حج یک مناسک است؛ اعمالی مشخص و به صورت دقیق از پیش تعیین شده که همه مسلمانان حاضر در این مراسم باید به صورت دقیق آن را انجام دهند. اما آیا منظر و مقصود خداوند از قرار دادن حج به عنوان یکی از فروع دین اسلام انجام ظاهری همین اعمال است؟
مطالعه احادیث حضرت رسول(ص) و ائمه اطهار(ع) و نیز کتابهای بزرگان دین در خصوص حج حکایت از وجود اسراری ژرف در پس هر عملی در این مناسک دارد. اسراری که مطالعه و آشنایی با آنها موجب به کمال مطلوب رساندن عمل عظیم حج میشود.
خبرگزاری ایکنا ضمن آرزوی حجی مقبول برای همه زائران بیتالله الحرام، درس گفتارهای اسرار حج را با تدریس حجتالاسلام عبدالحسن افتخاری، استاد حوزه و دانشگاه و روحانی کاروانهای حج تهیه کرده است تا گامی در جهت آشنا کردن هرچه بیشتر زائران با اسرار حج برداشته شود.
نهمین بخش از این مجموعه با موضوع «طواف و حجرالاسود» را با هم میبینیم و میخوانیم.
سفر حاجی از میقات شروع میشود، محرم میشود، وارد حرم میشود و اولین جایی که باید برود به سمت خانه کعبه برای طواف است. در مورد کعبه مطرح کردم که کعبه مرکز تمامی عمرها، زندگیها، رزقها، فرزندها و اتفاقاتی است که بر روی کره زمین برای انسانها میافتد و خداوند آنها را مقدر کرده است.
شما به مرکز زمین نزدیک میشوید. در روایات اینچنین آمده است که خداوند از انسانها خواسته مانند ملائکه به دور کعبه طواف کنند منتها به این شکل که ملائکهای که در جلسه قبل در خصوص آنها صحبت شد هفت هزار سال ملکوتی طواف کردند اما خداوند برای انسانها در قبال هر هزار سال طوافی که حول عرش باید ملائکه انجام میدادند بر روی زمین یک دور طواف به دور کعبه قرار داد.
پس هفت دور طواف بر روی زمین به دور کعبه مساوی با هفت هزار سال طواف به دور عرش است. از امام صادق(ع) نقل شده است که «طواف کن با قلبت همراه با ملائکه به دور عرش، همانگونه که با بدنت در میان مسلمان به دور کعبه بر روی زمین طواف میکنی».
این طواف در واقع یک حرکت آسمانی است و نشان دهنده این است که اگر من میتوانستم و قرار بود کاری انجام دهم تا تمام آلودگیهایم پاک شود و نشان دهم که به غیر از تو چیز دیگری را دارای ارزش نمیدانم که دور آن بگردم و بچرخم، طواف میکردم. طواف باید به همین نیت انجام شود که غیر از کعبه که خدا مقرر کرده چیز دیگری ارزش آن را ندارد که به دور آن بچرخیم.
این طواف کعبه است؛ طواف کعبه برای نشان دادن این است که من مکانی را پیدا کردم که ارزش دارد مثل ملائکه آنجا بچرخم. نکتهای که باید به آن دقت کنیم این است که در طواف چیزی وجود دارد به اسم حجرالاسود. در عالم زر همه انسانها با خداوند عهد بستند که فقط او را به ربوبیت و خداوندی قبول کنند، حجرالاسود سنگی است که شاهد این صحنه و میثاق در علم زر بود.
در روایت آمده است که این سنگ سیاه همه را میبیند، صدای همه را میشنود و انسانها را میشناسد و شنوایی دارد که هیچ کدام از این صداها و گفتارها با هم مخلوط نمیشود و او میداند چه کسانی در عالم زر بیعت بستند و اکنون آمدهاند که نشان دهند بر آن بیعت پایبند هستند و آن را یکبار دیگر انجام میدهند و میگویند تو ای حجرالاسود شاهد بیعت دوباره من باش.
در حج وقتی که به حجرالاسود میرسید به آن خطاب میکنید و میگویید: این بیعتی است که بستم، این حقی است که باید ادا میکردم و تو ای حجرالاسود شهادت بده که من به عهدی که در عالم زر بستم وقتی به روی زمین آمدم، وفا کردم و این طواف من بیعتی دوباره و میثاقی است که آن را تجدید میکنم و انجام میدهم. این معنای طواف حاجی است و تکرار میثاق و عهدی که بسته است.
انتهای پیام