کد خبر: 4294381
تاریخ انتشار : ۲۴ تير ۱۴۰۴ - ۰۹:۴۹
«آیین اشک و عزا در سوگ سیدالشهدا(ع)»/ 12

صبر؛ مهمترین امتیاز حضرت زینب(س) نسبت به غیرمعصومان

صبر حضرت زینب(س) مهمترین امتیاز ایشان نسبت به غیرمعصومان است. وقتی حضرت زینب(س) پیکر آغشته به خون برادر را مشاهده کرد به خداوند عرضه داشت که «اللهمَّ تَقَبَّلْ مِنَّا هَذَا الْقُرْبان؛ پروردگارا، این قربانی را از ما بپذیر».

صبر؛ مهمترین امتیاز حضرت زینب(س) نسبت به غیر معصومانبه گزارش ایکنا، کتاب «آئین اشک و عزا در سوگ سیدالشهدا(ع)» به قلم حسین انصاریان در ۱۰ بخش به ارائه بیش از ۱۲۰ مطلب خواندنی پیرامون شخصیت نورانی حضرت اباعبدالله الحسین(ع) پرداخته است.

این اثر با موضوع مراسم اشک و عزا در سوگ سیدالشهدا(ع) برگرفته از متن سخنرانی‌های حجت‌الاسلام شیخ حسین انصاریان در ماه محرم‌الحرام ۱۳۸۸ در مسجد سیدعزیزالله شهر تهران است.

«منزلت امام حسین(ع) و یاران و خاندان گرامی ایشان» و «آیین اشک و عزا» دو بخش اصلی این کتاب هستند که در این بخش‌ها با استناد به آیات، روایات و متن زیارتنامه‌ها جایگاه، زندگی و شخصیت امام حسین(ع) معرفی شده است.

خبرگزاری ایکنا، به مناسبت ایام پرسوز و گذار عزاداری سیدالشهدا(ع)، بخش‌هایی از این کتاب را باز نشر می‌کند؛ امید اینکه این مطالب بتواند روشنگر عزاداران حسینی در شناخت ابعاد بیشتری از منزلت، شخصیت و زندگی امام حسین(ع) باشد.

پاکدامنی خاندان و اهل بيت سيدالشهدا(ع)

بانوانی که در واقعه کربلا به اسارت برده شدند، زنان پاکدامنی بودند و هرگز به نامحرمان و نااهلان اجازه نمی‌دادند زینت‌هایشان را ببینند این بانوان می‌توانند الگوی خوبی برای امروز جامعه ما باشند.

در میان اسرا حضرت زین‌العابدین(ع) را در حالی که دست‌های ایشان بسته و به گردن مبارک شان غل و زنجیر بود وارد دروازه شام کردند. در آن هنگام سهل ساعدی به حضرت سکینه عرض کرد: من از دوستداران اهل بیت(ع) هستم آیا درخواستی دارید تا آن را اجابت کنم؟ سکینه فرمود: به نیزه داران پولی بده تا از محمل‌ها دور شوند دوست ندارم مردم زنان و دختران ما را تماشا کنند.

البته بانوانی که در مجالس حسینی شرکت می‌کنند عفیف، باحجاب و پاکدامن بوده و این موهبت را به واسطه اشک بر حضرت سيدالشهدا(ع) کسب نموده‌اند. آنان با این عمل با ارزش در زمره خاندان حضرت سیدالشهدا(ع) قرار می‌گیرند.

اشک بر مصائب حضرت همانند جواهری تمام نشدنی است که تا روز قیامت بر گونه‌های شیعیان فرو می‌ریزد و همانند باران، به جوشش و خروش درمی‌آید. البته این گمان به وجود نیاید که این گریه فقط در این عالم بوده و در عوالم دیگر گریه بر حضرت سیدالشهدا(ع) وجود ندارد زیرا در منابع روایی آمده است وقتی حضرت زهرا(س) وارد عالم قیامت شده و بدن بدون سر فرزندش را مشاهده می‌کند، صیحه و ناله زده و اشک می‌ریزد. وقتی از سوی خداوند به ایشان خطاب می‌رسد چه چیزی از پروردگار می‌خواهی؟ حضرت می‌فرماید: «خدایا من در هنگام شهادت فرزندم در سرزمین کربلا نبودم، به فرشتگان فرمان بده تا خیمه‌ای بسازند تا من به همراه شیعیانم برای حسینم گریه و عزاداری کنم.»

