به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا) نشست نقد و بررسی کتاب «نگرشهایی به اسلام در مطالعات ادیان» به دعوت انجمن ایرانی مطالعات قرآنی و به همت پژوهشکدۀ مطالعات قرآنیِ پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و با سخنرانی مهرداد عباسی مترجم و ویراستارکتاب، نصرت نیلساز،استادیار دانشگاه تربیت مدرس، ابراهیم موسیپور، مدیر گروه تاریخ اجتماعی بنیاد دائرةالمعارف اسلامی به عنوان ارزیاب و ناقد این کتاب، همچنین با حضور فروغ پارسا، جعفر نکونام و جمعی از علاقهمندان عرصۀ پژوهش برگزار شد.
در ابتدای این نشست، عباسی درباره این کتاب و علت انتخاب آن برای ترجمه و همچنین نقش و تأثیر آن در محیط آکادمیک ایران سخنانی را در سه محور کلی مطرح کرد.
کتاب مذکور آخرین جلد از مجموعۀ هفتجلدیِ «مطالعات قرآن و حدیث» در انتشارات حکمت است که به تدریج برای ترجمه انتخاب شدند. واژۀ approach وجه مشترک سه جلد از این مجموعه است که عباسی خود مستقیماً روی آنها کار کرده است. سه کلمۀ کلیدی «رویکرد»، «رهیافت» و «نگرش» برای ترجمۀ این واژۀ مشترک گزین شده است. ترجمه نکره شده این سه واژه با این هدف بوده که اینها همه رویکردها، رهیافتها و نگرشها نیستند بلکه فقط برخی از رویکردها و رهیافتها و نگرشهای موجودند.
در این کتابها تلاش شده تا به جامعه اسلامپژوه نشان داده شود که «مبناها» و «روشها»ی مختلف نکته مهمی در هر پژوهش است. اما هدف پدیدآورندگان این کتاب موضوع جلسه بهطورخاص نشاندادن این نکته است که روشهای استفاده شده در غرب حول محور اسلام و قرآن تا یک دورهای، بیشتر پژوهشهای متنی و فیلولوژیک بود و حالا باید در انها تجدید نظر کرد. آنها به دنبال تطبیق، اجرا و پیادهسازی آموختههایشان از مطالعات ادیان با اسلام بودهاند.
این کتاب انعکاسی است از تلاش محققانی در آریزونا در سال 1980 که سالی مهم است به جهت وقوع انقلاب ایران، تألیف شرقشناسی ادوارد سعید و انتشار کتابهای محققانی چون ونزبرو، برتن، کوک و کرون. در واقع توجه دادن به تغییر و تحولات روشها و رویکردها در مطالعۀ اسلام یکی از اهداف و انگیزههای تولد این کتاب در زبان اصلی، و نیز یکی از دغدغههای مترجمان این کتاب جهت معرفی آن به جامعۀ فارسیزبان بود.
وی با در خصوص اهمیت روش و رهیافت در هر مطالعهای از جمله مطالعات اسلام توسط این کتاب، گفت: ارل واو در مقالۀ سوم کتاب با عاریت گرفتن یک نظریه از زبانشناسی، آن را روی تصور مسلمانان از پیامبر اسلام پیاده کرده و در پایان بر مبنای روش خود، نتیجه گرفته که تلقی مسلمانان از پیامبر در دورههای مختلف، متفاوت است و شخصیت پیامبر در میان مسلمانان تبدیل به یک پارادایم شده است.
وی تصریح کرد: که نتیجه ارل واو محصول روش و مبنای او بود. این همان نکتهای است که در بسیاری از مقالهها و پایاننامههای به اصطلاح انتقادی ما به آن توجه نمیشود. سه مقاله روششناسانه این کتاب، یعنی مقاله آدامز دربارۀ هانری کُربَن، مقالۀ ریپین دربارۀ جان ونزبرو و مقالۀ فضلالرحمن، تفاوتهای مبانی و روشها در زمینه نوع نگاه به مقولۀ تاریخ را نشان میدهد.
در ادامه جلسه دکترنیلسازبا توجه به اذعان نویسندگانِ کتاب، دو موضوع «قرارگرفتن اسلام در کانون توجه رسانههای غرب» و «روند رو به رشد جامعۀ مسلمانها» را مبنای برپایی چنین همایشهایی در غرب دانسته، و کتاب نگرشها را خروجی آن دانست.
وی تصریح کرد: همین دو امر اهمیت نگرش به اسلام در میان مورّخان ادیان یا دینشناسان را ضروری میکند. اتان کلبرگ در جایی مسائلی چون انقلاب ایرانو جنگ 33 روزه لبنان را موجب جهش درشیعهشناسی دانسته است. بهرغم کمشدن توجه به قرآن در محیط آکادمیک، این امر در سطح رسانهها گسترده شده است.
وی افزود: نوشتههای مفصل خانم آنگلیکا نویورت ـ یکی از احیاگرانِ توجه به قرآن در میان خاورشناسان است از نگاه ایشان در آنها مسائلی چون سخنِ رودی پارِتو مطالعات قرآنی ونزبرو سبب کمشدن توجه به قرآن در غرب، و درعوض زیادشدن توجه به متون پیرامونی آن (تفسیر و سیره) معرفی شده است.
