حجتالاسلام و المسلمین محمدرضا نوراللهیان در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا) ضمن مروری بر جنبههای مختلف و فعالیتهای مرحوم آیتالله عطاردی، به بیان مولفههایی از شخصیت استثنایی ایشان پرداخت که بخش نخست آن پیش از این از نظر خوانندگان گذشت و اکنون در ادامه بخش دوم و پایانی آن ارائه میشود.
ایکنا: توضیحاتی راجع به فعالیت حدیثپژوهی ایشان بفرمائید و این که با چه انگیزهای این بخش از کارهای ایشان انجام گرفت.
خب همچنان که گفتم کار ایشان در تمام طول مدت عمر علمیشان تمدن خراسان بود. وقتی که ایشان وارد عرصه خراسانشناسی و تاریخ خراسان شد میبیند که امام رضا(ع) به عنوان امام شیعه بزرگترین چهره از خاندان پیامبر(ص) است که به این منطقه سفر کرده است و به دنبال شرح حال و سفر امام رضا(ع) به خراسان، به سراغ احادیث ایشان هم میرود و بعد این کار توسعه پیدا کرد و به سخنان سایر ائمه شیعه(ع) نیز پرداختند.
یکی دیگر از چیزهایی که میتوانسته برای ایشان انگیزه برای تدوین مسانید ائمه(ع) شود این است که در همین تاریخ خراسان با افرادی مواجه است که صحاح سته را نوشتهاند. کسانی که این صحاح را نوشتهاند و اهل سنت هستند هر شش نفر خراسانیاند. خب همین میتواند یک ایده برای نوشتن مجموعهای از مسانید شیعی به ایشان بدهد.
در مورد نسبت کارشان در حدیث با کارشان در مورد تاریخ خراسان این را هم باید افزود که ایشان در حدیث بیشتر ایستادهاند، منتها کار اصلیشان تاریخ خراسان بود.
همین روزها داشت سه جلد دیگر از تاریخ قوچان که زادگاه خودشان است منتشر میشد. بعد هم نوبت بجنورد، بعد جاجرم، بعد جغتای بود که همه آماده بود و بعد قرار بود تاریخ نیشابور آماده شود که دیگر اجل مهلت نداد.
ایکنا: با توجه به چنین اثر بزرگی که مرحوم آیتالله عطاردی در عرصه حدیث فراهم آورده است، از نظر شما ایشان در عرصه حدیث و تاریخ حدیث چه جایگاهی دارد؟
تاریخ حدیث هزار سال در پویایی بوده است. برای مثال در حدیث مرحوم کلینی میآیند و یکی از کتب اربعه را یعنی کافی را مینویسند و شیخ صدوق یکی دیگر از کتب اربعه شیعه یعنی من لایحضره الفقیه را مینویسد. این دو بزرگوار هزار سال بر عمرشان گذشته است، هر دو هم ایرانی هستند و هر دو هم اهل شهر ری هستند.
دو کتاب دیگر، یعنی تهذیب و استبصار هم از شیخ طوسی است که از نام او پیداست که اهل طوس بوده است. همیشه این چهار کتاب کتابهای اصلی شیعه است.
این تاریخ هزار ساله در تحقیق بوده است تا به دورههای مرحوم فیض کاشانی میرسد که ایشان وافی را مینویسند و این چهار کتاب را با یک دستهبندی جدید و متد خاصی تدوین میکنند و بر آن میافزایند و تصحیح میکنند. بعد از مرحوم فیض و معاصر ایشان شیخ بهایی و بزرگان دیگر و مرحوم علامه مجلسی هم کارهایی را انجام دادهاند. این اواخر هم که علامه محمدرضا حکیمی الحیاة را نوشتند. اینها هر کدام با یک نوع نگاه خاص خود در حدیث وارد شدند و علامه عطاردی نیز با یک نگاه و روش جدید وارد شد که در شیعه کم نمونه داشت و آن هم مسندنویسی است و هر سخنی از هر امامی آمده است به نام آن امام در یک جلد خاصی جمعآوری شد.
