مطالعات قرآنی فعلی بر روش‌های ابداعی استوار است/ لزوم اخذ روش از خود قرآن
کد خبر: 1437116
تاریخ انتشار : ۱۸ مرداد ۱۳۹۳ - ۰۹:۱۰
عضو هیئت علمی جامعة المصطفی(ص):

مطالعات قرآنی فعلی بر روش‌های ابداعی استوار است/ لزوم اخذ روش از خود قرآن

گروه دانشگاه: در زمینه مطالعات قرآنی عموماً گرایش به سمت روش ابداعی است، اما می‌توان از روش اکتشافی نیز سخن گفت که اساس آن بر اخذ روش از خود قرآن است، زیرا قرآن روش تعامل با خود را ترسیم کرده است.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا)، از چندی پیش سلسله نشست‌هایی با عنوان «مطالعات قرآنی، وضعیت حال، چشم‌انداز آینده» برگزار شد و در این نشست‌ها مباحث مهمی در رابطه با وضعیت قرآن‌پژوهی کنونی و آسیب‌شناسی آن مطرح شد.
در خصوص برخی مباحث مطرح‌شده در این نشست‌ها، با سیدمنذر حکیم، عضو هیئت علمی جامعة المصطفی(ص) العالمیه به گفت‌وگو نشستیم که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید.