وی ادامه داد: برخی از نکات ایشان دربارۀ کتاب نگرشهایی به اسلام از این قرارند: نخست اینکه اتفاقات جامعه اسلامی و محیطهای آکادمیک تأثیر متقابل روی هم دارند. این مسئله که چه اتفاقی در ساحتهای آکادمیک رخ میدهد، دغدغۀ مشترک جامعۀ ما و غرب است که قطعاً غرب در پاسخِ به آن پیشینه طولانیتری دارد.
وی با اشاره مارتین در ناکامی مطالعات ادیان در تبدیل به یک رشته دانشگاهی گفت: مارتین مطالعات ادیان را به مطالعات میانرشتهای پیوند میدهد و این پرسش را مطرح میکند که آیا مطالعات ادیان یک حوزۀ مطالعاتی است یا یک رشته؟
نیلساز افزود: مطالب این کتاب مقدماتی است برای نگرش به اسلام در مطالعات ادیان که باعث شده گاهی مقدمه این مقالات خیلی بیشتر از اصل مقاله باشد. دوم اینکه جزئی-نگری موجب عدم تحلیل درست از پدیدهها میشود. شناخت اسلام در کل ادیان جهان معنادار است. بر همین اساس، شاهد روی-آوری غرب به حرکت وارونه هستیم، اما این روند هنوز در ایران شروع نشده است. دستآخر اینکه برخی مقالات این کتاب برای رشته مطالعات قرآن و حدیث دیریاب و کمی پیجیده است.
آخرین سخنران جلسه دکتر موسیپور بود که مطالب کتاب را مورد نقد و ارزیابی قرار داد. هر چه از آثار غرب ترجمه شود نیک است در ابتدا به چند حُسن کتاب اشاره کرده و در ادامه انتقادهای خود را بیان کرد. وجود مقالات خوب و متفاوتی در روش، کمک چنین کتابهایی به فهم بهترِ آثاری که محصول این روشها هستند، ترجمه خوب و یکدست که نتیجۀ تلاش ویراستار است، و در نهایت گزینکردن سه مقالۀ والدمن، آدامز و مقالهای با نام رهیافتهای مطالعۀگروش به اسلام در هند بهعنوان مقالههایی متفاوت و خوب، از جمله محاسنی بود که او برای این کتاب برشمرد.
موسیپور در خصوص نقدهای وارد بر این کتاب گفت: عدم ارتباط با ادیان بهرغم ادعای کتاب و عنوانش نخستین نقد جدی او به کتاب است. در سراسر متن، جز نقل قول کوتاهی از کنتول اسمیت وجود ندارد که هر دلیلی میتواند داشته باشد و نمیتوان گفت این افراد دقیقاً مشغول نقد دستاوردهای مطالعات ادیان در حوزۀ مطالعات اسلامی هستند.
وی افزود: نقد دیگر بر کتاب آن است که محققان امروزی بهویژه در حوزه زبانشناسی، تاریخ و فیلولوژی با محققان پیشین مقایسه و ستوده شدهاند که خارج از عرف آکادمیک و حتی خارج از واقعیت است و نمیتوان آن را صِرف تعارف دانست چون نتیجۀ پایانی بر اساس آن گرفته میشود. همچنین به منابع پرقدری چون دائرةالمعارف هِستینگز که در مطالعات ادیان دارای قدمتی 200 ساله است،اشارهای نشده بنابراین ادعای ناکارآمدی روشهای مطالعات ادیان در بررسیهای اسلامی پذیرفتنی نیست.
موسیپور با بیان اینکه در سیر کتاب از کمیتهای مبهمی چون «بسیارکم»، «نسبتاً اندک»، «تا حدی» استفاده شده است گفت: در نگارشهای آکادمیک این گونه کمیتها جایی نداشته و نمیشود به گزارههای آن اعتماد کرد. برخی نقدهای کتاب از جمله نقد روانکانه طه حسین اخلاقی نیست.
وی افزود: استفاده ناگهانی از برخی چیزها مانند کنش متقابل نمادین، مکتب تکاملی، رهیافت معناگرا و ... در قالب جملاتی چیدهشده در کنار هم، که منطقی و علمی نیست.
موسیپور در ادامه این نشست گفت: در این زمینه «شعائر گذار» را مثال زده و بیان میکند که محقق میتواند بگوید من اینها را شعائر میدانم اما نمیتواند آن را بهراحتی به اسلام یا موضوعِ هر مطالعۀ دیگری نسبت دهد چرا که تابع ضوابطی است و اینطور نیست که بهنام هرمنوتیک بتوان به دلخواه عمل کرد چون هرمنوتیک نیز دارای اسلوبی است.
وی معرفی مقالۀ حج را حسن ختام سخن خود قرار داده، ضمن خوب برشمردنش گفت: میتوان آن را شاهد نقدِ بزرگی بر رهیافتِ کتاب دانسته که خیلی خوب از متد تاریخ ادیانی استفاده کرده اما بهرغم زحمت زیاد، مدعای اصلی این کتاب محقق نشده است.
گفتنی است این نشست دوم دیماه در سالن ادب پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شده است.