ایکنا به مناسبت آغاز سال تحصیلی جدید دانشگاهها در قالب سلسله گفتگوهایی با اساتید و اعضای هیئت علمی دانشگاهها به بررسی مهمترین اولویت نهاد علم و نظام آموزش عالی در کشور میپردازد.
برخی از اساتید فقدان آزادی آکادمیک را به عنوان چالش اصلی دانشگاه مطرح میکنند و برخی تقلب علمی و مدرکگرایی را و برخی نیز از کیفیت پایین آموزش و جذب بیرویه دانشجو انتقاد دارند.
در ادامه این گفتوگوها با حبیبالله حلیمی جلودار؛ رئیس دانشکده الهیات و معارف دانشگاه مازندران گفتوگو کردهایم که حاصل آن را در ادامه میخوانیم؛
ایکنا ـ مهمترین اولویت نظام آموزش عالی ایران با تمرکز بر علوم انسانی از نگاه شما چیست؟
ما باید در نظام آموزش عالی به اساتید بگوییم اینها مسائل جامعه است، شما به عنوان عضو هیئت علمی در رشته روانشناسی، حقوق و رشتههای فنی چند مسئله اجتماعی را انتخاب کنید و با کتاب و مقاله و.. طی پنج سال این مسئله را حل کنید، ما هم به همین خاطر رتبه علمیتان را ارتقا میدهیم؛ این فرآیند یعنی مأموریتگرایی در محیط علمی. در این حالت اگر یک روز دانشگاه تعطیل شود جامعه آسیب میبیند و در غیر این صورت همین امروز دانشگاه را تعطیل کنید، آیا جامعه آسیبی میبیند؟
ایکنا ـ به نظر شما این مشکل به کدام یک از ارکان دانشگاه (وزرات علوم، اساتید یا دانشجویان) برمیگردد؟ حلقه مفقوده کجاست؟
حلقه مفقوده سیاستگذاری است. وقتی یک نفر در دانشگاه استخدام میشود خیلی ذوق دارد و آماده به کار است ولی سیاستگذاریها اشتباه است. مثلا اکنون دانشگاه هیچ کاری به من ندارد که چهکار میکنم. برای دانشگاه مهم نیست من در مورد خانواده مقاله بنویسم یا ننویسم، برای حل مشکل طلاق مقاله بنویسم یا ننویسم، برای تکثیر جمعیت و تولید مثل مقاله بنویسم یا ننویسم. همین که مقاله من در مجله علمی پژوهشی چاپ شود کفایت میکند و دیگر مهم نیست آن مجله علمی پژوهشی مسئلهای را حل میکند یا خیر و اصلا وزارت علوم به این مسئله توجه ندارد. بنابراین ماموریتگرا نبودن از بالاست.
اساتید گاهی آتش به اختیار کارهایی انجام میدهند که خریداری ندارد. اگر من که در حوزه خانواده کار میکنم آمار طلاق را طی پنج سال در شهر خودم پایین بیاورم، وزارت علوم هیچ تشویق و ارتقایی به من نمیدهد در حالی که این رویکرد، رویکرد حل مسئله است. برای چه من روانشناسی یا مطالعات خانواده خواندم؟ برای اینکه مسائل جامعه را حل کنم. آمار طلاق دارد بالا میرود، آمار ازدواج دارد پایین میآید، تکثیر نسل دارد پایین میآید، کشاورزی دارد ضربه میخورد، استفاده از سموم دارد بالا میرود. اگر استاد کشاورزی نتواند سمپاشی را کمتر کند، تولید را بیشتر کند حل مسئله نکرده است. بنابراین فعالیت اساتید را سیاستگذاری وزارت علوم جهت میدهد و سیاستگذاری میتواند خیلی در این زمینه کارآمد باشد.