ایکنا: توضیحی برای مخاطبان بدهید که مسندنویسی به چه نوع روشی اطلاق میشود؟
مسندنویسی ائمه(ع) این است که هر چه از ائمه(ع) سخن و حدیثی وجود دارد، دستهبندی شده و در یک جا بیاید. مسندنویسی یعنی این که هر چه از امامی نقل میشود گفته میشود که چه کسی آن را به چه کسی اسناد داده است تا به آن امام میرسد و اگر در یک روایت تمام سلسله روایان ذکر شده باشد آن روایت روایت مسند است.
خب کاری هم که مرحوم عطاردی کردند این بود که همه مطالبی را که از ائمه(ع) به این شکل بود جمعآوری کردند. هر چه در گفتارشان بوده است، آن چه که در مکاتبات آنها بوده است و در پاسخهایی که به سؤالات دادهاند، اینها را همه آوردهاند.
ایشان دو جلد را هم به مضمرات اختصاص دادهاند و روایات بدون سند را در این دو جلد آوردهاند. برای مثال روایات امام علی(ع)، اشعار امام علی(ع) و یا سخنان ادیبانهای که از ایشان در مجالس خوانده میشده و گفته نمیشده که چه کسی از چه کسی شنیده است، یا روایاتی که صرفاً برای مجالس وعظ و خطابه از سوی بزرگان املا میشده و در امالیها گرد آمده بوده است، ایشان اینها را در مضمرات آورده است.
یک نکته قابل توجه در مورد این مجموعه هم این است که بعد از پایان هر مجموعه مخصوص به هر امامی، افراد و اصحابی را که از آن امام حدیث نقل کردهاند ذکر کردهاند و تحلیلهای رجالی دارند و میگویند که راویان نامبرده مورد اطمینان هستند یا نه. برای مثال بعد از مجموعه مسند امام علی(ع) ایشان در دو سه جلد این راویان را معرفی کرده است. این را میگویند علم رجال و درایه.
در هر صورت دریای وسیعی از دانش در نوشتهجات ایشان ظاهر شده است.
ایکنا: آیا فی الواقع ایشان کار نوی ارائه کرده است؟
بله، جای این مسندها و شیوه خاص ایشان یعنی مسندنویسی در میان کارهای شیعه خالی بود. بحارالانوار کاری این چنینی است، وسائل الشیعه شیخ حر عاملی همین طور اما این نوع کار ابتکارش با آقای عطاردی بوده است.
ایکنا: کارهایی که در مجموعه دارالحدیث شده است چطور؟
کارهایی هم که آقای ریشهری کردند همه بعد از ایشان است و در عین حال هر کدام ویژگیهایی دارد و یک مثبتاتی دارد و یک ضعفهایی دارد. کار حاج آقا هم میتواند طبعاً ضعف داشته باشد. حاج آقا یک نفره این کار را انجام داده است. آقایانی که امروز انجام میدهند از جمله در دارالحدیث، اینها یک گروه هستند. در هر صورت این متد مسندنویسی ابتکار فکری خود مرحوم علامه عطاردی بود که با توجه به فعالیت علمی و مطالعات گستردهای که داشت و سفرهای متعدد علمی به نقاط مختلف جهان داشت در ذهنش شکل گرفته است.
ایکنا: این مسندها چه مزیتی نسبت به آثار گذشتگان دارد و الان برای چه کسانی قابل استفاده است؟
همچنان که گفتم دریای وسیعی از دانش در نوشتههای ایشان ظاهر شده و هر چه از ایشان نوشته داریم مرجع تحقیق است. ایشان میتوانست مرجع تقلید بشود و یک رساله و توضیح المسائل بنویسد اما رفت و مرجع تحقیق شد. الان پایاننامهها، مقالات تحقیقی و کتابهای مختلف میتوانند از این مجموعه مسانید بهره ببرند.