جایگاه والای حضرت زینب کبری در میان خاندان سیدالشهدا

در واقعه کربلا افراد زیادی حماسه آفریدند تا این واقعه جانسوز از دایره کربلا خارج شده و تا روز قیامت به گوش جهانیان برسد. یکی از افراد والا مقام حضرت زینب(س) بود ایشان پس از واقعه عاشورا مسئولیت سنگین ساماندهی اسرا را برعهده گرفت و با خطبه‌ای غراء در کاخ یزید همگان را به یاد شجاعت و دلاوری پدر بزرگوارشان انداخت. با وجود آنکه شاهد کشته شدن حضرت سيدالشهدا(ع) و اصحاب باوفایش بود، اما چنان مقامی داشت که فرمود ما «رأيتُ إلّا جميلاً».

در این میان صبر حضرت زینب(س) مهمترین امتیاز ایشان نسبت به غیر معصومان است. وقتی حضرت زینب پیکر آغشته به خون برادر را مشاهده کرد به خداوند عرضه داشت که «اللهمَّ تَقَبَّلْ مِنَّا هَذَا الْقُرْبان؛ پروردگارا، این قربانی را از ما بپذیر».

حضرت با این جمله نشان داد رضایت و تسلیم در برابر امر الهی برایش از هر چیز مهم‌تر است. یکی دیگر از جملات حضرت زینب که نشان دهنده صبر بالای ایشان است، این جمله است که فرمودند: «الْحَمْدُللهِ الَّذِى حَكَمَ لِأُولِبَائِهِ بِالسَّعَادَة وَخَتَمَ لِأَصْفِيَائِهِ بِالشَّهَادَة؛ سپاس خدایی را که اولیای خویش را به سعادت رساند و پایان عمر برگزیدگان درگاه خود را شهادت قرار داد».

به گونه‌ای که وقتی حضرت زینب(س) فرزندان خود را در کربلا از دست داد از خیمه بیرون نیامد و این نشان می‌دهد روح این بانوی بزرگوار چقدر با عظمت و هیبت بوده است.

حکایت مرحوم میلانی و روضه حضرت زینب(س)

یکی از افرادی که تمام اعمال خود را با اخلاص انجام می‌داد آیت‌الله سیدمحمدهادی میلانی بود. حالت معنوی ایشان زبانزد عام و خاص بوده است. بنده در دوران جوانی با ایشان ارتباط زیادی داشتم و در طول حیاتم فردی همانند ایشان را درک نکردم. ایشان در شهر مقدس مشهد مشغول تدریس علوم و معارف اسلامی بود، روزی در مشهد خدمت ایشان رسیدم، ایشان به بنده محبت زیادی داشتند پس از دقایقی به ایشان گفتم اگر اجازه دهید از محضر شما مرخص شوم. در پاسخ گفت به کجا می‌روی؟ گفتم: در مسافرخانه‌ای اتاقی کرایه کردم و شب‌ها را در آنجا سپری می‌کنم. او گفت: به مسافرخانه نرو؛ همین جا نزد من بمان و از طرف من به زیارت حضرت امام رضا(ع) برو. در ادامه گفت: میان زائران بومی شهر مقدس مشهد و زائران غیر بومی تفاوت‌هایی وجود دارد؛ زیرا حضرت امام رضا(ع) به زائران بیرونی عنایات ویژه‌ای دارد. از طرف من در حرم زیارت حضرت امام رضا(ع) را بخوان و رو به ضریح مطهر به حضرت بگو: محمدهادی گفت: از پروردگار بخواهید تا من در حال مسلمانی بمیرم. لحظه‌ای به خود لرزیدم؛ سپس خود را برای زیارت رضوی آماده کردم؛ ایشان مقداری از مسیر را برای بدرقه بنده طی کرد و به منزل بازگشت حقیر نیز به نیابت از ایشان زیارت کرده و تقاضای او را با حضرت امام رضا(ع) در میان گذاشتم.

چند سالی از این واقعه گذشت که بنده در یکی از شهرهای دوردست خبر رحلت ایشان را شنیدم. بعد از گذشت چند روز خود را به مشهد رسانده و به خانواده ایشان تسلیت گفتم به فرزند ایشان گفتم: آیا در لحظه وفات نزد پدر بودید؟ با شنیدن این سخن بسیار گریست و گفت بله ایشان سه روز قبل از مرگ در کما و بیهوشی کامل به سر می‌برد بعد از گذشت سه روز ناگهان چشمان خود را باز کرده و مرا صدا زد. تمام خانواده از مشاهده این منظره خوشحال شدیم؛ وقتی حالشان بهتر شد رو به من گفت: من تا دقایقی دیگر از دنیا می‌روم از تو به عنوان پدرت درخواستی دارم و آن درخواست این است که در این حالت برایم روضه حضرت زینب(س) بخوانی همان روضه‌ای که حضرت زینب به کنار بدن مطهر برادرشان آمد. من هم درخواست پدر را اجابت کردم. وقتی در حال روضه‌خوانی بودم اشک تمام صورت ایشان را فرا گرفت و با همین حال، از دنیا رفت. 

انتهای پیام
captcha