به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین محسن قنبریان؛ استاد حوزه علمیه، 23 مهرماه در نشست علمی «متفکران انقلاب اسلامی و الهیات کاربردی» با موضوع شهید بهشتی و الهیات کاربردی با بیان اینکه هنوز ادبیات الهیات کاربردی در بین مسلمین و شیعیان جا نیفتاده و ابعاد آن قابل بحث است، گفت: الهیات کاربردی معطوف به حضور اجتماعی دین است و اگر این توجه را داشته باشیم مباحث جدیدی به میدان خواهد آمد که بیشتر از بیان صرف معارف است.
وی افزود: اثر الهیات در احکام یعنی پیکره عمل از الهیات چگونه اثر میگیرد؛ شهید بهشتی به مثابه فقیه حکیم و جامعنگر در این بحث حضور دارد؛ یعنی اثر الهیات بر افعال فردی و جمعی بندگان که آن مرحوم به مثابه احیاگر در این زمینه حضور دارد و خرافهزدایی و معنابخشی کرده است؛ مطلب دیگر حائز اهمیت که ایشان در آن کمنظیر است اثر الهیات بر ساختارها و روابط اجتماعی است یعنی به مثابه طبیب و مصلح اجتماعی حضور دارد.
وی با بیان اینکه شهید بهشتی نواندیشی دینی در مور حکم شرعی نمیکند بلکه روابطی را بیان میکند تا حکم شرعی بتواند درست در جامعه عمل کند، اظهار کرد: معرفت نفیسی را علامه طباطبایی و امام(ره) به یادگار گذاشتهاند و شاگردانی مانند شهید بهشتی که این معرفت را تعقیب کردهاند یک قدم بالاتر رفتهاند و آن معرفت، رابطه جمیع اجزای دین با توحید است؛ امام(ره) در اربعین حدیث این بحث را مطرح کردند و امتداد این حرف در اندیشه مرحوم مصباح و شهید مطهری و .. تبیین شده است و مقام معظم رهبری در طرح اندیشه کلی اسلام در قرآن آورده است.
قنبریان با بیان اینکه از منظر شهید بهشتی، اسلام یک نظام وسیع عقیده و عمل است، افزود: شناخت یک بخش کوچک از دین، وقتی ممکن است که بر جهانبینی دین آگاه باشیم و در چارچوب وسیع کل دست به تحقیق شویم ولی این گونه توجه همه جانبه در تحقیقات اسلام در حد نصاب نبوده است زیرا مگر فقیهی هست که الهیات را قبول ندارد ولی فقیهی که الهیات بر چتر او سایه انداخته باشد زیاد است یا حرفهای مترقی الهیات را در فتوا لحاظ نکرده باشد زیاد داریم.
استاد حوزه علمیه با بیان اینکه در ذیل اصل 27 قانون اساسی، یک طیف دائما دنبال افزودن قیودی بر این بند بودند مانند اینکه تجمعات اعتراضی باید مسالمتآمیز باشد، گفت: شهید بهشتی دنبال افزودن این قیود نبودند و حتی ایشان بر سر اینکه برپایی تجمع باید از قبل به دولت اعلان شود میفرماید این کار برای اجازه گرفتن نیست بلکه برای برقراری نظم اجتماعات است.
وی افزود: البته این بحث در جلسات متعدد به نتیجه نرسید ولی در نهایت به شکل امروزی تصویب شد ولی این اصل کما اینکه شهید بهشتی پیشبینی کرده بود متروک مانده است؛ ایشان معتقد بود که این اختلاف بنده با دیگران، بنیادین است نه فقهی، میفرماید اسلام عزیز در آزادی، امکان رشد و تجلی فراوان دارد لذا خیلی از قیود را نمیپسندد.
وی اضافه کرد: خلاصه اینکه بهشتی یک دینشناسی و انسانشناسی متفاوت دارد و معتقد است که انسان در فضای آزاد بهتر شکوفا خواهد شد و دین هم در فضای آزاد تجلی بیشتر و بهتری مییابد؛ ایشان اظهار مخالفت درباره دین را منع نمیکند ولی دشمنی با دین را هم برنمیتابد؛ ایشان معتقد است که باید جانب آزادی را بگیریم تا انسان رشد کند نه اینکه دائما دنبال محدودیت باشیم.
