حج یک مناسک است؛ اعمالی مشخص و به صورت دقیق از پیش تعیین شده که همه مسلمانان حاضر در این مراسم باید به صورت دقیق آن را انجام دهند. اما آیا منظر و مقصود خداوند از قرار دادن حج به عنوان یکی از فروع دین اسلام انجام ظاهری همین اعمال است؟
مطالعه احادیث حضرت رسول(ص) و ائمه اطهار(ع) و نیز کتابهای بزرگان دین در خصوص حج حکایت از وجود اسراری ژرف در پس هر عملی در این مناسک دارد. اسراری که مطالعه و آشنایی با آنها موجب به کمال مطلوب رساندن عمل عظیم حج میشود.
خبرگزاری ایکنا ضمن آرزوی حجی مقبول برای همه زائران بیتالله الحرام، درس گفتارهای اسرار حج را با تدریس حجتالاسلام عبدالحسن افتخاری، استاد حوزه و دانشگاه و روحانی کاروانهای حج تهیه کرده است تا گامی در جهت آشنا کردن هرچه بیشتر زائران با اسرار حج برداشته شود.
پانزدهمین بخش از این مجموعه با موضوع «برائت از مشرکین» را با هم میبینیم و میخوانیم.
در مورد حج و اسرار معرفتی آن نکاتی را مطرح کردیم. بحثی که باید به این مجموعه اضافه کنیم این است که اسرار و معارف حج مربوط به بعُد عرفانی و عبادی حج است اما حج بُعد اجتماعی و جمع شدن مسلمین و مؤمنین در کنار هم را نیز دارد.
اما باقر(ع) فرمودند، خداوند مردم را از شرق و غرب جمع کرده که در کنار هم باشند و همدیگر را بشناسند و از وضعیت هم آگاه شوند. این نکته مهمی است که یک آئین و دین صرفاً نمیخواهد یک مسئله فردی، معنوی و شخصی را آنقدر مهم کند که فرد از جامعه جدا شود و تصور کند که در تنهایی بیشتر رشد خواهد کرد و حتی نمیخواهد کار به اینجا برسد که با محبتی که انسانها به هم میکنند به رشدی که باید برسند، دست پیدا کنند.
این کافی نیست؛ باید دقیقاً معلوم شود تمایل این جماعت به کدام سمت است و از چه چیز تنفر دارند و میخواهند دوری و بیزاری بجویند. در زندگی خود، روابط شخصی و حتی زمانی که با یک دوست در ارتباط هستیم اگر دقیقاً به دوستمان نگفته باشیم به چه چیزهایی علاقه دارم و از چه چیزهایی خوشمان نمیآید، چه چیزهایی را درست میدانیم و چه چیزهایی را غلط، باید منتظر درگیریهای زیادی باشیم.
در خانه هم همینطور است. ندانستن چیزهایی که همسر شما به آنها علاقه دارد یا ندارد موجب بروز مشکلات زیادی میشود. در جریان حج نیز بخشی از دلیل اجتماع مسلمانان این است که مؤمنان با هم آشنا شوند و بخش دیگر آن مربوط به محبتی است که نسبت به هم دارند و با این محبت و صمیمیت حال هم را خوب میکنند و رشد معنوی به هم میدهند. اما این آخر خط نیست و بخشی باقی میماند که خداوند متعال برای آن بخش سوره «برائت» را در قرآن نازل کرده است.
برائت یعنی اینکه من اینها را نمیخواهم، این را درست نمیدانم و اگر مؤمن هستم دیگر در کنار ایمان و توحید نمیتوانم شرک و انحراف و فساد را قبول کنم و نمیتوانم بپذیرم که در حالی که خودم را اهل اطاعت میدانم نسبت به عصیانها بیتفاوت باشم.
این نکته مهمی است و خداوند متعال در قرآن یک سوره به نام برائت نازل کرده که محتوا و مطالب آن باید در حج اجرا و گفته شود. در کنار آیه برائت، خداوند متعال نسبت به نبی مکرم اسلام میفرماید: « ُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا ... ؛ محمد [ص] پيامبر خداست و كسانى كه با اويند بر كافران سختگير [و] با همديگر مهربانند آنان را در ركوع و سجود مىبينى فضل و خشنودى خدا را خواستارند»(سوره فتح آیه 29).
یعنی مومنان اول باید مشخص کنند که نسبت به کفر شدیداً دوری میکنند و در مقابل ورود کفر میایستند و بعد از آن نسبت به هم با رحمت برخورد میکنند و بعد از اینکه این موضع خودشان را مشخص کردند «تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا؛ آنان را در ركوع و سجود مىبينى» سپس به سراغ رکوع، سجود و ... میروند.
براساس این آیات حاجیان در این سفر صرفاً نمیروند تا حال دلشان را خوش کنند، هر چند که در آن حال خوشی که پیدا میکنند لذتهای بیکرانی وجود دارد اما این دل خوش آخر خط نیست و بخشی از مسئله حج این است که این جماعت که از شرق و غرب عالم جمع میشوند چیزهایی را باید بدانند و کارهایی را باید انجام دهند که اولین مورد این است که در صفبندیهایی که در قرآن به ما نشان داده شده است، در محیط و جامعه خودشان این صف بندی را رعایت کنند و ضمن اینکه با تمامی اقوام، عقاید و اندیشهها با احترام برخورد میکنند و به دنبال این نیستند که با سختی و تندی با کسی برخورد کنند، اما دقیقاً مشخص میکنند چه چیزهایی را میپسندند، چه چیزهایی را نمیپسندند و صفهای خیر و شر و حق و باطل از هم جدا میکنند و این کاری است که در حج به شکل گسترده و جهانی باید انجام شود تا افراد بتوانند حس خوبی نسبت به خودشان و جامعه مؤمنین داشته باشند.
پس یک مجموعه کامل از مناسک دینی باید هر دو جنبه فردی و اجتماعی را داشته باشد و نمیشود با توجه به یکسری مسائل شخصی چیزی به نام دین را بپذیریم و نهایت دینداری را در این بدانیم که مسائل را به شکل شخصی و فردی انجام دهیم.
در دین یک نظام اجتماعی برای ما قرار دادهاند و باید تکلیف خودمان را نسبت به خانواده، دوستان، همکاران و جامعهای که در آن زندگی میکنیم مشخص کنیم. این دینداری است وگرنه به شکل فردی من ایمان دارم و این ایمان بخشی از دین است و بخش مهمتر آن این است که چگونه زندگی میکنم. دینداری در چگونگی زیست و تعامل ما با دیگران معنا پیدا میکند و این هم بخش مهمی است که باید در حج به آن توجه کرد.
انتهای پیام