی در جهت آشنا کردن هرچه بیشتر زائران با اسرار حج برداشته شود.
هفتمین بخش از این مجموعه با موضوع «لبیک» را با هم میبینیم و میخوانیم.
صحبت از ورود به حرم شد با احرام و نگهداشتن حرمت حرم و اینکه قاعده بازی را باید بدانیم. حداقل 23 مورد است که وقتی کسی احرام بسته باید مراقب باشد که این حرمتها را نگه دارد. اما لبیک؛ تمام حج با این لبیک شروع میشود. لبیک یعنی بله؛ خوب است عرض کنم که بله یا بلی به معنی اینکه کسی چیزی میگوید و شما تأیید میکنید. کلمات ای، عجل، نعم و ... نیز به این معناست که شما حرفی یا چیزی را تأیید میکنید. اما لبیک یک واژه خاص است.
تفاوت لبیک با واژههایی که به معنای بله است در چیست؟ گاهی وقتها ممکن است فردی وارد خانهای شود و همه را صدا کند و بگوید مثلاً بلند شوید برویم، عجله کنید، چرا نمیآیید و ... . این حرفها نشان میدهد آن فرد با آن خانه آشناست. این یک نوع ورود است.
ممکن است فردی بخواهد وارد خانهای شود، اما ابتدا دم در بایستد و در بزند، بعد بپرسد که فلانی منزل هست؟ اگر هست بگویید تا بیاید و با هم برویم. این هم یک نوع است. منتها شرایطی وجود دارد که گاهی فردی میخواهد وارد یک خانه شود اما نه مثل فرد اول مَحرم خانه است و نه مثل دومی میتواند اجازه بگیرد بلکه ایستاده و به در نگاه میکند و منتظر است آنها بگویند داخل شو، وقت آن است که بیایی و انتظار تو برای ورود و ملاقات به سر رسیده است؛ داخل شو.
بله و نعم و ... مربوط به شکلهای اول و دوم است. اما لبیک را کسی میگوید که منتظر دعوت است آن هم دعوت از جایی و کسی که فکرش را نمیکرده روزی او را هم دعوت کنند و بخواهند که برود. آن موقع اگر آن در باز شود و به فردی که از بیرون چشم به در دوخته بگویند که منتظر تو هستند شما هم بیا، میخواهی بیایی یا نه؟ آن موقع است که آن فرد میگوید لبیک؛ میخواهم بیایم. در لبیک تأکید و حس و احساس وجود دارد. لبیک را نمیتوان به آدمهای عادی و در دعوتهای عادی گفت. بلکه فقط برای یک دعوت بزرگ است که لبیک میگوییم.
امام صادق(ع) در خصوص «لبیک الهم لبیک» میفرماید: یک لبیک اول است بعد الهم و بعد لبیک دوم. بله خدای من بله. یعنی اگر به من بگویی به دنیا بیا، موجود شو میگویم بله چشم. بگویی بمیر میگویم بله چشم میمیرم. اگر وسط دو لبیک بیا و برو به من اجازه بدهی حرفی بزنم آن حرف من یک کلمه است میگویم «الهم» خدایا به من وجود بده، اجازه بده یکبار صدایت بزنم بعد بگو بمیر، میمیرم.
لبیک یعنی از آغاز تا پایان زندگی من شروع و پایانش با دو لبیک است و این وسط که اجازه حرف زدن به من داده شده میگویم «خدای من» صدایت میزنم، نامت را میگویم و بعد میمیرم. این معنای لبیک است. چه معنای زیبایی است و آن وقت کسی که در این سفر میخواهد محرم حرم شود و به دنبال یار میگردد دائم این دعوتگویی در گوش جانش میپیچد. بیا؛ آمادهای بیایی؟ بیا من منتظر تو هستم و این فرد دیگر بیقرار است.
دائم دارد این را میشنود به همین دلیل دائم میگوید لبیک، الهم لبیک، لبیک لا شریک لک لبیک. من بتهایم را شکستهام و به دنبال تو آمدهام. شریکی برای تو نمیگیرم. «لَبَّیكَ الّلهُمَّ لَبَّیكَ، لَبَّیكَ لاشَریكَ لَكَ لَبَّیكَ، إنَّ الْحَمْدَ وَ النِّعْمَةَ لَكَ وَالْمُلكَ، لاشَریكَ لَكَ لَبَّیكَ». اگر کسی قابل ستایش باشد تویی، اگر کسی قرار است به من نعمتی برساند دلم میخواهد از تو بگیرم و اگر قرار است دارایی داشته باشم و چیزی به نامم باشد، چیزی را میگیرم که مالک آنی و به من اجازه میدهی که من هم به تبع تو مالک شوم. این معنای زیبا و ساده لبیک است که یک حاجی دائم آن را دنبال میکند.
انتهای پیام