سوره‌های جزء سی‌ حامل بهترین‌ دستورالعمل‌ها برای تحول بنیادین در جامعه است
کد خبر: 1434176
تاریخ انتشار : ۰۶ مرداد ۱۳۹۳ - ۰۹:۰۴
مدرس دانشگاه دزفول:

سوره‌های جزء سی‌ حامل بهترین‌ دستورالعمل‌ها برای تحول بنیادین در جامعه است

گروه فعالیت‌های قرآنی: برخی از مفسران معتقدند مهم‌ترین کلیدهای ساختن جامعه و تحول آن از بنیان و بنیاد در سوره‌های جزء سی نهفته است، چراکه خدواند با نزول این سوره‌ها می‌خواهد تحول و تربیتی متناسب با مطالبات قرآنی در جامعه شکل گیرد.

علی صافی، مدرس دانشکده اصول دین دزفول در گفت‌وگو با خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) از خوزستان، درباره جزء سی‌ام قرآن کریم با بیان اینکه این جزء که از سوره نبأ آغاز و به سوره ناس ختم می‌شود، جمعاً 37 سوره دارد، اظهار کرد: سوره‌های این جزء به جز سوره بینه و زلزال عموماً مکی هستند، سوره‌های مکی در فضایی نازل شدند که عمومیت جامعه حجاز را بت‌پرستی و به تبع آن رذائل اخلاقی و روابط ناسالم اجتماعی شکل می‌داد و این سوره‌ها در حقیقت دارای مفاهیمی هستند که به‌دنبال ایجاد تغییر و تحول عمیق در دل و ذهن و عمل مخاطب است.

وی گفت: خداوند در واقع با نزول این سوره‌ها بر پیامبر اسلام(ص) خواسته است اندیشه‌های باطل، رسوم غلط و اعمال و رفتاری که از این اندیشه‌های نادرست برگرفته می‌شود، کنار زده شود و تحول و تربیتی متناسب با مطالبات قرآنی در جامعه شکل گیرد، برخی از مفسران معتقدند مهم‌ترین کلیدهای ساختن جامعه و تحول آن از بنیان و بنیاد در این سوره‌ها نهفته است.

صافی افزود: مثلاً در سوره مبارکه علق اولین گام و کلید برای رفع اندیشه‌های الحادی و شرک‌آلود بت‌پرستی در جامعه عرب، این بوده که در آن با توجه به فطرت الهی انسان، احساس نیاز به پروردگار از طریق ایجاد معرفت به خدا و نهایتاً انس و الفت با او شکل می‌گیرد یعنی مخاطب از طریق آن نرم‌افزار الهی که در درون وی هست و فطرت نام دارد، بتواند با خداوند ارتباط برقرار کند، او را به یگانگی بشناسد، نسبت به شناخت او احساس نیاز کند و از الحاد، شرک و بت‌پرستی فاصله بگیرد؛ آنچنان که در روایات هم داریم اولین دین، معرفت به خداست؛ در واقع گام نخست برای ورود به دین، شناخت پروردگار است.

این مدرس دانشگاه با اشاره به دیگر سوره‌های این جزء خاطرنشان کرد: در سوره نبأ، «نبأ» به معنای خبر مهم، قطعی و حتمی است و البته مراد اولیه آن قیامت است، در سوره‌های مکی بر قیامت در کنار توحید و شناخت پروردگار تأکید شده است؛ چراکه اینها پایه‌های اساسی شکل‌گیری شخصیت توحیدی یک انسان است اما در معنای دیگری که در روایات آمده است که البته منافاتی با معنای اولیه «نبأ» ندارد؛ از حضرت علی(ع) به‌عنوان یکی از مصادیق «نبأ» نام برده شده است و در روایات هم این مسئله پشتیبانی می‌شود؛ کما اینکه در دعای افتتاح که در ماه مبارک رمضان خوانده می‌شود از حضرت علی(ع) به‌عنوان آیت کبرای الهی و خبر بزرگ یاد می‌شود و در کنار این ویژگی‌ها از او به‌عنوان وصی رسو‌ل‌الله(ص)، ولی‌الله، حبیب‌الله، حجت‌الله نام برده شده است، معلوم می‌شود حضرت علی(ع) کلید فهم حقیقت قرآن است که هم خبر او خبر بزرگ است و هم درباره او افرادی هستند که سؤال و اختلاف می‌کنند.

