به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا) جلسه «سیری در صحیفه سجادیه» حجتالاسلام سیدعبدالله فاطمینیا عصر دیروز 5 دیماه در مسجد جامع ازگل برگزار شد.
فاطمینیا در آغاز سخنانش گفت: فردا میلاد امام حسنعسکری(ع) است. ایشان گاهی بازداشت بودند، با همه این حرفها، نهضت علمی داشتند و شاگردان بسیاری تربیت کردند؛ این خیلی عجیب است که ایشان با عمر کم و شرایط خفقانی که وجود داشت، توانستند این فعالیت علمی را انجام دهند. بر ما شیعیان است که از فرزند ایشان امام زمان(ع) مدد بطلبیم و شفاعت بخواهیم تا به علم و دانش و دانستن اهمیت دهیم. علم فقط «ضَرَبَ یَضرِبُ» نیست، فقط پزشکی و معماری نیست و تمام علمها عزیزند.
وی افزود: در روایتی که به امیرالمومنین(ع) نسبت دادهاند آمده است که علم زیاد و عمر کوتاه است پس از هر علمی زیباتر آن را بگیرید. شاید من نتوانم در این سنم پزشکی بخوانم یا فیزیکدان شوم، اما از هر علمی نکتهای خوب میتوانم بیاموزم.
وی تصریح کرد: وی با اشاره به دعای 25 صحیفه سجادیه گفت: این دعاها برای یاد دادن به ما بوده و زبان حال ماست. در سوره مبارکه اسرا خداوند به پیامبر میفرماید با پدر و مادرت مهربانی کن، در حالی که پیامبر(ص) در حین نزول آیات، پدر و مادر نداشتند و در واقع این آیات خطاب به ماست در این جا هم خطاب امام سجاد(ع) ما هستیم.
وی تصریح کرد: تربیت فرزندان امروز خیلی مطرح میشود، ولی اشتباه در تبطیق جامعه را بیچاره کرده است. همه دوست دارند فرزندان را خوب تربیت کنند و به مدرسه خوب بفرستند اما معنای خوبی چیست؟ معلم و مدرسه با چنین معیاری به چه معناست. برای مثال جوانی هوس کرد تا علم رمل یاد بگیرد. آن جوان رمل را یاد گرفت. یک نفر آمد مورچههای اسبی را برداشت و به جوان گفت این چیست؟ جوان محاسباتی در علم رمل انجام داد و گفت این یک حیوان است، رنگش مشکی است، سر بزرگی دارد و حیوان پرزوری هم هست، میتواند گاومیش باشد اما من متحیرم که چطور گاو میش میتواند در دست من قرار بگیرد. این مثال اشتباه در تطبیق است.
فاطمینیا افزود: علم رمل علمی است که من هم بلد نیستم و لازم نبود تا دنبالش بروم، اما میدانم که علم عجیبی است. اینها حاشیه است اما مفیدند. مدعیان رمل شیادند و این علم اسم بدی در آورده است. علم رمل علم عجیبی است. 16 شکل دارد و همه چیز را نشان میدهند. سید بنطاووس فرمود که ما اینها را دیدهایم، گاهی درست میگویند و گاهی خطا میکنند.
شرایط سعادت
این استاد اخلاق تصریح کرد: این روایت امام صادق(ع) را باید بر سر در دانشگاهها و مساجد نوشته شود، ایشان میفرمایند: این طور نیست که اگر کسی چیزی را بخواهد قدرت آن را پیدا بکند و نه این است که اگر فردی قدرت چیزی را داشت، موفق هم بشود، ممکن است توفیق هم باشد اما آن چیز به جا نباشد، اگر خواستن، توانستن، توفیق و به جا انجام شدن جمع شد، اسباب سعادت تمام است.
وی با بیان اینکه پدر و مادر من میگوید خواستن توانستن است دروغ نیست بلکه، جمله تشویقی بوده و علمی نیست، گفت: ما یک وقت داریم بچه را تشویق میکنیم و هیچ وقت نباید جملههای تشویقی را با جملههای علمی قیاس کرد.
فاطمینیا افزود: حالا فرض کنید فردی چیزی را خواست و به آن رسید، آیا کار تمام است؟ میگویم ای خدا پولی باشد که من به همه ضعیفها کمک کنم، فردا یک ارث بی در و پیکری به او میرسد، خوب چه میگفتی؟ میگوید نه دیگر پول هست، اما چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است و ما خودمان هزار تا کار داریم. پس ممکن است قدرت باشد اما توفیق نباشد.
وی ادامه داد: توفیق شد و فردی مسجد بزرگی را ساخت. مسجد تبریزیهای مقیم تهران. میگوئیم که فرد چقدر توفیق دارد اما معلوم نیست که بجا باشد و اساسا ضرورتی برای چیزی که میخواست وجود داشته باشد.
