حج یک مناسک است؛ اعمالی مشخص و به صورت دقیق از پیش تعیین شده که همه مسلمانان حاضر در این مراسم باید به صورت دقیق آن را انجام دهند. اما آیا منظر و مقصود خداوند از قرار دادن حج به عنوان یکی از فروع دین اسلام انجام ظاهری همین اعمال است؟
مطالعه احادیث حضرت رسول(ص) و ائمه اطهار(ع) و نیز کتابهای بزرگان دین در خصوص حج حکایت از وجود اسراری ژرف در پس هر عملی در این مناسک دارد. اسراری که مطالعه و آشنایی با آنها موجب به کمال مطلوب رساندن عمل عظیم حج میشود.
خبرگزاری ایکنا ضمن آرزوی حجی مقبول برای همه زائران بیتالله الحرام، درس گفتارهای اسرار حج را با تدریس حجتالاسلام عبدالحسن افتخاری، استاد حوزه و دانشگاه و روحانی کاروانهای حج تهیه کرده است تا گامی در جهت آشنا کردن هرچه بیشتر زائران با اسرار حج برداشته شود.
سیزدهمین بخش از این مجموعه با موضوع «ولایتپذیری حج» را با هم میبینیم و میخوانیم.
بین حج و ولایت رابطه وجود دارد. این رابطه عمیق، معنادار و دارای اسرار و رموزی است که حاجی باید با آن آشنا شود. خداوند متعال ولایت خود را بر عالم ندا داده و دعوت کرده که مومنین ولایت خداوند را در عالم بپذیرند.
این نکتهای است که در مورد ولایت خداوند متعال وجود دارد. آن کسی که مردم را به سمت ولایت خداوند میبرد، کسی است که خودش تا آخر خط پذیرش ولایت خداوند را رفته و عبد مطلق است. آن والی و کسی است که به سمت حج، نماز، روزه و ... هدایت میکند برای اینکه از این طریق انسانها را به پذیرش ولایت خداوند متعال بر عالم برساند.
خداوند متعال وقتی در سوره نور میخواهند خودشان را معرفی کنند، از این تعابیر استفاده میکنند: «اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِي زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبَارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ لَا شَرْقِيَّةٍ وَلَا غَرْبِيَّةٍ يَكَادُ زَيْتُهَا يُضِيءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُورٌ عَلَى نُورٍ يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشَاءُ وَيَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ؛ خدا نور آسمانها و زمين است مثل نور او چون چراغدانى است كه در آن چراغى و آن چراغ در شيشه اى است؛ آن شيشه گويى اخترى درخشان است كه از درخت خجسته زيتونى كه نه شرقى است و نه غربى افروخته مىشود،نزديک است كه روغنش هر چند بدان آتشى نرسيده باشد روشنى بخشد، روشنى بر روى روشنى است، خدا هر كه را بخواهد با نور خويش هدايت مىكند و اين مثلها را خدا براى مردم مىزند و خدا به هر چيزى داناست».
خداوند نور آسمانها و زمین است. نور باعث میشود چیزی که تاریکی قرار دارد دیده شود. خداوند میفرماید من آن کسی هستم که ظهور و بروز به موجودات عالم میدهم و آنها را به نمایش درمیآورم. همه عالم نورانیت خود را از من میگیرند و با بودن من دیده میشوند.
«مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ»؛ اگر کسی میخواهد با این نور آشنا شود باید بداند که مَثَل نور خداوند یعنی جایگاه این نور به شکل تمثُّل یافته و نمونه در بیرون کجاست. اما معنی مشکاه چیست؟ شما اگر یک لامپ و چراغ ماشین را داشته باشید که داخل حباب خود نباشد، نورانیت محدودی دارد. اما وقتی این لامپ را در حباب قرار میدهند این نور چند برابر میشود.
خداوند متعال میفرماید اگر میخواهید با نورانیت من آشنا شوید میتوانید این نورانیت را در مشکاه ببینید. اما مشکاه چه کسی است؟ در روایات آمده است که مشکاه همان نبی مکرم اسلام است.
وقتی خداوند متعال این نورانیت را به نبی خود داد، نبی او این نورانیت را در عالم پخش کرد و عالم ظلمانی و تاریک با وجود نبی مکرم اسلام روشن شده و روشنایی او خورشید این عالم را ساخته است.
«وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا»؛ قسم به خورشید و پرتو خورشید در قرآن آمده است. خداوند نبی خودش را به خورشید تشبیه میکند و به این وجود سوگند میخورد. پس ارتباط ما با ولی خدا در اصل ارتباطمان با مشکاه نورالله است. یعنی با کسی است که نورانیت خدا را جذب کرده و به عالم میدهد. ما نمیتوانیم از او دوری کنیم و به همراه او باید راه را برویم وگرنه در ظلمت و تاریکی میافتیم.
برای همین است که امام باقر(ع) به ابوحمزه که از اصحاب ایشان بودند در سفر حج میفرمایند: میدانید این مردم اکنون به چه چیزی امر شدهاند؟ (این سؤال کنایه از این است که کاری که اکنون انجام میدهند آخر امر و کارشان نیست). ابوحمزه میگوید من نمیدانم. امام باقر(ع) میفرماید: اینها امر شدهاند به اینکه این سنگها را (از کعبه به سنگ تعبیر میکند) طواف کنند و نشان دهند در زندگی سرپرستی چه کسی را قبول کردهاند. اگر سرپرستی ما را قبول کردهاند، این مسئله را به ما نشان میدهند، به سبک ما زندگی میکنند و در طریق ما حرکت میکنند.
این نکته مهمی است که خداوند متعال در مورد ولایت اهل بیت(ع) فرموده و آنها را جزو کسانی قرار داده که صاحب صراط هستند. «صراط الذین انعمت علیهم». پس حج رفتن در واقع همراهی با ولی خدا برای رسیدن به نهایتی است که خداوند متعال در پایان آن راه ایستاده است و بدون ولی قطعاً گمراهی، ضلالت و دور شدن از حقیقت است و کسی نمیتواند به نتیجه برسد. این ارتباط ولایت با حج است که حاجی باید به این مسئله توجه داشته باشد.
انتهای پیام