ایکنا ـ پیشنهاد شما این است که مأموریتگرایی در آییننامههای ارتقای اعضای هیئت علمی لحاظ شود؟
بله؛ اگر در آییننامه ارتقا باشد ما براساس آن فعالیت میکنیم همانطور که ما اکنون براساس ضوابط آییننامه ارتقا مقاله علمی پژوهشی مینویسیم. مقام معظم رهبری یک بار فرمودند پایاننامهها دارد خاک میخورد در حالی که هیچ مسئلهای را حل نکردهاند. نمیگویم هر رساله دکتری یک مسئله حل کند ولی حداقل هر پنج تا رساله دکتری باید یک مسئله اجتماعی را مرتفع کند. اکنون داروهای گرانقیمت بیماران از خارج میآید. آیا ما خودمان نمیتوانیم این داروها را تولید کنیم؟ به نظر من میتوانیم؛ ولی به سمت آن نرفتیم.
بنابراین نه مسئله از سمت وزارت علوم و وزارت بهداشت به اساتید داده شده است و نه از سمت مسئولان جامعه. مثلا استاندار که رئیس جمهور استان است به ادارات دولتی دستور نداده است به سمت دانشگاه بروید؛ یعنی نه آن طرف کسانی هستند که به ما مسئله بدهند و نه این طرف مسئلهگرا هستند تا حل مسئله کنند.
ایکنا ـ غیر از مشکل مأموریتمحوری، وضعیت کیفی آموزش را به عنوان یک استاد چطور ارزیابی میکنید؟
بعضی وقتها خانوادهها از خانه بیرون میآیند مسافرت کنند ولی نمیدانند کجا بروند، لذا معلوم نیست سر از کجا درمیآورند. وقتی از اولش نمیدانیم کجا میخواهیم برویم سرانجاممان نامعلوم است. نظام آموزشی هم همینطور است. نمیگویم کل نظام دانشگاهی اینگونه است ولی اشکالاتی دارد از جمله اینکه سرفصلهای آموزشی قدیمی است و رویکرد حل مسئله نداریم.
امروز دانشجو میخواهد عنوان پایاننامه و رساله انتخاب کند. اگر لیستی از مسائل اجتماعی در اختیار اساتید باشد، ما به دانشجو میگوییم یکی از این عناوین را انتخاب کند که سود آن پژوهش متوجه جامعه شود. دانشگاه جامع امام حسین(ع) صددرصد مأموریتگرا است و به هر استاد مسئله میدهد تا حل کند و اگر آن مسئله را حل کرد، ارتقا میگیرد.
ایکنا ـ اگر بحث مأموریتگرایی را نسبت به رشته قرآن و حدیث مطرح کنیم نتیجهاش این میشود که با استفاده از ظرفیت قرآن و حدیث بخواهیم مشکلات جامعه را حل کنیم منتهی یک مسئلهای که اینجا به وجود میآید و وزیر علوم نیز در مراسم معارفه خود به آن اشاره کردند این است که برخی ما را متهم میکنند کار شما ترویج شبهعلم است. نظر شما در این رابطه چیست؟
قرآن و حدیث بخشی از زندگی مردم را درست میکند؛ اعتقادات مردم را من و شما باید درست کنیم، عبادات مردم را باید من و شما درست کنیم ولی متأسفانه اصلا در این مسائل وارد نمیشویم. اخلاق مردم را من و شما باید جهت دهیم، فرهنگ مردم را باید من و شما جهت دهیم. همین چهار اصلی که نام بردیم خیلی مهم است.
اوایل انقلاب یک خبرنگار خارجی از امام راحل پرسید شما که اقتصاد و سیاست نخواندید و فقط مسائل دینی خواندید چطور میخواهید حکومتداری کنید؟ امام(ره) فرمودند همان بهتر که اینها را نخواندیم. بنابراین اینها شبهعلم نیست. قرآن سیاست و اقتصاد دارد. ما میتوانیم مسائل مختلف را با استفاده از ظرفیت قرآن و حدیث حل کنیم. متأسفانه برخی ورود استاد دانشگاه قرآن و حدیث به جامعه را غلط میدانند. اگر من به مسجد بروم برای مردم صحبت کنم تا فرهنگ را جهت دهم به من ارتقا نمیدهند چون میگویند، مقاله ننوشتید. بحث این است که هر رشتهای مسائل مربوط به خود را در جامعه دارد و باید در پی حل آنها باشیم.
انتهای پیام