به گزارش ایکنا، کتاب «آئین اشک و عزا در سوگ سیدالشهدا(ع)» به قلم حسین انصاریان در ۱۰ بخش به ارائه بیش از ۱۲۰ مطلب خواندنی پیرامون شخصیت نورانی حضرت اباعبدالله الحسین(ع) پرداخته است.
این اثر با موضوع مراسم اشک و عزا در سوگ سیدالشهدا(ع) برگرفته از متن سخنرانیهای حجتالاسلام شیخ حسین انصاریان در ماه محرمالحرام ۱۳۸۸ در مسجد سیدعزیزالله شهر تهران است.
«منزلت امام حسین(ع) و یاران و خاندان گرامی ایشان» و «آیین اشک و عزا» دو بخش اصلی این کتاب هستند که در این بخشها با استناد به آیات، روایات و متن زیارتنامهها جایگاه، زندگی و شخصیت امام حسین(ع) معرفی شده است.
خبرگزاری ایکنا، به مناسبت ایام پرسوز و گذار عزاداری سیدالشهدا(ع)، بخشهایی از این کتاب را باز نشر میکند؛ امید اینکه این مطالب بتواند روشنگر عزاداران حسینی در شناخت ابعاد بیشتری از منزلت، شخصیت و زندگی امام حسین(ع) باشد.
یکی دیگر از ویژگیهای حضرت سیدالشهدا که او را محبوب خداوند نمود، شکرگزاری و سپاس از خداوند و نعمتهای الهی است. ایشان قبل از شهادت و در ایام حج تمتع به صحرای عرفات مشرف میشود و در آنجا با خداوند راز و نیاز میکند. این مناجات که به دعای عرفه مشهور شده است نزد عرفا و سالکانِ طریق حقیقت، جایگاه ویژهای دارد، به گونهای که اگر کسی مفاهیم عرفانی و معنوی دعای عرفه را به خوبی بفهمد و آن را درک کند از زمره اولیای ویژه پروردگار میشود.
در این دعا حضرت عاشقانه به خداوند متعال میفرماید: «اگر دهر را هم در اختیارم بگذاری که من مشغول شکرگزاری یکی از نعمتهایت شوم نمیتوانم شکر آن را به جای آورم».
در فرازی دیگر از دعای عرفه امام حسین(ع) به خداوند میفرماید: «اگر من عمل صالحی را انجام دادم با سرمایههای تو آن را بجا آوردهام؛ اگر زبان به ذکر تو گشودم آن متعلق به تو بوده است؛ اگر با چشمانم اشک ریختم این چشمها نعمتی از نعمتهای بیکران تو بوده است پس من از خودم چیزی ندارم حال چگونه شکر تو را بجا آورم؟».
در منابع روایی آمده است وقتی حضرت این دعا را زمزمه میکرد از دو چشم مبارکش اشک جاری میشد. حضرت در این حالت به خداوند میفرمود: «با چشمی که تو به من عطا کردی گناه کردم، با دستی که متعلق به تو بود عصیان کردم، حال این گناهان را چه کنم؟».
امام حسین(ع) در این دعا اشاره میکند که از خود چیزی ندارند و تمام سرمایههای جسمانی و روحانی را خداوند به ایشان عطا کرده است. رسیدن به مقام شکر از جمله مقامات پرارزشی است که سالکان راه حقیقت برای رسیدن به آن اصرار داشتند. بلندی این مقام و برتری این مرتبه در حدّی است که افراد شکور در میان انسانها بسیار اندک هستند. «وَقَلِيلٌ مِن عِبادِىَ الشَّكورُ».
مرحوم ملا محمدباقر مجلسی(ره) درباره معنای شکر میفرمایند: «الشُّكْرُ الاعْتِرافُ بِالنِّعْمَةِ ظَاهِراً وَبَاطِناً وَمَعْرِفَةُ المُنْعِم وَصَرْفُها فِيمَا أَمَرَ بِه؛ شکر، اذعان ظاهری و باطنی نسبت به نعمتهای الهی و شناخت نعمتدهنده و هزینه کردن نعمت در اموری است که دارنده نعمت به آن مأموریت یافته است». حضرت امام صادق(ع) شکر نعمت را دوری کردن از گناهان دانسته و میفرماید: «شُكْرُ النَّعْمَةِ إِجْتِنابُ الْمَحارِمِ؛ شکر نعمت دوری کردن از همه محرمات است».
