حجتالاسلام و المسلمین محمدرضا نوراللهیان در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا) ضمن مروری بر جنبههای مختلف و فعالیتهای مرحوم آیتالله عطاردی، به بیان مولفههایی از شخصیت استثنایی ایشان پرداخت. مشروح این گفتوگو را در ادامه بخوانید.
ایکنا: جناب آقای نوراللهیان جامعه ما شخصیت علمی برجستهای را از دست داده است، لطف برفرمائید برای شروع اشارهای به جایگاه ایشان داشته باشید.
مرحوم آیتالله عطاردی مجسمهای بود از فضایل فراوان، از سختکوشی، از اخلاق والا، از دانش و فضل سرشار. ایشان محدث بینظیری در عصر ما بودند. امروز در عصر ما، محدثینی در این سطح، با این دانش گسترده و در رده سلسله محدثینی مانند محدث نوری، محدث قمی، علامه امینی و شیخ آقابزرگ تهرانی، شاید تعدادشان از تعداد انگشتان تجاوز نکند و آقای عطاردی یکی از آنها بودند. ایشان در عرصه روایات اهل بیت(ع) و احادیث توانستند آثار بسیار بسیار بزرگی از خودشان به جا بگذارند.
ایکنا: درباره این آثار، یعنی مسانید اهل بیت(ع) که ایشان از خود به یادگار گذاشتند برای مخاطبین ما توضیحی بیان بفرمائید.
ایشان 73 جلد مسانید ائمه شیعه(ع) را نوشتند و این کار را به تحقیق در طی سالها انجام دادند. فقط روایات امام علی(ع) را با شرح حالی از آن حضرت که جمع کردند 27 جلد شده است، مسند امام صادق(ع) 22 جلد شده است. قریب 40 سال از عمرشان را به تدوین و جمعآوری این مسانید مصروف کردند؛ کار ابتکاری و یک نوآوری قابل تقدیر در عرصه حدیث؛ با اشراف و اطلاعی که ایشان به علم الحدیث، علم الدرایه، علم رجال داشتند و از این حیث من میخواهم بگویم که یک شخصیت استثنایی را از دست دادیم.
ایکنا: جناب آقای نوراللهیان! میدانیم که مرحوم آیتالله عطاردی در عین حال یک مورخ هم بودند. در این باره هم توضیحاتی بدهید و بفرمائید که در کار ایشان تقدم با حدیث بود یا تاریخ؟
کار اصلی علامه عطاردی تدوین تاریخ خراسان بزرگ بود. محدث بودن ایشان هم از دل مورخ بودنشان در آمد. ایشان میخواستند تاریخ خراسان بزرگ را بنویسند؛ تاریخی که از قرون متمادی فرهنگ و تمدن و دانش و ادبیات شرق جهان در خراسان متبلور بوده است. ابنسینا، فارابی، زکریای رازی، شیخ طوسی، خواجه نصیرالدین طوسی، خواجه نظام الملک طوسی، همه اینها خراسانی هستند و مرحوم آیتالله عطاردی میخواست این تاریخ را مدون و مکتوب کند.
ایشان برای این که تاریخ خراسان را بنویسند بیش از 50 سال در سطح جهان، کشور به کشور مسافرت کردند و هر جا که نسخهای خطی بود از شخصیتهای خراسانی، از دانشمندان خراسانی و از آثار خراسانیان و از هر آن چه ردپای خراسان را داشت گرد آوردند. ایشان این ردپاها را حتی تا فتح آندلس نیز پیگیری کرده بود و میگفتند که شهری در اسپانیا به نام توسه است که باید متعلق به دوره فتح آندلس توسط مسلمانان باشد و احتمال قوی میدادند که جنگاورانی که از طوس و خراسان با طارق بن زیاد به آن منطقه رفته بودند، پس از پیروزی در جنگ و با ورود به اروپا در آن منطقه ساکن شدهاند.
خراسان بزرگ هم از نظر ایشان بر اساس آثار هزارساله تاریخی ثبت شده، از دِهنمک گرمسار شروع میشود تا دره فرغانه تاجیکستان، تا رود سیحون و جیحون و تمام منطقه خوارزم و ترکستان و آن چه را که امروز چندین کشور شده است در بر میگیرد و خراسان امروز در کشور ما قطعهای از آن خراسان بزرگ بوده است.
ایشان سمرقند، بخارا، نیشابور، قومس، بسطام، بیهق، مرو، هرات، بلخ و تمام این خطه خراسان را در طول 14 قرن بررسی کرده است.
ایشان فلسفه، عرفان، ادبیات را در خراسان بررسی کرده است. ایشان در تمام زمینههای علمی، در تاریخ، در جغرافیا، طب، فلسفه، ادبیات، علوم متداول هر عصر از ریاضیات گرفته تا فیزیک و شیمی در امروز که در گذشته باز به نوع دیگر وجود داشته است، هر جا هر دانشمندی هر کتابی نوشته و هر اثری که در هر رشته علمی از خراسان به شرق و غرب جهان رفته و ترجمه شده بود، ایشان جمعآوری کردند و آن چه در این رابطه گرد آوردند با تدوینی 50 ساله به ثمر نشاندند.
