ایجاد سنت‌های غلط، زمینه‌سازی برای گناه دیگران است/ جهل؛ عامل جریان‌های انحرافی
کد خبر: 1428329
تاریخ انتشار : ۲۱ تير ۱۳۹۳ - ۰۹:۰۴
علی صافی:

ایجاد سنت‌های غلط، زمینه‌سازی برای گناه دیگران است/ جهل؛ عامل جریان‌های انحرافی

گروه فعالیت‌های قرآنی: مدرس دانشگاه اصول‌الدین دزفول با تأکید براینکه مردم مراقب باشند به دنبال راه‌اندازی سنت‌های غلط اجتماعی نباشند، گفت: در این صورت دیگران از آن تبعیت می‌کنند و جامعه دچار انحراف می‌شود.

علی صافی، مدرس دانشگاه اصول‌الدین دزفول در گفت‌وگو با خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) از خوزستان، به بیان نکاتی از جزء چهاردهم قرآن کریم پرداخت و گفت: این جزء مشتمل بر دو سوره حجر و نحل است. سوره حجر 99 آیه دارد و بر اساس گفته مفسران این آیات ویژگی‌های سور مکی را دارد.

وی اظهار کرد: کلمه «حجر» در آیه 80 این سوره آمده است: «وَلَقَدْ کَذَّبَ أَصْحَابُ الحِجْرِ الْمُرْسَلِینَ» اهالی حجر پیامبران خود را تکذیب کردند؛ لذا این سوره به این نام نامیده شد. سوره حجر بیانگر چند محور مهم است؛ از جمله عناد و دشمنی گروه‌های سرکش و بی‌ایمان که برابر رسالت انبیا مقاومت می‌کردند که قوم ثمود و اهالی حجر نیز این ویژگی را داشتند و قرآن کریم در این سوره داستان‌های انبیاء گذشته و رنج‌هایی که برای هدایت مردم متحمل شدند، برای پیامبر(ص) بیان می‌کند تا به او آرامش و اطمینان خاطر القا کند و ایشان بتواند برابر دشمنی‌ها و به خصوص تهمت‌ها و تمسخرهای کفار مقاومت کند.

صافی ادامه داد: این سوره همزمان با دوره سخت و رنج‌آور شعب ابی‌طالب نازل شد و با رحلت حضرت خدیجه(س) و ابی‌طالب این رنج‌ها در آن دوره‌ مضاعف شده بود؛ لذا این آیات جهت تقویت روحیه مسلمانان و بیان اینکه استقامت برابر سختی‌ها ثمره شیرینی خواهد داشت، پیامبر و مسلمانان را به افق‌های روشن آینده توجه می‌دهد.

تبلیغ و ارشاد متوجه افراد مستعد پذیرش حق باشد

این مدرس دانشگاه در ادامه با اشاره به برخی از آیات، نکات تربیتی و اجتماعی آنها را یادآور شد و گفت: یکی از آیات جالب توجه این سوره، آیه «ذَرْهُمْ یَأْکُلُواْ وَیَتَمَتَّعُواْ وَیُلْهِهِمُ الأَمَلُ فَسَوْفَ یَعْلَمُونَ؛ بگذارشان تا بخورند و برخوردار شوند و آرزو[ها] سرگرمشان کند پس به زودى خواهند دانست»(حجر، ۳) است. از این آیه یک درس عملی که می‌گیریم این است که بیشتر تبلیغ و ارشاد باید متوجه افرادی باشد که استعداد پذیرش حق را داشته و تمایل گرایش به آن را داشته باشند. در انتقال مفاهیم مکتب، وقت را نباید صرف افراد معاند و نااهل کرد؛ لذا خداوند در این آیه می‌فرمایند آنها را رها کن.

وی افزود: در روایات نیز داریم که «علیکم بالأحداث» وقت خود را صرف نوجوانان و کودکان کنید. این آیه درسی برای مبلغان است که به نسل جدید بیشتر بپردازند چراکه فطرت حق‌جوی آنها بیدار و زمینه پذیرش در آنها هنوز فراهم است. نکته دیگر این است که انسان‌ها گاه به خاطر گناه و فرو رفتن در شهوات آن چنان از حق دور می‌شوند که نمی‌توانند مشمول هدایت واسعه الهی شوند و خداوند به پیامبر و به همه رهبران الهی می‌فرماید اینها را رها کنید.