وجود مبارک حضرت سيدالشهدا در پایان خطبه شب عاشورا درخواست قرار دادن خود در زمره شاکران را از پیشگاه پروردگار درخواست نموده و میفرماید: «فَاجْعَلْنَا مِنَ الشَّاكِرين».
ایشان در دعای عرفه ناتوانی خود و تمام بندگان را از شکر یکی از نعمتهای الهی اعلام نموده و میفرماید: «وَ لَوْ حَرَصْتُ أنا والعادُّونَ مِن أنامِكَ أن أُؤدّىَ شُكر واحِدَةٍ مِنْ أَنعُمِكَ مَا اسْتَطَعْتُ إِلَّا بِتَوفِيقِكَ؛ اگر من و همه کسانی که نعمتهایت را شماره میکنند تلاش کنیم که شکر یکی از نعمتهایت را بجا آوریم نمیتوانیم مگر به توفیق تو.
حضرت سیدالشهدا به طور یقین از مرگ هیچ هراس و واهمهای نداشتند. هنگامی که امام از مکه بیرون میآمد، شخصی با کمال احترام به ایشان عرض کرد این سفر بوی مرگ و خون میدهد گمان نمیکنم قافله شما به سلامت به منزل برسد. حضرت در پاسخ فرمود: «اشتیاق» من به مرگ از اشتیاق حضرت یعقوب به فرزندش حضرت یوسف بیشتر است. من از مرگ ترسی ندارم؛ زیرا مرگ برای من مانند پلی است که با گذر از آن پدرانم، انبیای خدا، اولیای الهی و فرشتگان پروردگار را ملاقات میکنم. مگر رسیدن به لقای خدا ترس و واهمه دارد؟ کسی از مرگ باید بترسد که خطا و گناه و نافرمانی کرده باشد و مرگ را نابودی بداند؛ در حالی که حضرت دارای مقام عصمت بوده و از هر گونه خطا و اشتباه مصون هستند.
نکته دیگر اینکه در عصر تاسوعا، وقتی حضرت زینب کبری به برادرشان میفرماید دشمن اعلام حمله کرده است. حضرت بلافاصله به برادرشان حضرت عباس(ع) میفرماید: به نزد فرماندهان لشکر یزید برو و اگر توانستی جنگ را به فردا موکول کن تا امشب را زنده بمانم؛ چون خدا میداند که من به نماز و تلاوت قرآن علاقه فراوان دارم؛ چنین انسانی اگر يك شب بیشتر زنده بماند سود بیشتری میبرد. با این اوصاف شهادت در راه خدا حیات است و آن هم شهادتی که باعث بیداری و رفع غفلت از جامعه اسلامی باشد و شهادت سیدالشهدا باعث رفع خواب بسیاری از مردم جامعه خود شد.
سر حلقه عارفان، امام پرهیزکاران، رهبر پاکان، شمع دل واصلان، مقتدای کاملان، اسوه عاشقان، امیرالمؤمنین علی(ع) با همه وجود مترنم به این ترانه عاشقانه بود: «ما رَأَيْتُ شَيْئاً إِلَّا وَرَأيتُ الله قَبْلَهُ وَمَعَهُ وَيَعْدَهُ؛ چیزی را ندیدم مگر انکه پیش از آن، همراه آن و بعد از آن خدا را دیدم».
همچنین تربیت شده دامن معرفت و بصیرت امیر مؤمنان، یعنی حضرت سيدالشهدا(ع) در اوج تشنگی و گرسنگی و در حالی که همه مصائب او را محاصره کرده بود در میان گودال، در کنار هفتاد و یک بدن قطعه قطعه و با شنیدن نالهٔ جانسوز زنان و دختران اهل بیت صورت خون آلود بر پیشگاه محبوب بر خاک میگذارد و میفرماید:«إلهى، رضاً بِقَضائِكَ صَبراً عَلى بَلائِكَ تَسليماً لِأمْرِكَ لا مَعبُودَ لِى سِواكَ». حضرت که شیفتهٔ رسیدن به مقام رضای الهی است، میفرماید: «خدایا به قضای تو خوشنود و راضیم، بر آزمایش و بلایت صابرم، در برابر فرمانهایت تسلیم هستم، برای من معبودی جز تو وجود ندارد.
انتهای پیام