پیامبر اکرم(ص) امین پروردگار است

وی گفت: در آیات مختلفی از سوره مبارکه جزء سی‌ام، کلمه «قُل» تکرار شده است، در قرآن کریم کلمه «قل» 332 مرتبه در قرآن آمده است که غالباً فرمان خداوند به پیامبر(ص) است یا در پاسخ به سؤال یا بیان یک حقیقت است، این موضوع نشان می‌دهد پیامبر اکرم(ص) امین پروردگار است و چیزی از خود نمی‌گوید، مولوی هم در این باب می‌گوید: گر چه قرآن از لب پیغمبر است/ هر که گوید: حق نگفت، او کافر است. یا در جایی دیگر می‌گوید: مطلق آن آواز خود از شه بود/ گرچه از حلقوم عبدالله بود/ گفته او را من زبان و چشم تو/ من حواس و من رضا و خشم تو.

مدرس دانشکده اصول دین دزفول ادامه داد: سخن از حلقوم پیامبر(ص) است اما این کلام خدا است که از زبان وی شنیده می‌شود، هم در زمان خود پیامبر(ص) و هم امروزه برخی از روشنفکران که متأسفانه ادعای دین‌مداری هم دارند، قرآن را احساسات شاعرانه و خطاپذیر معرفی می‌کنند و مانند جاهلیت نخست قرآن را اساطیر می‌خوانند، اینکه کلمه «قُل» در قرآن تکرار شده است برای بیان این حقیقت است که این سخن گرچه از زبان پیامبر(ص)  شنیده می‌شود اما تماماً کلام پروردگار است؛ کما اینکه در قرآن داریم که برای اطمینان‌بخشی به مخاطب، پیامبر(ص) مورد خطاب خداوند قرار می‌گیرد که اگر کلمه‌ای در قرآن کم و زیاد شود، ما رگ حیات تو را قطع می‌کنیم و این به همه مخاطبان اطمینان می‌بخشد که سخن پیامبر(ص) سخن پروردگار است.

تولی و تبری در آیات قرآن

صافی در ادامه به بیان نکاتی در خصوص سوره عبس پرداخت و گفت: در سوره مبارکه عبس، نکته ظریفی آمده که در سوره‌های دیگر نیز هست و آن جریان‌شناسی‌های بدیع و ارزشمندی است که در قرآن وجود دارد و اینکه مسلمان موظف است، اندیشه، افکار، احساسات و گرایش‌ها و حتی کنش‌های خود را مدیریت بکند؛ نسبت به دشمنان خود مرزبندی مشخصی داشته باشد و نسبت به مؤمنان ملاطفت و مهربانی داشته باشد. در این سوره می‌فرماید: «قُتِلَ الْإِنسَانُ مَا أَکْفَرَهُ؛ انسان کافر و ناسپاس مورد خشم و لعن پروردگار است»، ﴿عبس، ۱۷﴾. معنایش این است که انسان کافر و ناسپاس باید مورد خشم شما هم باشد.

وی افزود: در کنار این آیات، آیاتی داریم که به گروه‌هایی سلام و درود می‌فرستد که در قرآن ما سلام به بهشتیان را داریم: «سَلاَمٌ عَلَیْکُم بِمَا صَبَرْتُمْ»(رعد، 24)، «وَتَحِیَّتُهُمْ فِیهَا سَلاَمٌ»(یونس، 10)، «وَسَلَامٌ عَلَیْهِ یَوْمَ وُلِدَ وَیَوْمَ یَمُوتُ»(مریم، 15)، «سَلَامٌ عَلَى إِبْرَاهِیمَ» ﴿صافات، ۱۰۹﴾ و ... این سلام‌ها از یک طرف و آن مرگ گفتن‌ها از سوی دیگر: «قُتِلَ الْخَرَّاصُونَ» ﴿ذاریات،۱۰﴾، «وَیْلٌ لِّلْمُطَفِّفِینَ» ﴿مطففین،۱﴾ «وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِّلْمُکَذِّبِینَ» ﴿مطففین،۱۰﴾ در واقع بیانگر تولی و تبری در آیه‌های قرآن است؛ یعنی قرآن کریم به ما می‌فرماید نسبت به مؤمنان، مهربان، کمک‌کار، همراه، هم‌جبهه و همرزم باشید و در برابر دشمنان هم مرزبندی داشته باشید نسبت به آنها نیکی نکنید و به آنها نزدیک نشوید.

این مدرس دانشگاه اظهار کرد: نکته دیگری که در جزء سی قرآن کریم است، آیه «فَلْیَنظُرِ الْإِنسَانُ إِلَى طَعَامِهِ» ﴿عبس، ۲۴﴾ است که تأکید می‌کند انسان باید به خوراک خود بنگرد، معنا و مفهوم اولیه طعام، خوراک و غذا است؛ به این معنا که انسان توجه کند غذا و آبی را که می‌خورد و می‌نوشد پاک و حلال باشد چون بر جسم و روح او تأثیر می‌گذارد.