قنبریان بیان کرد: در فتوایی فرمودهاند یادگرفتن معانی کامل عبارات نماز بر هر مسلمانی در حد فهم واجب است؛ البته این فتوا با صراحت در کلمات سایر فقها نیست ولی این نظر مستند و اسلامی است؛ یعنی در الهیات کاربردی خدا در متن زندگی و روح جامعه و فرد حضور دارد بنابراین نماز باید روح داشته باشد؛ اقل مقدماتی که روح نماز را اتیان میکند فهم معانی است لذا به راحتی چنین فتوایی میدهند.
استاد حوزه با بیان اینکه درباره اثر الهیات بر افعال بندگان هم ایشان به مثابه یک احیاگر حاضر شده است، اظهار کرد: ایشان در مقام تجویز و توصیه برآمده و سخنان فوقالعاده دارد؛ مثلا در عبارتی مشابه مقام معظم رهبری اهمیت زیادی به تعهد اجتماعی میدهد؛ از منظر ایشان وقتی عمل به مرجئهگری نزدیک و فقط عقاید، مهم شد پیشبرد اهداف انقلاب هم نزول میکند لذا سفت و سخت بر سر عمل و تعهد اجتماعی ایستاده است.
وی با بیان اینکه کسی که بر سر اعتقاد خود در عمل متعهد و استوار است مورد تمجید ایشان قرار دارد، گفت: عجیبتر اینکه میفرماید کسی که عقیده دارد و همراه آن وظیفه خود را انجام میدهد اگر در مدار حق بود سعادتمند خواهد شد ولی اگر کسی عقیده باطل همراه با تعهد دارد باز از انسانی که عقیده دارد ولی به آن پایبند نیست بهتر است.
قنبریان گفت: از ایشان پرسیدند که آیا این حرف در مورد یک مجاهد خلق و منافق هم صحیح است؟ ایشان جواب میدهد بله؛ یعنی با اینکه عقیده این افراد را فاسد میداند ولی قصد دارد بر کنش و عمل تاکید کند. کما اینکه پیامبر فرمودند کافر سخی به بهشت نزدیکتر است تا مؤمن بخیل.
وی افزود: ایشان در کتاب «مبارزه پیروز» که در مورد امام حسین(ع) است تفسیر صحیحی برای گریه ارائه میدهد و میفرماید؛ تفسیر صحیح گریستن بر حسین این است که اگر هیچ راهی برای پیروی از امام حسین(ع) وجود ندارد چون این گریستن پیام امام حسین(ع) را به نسل بعد منتقل میکند لازم است ولی جایی که امکان تاسی وجود دارد گریستن و قیامنکردن خطاست.
استاد حوزه بیان کرد: ایشان روابط عینی اجتماعی نه عمل افراد را به نفع دین تغییر میدهد؛ مثلا در دورهای که مارکسیستها شعار عدالت سر میدادند یکی از ایراد آنان این بود که در اسلام طبقه کارگر و کارفرما و تبعیضات اینطوری وجود دارد؛ ایشان به جای اینکه فقط از منطق اسلام دفاع کنند که مثلا نظام اجاره در اسلام منتج به طبقاتیشدن نیست فرمودند این زمینه چون کج است احکام هم در آن نتایج نامطلوب دارد یعنی بعد از انقلاب صنعتی که طبقه کارگران در برابر کارفرمایان ایجاد شد این زمینه سبب شده است تا عقد اجاره ما هم نتیجه تبعیض بدهد نه اینکه در ذات این حکم اسلامی، تبعیض وجود داشته باشد.
قنبریان با بیان اینکه ایشان غیر از دفاع کلامی از اصل 43 قانون اساسی دفاع کرده است و میگوید باید ابزار تولید برای همه فراهم شود، اضافه کرد: در این صورت تبعیض و قراردادهای تبعیضآمیز وجود نخواهد داشت؛ ایشان معتقد است باید روابط صحنه اصلاح شود تا تبعیض در اجاره ایجاد نشود. دولت باید به ابزار تولید عمومیت بدهد در این صورت اگر کسی نخواست استفاده کند و کارگر کسی شد نسبت کارگر و کار متعادل میشود لذا کسی نمیتواند از کارگر سوء استفاده کند.
استاد حوزه گفت: از منظر ایشان الهیات نباید صرفا در کتب و تدریس ما وجود داشته باشد بلکه باید وارد عرصه اجتماعی شود؛ البته الهیات کاربردی مسیحیت هم به درد ما نمیخورد و در اسلام الهیات باید وارد ساختار و روابط شود تا دینگریزی و سکولاریسم ایجاد نشود.
انتهای پیام