ایکنا: ارزیابی شما از وضعیت مطالعات قرآنی و مباحث مطرح شده در نشست‌های مطالعات قرآنی و نظراتی که کارشناسان در گفت‌وگو با خبرگزاری ایکنا مطرح کرده‌اند، چیست؟
به نظر می‌رسد که ما باید در ابتدا به تمایزی که میان دو نوع روش تعامل با قرآن وجود دارد توجه کنیم. ما اگر بخواهیم روش‌های تعامل با قرآن در طول تاریخ گذشته و حال را بررسی کنیم و مطالعات انجام ‌شده در مورد قرآن را طبقه‌بندی کنیم می‌توانیم آن‌ها را در دو بخش نشان بدهیم: یکی روش ابداعی و دیگری روش اکتشافی.
بسیاری از محققان و مفسران قرآنی ما که در زمینه تفسیر قرآن و علوم قرآن مطالبی را ارائه داده‌اند با یک روش ابداعی که ناشی از ابتکار خود آن‌ها بوده است، وارد این عرصه شده‌اند؛ به این معنا که برآمده از ظرفیت‌های علمی هر محقق و مؤلفی و روش‌های علمی که وی با آن‌ها شکل گرفته است و همچنین خلأهایی که آن محقق احساس می‌کرده است، در هر عصر متناسب با شرایط آن عصر و آن محقق، وی با قرآن تعاملی داشته است که در نتیجه آن تحقیق و تألیفی انجام و عرضه می‌شده است.
اکثر دوستان و صاحب‌نظرانی که در رابطه موضوع بحث ما با شما مصاحبه‌هایی داشته‌اند، به نوعی همین الگو را در نظر داشته‌اند و از روش ابداعی در تعامل با قرآن تخطی نکرده‌اند و بر اساس ابداع و ابتکار خودشان روشی را در تعامل با قرآن مطرح یا طراحی کرده‌اند. مجموعه تألیفاتی هم که در دسترس داریم از این نوع هستند.
اما این روش را که به نام ابداعی خوانده‌ا‌یم در برابر روشی اکتشافی در مواجهه با قرآن است. منظور من از روش اکتشافی این است که ما بیاییم کشف کنیم که قرآن خودش را چگونه معرفی کرده و چه ظرفیت‌هایی را برای خود مطرح کرده است. در این جا ما باید بیابیم که قرآن در تعامل با خود چه روشی را در فراروی ما قرار داده است و نه این که ما مبدع و مبتکر روش تعامل باشیم. در این صورت ما مکتشف روش تعامل با قرآن خواهیم بود و در هنگام پژوهش در آن براساس همین روش کشف شده بایستی عمل کنیم.
معمولاً دوستانی که راجع به این مسئله اظهار نظر کرده‌اند، من ندیده‌ام که در مورد این بعد یعنی در مورد روش اکتشافی برخاسته از قرآن صحبتی کرده باشند و لذا جا دارد که ما بحث را به این سمت ببریم که آیا قرآن در تعامل با خود روشی طراحی کرده و ارائه داده است یا خیر. اگر در این جا جواب مثبت بود سؤال بعدی پیش می‌آید که چگونه ما به این روش دست بیابیم و آن را کشف کنیم.
ایکنا: پاسخ خود شما به این دو سؤال چیست؟
در پاسخ به این دو سؤال می‌توانم به طور خلاصه، در حد طرح یک ایده، چند نکته را خدمت شما عرض کنم. یکی این که اساس این روش اکتشافی که قرآن مطرح می‌کند این است که قرآن کلام خداست و خدای بی‌نهایت کلامش هم از ظرفیت‌های نامحدودی برخوردار خواهد بود و به تعبیر خود قرآن در مورد کلمات خدا «لَّوْ کَانَ الْبَحْرُ مِدَادًا لِّکَلِمَاتِ رَبِّی لَنَفِدَ الْبَحْرُ قَبْلَ أَن تَنفَدَ کَلِمَاتُ رَبِّی؛ اگر دریا براى کلمات پروردگارم مرکب شود پیش از آنکه کلمات پروردگارم پایان پذیرد قطعا دریا پایان می‌یابد»(کهف/109).
قرآن خودش به این واقعیت اشاره می‌کند که آب دریاها تمام می‌شود و کلمات خدا تمام نمی‌شود. خب این یک ویژگی است که قرآن برای خودش مطرح کرده است یک ظرفیت بسیار بالا یا حتی بی‌نهایت. قرآن تجلی کلام خداست. در روایت نبوی هم داریم که خداوند در کتاب خود تجلی کرده است «لقد تجلی الله لخلقه فی کلامه (فی کتابه) و لکنهم لایبصرون». خب خداوند نامحدود در کتاب خود که قرآن باشد تجلی پیدا کرده است. خب این تعبیر نبوی یک خط را راجع به قرآن به ما نشان می‌دهد. 
از طرف دیگر قرآن خود را هدایتگر و «هدی للناس» معرفی می‌کند. یکی از مواردی که قرآن هدایت می‌کند این است که ما را به خودش هدایت می‌کند؛ پس قرآن در این زمینه باید حتماً روش تعامل با خودش را مد نظر قرار داده باشد و ما را به آن سو هدایت کند.
در این زمینه نکات متعددی وجود دارد که باید به آن‌ها توجه کرد. این که قرآن ابدی و همگانی است یک مورد است. ابدی بودن و همگانی بودن قرآن برای قرآن ظرفیت‌های خاصی را به همراه دارد. این یعنی که قرآن متناسب با همه سطوح، طبقات و انسان‌ها و همه عصرها می‌تواند راهنمایی و ارائه طریق داشته باشد. همچنین ما شاهد هستیم که بین دانش‌های هر عصر و بین اطلاعاتی که قرآن از واقعیت‌های جهان عرضه می‌کند یک پیوند خاصی وجود دارد که نشان‌دهنده ظرفیت‌های بالای قرآن است.
کسی که با این ویژگی‌های قرآن آشنا باشد به راحتی می‌تواند متوجه این امر شود که این‌ها باید در پژوهش در قرآن مورد توجه و لحاظ قرار گیرد.
ایکنا: آیا آن چه تاکنون راجع به قرآن نوشته شده و ارائه شده است کافی است و آیا نیاز به تجدید نظر دارد؟ آیا با این وجود ما می‌توانیم برای آینده تحقیقات جدیدی و روش‌های جدیدی از فهم قرآن و نکات جدیدی را از قرآن به دست بیاوریم و برداشت کنیم؟
به طور طبیعی پاسخ همه این سؤال‌ها مثبت خواهد بود؛ زیرا که با توجه به واقعیت قرآن و آن ظرفیت نامحدود قرآن و این که قرآن برای همه زمان‌ها و انسان‌ها مطرح است باید چنین مسیر بازی فراروی ما در فهم قرآن و در تعامل با قرآن و در بهره‌برداری از قرآن وجود داشته باشد.
البته این همراه می‌شود با یک اصل بسیار مهم که خود قرآن مطرح کرده است. آن اصل این است که مجموعه‌ای از قضایای ثابت و پایداری وجود دارد که قرآن به هیچ وجه از آن‌ها تخطی نمی‌کند و این‌ها به مرور زمان دگرگون و جا به جا نمی‌شوند و فقط ظرفیت‌های انسان‌ها برای بهره‌برداری از ظرفیت‌های قرآنی بالا می‌رود.
در هر صورت اگر ما با این نگاه به این بعد اکتشافی قرآن نسبت به خود قرآن توجه کنیم می‌توانیم روشی را برای فهم قرآن از خود قرآن به دست بیاوریم.
ایکنا: خب از نظر شما در نهایت چه روشی را باید در مطالعه قرآن مورد استفاده قرار داد؟ آیا مواردی از هدایت‌های قرآن در زمینه تعامل با آن هست که در سطح روش بتواند مفید باشد؟
در حال حاضر شاید نتوان این روش را تعیین کرد، اما قرآن کلید فهم خود را در آیاتی چند با کلیدواژه خاصی به نام «تدبر در قرآن» مطرح می‌کند. باید همچنان که اشاره شد برای تدوین این روش به ویژگی‌های قرآن هم توجه شود. بخشی دیگر از آیاتی که در تعریف این روش مؤثر هستند آیاتی هستند که موانع فهم قرآن را مطرح می‌کند و همچنین آیاتی که محدوده‌های مجاز و ممنوعه در فهم قرآن را ترسیم می‌کند. در کنار آن‌ها باید به شرایطی توجه کرد که خود قرآن برای فهم قرآن، با توجه به تحریف‌هایی که در طول زمان برای کتاب‌های الهی به وجود آمده، مطرح کرده است. این موارد آسیب‌هایی است که ممکن است برای کتاب‌های الهی مطرح باشد و قرآن به آن‌ها اشاره کرده است.
اگر روی هم رفته این مجموعه را در کنار هم قرار بدهیم شاید بتوانیم بگوئیم که به راحتی می‌توانیم منظومه‌ای از آیات را که عهده‌دار تبیین روش فهم قرآن و روش اکتشافی مطالعات قرآنی به دست بیاوریم.
به این ترتیب ما تازه در آغاز یک راه قرار می‌گیریم و می‌توانیم به عرصه قرآن ورودی جدید داشته باشیم و با روشی که خود قرآن برای تعامل با آن و فهم آن در اختیار ما قرار داده است به سمت قرآن حرکت کنیم. باید ببینم که با این روش قرآنی چقدر می‌توانیم از قرآن بهره‌برداری کنیم. امیدواریم که خداوند متعال کمک کند و توفیق بدهد که بتوانیم این مسیر را به خوبی و با سلامتی و بدون آسیب طی کنیم و به نتیجه برسیم.

مطالب مرتبط
captcha