
به گزارش ایکنا،
سیدعلیرضا واسعی، استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع)، امروز، 23 تیرماه در نشست علمی «
مهمترین درس عاشورا؛ اصلاح الگوی حکمرانی» با بیان اینکه هدف امام حسین(ع) معرفی درست اسلام بوده است، گفت: امام حسین(ع) صرفاً دنبال تشکیل حکومت نبودند، بلکه برخلاف نظر برخی افراد درصدد
اصلاح الگوی حکمرانی بودند؛ حکمرانی هم غیر از حکومت است و نهاد دولت متفاوت از حکمرانی و جزئی از آن است است.
وی افزود: سه عنصر در حکمرانی وجود دارد از جمله توده مردم؛ در جامعهای که انسانها از آگاهی لازم برخوردار نباشند حکمرانی مغلوبه و مقلوبه خواهد شد یعنی شکست میخورد و هم قلب و دگرگون خواهد شد. به همین دلیل امام خمینی(ره) دائما تأکید میکردند باید ببینیم مردم چه میخواهند و سخن ایشان اغفال و فریب هم نبود.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با بیان اینکه بنابراین مردم رکن اول در حکمرانی هستند، افزود: رکن دوم نهادها از علم و آموزش گرفته تا نهاد قضاوت و خانواده و ...؛ امام حسین(ع) قصد اصلاح نظام حکومتگری را داشتند که معاویه و یزید آن را منحرف کرده بودند.
وی ادامه داد: پیامبر(ص) دنبال تربیت جنگآور و قاضی و حاکم نبود بلکه دنبال تربیت انسان آگاه مسئول بود که دین آگاهانه داشته باشد و چنین انسانی هم در تحقق دین یاری میدهد و هم به جهاد میرود و هم وقتی قضاوت کند عادلانه قضاوت میکند و هم وقتی که به حکومت رسید منصفانه و عادلانه و مردم محور حکومت خواهد کرد.
واسعی با بیان اینکه آیاتی در مورد فلسفه بعثت داریم که درصدد تربیت انسان آگاه، منطقی، عاقل و خردمند است، گفت: چنین انسانی به حاکم ناشایست و مستبد تن نمیدهد؛ چنین انسانی به فرد بیراههرو و منحط تن نمیدهد؛ کسی که به تعبیر امام حسین(ع) قاتل نفس محترمه است یعنی چنین فردی به بالاترین سطح اخلاق پایبند نیست لذا امام حسین(ع) دنبال اصلاح الگوی حکمرانی است نه صرفا تغییر حاکم.
استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع) اضافه کرد: معاویه الگوی حکمرانی را به انحراف کشاند و مردم هم تسلیم شدند و قرنها بعد کسی مانند غزالی هم مرتکب خطا میشود و آن را تایید میکند، عبدالله بن عمر هم فکر میکند چون یزید خلیفه شد باید از او تبیعت کند ولی امام حسین(ع) چنین الگوی حکمرانی را مضر به حال دین و دیانت و مردم میداند.
تأکید بر شایستگی و شایستهسالاری
واسعی با بیان اینکه امام حسین(ع) بر چند محور پافشاری کردند، ادامه داد: محور اول، اول تأکید بر شایستگی و شایستهسالاری بود که خیلی مهم است و در سخنان نبی اکرم(ص) و حضرت علی(ع) هم میبینیم زیرا اگر در جامعه شایستهسالاری نباشد انحطاط و سقوط جامعه قطعی است.
وی بیان کرد: لذا امام حسین(ع) فرمودند ببینید من کی هستم و خود را در موقعیتهای مختلف معرفی کردند و فرمودند بیعت با یزید را نه خدا و نه پیامبر(ص) و نه نطفههای پاک نمیپسندند. برخی فکر کردند نطفه ناپاک یعنی کسی که پدر و مادرش مشکل دارند ولی بحث این نبود بلکه مراد تغییر هویت و بیهویت شدن جامعه است.
تأکید بر حق مردم و عدل و قسط
واسعی اظهار کرد: نکته دوم تأکید بر حق مردم بود؛ حق را باید شناخت و بر لزوم احقاق آن تاکید کرد؛ یعنی حکمرانی که حق مردم را تأمین نکند باید اصلاح شود؛ نکته سوم هم تأکید بر عدل و قسط است زیرا پایه نظام، عدالت و قسط است و حکمرانی بدون عدل و قسط ممکن نیست.
وی با بیان اینکه یزید برایند یک جامعه بود نه صرفاً یک حاکم منحط که بر جامعه اسلامی مسلط شده است، تصریح کرد: اینکه افراد برای بریدن سر امام حسین(ع) رقابت میکردند که در آنجا یزیدی وجود نداشت که آنان را ترغیب کند، بنابراین این رفتارها نشانه تغییر روایتها و انحطاط جامعه است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی اضافه کرد: نکته دیگری که امام حسین(ع) بر آن پافشاری دارند تن دادن به حق یعنی خداوند و به بیان دیگر احیای سنت و امر به معروف و نهی از منکر است. نظریه اصلاح الگوی حکمرانی بهتر میتواند کنش امام حسین(ع) را تبیین کند تا سایر نظریاتی که مطرح شده است. بنده با طرح این ایده، گفتمان امامت را زیرسؤال نمیبرم ولی اینکه گفتمان امامت چیست، اول کلام است و باید تفسیر درستی از آن ارائه دهیم زیرا گفتمان امامت تفاسیر مختلفی دارد.
وی تأکید کرد: پیامبر(ص) از ابتدا و از صفر بعثت و انقلاب خود را شروع کردند؛ امام خمینی(ره) هم از صفر شروع کرد تا انقلاب شد؛ در مورد امام حسین(ع) هم پیشفرض نداشته باشیم و فاکتورهایی را برای امام مسلم نگیریم و به داوری ننشینیم. پیشفرضها را کنار بگذاریم زیرا انگارههای ذهنی سیرهها را جهتدهی میکنند.
وی افزود: امام رضا(ع) وقتی ولایتعهدی را پذیرفتند برخی شیعیان با پیش فرض خودشان به امام معترض شدند زیرا این باور را داشتند که امام نباید با حکومت جور همکاری کند. امروز مداحانی داریم که ائمه(ع) را از خدا بالاتر میبرند که تن انسان میلرزد و این هم مبتنی بر یک سری پیشفرض است.
وی در پایان تأکید کرد: برخی معتقدند که امامت نمیتواند بدون ورود به عرصه سیاست باشد ولی این گفتمان از کجا آمده است؟ ممکن است برخی گفتمان زیدیه و پیش فرض خود را مبنا گرفتهاند و این نتیجه را میگیرند و همه مسائل
قیام امام را با این پیش فرض توجیه میکنند در حالی که معتقدم امام(ع) دنبال اصلاح نوع حکمرانی بودند که معاویه آن را منحرف کرده بود.
انتهای پیام