آروزهای غفلت‌زا انسان را از اهداف واقعی باز می‌دارد

صافی اظهار کرد: نکته دیگر در آیه این است که می‌بینیم آرزوها مورد سرزنش قرار گرفته‌اند: «وَیُلْهِهِمُ الأَمَلُ؛ و آرزو سرگرمشان کند». بر اساس آیه آرزوها این افراد را سرگرم کرده، معلوم است اگر آرزو انسان را سرگرم کند، غفلت‌زا باشد و انسان را از اهداف واقعی بازدارد، نامطلوب است اما اگر آرزو محرک انسان برای رسیدن به هدف‌های متعالی باشد، این آرزوها مطلوب است.

وی ادامه داد: در ادامه این سوره آیه‌ای است که می‌فرماید: «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ». در تفاسیر گفته شده برای این آیه کوتاه 10 تأکید آمده است که 5 تأیید آن برای نزول قرآن و 5 تأکید دیگر آن برای حفظ قرآن از تحریف است. این امر نشان می‌دهد اراده پروردگار به این امر تعلق گرفته که هیچ تحریفی در قرآن پدیدار نشود و این معجزه ختمیه تا دامنه قیامت برای هدایت بشر باقی بماند. این امر از جهات متعدد قابل اثبات است و آیات دیگری هم در قرآن وجود دارد؛ چون رسالت پیامبر(ص) قطعی و ثابت است کتاب او هم باید چنین باشد.

این مدرس دانشگاه گفت: بر اساس این آیه است که مولوی می‌گوید: «مصطفى را وعده کرد الطاف حق/ گر بمیرى تو نمیرد این سبق‏/ من کتاب و معجزه‏‌ات را رافعم/ بیش و کم کن را ز قرآن مانعم‏/ من تو را اندر دو عالم حافظم/ طاعنان را از حدیثت رافضم‏» بنابراین، اگر سخنانی نقل می‌شود دال بر اینکه کم و زیادی در قرآن رخ داده است با نص صریح قرآن مغایرت دارد اما جدا از حفظ الفاظ و کلمات از تحریف، آیا امکان تحریف معنوی وجود دارد؟ بله امکان تفسیرهای نابه‌جا و به رأی وجود دارد که در این مورد، وظیفه علما است که به تأسی از مکتب اهل‌البیت(ع) تفسیر صحیح آیات را ارائه دهند.

وی با اشاره به آیات 26 تا 40 سوره حجر که داستان خلقت آدم و نافرمانی شیطان را در سجده بر آدم حکایت می‌کند، خاطرنشان کرد: در آیه 29 این سوره آمده است: «فَإِذَا سَوَّیْتُهُ وَنَفَخْتُ فِیهِ مِن رُّوحِی». این روح، عبارت از حقیقت جایگاه رفیع انسان است که خداوند روح او را به خود نسبت داده است. همه چیز در عالم متعلق به خداست اما این مطلب در آیه بیانگر شرافت جایگاه انسان است که روح الهی در وجود او دمیده شد و به اعتبار این نفخه شرافت پیدا کرد و بعد شایستگی یافت فرشتگان برای او سجد کنند و سجده فرشتگان نیز بیان نوعی فروتنی برابر نسل انسان بود. چون فرشتگان در خدمت بشر و برخی از آنها به گفته قرآن موظف به محافظت از انسان هستند، لذا این سجده به این معنی است که فرشتگان در خدمت هدایت بشر هستند.

اشاعه تفکرات نژادپرستانه، پیروی از تفکر ابلیس است

صافی با بیان اینکه آیه «قَالَ لَمْ أَکُن لِّأَسْجُدَ لِبَشَرٍ خَلَقْتَهُ مِن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ» (حجر، 33) اشاره به غرور ابلیس دارد، توضیح داد: تفکر ابلیس ظاهربینانه و نژادپرستانه است لذا به غرور می‌انجامد. بهره سیاسی و اجتماعی که می‌توان از آیه گرفت این است که هر جا پای برتری طلبی‌های نژادی مطرح می‌شود، ابلیس پشت این تفکر حاضر است. شیطان گل وجود آدم را دید اما دل را ندید؛ ظاهر را دید اما باطن را ندید. غرب در 200- 300 سال اخیر در جوامع اسلامی که حول محور دین و قرآن تشکل پیدا کرده‌اند، تلاش می‌کند اشاعه تفکر نژادپرستانه زمینه تفرق مسلمان را فراهم کند؛ لذا نگاه مسلمانان باید عمیق باشد.