خب اگر کسی بخواهد تحقیقی راجع به هر یک از ائمه(ع) داشته باشد باید افکار و سخنان و مواضع سیاسی آنها را مورد توجه قرار دهد و این مجموعه چنین امکانی را به او میدهد. مزیت آن این است که یک منبع کامل از میراث شیعی برای فقه برای تفسیر و برای موضوعات مختلف معارف شیعه است. ایشان روایات تفسیری را جدا کرده است و در واقع با این کار هر چند یک خط تفسیر هم ننوشته است اما به نوعی بزرگترین تفاسیر الائمه را نوشته است. ایشان روایات تفسیری را گرد آورده است، هر چه را امام علی(ع) راجع به قرآن و آیات قرآن و خود قرآن گفتهاند اینها را ایشان ضبط کردهاند و با سند آوردهاند و دو جلد تقریباً مسند روایات تفسیری امام علی(ع) است. در مورد روایات تفسیری امام صادق(ع) هم همینطور. برای بعضی از ائمه این دو جلد شده است، برای بعضی یک جلد، برای بعضی نصف جلد و برای بعضی دیگر از ائمه 50 صفحه شده است. این کار یک منبع کامل برای تفسیر قرآن در بیان هر امامی است.
همین طور در فقه هم فی الواقع بزرگترین مجموعه فقهی را تدوین کرده است و به سبکی هم هست که فقهایی که میخواهند فتوا بدهند زود به احادیث دسترسی پیدا میکنند.
ایشان یک نسخهشناس بزرگی هم بود و کارهای ارزشمندی در این رابطه انجام داده است. من الان این کتاب را که میخوانم، این کتاب نمایه دارد، تدوین اصولی شده است، کاغذ خوب، جلد خوب ... فرق دارد این کتاب با نسخههای خطی خاک گرفته، موریانه خورده در کتابخانههای قدیمی دنیا و با خطهای نامناسب. مطالعه نسخههای قدیمی خیلی سخت است و فرد مطالعهکننده را میآزارد.
در همین رابطه حامیان نسخ خطی کتابخانه مجلس هم از ایشان تجلیل بزرگی کرد و کتابی تحت عنوان «عطارد دانش» با مقالات تحقیقی راجع به نسخهنویسی و نسخهنویسان به بزرگداشت ایشان منتشر کرد.
ایکنا: برای آثار باقی ماندهای که از مرحوم آیتالله عطاردی هنوز به چاپ نرسیده است و همین طور آینده مؤسسه فرهنگی خراسان چه برنامهای دارید؟
مرحوم عطاردی مؤسسه را وقف آستان قدس رضوی کردند و یک هیئت متولیان هم گذاشتهاند که در همین جا این موقوفه را مدیریت کنند و آثار چاپ نشده ایشان چاپ بشود. تحقیقات بعدی هم به تدریج و شاید حتی به سرعت چاپ شود، همچنان که اگر اشتباه نکنم ما در این مدت دو سالی که ایشان کسالت داشتند 63 جلد کتابهایشان را چاپ کردیم.
مجموعه فرهنگی خراسان مجموعه زندهایست. رئیس هیئت امنا آقای مسجدجامعی هستند، بنده و دیگران هم هستیم و علمای بزرگ هم حمایت میکنند و انشاءالله این کار تاریخ خراسان به پایان میرسد.
ایکنا: در پایان تعبیر شما را از درگذشت آیتالله عطاردی بشنویم.
از درگذشت ایشان نپرسید ... ما شاگردان ایشان بودیم، در طول زمان. من نزدیک 40 سال است که با آثار ایشان و 30 سال است که از شاگردان ایشان بودم. نه تنها من آقای مسجدجامعی، بزرگان قم، آقای مهدویراد، آقای ایازی، آقای مهریزی، آقای عبداللهیان، آقای معراجی همه از کسانی هستیم که 20، 30 سال پای آموزشهایی که از ایشان دیدیم، چه حضوری و چه در مقالات و تحقیقات و آثارشان، زانو زدیم و از خصائل حمیده ایشان، از این همه سختکوشی درس گرفتیم. ایشان بسیار آدم همهجانبهای بود.
اما این مرد با آن زندگی پر از رنج و مرارتی که به هر حال ایشان از همان دوران جوانی برای خودشان انتخاب کرده بود، دیگر باید میرفت.