لزوم توجه به پاکی غذای روح

صافی با اشاره به معنای دیگر طعام در این آیه تصریح کرد: در روایات آمده است که طعام در این آیه می‌تواند به معنای علم و آگاهی باشد؛ چون انسان هم روح دارد و هم جسم، همانطور که غذای جسم باید سالم و طاهر باشد تا اثرات مثبت بر جسم و به تبع بر روح داشته باشد، روح انسان نیز باید غذای سالم داشته باشد، این معنا نشان می‌دهد آگاهی‌ها و اطلاعات انسان باید از سرچشمه‌های پاک و زلال وحی، اخذ شود.

وی با بیان اینکه امروزه ما میان انبوهی از اطلاعات و آگاهی‌های شبکه‌های اینترنتی، ماهواره‌ای و مطبوعات قرار داریم، تأکید کرد: کثرت اطلاعاتی که عموماً به‌سوی ما هدایت می‌شود، باید ما را از اینکه بخواهیم آگاهی‌های خود را از هر جایی که باشد بگیریم، برحذر دارد، این شبکه‌‌ها به مثابه آشپزخانه‌هایی هستند که برای تهیه غذای فکری و تحول و ایجاد سبک زندگی مادی با گرایش‌های سکولار، به‌طور مداوم در حال پخش برنامه هستند.

مدرس دانشکده اصول دین دزفول تأکید کرد: خانواده‌ها متوجه این امر باشند که آموزه قرآن کریم این است که انسان به طعام خود نگاه کند و همانطور که طعام آلوده جسم را بیمار می‌کند، طعام و اطلاعات آلوده که راست و دروغ آن بهم آمیخته است، روح را آلوده می‌کند، ایمان را تضعیف می‌کند و طبعاً مسیر انسان را دچار تغییر می‌کند. ما در گرفتن اطلاعات و آگاهی‌ها همیشه منتظر نباشیم که شیاطین در چهره اصلی خود دیده شوند و برنامه‌های آنها در شکل انحرافی مشاهده شود؛ کما اینکه در سوره ناس همین مطالب آمده است که آنها به‌طور مداوم وسوسه‌های قلبی ایجاد می‌کنند، این وسوسه در واقع کار شیطان انس و جن است.

صافی ادامه داد: در سوره مبارکه بروج که به موضوع سوزاندن اصحاب اخدود اشاره کرده است و مناسبت بسیار نزدیکی با حرکت صهیونیست‌ها در فلسطین اشغالی دارد، در آیه 8 خداوند کریم می‌فرماید: «وَمَا نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلَّا أَن یُؤْمِنُوا بِاللَّهِ الْعَزِیزِ الْحَمِیدِ؛ و بر آنان عیبى نگرفته بودند جز اینکه به خداى ارجمند ستوده ایمان آورده بودند» سوزاندن اهل ایمان کار دشمنانی است که مؤمنان را به اعتبار ایمانشان مورد هدف قرار می‌دهند، از نظر نظام کفر و در طول تاریخ که در سوره بروج اصحاب اخدود را معرفی می‌کند، ایمان بزرگترین جرم است و باید پایداری بر ایمان برای اهل ایمان هزینه‌بر باشد و البته آنها با اعمال فشارها به‌دنبال آن هستند که اهل ایمان دست از ایمان خود بردارند و به کمتر از آن راضی نمی‌شوند؛ چنانکه خداوند در قرآن می‌فرماید: دشمنان از شما هرگز راضی نمی‌شوند مگر اینکه دست از ایمان خود بردارید و به راه آنها بروید.

وعده همراهی خداوند با اهل تقوی و دفاع او از مؤمنان

این مدرس دانشگاه گفت: در اینجا دو راه وجود دارد؛ یکی تسلیم شدن و جریان سازش برابر فشارها است که در طول تاریخ چنین گرایش‌هایی از بین می‌رفتند و راه دیگر، جریان مقاومت است که در طول تاریخ، پیامبران، فرماندهان و رهبران آن بودند و برابر این سختی‌ها مقاومت می‌کردند، در داستان حضرت ابراهیم(ع)، حضرت عیسی(ع)، حضرت محمد(ص) و دیگر انبیاء این سختی‌ها وجود دارد، اما در کنار سختی‌ها، حمایت پروردگار و لطف و یاری او نیز بود؛ لذا اهل ایمان با اعتماد به حمایت پروردگار، راه مقاومت و ایستادگی را در طول تاریخ برگزیدند و خداوند هم از آنها حمایت کرده است: «إِنَّ اللَّهَ یُدَافِعُ عَنِ الَّذِینَ آمَنُوا؛ خدا از اهل ایمان دفاع می‌کند»، (حج، 38)، یا «إِنَّ اللّهَ مَعَ الَّذِینَ اتَّقَواْ؛ خداوند با اهل تقوی و عمل خیر همراه است»، (نحل، 128).