اشتباه در تطبیق در تربیت
این استاد اخلاق تصریح کرد: من یازدهم سال داشتم، در تبریز هوا به قدری سرد بود که تلفات به جا میگذاشت و افرادی از سرما میمردند، در آن زمان امکانات گرمایش به این میزان نبود. ما به هیئتی رفته بودیم که با زحمت راه انداخته بودند. پیرمردی بلند شد و گفت از خدا بترسید و قیامت و قبری هست. ما احساس کردیم این پیرمرد میخواهد در خصوص این سرما حرف بزند، چون سرما مردم را میکشت، دیدیم آن مرد پس از مقدمات گفت که فلان قبرستان دیوارش خراب شده است، پولی بدهید دیواری بسازیم. یک از حضار به او گفت که زندهها در حال مردن هستند و اول باید فکری به حال ایشان بکنیم. فرد فکر میکند که در حال انجام کار خیر است، اما اشتباه در تطبیق کرده است. این جهل است و فضیلت نیست.
وی با بیان اینکه تربیت فرزندان بسیار مهم است اما نباید اشتباه در تطبیق شود، گفت: در دعای امام سجاد(ع) ما میبینیم که در کنار آروزی صحبت بدن آروزی صحت عقاید و دین هم برای فرزندان میشود. خدا فرزندان را حفظ کند، خیلی خوبند به دانشگاه و حوزه میروند، اما به مجرد مختصر درس خواندن خدا را هم بنده نیستند.
فاطمینیا افزود: در خصوص شخصیتها افسانه زیاد نقل میشود که برخی ارزش گفتن ندارد اما برخی چیزها درست است. ابوعلی سینا کتاب قانون را در شانزده سالگی نوشته و به چهار مذهب فتوا میداده است و وقتی پادشاهی مریض شد، اطبا کارکشته ناتوان بودند و او در این سن پادشاه را شفا داد و جواز استفاده از کتابخانه نوح بنمنصور را از او گرفت. ابنسینا میگوید که وقتی مطلبی دشوار میشود وضو میگرفت و دو رکعت نماز با اخلاق و خضوع میخواند تا مشکل حل شود. از اینرو علم باید انسان را متواضع کند و نه اینکه او را از خداوند دور کند.
وی ادامه داد: از منابع موثقی شنیدم که دختر خانمی به مسافرت رفته بود. به آنها گفته بودند که نمازهایتان شکسته است، گفته بود ما تمام میخوانیم. به او گفته بودند که دختر خانم رسالهها نوشتهاند که نماز را در سفر باید شکسته بخوانید. چه جوابی داده باشد خوب است، گفته بود که ما هم برای خودمان نظری داریم. آخر دختر جان دو صباح رشتهای را خواندهای اما این چه ربطی دارد.
وی افزود: میگویم دختر جان، پسر جان از که تقلید میکنید؟ قیافهای میگیرد و میگوید حاج آقا تقلید نه تحقیق! به به چه حرف خوشگلی! اما یعنی چه؟ اصلا نمیفهمند چه میگویند. من مریض میشوم میگویند این پزشک شش ماهه وقت میدهد، وقتی میگیرم. پس از شش ماه با این همه تحصیل پیش پزشک میرویم و منت هم میکشیم و هر چه میگویند میگوییم چشم. جوان میگوید تحقیق نه تقلید! شما پیش پزشک میروید تحقیق میکنید و یا تقلید. شما اگر از پزشک بپرسید این داروها از چه ترکیب یافته است میگوید برو بیرون نوبت دیگری است. ما هیچ وقت از پزشک نپرسیدیم که دارو از چه تشکیل شده است و اصلا حق و شان ما این نیست. حالا در مسئله فقهی هم همینطور است. شما اگر علم اصول فقه را بخوانید میفهمید چقدر دشوار است و فقها چه زحمتهایی کشیدهاند. هر علمی ارزشی دارد.
