المیزان، مؤثرترین کتاب تاریخ اسلام / علامه طباطبایی چگونه با فلسفه غرب آشنا شد؟
کد خبر: 4012829
تاریخ انتشار : ۲۴ آبان ۱۴۰۰ - ۰۸:۴۷
احمد عابدی در گفت‌وگو با ایکنا بیان کرد:

المیزان، مؤثرترین کتاب تاریخ اسلام / علامه طباطبایی چگونه با فلسفه غرب آشنا شد؟

احمد عابدی، استاد حوزه قم ضمن اشاره به چرایی نگارش تفسیر المیزان توسط علامه طباطبایی تصریح کرد: شاید در دنیای اسلام و در طول تاریخ هیچ کتابی به اندازه المیزان تاثیرگذار نبوده است.

آیت الله عابدی

24 آبان سالروز درگذشت علامه سید محمد حسین طباطبایی است. گرچه او هیچ وقت تمایل نداشت که به سمت مرجعیت و مطرح کردن خود برود اما تاثیر این مفسر و عارف بزرگ بر نوع نگاه به قرآن بی‌نظیر است و از طرفی اهمیت اندیشه‌های فلسفی او در روزگاری که عده‌ای در حوزه، فلسفه را حرام می‌دانستند، قابل انکار نیست. 

به همین مناسبت در گفت‌وگویی با حجت‌‌الاسلام والمسلمین احمد عابدی، استاد حوزه علمیه به بررسی شخصیت علمی علامه طباطبایی و نحوه آشنایی ایشان با اندیشه‌های غربی پرداختیم.

عابدی در ابتدا با بیان اینکه علامه طباطبایی در نجف درس خواندند و نجف با افکار فلاسفه غربی ارتباط فراوان دارد، گفت: چه الآن و چه آن زمان که علامه طباطبایی نجف بودند و چه قبل از آن، حوزه نجف با اندیشه غربیان آشنا بود. مثلا در زمان میرزای شیرازی، ایشان شاگردی به نام سیدمحمد عصار داشت. سیدمحمد عصار در حد یک مرجع تقلید بود. ایشان در حوزه نجف زبان فرانسوی و زبان عبری درس می‌داده یا کتب فلسفه غرب را در سامرا تدریس می‌کرده است، پس آن زمان این ارتباط بوده است.

سابقه آشنایی با افکار غربیان در حوزه نجف

وی افزود: آقای مطهری می‌فرماید یک روز آقای بروجردی فرمود اخباری‌ها تحت تاثیر فلاسفه تجربی انگلیس هستند و من تاسف می‌خورم چرا نپرسیدم مدرک شما برای این حرف چیست. با اینکه اخباری‌ها برای قرن یازده و دوازده هستند آقای بروجردی گفتند اینها تحت تاثیر فلاسفه انگلیس بودند. پس آشنایی فقهای نجف با اندیشه فلاسفه غربی سابقه طولانی دارد. الآن هم آن ارتباط هست و اینطور نیست که گمان کنید علامه طباطبایی یک نسخه منحصر به‌فرد است. همین الآن آیت‌الله سیستانی کتابی به نام «الرافد» دارد و در آن مکرر به حرف‌های هگل و ویتگنشتاین استناد کرده است. در زمان صدام، سیدعبدالاعلی سبزواری کتاب‌های هگل را خوانده بود و در کتاب «مواهب الرحمن» به آن استناد کرده است. پس هم قبل از علامه و هم بعد از ایشان در حوزه نجف متعارف بوده است که آقایان با اندیشه‌های غربی آشنا باشند.

عابدی با بیان اینکه وقتی علامه طباطبایی به ایران می‌آیند در جلسات کربن شرکت می‌کنند، افزود: یک وقت کسی به ایشان می‌گوید چرا در این جلسات شرکت می‌کنید، ایشان می‌فرمایند می‌خواهم با افکار فلاسفه غرب آشنا شوم. این نکته را هم بگویم قبل از انقلاب در حوزه قم ارتباط زیادی با افکار قاهره و الازهر برقرار بود و کتاب‌هایشان اینجا منتشر می‌شد. فلاسفه‌ای که در مصر بودند ارتباط زیادی با غرب داشتند و افکار غربی‌ها را در مصر ترجمه می‌کردند و این اندیشه‌ها از مصر به قم می‌آمد و آقایان می‌خواندند. بنابراین علامه طباطبایی هم از طریق کتب مصری‌ها با افکار غربی آشنا بود و هم جلساتی که آقای کربن برگزار می‌کرد.

وی به ابداعات فلسفی علامه طباطبایی اشاره کرد و گفت: ابداعات فلسفی گاهی به معنای نوآوری فلسفی است، گاهی به معنای تقریر جدید است. ابداع به معنای نوآوری یعنی مسئله فلسفی جدید مطرح کردن خیلی کم است. علامه دو، سه ابداع داشته است اما وقتی در فلسفه از ابداع صحبت می‌کنند منظور، تقریر و تحلیل جدید است. مثلا حرکت جوهری را ملاصدرا گفته ولی علامه تحلیل بهتری از آن ارائه می‌دهد یا دلیل جدید برای آن ذکر می‌کند. از این منظر، علامه نوآوری و ابداع زیادی داشته است.

احیای علوم قرآنی پس از نگارش المیزان

وی در ادامه به اهمیت کتاب المیزان اشاره گفت و اظهار داشت: شاید در دنیای اسلام و در طول تاریخ هیچ کتابی به اندازه المیزان تاثیرگذار نبوده است. آن موقع که علامه المیزان را نوشت نه تنها در حوزه، درس تفسیر نبود بلکه در دانشگاه هم نبود. در هیچ دانشگاهی در کشور دو واحد علوم قرآن وجود نداشت. امروز چقدر در کشور دانشکده علوم قرآنی داریم و چقدر رشته علوم قرآن داریم. تمام واحدهای علوم قرآن و تفسیر برآمده از تفسیر المیزان است یعنی المیزان نوشته شد، بعد این رشته‌ها درست شد. الآن چقدر تفسیر داریم؟ کل این تفاسیر به برکت المیزان است یعنی المیزان بود که این راه را باز کرد. علامه طباطبایی واقعا خیلی تاثیر گذاشت، هم در حوزه، هم در دانشگاه و هم در پژوهش‌ها و واقعا تاثیر ایشان بی‌نظیر است.

عابدی در ادامه به توضیح درباره چرایی نگارش تفسیر المیزان پرداخت و گفت: قبل از انقلاب در قم چاپ نهج البلاغه ممنوع بود، حتی قرآنی که شاه چاپ کرد، غلط داشت. نه تنها تفسیر چاپ نمی‌شد بلکه قرآن مغلوط چاپ می‌کردند. قیمت یک کتاب فقهی یک جلدی با قیمت یک خانه دویست متری برابر بود. در این شرایط که نه کتاب بود، نه درس و بحث بود، وهابی‌ها می‌گفتند شیعیان علم ندارند، سواد ندارند. بیشترین تاکیدشان هم بر تفسیر قرآن بود. چون آن زمان وهابی‌ها شایعه کردند که شیعه عالم و مفسر ندارد، علامه طباطبایی تفسیر المیزان را به عنوان پاسخ به این شبهات تالیف کرد و واقعا در این زمینه موفق شد.

انتهای پیام
captcha