وی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به سوره لهب، گفت: در سوره مبارکه لهب چند نکته زیبا و ظریف وجود دارد؛ اولاً ابوالهب از اقوام پیامبر(ص) بود و با ایشان پیوند خانوادگی داشت، ابوالهب برادرانی مثل حضرت حمزه و ابوطالب داشت اما قرآن کریم از او و همسرش در این سوره یاد می‌کند: «تَبَّتْ یَدَا أَبِی لَهَبٍ وَتَبَّ» ﴿تبت، ۱﴾. «تباً لک» یعنی مرگ بر تو باد، این مطلب نشان می‌دهد اگر انسان در مسیر اعتقادات درست گام برندارد، ارتباط نسبی و سببی با خوبان خدا هرگز نجات‌بخش نخواهد بود؛ نه مال و ثروتش او را کمک می‌کند و نه اولاد او و قوم و خویشی با پیامبر(ص).

صافی اظهار کرد: ابولهب و همسرش نیز با پیامبر(ص) دشمنی داشتند، این دو برای مقابله با دین و رسول اسلام(ص) هم‌پیمان بودند؛ لذا قرآن کریم هر دو را مورد هجوم تهدید خود قرار داد، نکته دیگری که در این سوره وجود دارد این است که ممکن است زن و شوهری در کنار هم علیه حق بستیزند که این نتیجه آن در اینجا روشن شده است و ممکن است همسرانی در مسیر ایمان همراه هم باشند مثل حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(س) که همه هستی خود را در راه هدایت جامعه بشری به‌کار گرفتند.

همه باید ضوابط الهی را مبنای کار خود قرار دهند

مدرس دانشکده اصول دین دزفول به بیان نکات دیگری از سوره تبت پرداخت و گفت: نکته دیگر اینکه ما باید از دشمنان خود اعلام برائت کنیم؛ چنانکه قرآن کریم چنین می‌کند و اعلام برائت از دشمنان در هر زمان آموزه قرآن است، همچنین در جامعه اسلامی نباید روابط بر ضوابط حاکم باشد؛ همه و همه باید ضوابط الهی را مبنای کار خود قرار دهند و از رابطه‌گرایی و گرایش ناحق به سمت تعلقات خانوادگی بپرهیزند، نکته دیگر در این سوه این است که با اینکه ابولهب و همسرش از اشراف قریش بودند، قرآن کریم می‌فرماید این تمتع قلیل و گذرا در این دنیا برای آنها فراهم می‌شود و چنانکه سختی و رنج گذرا برای مؤمنان نیز در این عالم وجود دارد.

وی در ادامه گفت: سوره کافرون و آیات نخست آن: «قُلْ یَا أَیُّهَا الْکَافِرُونَ، لَا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ» تأکید می‌کند که حد و مرز خود را با کافران مشخص کنید و به نصرت الهی و حمایت پروردگار توجه داشته باشید: «إِذَا جَاء نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ»﴿نصر، ۱﴾ و خواهید دید که دین مورد اقبال عموم حق طلب قرار خواهد گرفت.

صافی درباره سوره‌های پایانی این جزء اظهار کرد: در روایات داریم که این سوره یک سوم قرآن است و از پیامبر(ص) روایت شده است که اگر کسی نتواند قرآن بخواند این سوره را بخواند، یکی از مهم‌ترین عقاید اسلام که عبارت از توحید است در این سوره مبارکه مطرح شده است، در سوره‌های فلق و ناس که خیلی برای امروز اهمیت دارند، بیان می‌شود کسانی هستند که شر آفرینی می‌کنند و وسوسه ایجاد می‌کنند، باید مراقب این وسوسه‌ها باشیم.

این مدرس دانشگاه با بیان اینکه شیاطین برنامه‌های خود را با مخفی‌کاری به خورد مردم می‌دهند و ذهن و عقل و عواطف و گرایش آنها را مورد هدف قرار می‌دهند و به‌گونه‌ای به زبان‌ها و سبک‌های مختلف عقاید فاسد خود را به مخاطب القا می‌کنند، گفت: قرآن کریم از لفظ «وسوسه» استفاده کرده است: «الَّذِی یُوَسْوِسُ فِی صُدُورِ النَّاسِ»﴿ناس، ۵﴾، یعنی در اعتقادات قلبی ایجاد وسوسه می‌کند، کار آنها این است که شک را جای یقین و یقین را به جای شک می‌نشانند، مردم باید مراقب این القائات باشند و خواندن این سوره‌ها در این زمینه آگاهی ایجاد می‌کند.

مطالب مرتبط
captcha