فاطمینیا با بیان اینکه اخباریها تقلید را حرام میدانند، گفت: من با اخباریها زندگی کردهام. عالم بزرگی داشتند. روزی دیدم خیلی دارد زیادهروی میکند، گفتم حاج شیخ تو را به خدا من اهل قسم نیستم اما تو را به جدم قسم میدهم سوالی دارم که پاسخ درست به من بده، آفتاب دارد میرود. چوپانی از تو میپرسد من الان چه کار کنم، وضو بگیرم یا تیمم کنم، خدا رحمتش کند خیلی هم سنگین حرف میزد، گفت کتاب را باز میکنم میگویم امام صادق(ع) میفرماید تیمم کن. گفتم ببین آن چویان نمیداند کتاب چیست، عربی بلد نیست و آن روایتی را که تو داری نقل میکنی نمیداند معتبر و یا ضعیف است، روایت گاهی قوی السند و ضیف الدلاله است. گفتم به هر حال تو عربیت را میدانی و تو سندش را میدانی، او الان از تو تقلید کرد. جوابی نداشت، تهدیدم کرد! الان او مرحوم شده است و من او را دعا میکنم. خوب تقلید حرام است تبعات دارد. مردم چه کار کنند. برخی از اخباریون انسانهای بزرگی بودند و میفهمیدند. فیض کاشانی هم اخباری بود اما اخباری فهمیدهای بوده است. برخی از اخباریون به بزرگان ناسزا میگفتند.
وی افزود: امام سجاد(ع) از خدا میخواهند تا بدنها، دین و اخلاق فرزندان اصلاح شود. چقدر خوب است که این دعا مستجاب شود. بچه سالم، متدین و متخلق هم باشد. اینرا چطور باید بر آورده کرد. در مورد بدن میدانیم اما دین و اخلاقشان را چه کار کنیم. کدام مدرسه بگذاریم. روزی یکی از والدین به من زنگ زد و گفت بچهها را بردهاند قبرستان و مردهشویی به آنها نشان دادهاند و یکیشان دیوانه شده و یکی شان قلبشان درد گرفته است. جوان بودم، رفتم و مدرسه را پیدا کردم. الان نمیتوانم و سنم از جدال گذاشته است. مدرسه دخترانه بود یا الله کردم و داخل شدم و دیدم از این مدارسی است که چند پرده هم دارد و اینها خوب است اما همه دین ما که یا الله نیست. این خوب نیست که از این ور یا الله داشته باشیم و از آن سو شیخ نهروان تربیت کنیم. داخل شدیم و درخواست کردیم با خانم مدیر صحبت کنیم. خانم مدیر قیافهای گرفته بود که انگار علم اولین و آخرین را دارد، سلام عرض کردم و گفتند سلام علیکم و بعد نگاه عاقل اندر صفیحی به من کردند. گفتم ببخشید ما صد و بیست جلد بحار داریم. یک طاقچه وسایل الشیعه و کتب اربعه داریم. کدام امام گفته است که بچه را برای تربیت به قبرستان ببرید. ایها الناس دختر دیوانه شده بود. من الان ریشم سفید شده است نمیتوان مرده شستن را ببینم. گفت بله من فکر کردم که ایمانشان زیاد میشود. گفتم اگر ایمانشان زیاد شود عین خودت دیوانه میشوند.
فاطمینیا با بیان اینکه کتاب سیاحت غرب آقا نجفی قوچانی به صورت فیلم در آوردهاند و به بچهها نشان دادهاند، گفت: بچهها دیوانه شدهاند آقا! شما که بزرگسال هستید این کتاب را بخوانید حالتان عوض میشود. این کتاب دو صورت بیشتر ندارد. یا ایشان مکاشفه کردهاند چون در برخی از جاها رد و پای مکاشفه وجود دارد و همین احتمال قوی است و یا اینکه احتمالا برای هدایت مردم یک نمایشنامه نوشتهاند و این اشکالی ندارد اما این را نباید ترجمه کرد و به کودکان نشان داد.
تربیت دشمنشناسانه باشد
وی تصریح کرد: امام سجاد(ع) میگوید خداوندا من هر چه خواستم اجابت کن، صرف وقتم در خصوص ایشان را به نتیجه برسان، روزی فرزندان را به دست من فراهم کن. ممکن است پول زیادی برسد و اینها نتوانند خرج کنند. خداوند این بچه ها را نیکوکار کن و حرفهای تو را بشنوند و دوستدار ائمه(ع) باشند. خداوند فرزندان را دوستداران و خیرخواهان اولیا تو باشند و دشمنان ایشان باشند.
فاطمینیا در پایان گفت: یکی از چیزهایی که خیلی مهم است این است که بچهها را امتحان میکنند. الان میخواهم بگویم بزرگترین سوال برای فهمیدن استعداد مردم این زمان، دشمنشناسی است. باید بدانیم دشمنمان چیست. امام صادق(ع) فرمود بر مومن واجب است که بر زمان خود بصیر باشد. آقا جان اگر صدای آمریکا را میگیری، به بیبیسی گوش میدهی، آنقدر بدان و آگاه باش که اینها خیرخواه تو نیستند. صاحب امشب، حضرت امام حسنعسکری(ع) فرمود نصیحت از دشمن محال است. محال است رسانههای بیگانه خیرخواه ما باشند. امام(ع) دعا میکند بچهها تربیت بشوند و دشمن را بشناسند.