ایکنا: کار ایشان در این زمینه یعنی در زمینه تاریخ خراسان تا کجا پیش رفته است؟
کار ایشان در این زمینه خیلی گسترده بود و تنها تاریخ نیشابور آن نزدیک 30 هزار مدخل را در بر میگرفت. تاریخ خراسان آیتالله عطاردی بیش از 80 جلد و شاید نزدیک به 90 جلد کتاب میشود. 80 جلد این تاریخ دارای فیشبرداریهای منظم و تدوین شده است، اما تا الان فقط هفت جلد آن به چاپ رسیده است و ما به دلیل این که فیشها منظم است داشتیم به سرعت مجلد به مجلد آن را چاپ میکردیم.
ایکنا: آیا پیوندی بین دو حوزه کاری ایشان، یعنی خراسان و حدیث بود؟
خب وقتی که ایشان در پرداختشان به تاریخ خراسان به مشهد رسیدند، میبایست اعلام و بزرگان خراسان را معرفی میکرد و یکی از کسانی که باید به او میپرداخت و در واقع خراسان 1200 سال است که به او شناخته میشود امام رضا(ع) است که محور خراسان در دوره اسلامی است. ایشان قصد داشتند امام(ع) را معرفی کنند و بر همین اساس رفتند به سراغ سخنان امام، نامههای امام، سیره امام و همچنین مسیر حرکت امام به سمت خراسان و ارشادات و ملاقاتهایی که در این راه داشتند و تصمیمگیریهایی که خلیفه وقت در مسیر خراسان و در مشهد تا زمان شهادت برای ایشان داشتند.
از همین جا ایشان به سراغ مسند امام رضا(ع) رفتند و بعد آیتاللهالعظمی میلانی هم که کار ایشان را میبیند از ایشان میخواهد که راجع به امام باقر(ع) هم همین کار را بکنید. ایشان میگوید که کار من تاریخ خراسان است، اما در هر صورت راجع به امام باقر(ع) و بعد امام علی(ع) و بعد سایر ائمه معصومین(ع) نیز این کار را انجام میدهد.
ایکنا: چه توصیفی از چنین فعالیت علمی گسترده و شخصیت علمی ایشان دارید؟
مرحوم علامه عطاردی مرد محقق، سختکوش، با اراده بلند و مردی بود که در قلههای بلند از دانشی که به آن وارد شدند، قرار داشت. او در رجال صاحبنظر بود و یک نسخهشناس فوق العاده هم بود. در همین مورد من باید واقعاً دو ساعت صحبت کنم که ایشان چه نسخههای نفیس خطی را فراهم کرد و در مجموعه فرهنگی خراسان گرد آورد و الان اینها در اختیار ماست.
ایشان از کتابخانههای بزرگ دنیا دیدن کردند و میکروفیلم گرفتند و 2 هزار میکروفیلم را با فقر و دست خالی فراهم کردند. ایشان با 100 یک تومانی سفر میکرده است و از راه زاهدان و زابل به نیمروز، از آن جا به کوههای هندوکش افغانستان، از آن جا به پیشاور پاکستان و از آنجا به هند میرفته است.
او دو سال و چهار ماه در هند با همسرشان که دختر برادر شهید رجایی، رئیس جمهور شهید، هستند زندگی کرد و در آن جا خانم ایشان در گرمای 50 درجه و بالاتر، شش هزار نسخه تایپ کرده است. میگفتند که در آن جا با یک پنکه سقفی با یک لباس معمولی زندگی میکردیم.
او اهل باطن، اهل تقوا و اهل خدا بود و همیشه رو به آخرت بود و همیشه به علم میاندیشید. اینها توصیفاتی است که من میتوانم از او داشته باشم. در پیامی که بعضی بزرگواران نوشتند، ایشان را اینگونه توصیف کردند که یک تنه، یک مؤسسه عظیم تحقیقاتی بود و خودش یک تنه میرفت و تحقیق میکرد، ترجمه میکرد، تصحیح میکرد، حاشیه میزد ... آسایش نداشت. همه عمرشان در قرض و بدهکاری گذشت، اما در عین حال همه عمر در عزت زیست، همواره در صعوبت بود اما به شدت امید به آینده علم را با خود داشت و به آینده این منطقه تمدنی نیز امیدوار بود.
در بزرگداشتی هم که در شهر ری برای او برگزار شده بود، یونسکو پیام داد برای ایشان. ایشان همچنین از بسیاری از شخصیتهای بزرگ پیامهایی دریافت کرده بود و یا دستخطهایی از برخی از شخصیتهای مذهبی داشت، از اجازه روایت تا پیامهایی به مناسبتهای مختلف دیگر؛ آیتالله العظمی حکیم، آیتالله العظمی میلانی از نجف، از آیتالله خوئی، از علامه امینی، از شیخ آقابزرگ تهرانی، از خراسان ... ایشان هر کدام به یک صورت بعضی اجازه روایت دادند.
از سوی رؤسای جمهور تا به امروز غیر از حجتالاسلام روحانی ایشان مورد تقدیر قرار گرفتند. وزیران ارشاد و فرهنگ دائماً با ایشان در رفت و آمد بودند. ایشان از کشورهای مختلف اروپا، کشورهای عربی، کشورهای جنوب شرقی آسیا و روسیه دیدن کرده بود و هر کتابخانه خطی در هر جای دنیا بود با دست خالی سفر میکرد و مدتی میماند و فیشبرداری میکرد و بالاخره از دانشمندان آن کشورها اجازاتی پیامها و هدایایی در مورد شخصیت ایشان دادند که در مجموعه فرهنگی خراسان موجود است.
دیگر مرد بزرگ را نمیشود در قالب الفاظ کوچک من گنجاند و این که من از او و عظمت او بگویم.
ادامه دارد...