دین از منظر علامه حکیمی با دنیا آغاز می‌شود
کد خبر: 4080808
تاریخ انتشار : ۰۴ شهريور ۱۴۰۱ - ۱۱:۰۸
سارا شریعتی:

دین از منظر علامه حکیمی با دنیا آغاز می‌شود

سارا شریعتی معتقد است؛ دینی که علامه حکیمی درباره‌اش صحبت می‌کند از دنیا و نه آخرت آغاز می‌شود. ایشان از ما می‌خواست که در ساخت جامعه‌ منهای فقر مشارکت کنیم؛ جامعه‌ای که با دین معنا پیدا می‌کرد و با عدالت تعریف می‌شد.

سارا شریعتی فرزند دکتر شریعتیبه گزارش ایکنا از خراسان رضوی، سارا شریعتی، استادیار دانشگاه تهران، در مراسم بزرگداشت علامه محمدرضا حکیمی که شامگاه گذشته، سوم شهریورماه در فرهنگسرای جهاددانشگاهی خراسان رضوی برگزار شد، گفت: آشنایی من با مرحوم حکیمی به عنوان یک خراسانی که با دکتر علی شریعتی نسبت دارد، به دلیل کنجکاوی فرزندی بود که می‌خواست چهره کسی که پدرش در سال‌های آخر زندگی‌اش میراث خود را به آن فرد می‌سپارد بشناسد و بازنگری کند، اما آن چیزی که باعث شد دریچه اندیشه حکیمی بر روی من باز شود، کتاب «منهای فقر» بود.

وی با اشاره به کتاب «منهای فقر» علامه حکیمی افزود: این کتاب زمانی روی کار آمد که ما در دانشگاه و محیط‌های روشنکفری‌ درگیر مسائل فرهنگی بودیم و روشنفکران به سمت مباحث معرفت شناختی، کلامی و روان‌شناختی گرایش پیدا کرده بودند.

در ساخت جامعه منهای فقر مشارکت کنیم

استادیار دانشگاه تهران تصریح کرد: برای کسانی مانند ما که در آن زمان جامعه‌شناسی می‌خواندیم جالب بود که از جانب یک عالم دینی و کسی که باید در میان مباحث کلامی و فقهی باشد به جامعه نهیب زده می‌شود و در تلاش است که به ما بفهماند جامعه در حال رنج کشیدن است و شکاف‌های طبقاتی همچنان وجود دارد.

شریعتی با بیان اینکه حکیمی از ما می‌خواست که در ساخت جامعه‌ای منهای فقر مشارکت کنیم، ادامه داد: این جامعه از نظر او با دین معنا پیدا می‌کرد و دین مدنظر او دینی بود که با عدالت تعریف می‌شد.

وی خاطرنشان کرد: زهدی که به سختی می‌توان در میدان‌های دین پیدا کرد، در زندگی شخصی حکیمی پیدا می‌شود و توجه به معیشت و اقشار متفاوت در زندگی او وجود داشت. رویکرد حکیمی یک رویکرد عینیت‌گرا است و دعوتش به انسان موجود در جامعه است؛ انسانی که آواره کتاب‌ها نیست. همچنین دینی که او درباره‌اش صحبت می‌کند، دینی است که از دنیا آغاز می‌شود و نه آخرت. بر این اساس تأکید وی بر این بود که در رأس همه عبادات خدمت به خلق و جامعه است.

دین در جامعه بدون عدالت وجود ندارد

استادیار جامعه‌شناسی دانشگاه تهران بیان کرد: حکیمی معتقد بود که ایمان سراسر عمل است و در نتیجه، اعمال دینی به نماز و روضه و حجاب ختم نمی‌شود و اولویت را مبارزه با فقر و نابرابری می‌دانست. عدالت و اندیشه حکیمی مفهومی ذهنی و کلامی نیست و اولین وجه عدالت از نظر او، اقتصادی و معیشتی است.

شریعتی عنوان کرد: حکیمی در نامه‌ای نوشته‌ که تمام تعالیم قرآن در دو کلام خلاصه می‌شود و سپس از توحید و عدالت نام می‌برد. او می‌گوید توحید یعنی تنظیم رابطه با خدا و عدالت یعنی تنظیم رابطه انسان با انسان و در جامعه‌ای که عدالت وجود ندارد، دین و اسلام هم نیست. او در یک مقطع زمانی به این نتیجه می‌رسد که در تحقق جامعه منهای فقر موفق نبوده و به تعبیر خود، سرمایه‌داری مذهبی حاکمیت پیدا کرده‌ است.

وی با اشاره به اینکه آثار بسیار کمی در مورد تعالیم اجتماعی اسلام وجود دارد، خاطرنشان کرد: مفاهیم هنوز واکاوی نشده و در حوزه سنت هستند. این در حالی است که به برخی از این مفاهیم در آثار مرجع علوم انسانی توسط غیر مسلمانان پرداخته شده‌ است. اینجا است که اندیشه حکیمی برایمان اهمیت پیدا می‌کند.

مضامین اشعار علامه حکیمی

استادیار جامعه‌شناسی دانشگاه تهران در رابطه با اشعار علامه حکیمی اظهار کرد: حکیمی در اشعارش به خراسان، به خصوص توس توجه کامل داشت و حق، توحید و عدالت را شعار توس می‌دانست. این توجه به مکان برایم جالب است، چراکه یکی از مهم‌ترین مطالعاتی که در دانشگاها انجام می‌شود، مطالعات منطقه‌ای است که به اقلیم توجه دارد.

شریعتی اضافه کرد: ما نیز باید به خراسان به عنوان یک منطقه فرهنگی بپردازیم و بیندیشم به اینکه زمانی که دین در بستر فرهنگ خراسان بیان می‌شود چه صورتی پیدا می‌کند. این مسئله از حوزه‌هایی است که بسیار مهم است. خصوصاً در دوره جهانی شدن؛ چرا که در این دوره ادیان از خاستگاهشان فراتر رفته‌‌اند.

وی ادامه داد: یکی از معروف‌ترین تزهای علوم انسانی در حوزه بنیادگرایی دینی، نظریه دین منهای فرهنگ است. بنیادگرایی بیان دین در عصر جهانی شدن است و زمانی که دین از بستر فرهنگی خود خارج می‌شود، می‌خواهد خود را به اقلیم‌های دیگر معرفی کند. در نتیجه، در زمانی که ما امروز بیش از هر وقت دیگر مهم‌ترین مسائل ما اقتصادی و معیشتی است، دیگر دین جایی ندارد و غایب است.

شریعتی در پایان گفت: به علمایی مانند حکیمی نیازمندیم که به ما بگویند تعالیم اجتماعی اسلام کدام‌اند و چرا جامعه منهای فقر محقق نشد و چرا پس از گذشت چند دهه از انقلاب ما در همان شرایط هستیم؟

انتهای پیام
captcha