تعارض ادعای غالیان با آموزه قرآن کریم مبنی بر بشر بودن انبیا و ائمه(ع)
کد خبر: 3872725
تاریخ انتشار : ۲۹ دی ۱۳۹۸ - ۱۸:۰۶
هادوی تهرانی بیان کرد:

تعارض ادعای غالیان با آموزه قرآن کریم مبنی بر بشر بودن انبیا و ائمه(ع)

گروه اندیشه ــ هادوی تهرانی ضمن اشاره به اینکه بر اساس آیات قرآن، همه انبیا از جنس بشر بودند، به نقد ادعایی پرداخت که ائمه(ع) را موجوداتی غیر‌بشر معرفی می‌کند که در لباس بشر درآمده‌اند.

به گزارش ایکنا؛ سی و نهمین جلسه تفسیر قرآن کریم آیت‌الله هادوی تهرانی با محوریت سوره زخرف، صبح امروز برگزار شد. وی اظهار کرد: خداوند تبارک و تعالی در آیه 57 سوره زخرف اشاره کرد که وقتی داستان عیسی بن مریم برای قریش گفته شد، چون آنها با تفکرات مسیحیات روزگار خودشان آشنا بودند، گمان کردند اسلام هم عیسی را به عنوان خدا مطرح می‌کند. به همین خاطر گفتند: «وَقَالُوا أَآلِهَتُنَا خَيْرٌ أَمْ هُوَ»؛ یعنی آیا خدایان ما برتر است یا عیسی. خداوند در نفی این تفکر فرمود عیسی فقط یک بنده است و خدا نیست. بله، انسانی ویژه است که به او نعمت خاص داده شده است که همان نعمت پیامبری است.

وی افزود: خداوند متعال در ادامه می‌فرماید: «وَجَعَلْنَاهُ مَثَلًا لِبَنِي إِسْرَائِيلَ» یعنی او را به عنوان یک مثل و الگو برای بنی اسرائیل قرار دادیم. در ادامه می‌فرماید: «وَلَوْ نَشَاءُ لَجَعَلْنَا مِنْكُمْ مَلَائِكَةً فِي الْأَرْضِ يَخْلُفُونَ؛ و اگر بخواهيم قطعاً به جاى شما فرشتگانى كه در [روى] زمين جانشين [شما] گردند قرار دهيم». ظاهراً عبارت «منکم» معنایش «از بین شما» نیست، بلکه معنایش «به جای شماست» یعنی «بدل منکم». معنای آیه این است که چون انسان را روی زمین قرار دادیم، اگر بخواهیم برای انسان الگویی بفرستیم باید مثل عیسی بن مریم «انسان» باشد که مردم بتوانند از او الگو بگیرند؛ یعنی مثل خودشان باشد.

وی ادامه داد: این «مثل» بودن دائم در قرآن مورد تأکید است. انبیا موجوداتی متفاوت با بشر عادی نیستند، بلکه همان بشر هستند که به این مقام عالی رسیدند. متأسفانه در برخی منابر و حتی در قم این حرف‌ها زده می‌شود که ائمه از جنس بشر نیستند؛ بلکه اینها موجودات دیگری هستند که فقط لباس بشر پوشیدند. این تفکر که تفکر غالیان است و مستندش هم برخی روایات ضعیف جعلی است، مخالف صریح قرآن است. قرآن دائماً تأکید دارد که انبیا از جنس شما هستند تا شما بتوانید از آنها الگو بگیرید.

معنای قرض الحسنه در قرآن

استاد حوزه علمیه در ادامه به تفسیر سوره حدید پرداخت و گفت: در آیه 18 سوره حدید خداوند می‌فرماید: «إِنَّ الْمُصَّدِّقِينَ وَالْمُصَّدِّقَاتِ وَأَقْرَضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا يُضَاعَفُ لَهُمْ وَلَهُمْ أَجْرٌ كَرِيمٌ؛ در حقيقت مردان و زنان صدقه‏ دهنده و [آنان كه] به خدا وامى نيكو داده‏ اند ايشان را [پاداش] دو چندان گردد و اجرى نيكو خواهند داشت». قبلا در آیه قرض‌الحسنه اشاره کردیم که به لحاظ تطبیق، قرض‌الحسنه در سوره بقره بر قتال تطبیق شده است، در برخی موارد مثل اینجا بر صدقه تطبیق شده است؛ لیکن ظاهرا قرض‌الحسنه در تعبیر قرآن، فعلی است که برای خدا انجام شود، چه قتال باشد و چه صدقه باشد.

وی یادآور شد: این اصطلاح قرض‌الحسنه که ما به کار می‌بریم، می‌تواند یک تطبیق باشد؛ ولی منظور قرآن از قرض‌الحسنه، آن معنایی که در فقه می‌گوییم نیست، بلکه آن یکی از مصادیقش است. در همه آیات قرض‌الحسنه این عبارت وجود دارد: «يُضَاعَفُ لَهُمْ» یعنی اگر کاری خوبی انجام بدهند انگار چیزی را به خدا قرض می‌دهند و خدا آن را چندبرابر می‌کند. این یک نوع تشبیه و تمثیل است. تشبیه به قرضی که انسان به کسی بدهد و آن طرف، آن مال را چندبرابر پس می‌دهد. پس این تشبیه است. این عبارت در همه آیات قرض الحسنه است، ولی در برخی آیات در ادامه یک تأکید هم آمده است.

انتهای پیام
captcha