مدرس دانشگاه اصول‌الدین دزفول در ادامه به بیان محورهای سوره مبارکه نحل پرداخت و گفت: در این سوره نعمت‌های الهی ابتدا شمرده شده‌اند. حدود 50 نعمت الهی شمرده شده و در ادامه بیان می‌کند که اگر بخواهی نعمت الهی را احصاء کنید(بشمارید) نمی‌توانید. در کنار بیان نعمت‌ها، دلایلی بر توحید و معاد آمده است. چون برخی آیات این سوره در اوایل هجرت پیامبر به مدینه نازل شده است برخی از آیات در رابطه با احکام جهاد، مقابله با ظلم و جلوگیری از پیمان‌شکنی و بدعت‌ها است.

بیان نعمت‌ها، انسان را به منعم حقیقی رهنمون می‌کند

وی با اشاره به آیه 18 این سوره گفت: آیه «وَإِن تَعُدُّواْ نِعْمَةَ اللّهِ لاَ تُحْصُوهَا إِنَّ اللّهَ لَغَفُورٌ رَّحِیمٌ» بیان می‌کند اگر شما بخواهید نعمت‌های الهی را شمارش کنید، نمی‌توانید. به تعبیر سعدی در گلستان: «هر نفسی که فرو می‌رود ممد حیاتست و چون بر می‌آید مفرح ذات، پس در هر نفسی دو نعمت موجودست و بر هر نعمت شکری واجب» و در ادامه می‌گوید: «از دست و زبان که برآید/ کز عهده شکرش به در آید» بنابراین انسان برابر تعدد نعمت‌های الهی که در اختیار او قرار گرفته راهی جز این ندارد که بگوید دست و زبان و جوارحم ناتوان از شمارش این نعمت‌ها است چه رسد به اینکه بتواند شکر آنها را به جای آورد.

صافی با تأکید بر آثار و برکات بیان نعمت‌ها بر اساس آیه «وَأَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّکَ فَحَدِّثْ» ﴿ضحی،۱۱﴾ گفت: بیان نعمت‌ها ما را به سرچشمه این نعمت‌ها یعنی پروردگار هدایت می‌‌کند.

این مدرس دانشگاه گفت: آیه 19 سوره نحل بیان می‌کند: «وَاللّهُ یَعْلَمُ مَا تُسِرُّونَ وَمَا تُعْلِنُونَ» که مضمون آن در آیات دیگری از قرآن کریم نیز وجود دارد.اگر نسل ما به اعتبار اینکه در معرض آسیب‌های متعدد قرار دارد، به زبان‌های مختلف؛ زبان شعر، زبان هنر، زبان تفسیر، زبان فیلم و ... به این حقیقت برسد که کل عالم محضر پروردگار است و خداوند انسان را در خفا و آشکار می‌بیند و او در معرض نگاه پروردگار و فرشتگان و حجت الهی است، قطعاً ماحصل این علم تقوی خواهد بود.

صافی اظهار کرد: آیه دیگر این سوره آیه «لِیَحْمِلُواْ أَوْزَارَهُمْ کَامِلَةً یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَمِنْ أَوْزَارِ الَّذِینَ یُضِلُّونَهُم بِغَیْرِ عِلْمٍ أَلاَ سَاء مَا یَزِرُونَ» ﴿حجر، ۲۵﴾است. بر اساس آیه، رهبران کفر و نفاق علاوه بر اینکه گناه خود را باید به دوش بکشند، گناه افرادی که باعث انحراف آنها شدند نیز بر دوش آنها خواهد بود. افرادی تحت تأثیر این افراد آلوده شدند و گرفتار بدعت‌های غلط شدند، هر شخصی منشأ چنین بدعت‌هایی در جامعه شود و زمینه را برای گناه دیگران فراهم کند، علاوه بر گناه خود، گناه افرادی را که به واسطه او به گناه افتادند، به دوش می‌کشد.

وی افزود: این آیه این نتیجه اجتماعی را برای ما دارد که در جامعه امروز، مردم مراقب باشند تبلیغ چیزی را نکنند که زمینه‌ساز گناه برای دیگران باشد و به دنبال راه‌اندازی یک سنت غلط اجتماعی نباشند که دیگران از آن تبعیت کنند و دچار انحراف شوند. نکته دیگر اینکه، معمولاً این انسان‌های موج‌آفرین در جامعه که امواج گناه را می‌پراکنند از جهل انسان‌ها استفاده می‌کنند. جهل آدم‌ها یکی از راه‌های ترویج این جریان‌های انحرافی است، لذا آیه می‌فرماید: «یضلونهم بغیر علم»: معنای این بخش از آیه این است که اگر انسان عالم نبود یا وصل به انسان‌های عالم و دانای حقیقی نبود در معرض آسیب این گناه‌آفرینان و جریان انحرافی قرار می‌گیرد.

مطالب مرتبط
captcha